هزاران درودم ز کابل ستان برای شما مهربان دوستان من در آلمان تاکسی میرانم وخوشبختانه مردمان گوناگون رامیبینم. کولی (به گویش کابل. جت) ها ی جنوب هنوز هم واژه های هندی کم وبیش دارند. پشتونهای پاکستان هنرمندان سازو آواز،آرایشگر مو وووو را (دوم) میگویند که جلوه گر دو گروه آمده از راجستان هند میباشند(دوماری وبنجاری).
کلمه «کولی» بار عجیبی در خود دارد... آنها در همهی جای ایران پراکنده اند...و در خراسان به آنها «غرشمال»(قرشمار) می گویند. در نوجوانی هم کتاب ی از استاد زنده یاد «ابرج افشار» خواندم(در باره کولی های ایران و جهان) که براستی دلنشین و پژوهش ی بود و هنوز در یادم مانده....و اگر دوست داشته باشید مرتبط با ماجرای کولی ها در رومانی که معروف ست به خاستگاه کولیان ؛حتما رمان «پابرهنه ها»ی زاهاریا استانکو،و ترجمه یگانه ی احمد شاملو را هم حتما بخوانید!
درود برشما و سپاس از معرفی کتاب جناب افشار.فیلم مستندی نیز با این موضوع دیده ام به نام لچو دروم که نگاهی به زندگی کولی ها و مهاجرت آنان دارد latho drom که با جست و جو در یوتیوب می توانید مشاهده بفرمایید
حدود پنجاه سال پیش نزدیک به نوروز، کولی ها به شهر ما می آمدند و در اطراف شهر چادرهای خود را سرپا می کردند و عصرها تا پاسی از شب مردم مهمانشان می شدند و زنانشان می زدند و می خواندند و می رقصیدند و مردانشان وسایل دست ساز شان را به مردم می فروختند و تا دو ماه می ماندند و وقتی از دیارمان می رفتند غمی بزرگ بر دلمان می نشست و بی صبرانه منتظر بازگشتشان می ماندیم، پس از انقلاب دیگر این رسم برچیده شد.
آقای دکتر علیرضا حسن راده سخنران برجسته و روشنگریست. نتها نکته ایکه انسان را قدری کلافه میکند استفاده از عبارت "در واقع" "در واقع" "در واقع" است که در سراسر آن سخنرانی جالب ایشان شنیده میشود. این تکیه کلام ناهنجار به هیچ وجه از ارزش سخنرانی ایشان نمیکاهد ولی تکرار مداوم آن موجب لطمه زدن به اصل مطلب میگردد. ا
و اما: لازمه که یک کارزار یا نهضت جدی برای پاکیزه کردن زبان فارسی به راه بیفته و یکی از این ناپاکی ها که در همه جا و در همه سطوح خودش را به طرز تاسف بار یا حتی مسخره وار نشان می دهد این عبارت «در واقع» است. یعنی محاله که شما پای صحبت یک ایرانی بنشینی و در هر دو سه جمله یک «در واقع» نشنوی. این خانم آخری که دیگر رکورد زد و گمان کنم در پانزده دقیقه صحبت بالای صد دفعه گفت «در واقع». فارسی کنونی البته خیلی ناپاکی ها داره اما این یکی را می توان با قدری تلاش کنار گذاشت یا تعدیل کرد. البته ابتدا باید دانست که این «در واقع» چه کابردی در زبان گفتاری ما داره تا بتوانیم جایزگزین هایی برایش پیدا کنیم. مهر
یاد شعری از منوچهر آتشی افتادم( تاریخ کولی) در هند دخترانم لولی بودند در ایران لاله شدند در نجد لیلی در لندن لی لی از شاعران بپرس من فقط چهره ام را دود آلود کردم این است که به جرات می گویم تو ای سپیدبور از تخمه منی و من به جستجوی تو تا اینجا تا اعماق عشق و اورانیوم آمدم تا ترا شاد کنم تا ترا مسخره کنم - از خودت بپرس -
چقدر خوبه این فیلمهای شبهای بخارا. زنده باد، گمشده ای را پیدا کردم. صد سپاس و زنده باد😊
@@hamedpeymankhah1 درود بر شما. ممنون از همراهیتان. 🌹
با سپاس از آقای حسنزاده و روایت کولی در ادبیات ازیشان، امیدوارم بتوانند به واژه "درواقع" در سخنرانیهای آینده مهار بزنند
نشست بسیار ارزشمندی بود
🙏🏻🌹
Merci khanom ....🌷
Wonderful
🌹🙏🏻
بسیار عالی
سپاس
Great 🙏
Thanks 🌹
چقدر آموزنده بود این نشست
درود برشما جناب دهباشی .جنابعالی همچنان در پهنه فرهنگ و ادب می درخشید
سپاس
درود و سپاس 🌹
درود وسرود برهموتنان ایرانی
سپاس ازاستاد نازنین دهباشی
بسیارتابسیار برنامه اثربخشی
درجهت اعتلای جامعه وزایش فرهنگی
پایدار واستوار باشید
پاینده ایران
ماروشنای زیبای سپیده دم تاریخیم❤
سپاس از همراهی شما 🌹
درود سروران لطفا جهت ارتباط وحضور دربرنامه ها لینک یا شماره ای رابرای من بفرستید
سپاس دارم
برای اطلاع از نشستهای بعدی میتوانید به اینستاگرام مجله مراجعه بفرمایید. لینک در توضیحات ویدئو هست.
Extremely insightful!
🌹🌱
درود بر مرد فرهنگ ایران جناب دهباشی❤
درود و سپاس 🌹🌱
متاسفانه هر نامی و اسمی روشون بزارن بعد از مدتی اون اسم تبدیل به ناسزا میشه
خدمات فرهنگی جناب علی دهباشی،یگانه ست!؛و دراز دامن و گسترده!
درود و سپاس 🌹
هزاران درودم ز کابل ستان
برای شما مهربان دوستان
من در آلمان تاکسی میرانم وخوشبختانه مردمان گوناگون رامیبینم. کولی (به گویش کابل. جت) ها ی جنوب هنوز هم واژه های هندی کم وبیش دارند.
پشتونهای پاکستان هنرمندان سازو آواز،آرایشگر مو وووو را (دوم) میگویند که جلوه گر دو گروه آمده از راجستان هند میباشند(دوماری وبنجاری).
سپاس از همراهی شما
کلمه «کولی» بار عجیبی در خود دارد... آنها در همهی جای ایران پراکنده اند...و در خراسان به آنها «غرشمال»(قرشمار) می گویند. در نوجوانی هم کتاب ی از استاد زنده یاد «ابرج افشار» خواندم(در باره کولی های ایران و جهان) که براستی دلنشین و پژوهش ی بود و هنوز در یادم مانده....و اگر دوست داشته باشید مرتبط با ماجرای کولی ها در رومانی که معروف ست به خاستگاه کولیان ؛حتما رمان «پابرهنه ها»ی زاهاریا استانکو،و ترجمه یگانه ی احمد شاملو را هم حتما بخوانید!
🍀👌🏻
درود برشما و سپاس از معرفی کتاب جناب افشار.فیلم مستندی نیز با این موضوع دیده ام به نام لچو دروم که نگاهی به زندگی کولی ها و مهاجرت آنان دارد latho drom که با جست و جو در یوتیوب می توانید مشاهده بفرمایید
باپوزش از اشتباه نوشتاری
latcho drom درست است
۰
حدود پنجاه سال پیش نزدیک به نوروز، کولی ها به شهر ما می آمدند و در اطراف شهر چادرهای خود را سرپا می کردند و عصرها تا پاسی از شب مردم مهمانشان می شدند و زنانشان می زدند و می خواندند و می رقصیدند و مردانشان وسایل دست ساز شان را به مردم می فروختند و تا دو ماه می ماندند و وقتی از دیارمان می رفتند غمی بزرگ بر دلمان می نشست و بی صبرانه منتظر بازگشتشان می ماندیم، پس از انقلاب دیگر این رسم برچیده شد.
درود و سپاس از همراهی شما
زاده شدند ، زیستند ، نشانه های فرهنگی بر جای گذاشتند و در گذشتند
آقای دکتر علیرضا حسن راده سخنران برجسته و روشنگریست. نتها نکته ایکه انسان را قدری کلافه میکند استفاده از عبارت "در واقع" "در واقع" "در واقع" است که در سراسر آن سخنرانی جالب ایشان شنیده میشود. این تکیه کلام ناهنجار به هیچ وجه از ارزش سخنرانی ایشان نمیکاهد ولی تکرار مداوم آن موجب لطمه زدن به اصل مطلب میگردد. ا
و اما: لازمه که یک کارزار یا نهضت جدی برای پاکیزه کردن زبان فارسی به راه بیفته و یکی از این ناپاکی ها که در همه جا و در همه سطوح خودش را به طرز تاسف بار یا حتی مسخره وار نشان می دهد این عبارت «در واقع» است. یعنی محاله که شما پای صحبت یک ایرانی بنشینی و در هر دو سه جمله یک «در واقع» نشنوی. این خانم آخری که دیگر رکورد زد و گمان کنم در پانزده دقیقه صحبت بالای صد دفعه گفت «در واقع». فارسی کنونی البته خیلی ناپاکی ها داره اما این یکی را می توان با قدری تلاش کنار گذاشت یا تعدیل کرد. البته ابتدا باید دانست که این «در واقع» چه کابردی در زبان گفتاری ما داره تا بتوانیم جایزگزین هایی برایش پیدا کنیم. مهر
یاد شعری از منوچهر آتشی افتادم( تاریخ کولی)
در هند دخترانم لولی بودند
در ایران لاله شدند
در نجد لیلی
در لندن لی لی
از شاعران بپرس
من فقط چهره ام را دود آلود کردم
این است که به جرات می گویم
تو ای سپیدبور
از تخمه منی
و من به جستجوی تو تا اینجا
تا اعماق عشق و اورانیوم آمدم
تا ترا شاد کنم
تا ترا مسخره کنم
- از خودت بپرس -
🌹👌🏻