داستان واقعی : بینهایت قشنگه هیچوقت از یادتون نمیره 🙂❤️
Вставка
- Опубліковано 6 лют 2025
- کانال دوم سرنوشت تو : / @sarnevesht_to
کانال رمان خونه :
/ @roman_khone
کانال ولاگ خودمو اینجا ببینید :
/ @fatii_vlog
‼️بشددددددت پیشنهاد میشه‼️
داستان لند قشنگ ترین و هیجانی ترین داستان های واقعی براتون داره🌎
=====❤️=====❤️=====❤️=====
مرسی که مارو لایک میکنید❤️ و نظرات زیباتون رو با ما به اشتراک میذارید😍
ممنون میشم کانال «داستان لند » رو سابسکرایب کرده و زنگوله🔔 رو هم فعال کنید.
=========================❤️
ارتباط با ما:
@lavendervoice تلگرام
www.instagram.... اینستاگرام
داستان واقعی
داستان قدیمی
داستان خان
داستان صوتی
رمان عاشقانه
داستان فارسی
پادکست فارسی
داستان معمایی
داستان
داستان انگیزشی
داستان عبرت انگیزشی
داستان روان
داستان عاشقانه
داستان
رمان
پادکست
پادکست داستان فارسی
داستان کوتاه
داستان صوتی کوتاه
پادکست داستان صوتی
رمان صوتی
عشق
ازدواج
#داستان_فارسی
#داستان_واقعی
#پادکست
#داستان_عاشقانه
#داستان
#داستانلند
#dastanland
فاطی عزیز، ممنون از حکایتها و صدای دلنشینتون. با پوزش میخواستم عرض کنم لطفا کلماتی که استفاده میکنید، لااقل درست تلفظ کنید. بشاش باید به فتح ب و تشدید روی شین هست. و فقط در اینصورت معنی مورد نظر شما «سرزنده» می دهد. وگرنه با کسره در حرف ب و بدون تشدید در حرف شین متاسفانه معنی «ادرار» میده. سربلند و موفق باشید. 🌺
😅👍
آفرین درسته .کلمات اشتباه تلفظ میشه
فرط هم فرت تلفظ شد!
درسته.فرط را هم به کسره گفت،روی ف فتحه.و اسم احمدرا چندبارعوض کردندگفت محمد،مهدی،دقت کنیدلطفا❤
داستان جالبی بود با همه غمگین بودنش ❤❤
واقعا هر کسی فرقی نداره چه دختر وچه پسر باید صددر صد به هم کفر خودش یا هم کیش خودش ازدواج کنه خوبه جوونا یه کم به حرف بزرگتراشون گوش کنن هیچ پدر و مادری بد فرزندشو نمیخواد 😢😢😢😢😢😢
هم کفر؟؟؟؟
هم کفو= شبیه و مانند
1:29:11. دختره بشاش؟؟😂😂😂نمیشد از شاش گرفتش؟🤣😂❌❌❌❌❌❌
(بَشاّش) فکر کنم درستش باشه 😅
عجب صبری خدا دارد خیلی سخت
❤❤❤❤❤❤
چه غم انگیز دختر اشکمو درآوردی😢😢😢😢💔کاش احمد میمرد😢
کاش میزد به دولش ناقص میشد دیگه بچه پس نمینداخت
👍👍
چقدر تلخ و دردناک😢😢😢😢😢
👍👍
خیلی غم انگیز بود اشکم دراومد 😢 روح ثمین در آرامش 🖤😔 سپاسگزارم از فاطی جان خسته نباشید ❤❤
👍👍
مرسی عزیزم خیلی غمگین بود ❤❤❤
خدایا ظالم رو ریشه کن بکن. چقدر دلم دردگرفت😭😭😭
مثل همیشه زیباودلنشین ❤
سلام مثل همیشه بینظیر وهمچنان غمانگیز و ناراحت کننده بود خیلی ناراحت شدم ولی مطمئنا احمد کارمای کاراشو پس می ده وخدا هیچ وقت نمی گذره ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
👍
چقد این داستان. غمگین و دردناک بود،اصلا کارهای احمد باور نکردنی بود آخه یه آدم بخاد نقش بازی کنه نمیتونه عجیبه برای سیاه بخت و بیچاره کردن این دختر ه مظلوم چه پشتکاری داشت واقعا نمیدونم این چه عقده ای بود آخه خدا ازش نگذره آه اون مادر دودمان احمد و به فنا میده روحش شاد خیلی حالم بد شد ...چرا بعضی از دخترها انقد بدبخت و مظلوم هستن روحت شاد 😢😢
خیلی خوب بود فاطی جان دمتگرم بااین صدای قشنگت
این داستانها ادمو افسرده و غمگین میکنه!
من هم دختر جنوب هستم ، متاسفانه مردم روستا خیلی به زن ظلم میکنند ، البته من بچه روستا نیستم اما میدونم عربهای روستا چطوری هستن ، میفهمم این دختر چقدر زجرکشیده ، خدا لعنت کنه احمد رو ، خیلی برات ناراحت شدم 😢
عزیز من هم دختر جنوب هستم ولی شما همه آدمها را با هم قضاوت نکنید که عربها این هستن من خودم عرب هستم و هیچ وقت از این چیزها ندیدم
واقعا که دردناک بود 😢😢😢😢
فاطی جون مرسی عزیزم ❤❤❤❤
من نمیدونم چطوری این شعرو وقتی بچه بودم یادگرفتم همیشه با خودم زمزمه میکنم واشگ میریزم وقتی دلم میگیره
کجاااایی مادر که مادری تکردی
شیرم دادی پرستاریم نکردی.
شیرم دادی به جای شیر غربت
نگفتی برسر دخترم چی آمد 😢😢😢
ای داداو بی داااد 😭😭🤲 1:42:39
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
وقتی خودمون رو بی ارزش میکنیم و فریب حرف قشنگ و چهره ی قشنگ اما دل وذات کثیف اجنوی ها را میخوریم از مادر گله ای نمیتونیم داشته باشیم،امیدوارم خوشی و شادی سهم دلت وزندگیت باشه
داستان بسیار غمگینی بود امیدوارم کل اون خوانواده روز خوش نبینن بخصوص اون احمد بی همه چیز 😢😢😢
ممنون عزیزم خسته نباشی روایت تلخی بود خیلی متاثر شدم😢
این دختر باید تو اولین فرصت از اون خونه فرار میکرد....وقتی خودمون بفکر خود نیستیم از دیگران چه توقعی باید داشت
صبوری هم حدی داره
بهترین راوی داستانهها .پرفکت 🌹🌹🌹
ممنون عزیزم❤ داستان پند آموزی بود
این داستان منو یاددختر همسایه انداخت دختر خیلی خوشکل پدر معتادش داد به عرب سن بالا توروستا بعدازچند ماه دختره اومد خونه پدریش وقتی شوهرش اومد دنبالش بخدا قسم اومد خونه مارفت توکمد ازترس ما سنی نداشتیم وقتی پیداش نکردن رفتن اومد بیرون آخ چه حرفهایی میزد میگفت ازترس پدرشوهرم توحیاط نمیومدم چون میخاست به من.....گفت توکوچه وقتی اززمین کشاورزی میومدم برادر شوهرم جلوی دوستاش به بدنم دست میزد خدایی دختره پنجه آفتاب بود خلاصه طلاقش گرفت وازشهرما رفتن آبادان
❤❤❤❤❤😂🎉😢😮😅
👍👍
فوق العاده زیبا بود فاطی جون❤
ما خودمون هم عربیم اما اصلا همچین چیزی تو زندگی نداریم و والا مادرم اینقدر که عروس و دوست داره با دخترش نیس خیلی شرمندتم خواهر 😢
سلام خوب وبد همه جا هست
این یک نوع ضد عرب بودن فارسها و نژاد پرستی هرچه گفت بخصوصی غذا و در یک سینی غذا خوردن
خیلی دلم گرفت واقعا خیلی غریبانه بود خسته نباشی فاطی جون ❤❤❤❤❤❤
سلام فاطی عزیزم مرسی از زحماتت گلم داستان هات عالی هستن و مثل همیشه آموزنده ❤🎉
چقدر سرنوشت غم انگیزی داشت این خانم. واقعا متاسفم. ❤
خدارو شکر دلم خونک شد وقتی قرار بود زندگی یه دختراینجوری به تباهی بکشند بهترکه همچین بلایی سرهمچین مردی بیاد انشالا که ازاین به بعدهم با اون ضربات وآسیب کلیه روزگار خوش نبینه 😢😢
چ غمگین..واقعا حسه بدیه غریبی .اما این داستان واقعا آدمو به مرز جنون میکشونه .مگه یه زن چی میخاد از شوهرش اونم کسی ک غریبه و کسی رو نداره ..😢😢😢
قصه دروغ و نژاد پرستی
تو هم بدون محاکمه آزادی هههههههه فیلم هندی ضد ملت عرب الاهواز او الأحواز
نمیدونم چرا و منظورشون چیه که اینقد دارن عرب خوزستان و اینجوری نشون بدن کجای دنیا اینطوریه من که دیگه اصلآ از داستانهای فاطی خانم و باور نمیکنم 😢😢😢
👍👍
داستان بسيار غم انگيز بود و آموزنده-ممنون از شما 😢
چقدر غمگین بود❤❤❤❤❤
درود بر شما فاطی خاتم، خیلی جالب و شنیدنی بود 🎉 ❤️ 👏 ❤️ 👏 😮 ❤️
سلام عليكم خسته نباشید عزیزم خیلی جالب بود مخصوصا باصدای دلنشينن شما عزیزم ولی مدتی خیلی کم داستان میذاری ❤❤❤❤❤
❤❤❤خداقوت فاطی جون داستان غم انگیزی بود
سلام فاطی جان آنقدر زیبا وباجزیات روایت میکنی که انگار من هم روحم فرسنگها به پرواز درآمد و تا پایان داستان توی اون خونه تو روستا زندگی کردم و عذاب کشیدم و کاری از دستم برای نجات دختر ساخته نبود 😢❤😢❤😢❤
سلام فاطی خانم خسته نباشید خدا قوت داستانهای شما واقعن عالی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
ممنون فاطی عزیز قصه هات همیشه خوبه❤❤❤❤
هزاربازبارمتاسف ومتاثرشدم🎉
عجب داستانی قربون مهربانیت عزیزم مواظب خودوخوبیهات باش درپناه حق❤🎉❤🎉
غریبی بدترین درده بی کسی هم بدتر از بدترین هستش منو بچههام و برادرهام هم غریب هستیم هم بی قوم و خویش داريم ولی از نداشتن بد تره خیلی دلم گرفته شد چه سرنوشت شومی نشست روی پیشونی ات ثمین 😢😢😢
بعضی فامیل نبودنشان بهتر از بودنشانه
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍🧚♀️🧚♂️
عالی بود❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بسیار عالی بود خسته نباشید
سلام بانو ممنون از زحمات شما وصدای منحصر بفرد تون، داستان تعریف کردن باید به آدم آرامش بده و شما دقیقا اینطوری هستین دوستتون دارم واسه من دعا کنید لطفا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
قربونت برم عزیزم خیلی باحالی رمان هایی هم که تعریف میکنی بی نظیرن تکن تک تو هیچ چنلی لنگشون پیدا نمیشه ❤❤
خیلی درد اور بود 😢خیلی گریان کردم😢
ممنون فاطی جون عالی بود مثل همیشه ولی خیلی دیر به دیر داستان میزاری 😢
وای چقدر غمگین بود 😢
خیلی قشنگ بود ممنونم از صدای دلنشین و آروم شما
اینهمه قصاوت رو مگه میشه بخشید.دختری با هزاران حسرت تودل خاک ؟به چ جرمی؟فاطی عزیزم امشب بااین روایت تلخ و غمگین خواب وازچشام گرفتی .چقدر تلخ بودخذابه خونوادش صبربد🖤🖤
درود برشما
داستان جالب واموزنده ای بود امیدوارم خیلیا ازش درس بگیرن
با سلام نازنینم موفق باشید ❤🎉❤🎉❤🎉
خیلی داستان عجیب وعم انگیزی بود 🎉🎉
درود فاطی جون
خدا قوت🎉❤
این تلخترین داستانی بود ک شما گفتین برامون😢😢😢
من خیلی سختی کشیدم و خانواده همسر سابقم خیلی اذیتم کردن ولی بعد از ۷ سال با یه پسربچه ۳ ساله جدا شدم ازش، تمام لحظه های تلخ و سخت زندگیِ خودم با این داستان تو ذهنم تداعی شد😢😢😢
فوق العاده زیبا بود ❤❤
خیلی غمگین بود
ولی اموزنده بود ممنون عزیزم❤
سلام من یک زن افغان استم که ۳۷ سال با شوهر وخانواده اش در. گیر استم ظلم های زیاد را تیر گردم واقعا از سرنوشت این دختر خانم زیاد گریه کردم لطفا برایم دعا کنید که فقد خداوند مرگم بدهد تا ازاین زندگی رها شوم 😢😢😢😢
خدا نکنه بانو دعای مرگ برای شوهر بی غیرتت خوبه شما چرا
خداوند کمک تان کند خواهر عزیز
😢😢
وای مگه تو دوران برده داری هستیم بعدش این دختر خانم با دلش تصمیم گرف اگه با عقلش و با گوش کردن به حرفای خونوادش با کسی که هم فرهنگ اون نبود ازدواج نمیکرد درگیر این همه مشکلات نمیشد
😢😢😢
ای داد بیداد واقعا شنیدن این سرگذشت ادمو داغون میکنه چقدر تلخ اخرش ناباورانه این دخترو بچش از بین رفتن خدا شوهرشو لعنت کنه
با عرض سلام بسیار بسیار عالی بود ممنون از روایت زیبای شما
Hooo very sad, challenges for Samin ,may her soul rest in eternal peace 🤲
Knowing human beings are not easy to trust 😢😢
واقعاشیرزن بوده وخودش جاودانه اس.ممنون فاطی خوشگل وخوش صداجواب منوبده صباچی شد💚💚
سلام فاطی عزیز، دمت گرم عزیزم، امیدوارم که همیشه سلامت و تندرست باشید 🎉❤🎉❤🎉❤🎉
🎉🎉🎉🎉🎉غم انگیز بود وحشت ناک
Thanks ❤❤
عالی بود مثل همیشه عزیزم و پند اموز ممنونم از صدای زیبایت ❤❤❤❤❤
وااای چقدررر غم انگیز بود 😢😢😢فاطی جون ممنون که اینقدر بااحساس تعریف کردی ولی میشه بگی ثمین برا کی اینا رو تعریف کرده که فرساده برا شما؟ اخه کل ریزه کاریا رو نوشته
بله فاطی جون هیچ چیز بدتر
از غربت نیست ❤
خیلی غمگین بود من خیلی گریه کردم برای تنهای یاسمن❤❤❤❤❤❤❤
❤❤❤❤❤این داستان خیلی عالی بود
کاشازینداستانهانگیدحالادممیگیرهشمارابهخدا
خدا لعنتشون کنه چقدر اذیتش کردن و در حقش ظلم کردن😢😢
چقدر دختري فهميده و با شعوري هستي
بي دليل نيست كه همه دوستت داره فاطي خانم🥰🥰
این داستان کجاست قشنگ بود من که حالم بد شد شما از کشت و کشتار لذت میبرین
سلام فاطی بانو ، قدر دان زحمات و صدای زیبایی شما با حضورمان و لایکها و سابسکرایت کردن چنل شما، هستیم ، هر روز شاد و موفق تر از دیروز باشی گلم💚
Nice story
وای وای چقدر دردناک بود خدا از این همه ظالم نگزره
عالى!😊
خیلی غمگین بود
خیلی ناراحت شدم خیلی زیبا گویش میکنید❤❤❤
باسلام خدمت بانوی خوش صدا ممنونم از دستان قشنگ و غمگینتون که واقعاً اشک منو دراورد با روایت قشنگ شما 🎉
و یی گله هم دارم ازتون شما گفتید هرشب یک قسمت از رمان رو براتون داخل چنل رمان خونه براتون میزارم گوش کنید ما که به رمانهای شما علاقه داریم و طرفدار صدای دلنشینتون هستیم هرشب که ولی حداقل ۲شب درمیون انتظار شنیدن قسمت جدید رمان هستیم بازم تشکر از روایت زیباتون و خسته نباشید 🎉🎉
❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
عجب داستان زیبایی بودش حسابی ناراحت شدم
دورغ بوده همچی هیچ نوع غذا و تو سینی و رفتار نداریم
درود عزیزم زحمت میکشید ممنون از لطف جنابعالی خدا پشت و پناهت باشد
اسلام فاطمه جان خيلي خوب دلنشين بود ممنونم ولى خيلي دلگير بود خدا لعنت شون كنه اين ادماظلم ماهم جنوبي هستيم ولى نه عرب جنوب هرمزگانى هستيم قشم خيلي ناراحت شدم جذاشون باخداست كاشك احمد ميموري خيلي عصبى شدم ببخشي شرمنده خيلي دوستدداريم فاطمه جان❤❤❤😢😢😢
درود میشناسی احمد رو ؟؟
واقعا تنهایی خیلی خیلی خیلی سخته حتی وقتی تو خانواده خود هستی😢😢😢😢😢😢😢😢
😢😢😢
چقدر غم انگیز بود
واقعاً مثل همیشه عالی ❤❤❤
عالی بود❤❤❤❤❤
واقعا خیلی ناراحت شدم و خدا لعنت کنه کسی ره که یه دختر مگیره بعد به این حالت میرسوندیش
با سپاس به خاطر داستانت 💕💕💕🌺🌺🌺🌺
سلام دوست جونم خسته نباشی چقدر درد ناک بود وای چقدر حرص خوردم به خدا چه قیبله وحشی و اعصاب خوردنی بودن
سلام فاطی جون خوبی عزیزم همه داستانهات عالیه❤
عالییی❤❤
عزیزم لطفا هرشب داستان بزار
www.youtube.com/@roman_khone
رمان هام اینجاس😍🥺
خواهشمندم هرشب داستان بزار ما چه گناهی داریم که به صدات اعتیاد پیدا کردیم😢
با سلامی دوباره به فاطی عزیز که واقعا راوی بسیار قدرتمند و توانایی هستی و تشکر میکنم به خاطر زحمات شما فقط چند نکته که واقعا باید می گفتم و به گلویم فشار می آورد که کاش ثمنین خدا بیامرز در آن لحظه اون تیزی را به جای دست و پهلوی احمد نامرد میزد به جای حیاتی اون خدانشناس میزد و همچنین به مادر شوهر بی رحمش که چنین فرزندان کثیفی پس انداخته و هیچ رحم و مروت و انسانیتی به بچه های عقب مانده و عصر هجری خویش نیاموخته بود و خودش هم با شقاوت تمام با ثمین بیچاره رفتار میکرد حمله ور میشد و مثل احمد او را هم به جزایش می رساند و او را راهی اسفل السافلین و درک میکرد
👍👍👍👍👍
💵یک میلیون بخاطر این داستان جالب ولی غمانگیز. 😍🙏🏼♥️😘😘
داستانتون بینهایت زیباوتاثرانگیزبود😢😢
فاطی جون مثل همیشه عالی❤
سلام آبجی گلم چه داستان جالب وغم انگیز بود خداشماراخلق کرده فقط واسه داستان گفتن❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سلام همکار عزیز خیلی جذاب بود ❤
عالی هستن فاطی❤
درود و سپاس به دختر گلم فاطی جان.♥️💛👍🏼🥰🙌🏼🤗🙏🏼🌹🍀😍😘👏🏻👏🏻👏🏻.