۲۰سال از شوهرم بزرگتر بودم…

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 9 лис 2024

КОМЕНТАРІ • 41

  • @ParvaneGh.1343
    @ParvaneGh.1343 6 місяців тому +1

    خیلی جالب بود ممنون از شما مستان عزیز که با صدای قشنگت این سرگذشت رو قشنگتر کردی❤❤❤❤❤❤❤❤

  • @مناعرفانی
    @مناعرفانی 6 місяців тому +6

    فقط فقط و فقط صدای مستان و شمیم . ❤❤

  • @shanazhatamy7836
    @shanazhatamy7836 6 місяців тому

    متفاوت بود، سپاس ❤❤❤

  • @elifaghirzadeh
    @elifaghirzadeh 6 місяців тому

    بخاطرصدای دلنشین شما داستانهات دلنشین میشه

  • @ناصرحسینی-ذ1و
    @ناصرحسینی-ذ1و 6 місяців тому

    ❤سپاس فراوان

  • @Bahar.dastan
    @Bahar.dastan 6 місяців тому

    سرگذشت جالبی بود🌹

  • @royababaie8125
    @royababaie8125 6 місяців тому

    سپاس از شما داستان جالبی بود 💜

  • @nasrinrasouli8076
    @nasrinrasouli8076 6 місяців тому

    Tankyou, verygood

  • @مصطفیاحمدی-ح4ح
    @مصطفیاحمدی-ح4ح 6 місяців тому

    واقعا صدای ارامش کنندی داری

  • @yadollahqazanfari1303
    @yadollahqazanfari1303 6 місяців тому

    سلام راوی محترم مرسی که داستانهای بسیار زیبا تعریف می‌کنی اینم کامنت انگلیسی ok ok ok ok

  • @FarzaneHojati
    @FarzaneHojati 6 місяців тому

    بیشتر از داستان صدای شما خیلی دلنشین ❤ عزیزم❤

  • @nazilakhademi3754
    @nazilakhademi3754 6 місяців тому

    ❤❤❤😊

  • @ملیکا-ت9ف
    @ملیکا-ت9ف 6 місяців тому

    عالی بود👏✨

  • @Ava_c31
    @Ava_c31 6 місяців тому

    Thanks ❤.

    • @dastan.zendegi
      @dastan.zendegi  6 місяців тому

      مرسی از همراهیتون🌹

  • @ShaghayeghTaremi-g2w
    @ShaghayeghTaremi-g2w 6 місяців тому

    👍👍👍

  • @parisakeywan4522
    @parisakeywan4522 6 місяців тому

    💝💝💝💝💐

  • @Saed143
    @Saed143 6 місяців тому

    خدابه هرادمی یک زیبایی داده چهره زیباتودل بروهیکل درشت وموضوع مستان خوش صدایی مستان ازانچه خدابه توداده تشکرمراقب حنجرت باش ❤

    • @dastan.zendegi
      @dastan.zendegi  6 місяців тому

      مرسی از همراهی و حضور گرمت😍

  • @minabadori
    @minabadori 6 місяців тому

    ❤❤❤❤❤عالی بود

  • @mohsenfakhry-ww3by
    @mohsenfakhry-ww3by 6 місяців тому

    درود مستان عزیز پاینده باشی😊

  • @NancyAzodi
    @NancyAzodi 6 місяців тому

    👏❤️

  • @yadollahqazanfari1303
    @yadollahqazanfari1303 6 місяців тому

    MRS

  • @mahsaramezani-m1t
    @mahsaramezani-m1t 6 місяців тому

    ❤❤❤❤❤❤❤❤

  • @SeydehFatemeh-lf6ru
    @SeydehFatemeh-lf6ru 6 місяців тому

    خدا را شکر می کنم که عاقبت بخیر شدی ❤

  • @behrokhbonakdarpour4815
    @behrokhbonakdarpour4815 6 місяців тому

    عجب قراشمیشی نابرادریت دایی بچه ات هم هست

    • @Anahita75
      @Anahita75 5 місяців тому

      مگر بقیه داداش ها دایی بچه ها نمیشن🫤😂 حالا تنی و ناتنی فرقی ندارد...

  • @goljam
    @goljam 6 місяців тому

    درود وسیاس مستان عزیزم ❤❤❤❤🎉

  • @Fariba-v7h
    @Fariba-v7h 6 місяців тому

    ❤❤❤❤🎉🎉🎉

  • @hamade8486
    @hamade8486 6 місяців тому

    درود وسپاس مستان عزیز ❤

    • @dastan.zendegi
      @dastan.zendegi  6 місяців тому

      سپاس از همراهی و حضور گرمتون🌹

  • @Hani-ib5fl
    @Hani-ib5fl 6 місяців тому

    جوری که این صدا از بهشت اومده❤😊

    • @dastan.zendegi
      @dastan.zendegi  6 місяців тому

      هانی پرانرژی سپاس از همراهی و حضور گرمت❤️

  • @yadollahqazanfari1303
    @yadollahqazanfari1303 6 місяців тому

    Ok ok ok ok ok ok ok ok ok ok ok

  • @EZELTARA
    @EZELTARA 6 місяців тому

    دخترارو تو سن کم شوهر میدن بعد انتظار دیگه ای دارن،تا می خواد درس بخونه میگن چشمو دلش جنبیده هر کسی حق داره واسه زندگی خودش تصمیم بگیره،ولی مادر دخترا نباید دخترارو ول می کرد باید سراغی ازشون می گرفت ،این خودخواهیه ادم تنها به فکر خودش باشه درسته حق انتخاب داشت ولی بچه هاشم نباید ول می کرد این داستان درست مثل زندگی مادر شوهرمه با این تفاوت بجای دو دختر دو پسر داشت ولی یکی رو تو 3 سالگی و یکی رو 6 سالگی ول کرده بود که سه چهار ماه قبل می خواست منو شوهرمو ازهم جدا کنه ولی نتونست اونم بخاطر تنهاییش تو آلمان بود می دونم چون دلش می سوخت از بچگی می سوخت خلاصه نرفت شوهرم به منم بدوبیرا گفت منم گفتم مگه مادری کردی در حقش اون همه زحمت زندگیمو کشیدم بدم به آتیش بکشیش خلاصه دیگه ازش خبر نداریم ولی خودخواهه همش به فکر خودشه چون من یه پسر از همسر قبلیم دارم پیش ماست و شوهرمم یه دختر از خانم قبلیش داره پیش مادرشه می گفت مادر شوهرم بچتو بده باباش تو هم بیا گفتم مثل خودت کنم نفرین بکشم بچم بمونه خیابونی بشه گفت تو چطور بچتو می خوای منم باید بخوام گفت تو باید کوچیک بودن می خواستیشون نه الان که مرد گنده ای شده آدما فرق نمی کنه کجا زندگی کنن تفکراتشون ،ذهنیتشون هیچ وقت عوض نمیشه یه سنگ دل،همیشه سنگدله،منم می تونستم بچمو ول،کنم دنبال خوشگذرانی باشم ولی اون خوشیحامو با پسر 11 سالم خوشگلم تقسیم کردم،خوب شد ولش نکردم و نمی کنمم،چون آثارشو تو شوهرم و برادر شوهرم می بینم ،خیلی طول کشید شوهرمو به آرامش برگردونم چون می دید محبت منو پسرمو یجور میشد چون مهر مادری ندیده بود گفتم مادر بچشم بد باشه باز مادر ولی مادر تو درسته به زور شوهرش داده بودن حقش بود بره ولی شمارو نباید فراموش می کرد،مادرشم با یه مردی ازدواج کرد ولی به اونم زور گفت یه دخترم از اون جا گذاشت رفت خلاصه نمی دونم در چه فکریه چون اگه کسی جای کس دیگه نباشه نمی تونه درک کنه ولی اینم خودخواهیه فقط به فکر خودت باشی.