مراقب باش رگ لیلی رو نبری❤️ -
Вставка
- Опубліковано 25 вер 2024
- #فروغ_فرخزاد ❤️🌹
در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
دل من
که به اندازه یک عشقست
به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد
به زوال زیبای گلها در گلدان
به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای
و به آواز قناری ها
که به اندازه یک پنجره می خوانند
آه سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من
آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله متروکست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن
#حافظ 😍 - غزل ۳۴۲❤️
حجابِ چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم
خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم
چُنین قفس نه سزایِ چو من خوش اَلحانیست
رَوَم به گلشنِ رضوان، که مرغِ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم
دریغ و درد که غافل ز کارِ خویشتنم
چگونه طوف کنم در فضایِ عالمِ قدس؟
که در سراچهٔ ترکیب، تخته بندِ تنم
اگر ز خونِ دلم بویِ شوق میآید
عجب مدار که هم دردِ نافهٔ خُتَنَم
طرازِ پیرهنِ زَرکشم مبین چون شمع
که سوزهاست نهانی درونِ پیرهنم
بیا و هستیِ حافظ ز پیشِ او بردار
که با وجودِ تو کَس نَشنَوَد ز من که منم
#مولانا 😍- دفتر اول #مثنوی❤️
آن یکی آمد در یاری بزد
گفت یارش کیستی ای معتمد
گفت من گفتش برو هنگام نیست
بر چنین خوانی مقام خام نیست
خام را جز آتش هجر و فراق
کی پزد کی وا رهاند از نفاق
رفت آن مسکین و سالی در سفر
در فراق دوست سوزید از شرر
پخته گشت آن سوخته پس باز گشت
باز گرد خانهٔ همباز گشت
حلقه زد بر در بصد ترس و ادب
تا بنجهد بیادب لفظی ز لب
بانگ زد یارش که بر در کیست آن
گفت بر در هم توی ای دلستان
گفت اکنون چون منی ای من در آ
نیست گنجایی دو من را در سرا
نیست سوزن را سر رشتهٔ دوتا
چونک یکتایی درین سوزن در آ
رشته را با سوزن آمد ارتباط
نیست در خور با جمل سم الخیاط
کی شود باریک هستی جمل
جز بمقراض ریاضات و عمل
دست حق باید مر آن را ای فلان
کو بود بر هر محالی کن فکان
هر محال از دست او ممکن شود
هر حرون از بیم او ساکن شود
اکمه و ابرص چه باشد مرده نیز
زنده گردد از فسون آن عزیز
و آن عدم کز مرده مردهتر بود
در کف ایجاد او مضطر بود
کل یوم هو فی شان بخوان
مر ورا بی کار و بیفعلی مدان
کمترین کاریش هر روزست آن
کو سه لشکر را کند این سو روان
لشکری ز اصلاب سوی امهات
بهر آن تا در رحم روید نبات
لشکری ز ارحام سوی خاکدان
تا ز نر و ماده پر گردد جهان
لشکری از خاک زان سوی اجل
تا ببیند هر کسی حسن عمل
این سخن پایان ندارد هین بتاز
سوی آن دو یار پاک پاکباز
گفت یارش کاندر آ ای جمله من
نی مخالف چون گل و خار چمن
رشته یکتا شد غلط کم شو کنون
گر دوتا بینی حروف کاف و نون
کاف و نون همچون کمند آمد جذوب
تا کشاند مر عدم را در خطوب
پس دوتا باید کمند اندر صور
گرچه یکتا باشد آن دو در اثر
گر دو پا گر چار پا ره را برد
همچو مقراض دو تا یکتا برد
آن دو همبازان گازر را ببین
هست در ظاهر خلافی زان و زین
آن یکی کرباس را در آب زد
وان دگر همباز خشکش میکند
باز او آن خشک را تر میکند
گوییا ز استیزه ضد بر میتند
لیک این دو ضد استیزهنما
یکدل و یککار باشد در رضا
هر نبی و هر ولی را ملکیست
لیک تا حق میبرد جمله یکیست
چونک جمع مستمع را خواب برد
سنگهای آسیا را آب برد
رفتن این آب فوق آسیاست
رفتنش در آسیا بهر شماست
چون شما را حاجت طاحون نماند
آب را در جوی اصلی باز راند
ناطقه سوی دهان تعلیم راست
ورنه خود آن نطق را جویی جداست
میرود بی بانگ و بی تکرارها
تحتها الانهار تا گلزارها
ای خدا جان را تو بنما آن مقام
کاندرو بیحرف میروید کلام
تا که سازد جان پاک از سر قدم
سوی عرصهٔ دور و پنهای عدم
عرصهای بس با گشاد و با فضا
وین خیال و هست یابد زو نوا
تنگتر آمد خیالات از عدم
زان سبب باشد خیال اسباب غم
باز هستی تنگتر بود از خیال
زان شود در وی قمر همچون هلال
باز هستی جهان حس و رنگ
تنگتر آمد که زندانیست تنگ
علت تنگیست ترکیب و عدد
جانب ترکیب حسها میکشد
زان سوی حس عالم توحید دان
گر یکی خواهی بدان جانب بران
امر کن یک فعل بود و نون و کاف
در سخن افتاد و معنی بود صاف
این سخن پایان ندارد باز گرد
تا چه شد احوال گرگ اندر نبرد
خیلی حالم خوب شد🥰🥰🥰
شما چطور؟😅
فقط باید از این همه زیبایی لذت برد 🌹🙏🤩❤️🤩🙏🌹
بادرود به استاد گرانقدر رشید کاکاوند بسیار زیبا ودلنشین عشق زیبا است،❤❤❤❤
همیشه بهترین اشعار و ایشون انتخاب میکنه واقعا عجب دنیای این شعر های ما و قدردون نیستیم.....مثل همیشه کیف کردم از توصیف دکتر عزیز که خودش وخوندش آرامش بخش سلامت وشاد باشین.🙏🏽🙏🏽🙏🏽🙏🏽🙏🏽🙏🏽👏👏👏👏👏👏👏👏👏
درود و سپاس
در هر بیت یک دنیا سخن
🙏❤️🌹❤️🙏
سپاس سپاس❤❤❤
Ok👍
❤❤❤🙏🙏🙏
So beautiful ostad Aziz. Mamnoon.
عشق وجود ادمو پر میکنه....ب جز او یکی ندیدم...
❤️🌹🙏🌹❤️
مراقب باش به رگ لیلی نزنی 😭😭😭
چقدر قشنگ ،دراماتیک و رومانتیک و بی نظیر💔
زندگی یعنی عشق
❤️🌹🙏🌹❤️
رگ لیلی😢
❤️🙏🌹🙏❤️
🌹🙏❤️🙏🌹
❤️🌹🙏🌹❤️
👍🙏
🙏❤️🌹❤️🙏
درود بر شما استاد عزیز
افسوس و صد افسوس کاش معلمان و استادان ادبیات در دوران مدرسه ما را بهتر با این گنجینه ی با ارزش آشنا می کردند .
طوری رفتار نمی کردند که ادبیات گویی درسی است برای نمره گرفتن .
عشق پدیده جلوه ای از حسن خدادادی اگر در وجود ی رخنه کند بیرون نرود تا دم مرگ.....
سردفتر عالم معانی عشق است. سربیت قصیده جوانی عشق است ....ای آنکه خبر ندار ی از عالم عشق....این نکته بدان که زندگانی عشق است
❤️🌹🙏درود بر شما دوست عزیز 🙏🌹❤️
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نَمُرده به فتوایِ من نماز کنید 💔
#حافظ 🥰❤️
بسیار عالی
فقط همیشه صدای موزیک بلندتر از صدای استادان است
منیت که بره دیگه لب بسته میشه چیزی نمیمونه همه اونه🥲 این همون زهر شیرینه
❤️🌹🙏🌹❤️