بعد از یک سال امروز این سخنان اقای خرم گویای خیلی واقعیتهای حال و حاضر جامعه است درود بر شما🌹 باید اضافه کنم که اقای عبدی هم سخنان بروز و خوبی بیان فرمودن
فكر ميكنم BBC فارسی آنقدر جایگاهش را از دست داده که دیگر افراد صاحب نظر خوشنام حاضر به حضور در برنامه های آن نیستند و مجبور است از دانشجویان خط امامی بالا رونده از دیوار سفارت مانند عبدی برای شرکت در برنامه اش دعوت کند.
جاي تعجب است كه دو تحليل گر محترم كه در درون مملكت زندگي ميكنند تصور غير واقعي از حكومت خود دارند و به اين مطلب دل بسته اند كه ميشود با كنشگري راه حكومت را تغير داد در حاليكه قدرتمنداني كه روي يك گنج غير قانوني نشسته اند بهيچ وجه نميخواهند راه عوض شود و با هر راه حلي كه آقايان پيشنهاد كنند با سركوب مقابله خواهند كرد٠ متأسفانه به سؤال برنامه بهيچ وجه صادقانه و صريح جواب ندادند. مشكل كل نظام است نه راه و روش آن. آقايون خيال ميكنند ولايت مطلقه فقيه را ميشود با نصيحت تصحيح كرد.
انتخاب میهمانان در تمام این سالها در برنامه پرگار سیاست بی بی سی بوده و در منافع دولت تامین کننده بوجع این خبر گذاری. آقایی که اونجا مجری تقصیری نداره فقط وظیفه کاریشو در جهت رضایت صاحب کارش باید انجام بده.
داریوش کریمی تنها کسی هست که ما داریم در حوضه روزنامه نگاری و مجری گری که واقعاً بی طرف هست..من تنها برنامه پرگار رو نگاه میکنم حتی بی بی سی فارسی هم نگاه نمیکنم بجز پرگار
تا زمانی که مردم ایران کلاماتی چون “عرض کنم”،”فرمودید” “خدمت رسیدیم”، “تشریف نداشدید” و کلامات وجملهایی که از تاریخ بنده و شاه زمان گذشته ایران میاید ما از استبداد دوری نخواهیم گرفت.
بحث اصلی ای که به نظرم توی این گفتگو مغفول موند، اینه که ساختار حکومت به گونهای شده که اجازۀ فعالیتهای حزبی و نهادی رو به هیچ گروهی نمیده. فارغ از قضیۀ بودجه و سرمایه که برای کارهای نهادی لازمه، این مسئلۀ مجوز داشتن یا نداشتن هم خیلی اهمیت داره. اونجایی که عدم موفقیت تلاشهای گذشته رو آقای عبدی گره میزنن به عدم انتخاب درست منتقدین، واقعا جانب انصاف رعایت نشده. اتفاقا من معتقدم که منتقدین ما با وجود همۀ محدودیتهای عجیب و غریبی که وجود داره، تلاش خودشون رو کردن. شاید اگر قصوری هم بوده، بهواسطۀ ضرورت و به اقتضای شرایط بوده که قابل درکه.
به نظرم مشکل اصلی ایران، بحران هویتی ایرانیان است!...ما چقدر ایرانی هستیم؟...هویت زیربنای اصلی مردمان یک کشور است. زبان،باورها، لباس، عادات فرهنگی، پرچم، خط نوشتاری و...در مؤلفه های هویتی که نوشته ام، چقدر ایرانی هستیم؟... اگر این بحران مدیریت شود، به نظرم بسیاری از بحران های دیگر به صورت خودکار حل خواهد شد.
ابر مسئله ی ایران، تبیین مکانیسم تصمیم سازی علمی و عام، در سرنوشت عمومی تمام ایرانیان است. اما از سویی بدون شناخت دقیق و علمی مسئله و ترسیم آن بر جدول مختصات، نمیتوان به حل آن مبادرت ورزید. اما، چه باید کرد؟ پرسش: چگونه خواست مردمی اثبات میشود و راهکار علمی و عملی نیل به آن کدام است؟ پاسخ: با استقرار مکانیسم تصمیم سازی آگاهانه ی صاحبان حق با نظارت راستی آزمایی تمام مردم آگاه پرسش: آیا ما دارای مردم آگاه هستیم؟ پاسخ: معلوم نیست! پرسش: پس چاره ی اندازه گیری آگاهی مردم در زمان و مکان فعلی چیست؟ پاسخ: تدوین یک نقشه ی راهی که نقش تصمیم ساز تمام مردم را بر اساس حق ابتدایی و بنیادی در آب و خاک مشترک تضمین کند! پرسش: برای شروع چه باید کرد؟ پاسخ: اقدام به تاسیس یک شرکت سهامی عام در دو مرحله ی پیشاآزادی و پساآزادی. شرکت سهامی عام مردم ایران (از شوراهای محلی و بومی تا مرکزی) عموما اهداف مجهول تاریخی و افقهایی که توسط مدعیان مردم برای مردم ترسیم میشود، اهدافی مرتبط با زمان و مکان سنتی گذشته و زمان مقتضی و غیرقابل اعتناست. امر مشروعیت و مقبولیت اهداف عمومی و شفاف و مردمی، نیازمند یک روش راستی آزمایی آگاهانه با امکان مکانیسم به روزرسانی است. چنین هدفی نیازمند یک ساختار حقوقی فراگیر(نسبی) و شفاف و غیرقابل کتمان است. پس: پیش بسوی هدف مشترک تاسیس یک شرکت سهامی عام ایران، در دو مرحله ی موقت(پیشاآزادی) و دائمی(پساآزادی) با روش اثباتی خواست اکثریت قاطع مردم بصورت مسالمت آمیز، بر اساس یک نقشه ی راه مشترک علمی و عملی، جهت اثبات مقبولیت و مشروعیت واقعی توسط نسل زنده ی فعلی در زمان حاضر(نه با استناد به مشروعیت تاریخ زمان منقضی بر اساس خواست مجهول نسلهای گذشته). مشروعیت واقعی: اکثریت قاطع شهروندان مشترک المنافع در یک واحد جغرافیایی با یک خواسته و یک زبان حقوقی بزرگترین قدرت مؤثر و قابل اعتناء در یک سرزمین است. تا چنین قدرتی اثبات نشود، توسط هیچ قدرتی، تره ای برای خواست مردم خرد نخواهد شد! هر ایرانی یک سهم در نوشتن سرنوشت عمومی در ملک مشاعی به نام ایران با حضوری پیوسته و فراگیر و آگاهانه در کارگاههای میدانی برای تمرین هم افزایی و مطالبه و مسوولیت پذیری و پاسخگویی از شوراهای محلی و بومی تا شورای مرکزی راه دستیابی به چنین تصمیمی: الف) تشکیل یک هیات مؤسس با امضاء یک مرامنامه مبتنی بر: فلسفه و استراتژی و تاکتیکهای مناسب و ترسیم یک نقشه ی راه مشترک و زمانبندی شده. 1. سهم برابر و مشترک تمام ایرانیان در ملک مشاعی بنام ایران 2. حق تعیین سرنوشت توسط تمام ایرانیان 3. اولویت حق اولیه ی مادی در آب و خاک مشترک بر تمام حقوق ثانویه از قبیل: حق ایدئولوژی و حق 3. مالکیت و تکنولوژی و قومیت و هرگونه ژن برتر. 4. تاکید بر اصل وحدتبخش حداقل منافع مشترک، به جای اصل پارادوکسیکال و تفرقه آمیز تضاد منافع 5. اتخاذ ادبیات ایجابی جذبی(صلح)، به جای ادبیات سلبی حذفی(جنگ) در تمام رویکردهای ستادی و میدانی و شعاری از ابتدای مبارزه تا به ثمر نشستن آن در قوای سه گانه بصورت الزام آور برای شریکان ملک مشاع و سهامداران برابر شرکت سهامی عام ایران. پرسش: آیا در نبردی نابرابر بین قدرتهای حاکمه ی پیدا و پنهان در متن و در حاشیه، و در گیجی معنایی و هویتی شخصیتهای وابسته و مستقل، یک انقلاب مردمی و آگاهانه ممکن است؟ پاسخ: خیر نتیجه: راه از انقلاب خشونتبار با شعار گنگ براندازی نمیگذرد و یک چاه نمایی عوامفریبانه است و ناممکن است! در قرن بیست و یکم و در عصر نئولیبرالیسم و سلطه ی غولهای قدرت استعماری در جهان، دیگر مبارزات دیمی و هیاتی سوء تفاهم برانگیز، با شعارهای خصمانه و مشت کرده و فحش و کین و نفرت پراکنی علیه سلاطین مسلح به زر و زور و تزویر، بر اساس روشهای سنتی، ره به مقصود نمیبرد. دو روش در مبارزه برای تحولات بنیادی در نبردی نابرابر وجود دارد: 1. روش سنتی: ادبیات سلبی حذفی بر اساس تضاد منافع 2. روش مدرن: ادبیات ایجابی جذبی بر اساس منافع مشترک استعمار خارجی و استثمار داخلی هر دو از اولی بهره میبرند. بنابراین در عصر مدرن مردم با روش اول موفق نخواهند شد! مرامنامه آزادی و استقلال، راه و روش گام به گام تاسیس یک شرکت سهامی عام را در مقابل چشم تمام مردم برای خریدن اعتبار و مشروعیت از نطفه تا میوه تبیین کرده است. ادامه در کامنت پیوستی بعد:...
ادامه از کامنت قبل: تعیین آلترناتیو این شرکت سهامی عام، امری است نیازمند امنیت و بیعت آگاهانه ی تمام مردم در دوران پساآزادی. اما در خلاء دوران بین پیشاآزادی و پساآزادی چه باید کرد؟ این پاسخی است که مرامنامه به آن بصورت شفاف، پاسخ داده است. پاسخی که منجر به جنگ و تنش و حذف هیچ ایرانی نخواهد شد! مردم ایران باید عقوبت و بهای بیعت خود را با قوانین سلطه ی سابق، بصورت واقع بینانه بپردازند! اینگونه نیست که قدرت مطلقه را به یکی بدهی و بعد او را به چالش بکشی! چالش اصلی در نگاه تمام مردم و سرمداران ایشان چه در اپوزیسیون و چه در پوزیسیون است. حکومت مامور بوده و معذور... بنابراین در اولین گام، اگر انقلابی ضروری است، انقلابی است که باید در نگاه اپوزیسیون در نقد فلسفی نگاه خود در باب مبارزه صورت گیرد! بدیهی است که اعمال هر امر ضربتی و دفعتی به روش سنتی، تنش آفرین و هزینه بار و ویرانگر است. ما نیازمند روشی مدرن برای سامان دادن و ترمیم زخمهای تمام صاحبان حق در آب و خاک مشترکیم. به باورم چنین روش علمی و عملی، نیازمند یک استحاله ی یکی دو ساله است که حتما به نتیجه خواهد رسید؛ بی آنکه خونی از دماغ شهروندی بریزد! آیا چنین نقشه ی راه امنی، ارزش تامل دارد؟ نقشه ی راهی که در عرض چند سال ایران را به یک قدرت امن بزرگ در منطقه تبدیل خواهد کرد و اکثر زخمهای یک خانواده ی کهن را با نوشداروی تولیدی در یک شرکت سهامی عام از شوراهای محلی و بومی تا مرکزی، ترمیم خواهد کرد. دو روش در مبارزه برای تحولات بنیادی در نبردی نابرابر وجود دارد: 1- روش سنتی: ادبیات سلبی حذفی بر اساس تضاد منافع 2- روش مدرن: ادبیات ایجابی جذبی بر اساس منافع مشترک استعمار خارجی و استثمار داخلی هر دو از اولی بهره میبرند. بنابراین در عصر مدرن مردم با روش اول موفق نخواهند شد! شرکت سهامی عام مردم ایران اهداف مجهول تاریخی، اهدافی مرتبط با زمان و مکان سنتی در گذشته و زمان مقضی است. امر مشروعیت و مقبولیت اهداف عمومی و شفاف و مردمی، نیازمند یک روش راستی آزمایی آگاهانه و به روزرسانی است. چنین هدفی نیازمند یک ساختار حقوقی فراگیر و شفاف و غیرقابل کتمان است. پیش بسوی هدف مشترک تاسیس یک شرکت سهامی عام ایران، در دو مرحله ی موقت و دائمی با روش مسالمت آمیز و اثباتی و میدانی هدف مشترک اکثریت قاطع مردم، و بر اساس یک نقشه ی راه مشترک علمی و عملی مصوبه در ستاد مرکزی شرکت سهامی عام، جهت اثبات مقبولیت و مشروعیت واقعی توسط نسل زنده ی فعلی. مقبولیت و مشروعیت واقعی: اکثریت قاطع شهروندان مشترک المنافع در یک واحد جغرافیایی با ثبت و عینت میدانی یک خواسته ی شفاف و مشترک با یک زبان حقوقی، بزرگترین قدرت مؤثر و قابل اعتناء در یک سرزمین است. تا چنین قدرتی اثبات نشود، توسط هیچ قادری، تره ای برای خواست مردم خرد نخواهد شد! راه دستیابی به نقشه راه مشترک: الف) تشکیل یک هیات مؤسس با امضاء یک مرامنامه مبتنی بر: فلسفه و استراتژی و تاکتیکهای مناسب و ترسیم یک نقشه ی راه مشترک و زمانبندی شده بصورت گام به گام در مقابل چشم تمام مردم بمنظور زایش و تکوین و تثبیت اعتبار و اعتماد اکثریتی و دریافت بازخورد مثبت. فلسفه وحدتبخش اکثریتی، مبتنی بر باور به: 1. سهم برابر و مشترک تمام ایرانیان در ملک مشاعی بنام ایران 2. حق تعیین سرنوشت توسط تمام ایرانیان 3. اولویت حق اولیه ی مادی در آب و خاک مشترک بر تمام حقوق ثانویه از قبیل: حق ایدئولوژی و حق مالکیت و تکنولوژی و قومیت و هرگونه ژن برتر. 4. تاکید بر اصل وحدتبخش حداقل منافع مشترک، به جای اصل پارادوکسیکال و تفرقه آمیز تضاد منافع 5. اتخاذ ادبیات ایجابی جذبی(صلح)، به جای ادبیات سلبی حذفی(جنگ) در تمام رویکردهای ستادی میدانی شعاری از ابتدای مبارزه تا به ثمر نشستن آن در قوای سه گانه بصورت الزام آور برای تمام سهامداران روش تاسیس شرکت سهامی عام شهروندان ایران، توسط هیات مؤسس و پس از امضاء و التزام به مرامنامه، به ترتیبی است شبیه آنچه در قانون تجارت تبیین شده است پس از خوانش و نقد و اتفاق بر سر مفاهیم بنیادی مرامنامه، نسبت به پذیره نویسی از تمام اندیشمندان و کارشناسان آزاده و مستقل بواسطه ماهواره.
آقای مجری مثل اینکه شما خودتان هم مثل من با فارسی مشکل دارید. در زمان ۱:۰۴ برنامه که فرمودید» در شروع قرنی که پشت سر میگذاریم » یعنی چی؟ مگه میشه قرنی رو پشت سر گذاشت ولی هنوز شروع نشده باشه؟ پارسیتان را پاس بدارید. 👍
@@sasan132 میخواستم ساده بگم که متوجه بشی منظورش شروع قرن 14 هست، قرنی که پشت سر گذاشتیم و در شروعش مشروطه اتفاق افتاد قرنی که قراره شروع بشه هم قرن 15 شمسی خواهد بود
اعلام عفو عمومی و اعتلاف همه و توقف جنگ داخلی. حتی اگر یگ نفر اینرا اعلام کند و با جرعت و شهامت اعتقاد به (همبستگی و احترام متقابل و احترام به ارزشهای جهانی داشته باشد) ، همه موافقت میکنند. چون این تنها راه حل تمام مسائل است. بامید پروردگار مهربان و یگ انسان با ایمان واقعی. امین امین امین
چگونه با تجاوز میتوان خودمختاری اثر هنری را از بین برد آنچه که نباید مثل یک عقلانیت پایه اثر هنری باشد اما اثر هنری را تشکیل میدهد و واسازی این پایه ها را نشان میدهد به گفته ماکیاولی مرد سیاسی باید هنر داشته باشد وقتی که مطلب چونان یک هماهنگی خود را نشان میدهد و با هماهنگی است که به منصه میرسد راه را بر هر تخیل سد میکند و چنین مقرر میشود چنان کتاب مقدسی که خود مرجع خود است و زبانش آن را برملا میکند چیزی که با این نظم هماهنگ نشود به صحنه عمل نمیرسد و سیاست چنین است اما قوای سرکوبگری که جامعه را در اختیار دارد مانع هرگونه نظم و یا بی نظمی است و هر دو را به یک شکل از بین میبرد
بنظر من مسئاله خیلی سادست اگر کشور های خاور میانه بخصوص ایران و عربستان که مشخصا دست نشانده هستند همت کنند و متحد بشند و از زیر بلیت آمریکا بیان بیرون و با جهان و اروپا تجارت کنند همچی حل میشه
من از آقای کریمی و برنامه خوب پرگار در نعجبم که از این اصلاح طلب هایی که خودشون مشکل اصلی ایران هستند کسان بهتری نبودند که به همچین سوال مهمی پاسخ بدن؟ واقعا به ماهیت برنامه دارم شک میکنم
az fardaye enghelab koshtando bordando nabood kardand baraye ina taze shoroo shode chon khodeshon hamin kara ro kardand. kesi be in harfa goosh nemikone. Iran shode mesle pakestan wa hendoostan wa dorost shodani ham nist.
امیدوارم این استفاده از تحلیلگران داخلی یک تصادف نباشه و تصمیم سردبیری باشه. لطفا دیگه دست از سر این دنکشیتهای خارج از کشور که هیچ نقش و وزنی در داخل ندارند بر دارید.
موضوع برنامه: ابرمشکل ایران! خود بطور کافی گویاست؛ البته برای یک نظروز واقعی. آقای خرم: در انتخاب مفاهیم محتاط تر باشید. میدانید واژهی برانداز کی به بازار سیاست و از کجا آمد؟ اگر نمیدانید، خود بیانگر این است که صاحب سخن اصیل نیستید. البته زیاد نگران نباشید! در جامعهی نمایشی و سلبریتی محور ما، اصالت کلایی است بسیار نایاب! مفهوم برانداز مفهومی است بسیار متاخر، و بسیار بیگانه به لحاظ اینکه پردازش و پخش آن در بین ایرانیان در بیرون از ایران انجام گرفته است. افتاد؟ آری، مفهوم برانداز، جفت ارگانیک رژیم چینج است. برانداز یعنی عضوبومی پیاده نظام نیرو های تهاجمی بیگانه برای براندازی رژیم ایران. این مخالفین برونمرزی جمهوری اسلامی هستند که با فعال شدن پروژهی رژیم چینج بویژه در دوران دونالد ترامپ خود را برانداز نامیدند. می دانید که پروژهی رژیم چینج، کالایی است غربی که از سوی ایالات متحده و زورگویان اروپایی دهه هاست که در دستور کار قرار گرفته است. شبه اقتدارگرا، اقتدارگرای کامل! اینها نیز مفاهیمی اند که باید سخنگوی جدی، به بار معنایی آنها توجه داشته باشد. هر مفهومی که نتوان بار معنایی آن، یعنی مابه ازای هستی شناختی آن، را به روشنی و به شیوهای نظاممند نشان داد، به واقع حرف مفت است. حرف مفت حرفی است که بار معنایی واقعی ندارد؛ یعنی مابه ازای هستی شناختی در جامعه ندارد. به امید توجه بیشتر ما ایرانیان به حرمت سخن!
شرکت کنندگان برنامه از زمان شاه که قابل مقایسه با دوره ننگین حالا نبود حرف زدند .یا باید مجری برنامه تذکر میداد که با اون دوره کاری نداریم درباره این حکومت حرف بزنید و یا باید درست دوره شاه را با این دوره مقایسه میشد. مثلا مجری برنامه میگفت پس چرا در دوره شاه به سمت سازش نرفتید؟ آنا حالا که ه ار بار بدتر است میگوئید باید به شکلی با حکومت به تعامل رسید؟ اگر این شبکه ریگی به کفش نداره باید با اصول رفتار کنه. میدونید که سطح این شبکه بخاطر جانبداری های بی منطق به شدت کاهش پیدا کرده .
این دو مهندس اطلاع کافی از موضات اجتماعی و تخصصی ندارند. حرف هاشون بسیار ابتدایی و بی سر وته هست این دو فقط فعال سیاسی هستند . خوب بودبرای این بحث علمی یک متخصص علوم سیاسی نیز دعوت می شد تا مفاهیم را تعریف می کردند و اشکالات حزف های آنها را می گرفت
@@alihemayati6321 دقیقا حرفتون درسته. بی بی سی در حال حاظر تنها رسانه فارسی زبان با استاندارد های جهانیه. بقیه رسانه ها اکثرا مشغول شعار دادنند، که هیچ دردی و دوا نمی کنه.
راه حلی که عبدی ارائه کنه بدرد عمه من میخوره، عبدی وامثال او خودشان یکطرف مشکل هستند،بی بی سی هم مارا هالو فرض کرده.
مگه نیسین؟
بعد از یک سال امروز این سخنان اقای خرم گویای خیلی واقعیتهای حال و حاضر جامعه است درود بر شما🌹 باید اضافه کنم که اقای عبدی هم سخنان بروز و خوبی بیان فرمودن
فكر ميكنم BBC فارسی آنقدر جایگاهش را از دست داده که دیگر افراد صاحب نظر خوشنام حاضر به حضور در برنامه های آن نیستند و مجبور است از دانشجویان خط امامی بالا رونده از دیوار سفارت مانند عبدی برای شرکت در برنامه اش دعوت کند.
بنظرمن بی بی سی با هر هدفی بیطرفانه ترین بحثها را برقرار میکند بشما هم اگر بفکر ایرانید ، توصیه میکنم، به حرفها گوش کنید به گوینده کاری نداشته باشید.
This was one of the more constructive discussions I've seen on this show. Thanks
ممنون که سوال برنامه را از فعالین داخل کشور پرسیدید. بحث بسیار آموزنده ای بود.
ابر مشکل ایران تو یک قرن اخیر حکومت فردی هستش...چه کراوات چه عمامه
از ایرانیان عزیز می خواهم که در آغاز نظر خودشان را بنویسند و بعد به ارزیابی گفته های میهمانان بپردازند.
Damet garm
جاي تعجب است كه دو تحليل گر محترم كه در درون مملكت زندگي ميكنند تصور غير واقعي از حكومت خود دارند و به اين مطلب دل بسته اند كه ميشود با كنشگري راه حكومت را تغير داد در حاليكه قدرتمنداني كه روي يك گنج غير قانوني نشسته اند بهيچ وجه نميخواهند راه عوض شود و با هر راه حلي كه آقايان پيشنهاد كنند با سركوب مقابله خواهند كرد٠ متأسفانه به سؤال برنامه بهيچ وجه صادقانه و صريح جواب ندادند. مشكل كل نظام است نه راه و روش آن. آقايون خيال ميكنند ولايت مطلقه فقيه را ميشود با نصيحت تصحيح كرد.
لطفا این بحثها رو ادامه بدید. تنها برنامهی جدی چند سال اخیرتون بود
من واقعا موندم چطور بی بی سی به این نتیجه میرسه که بازجو خبرنگار رو بیاره تو برنامه؟
ابر مسئله ما شد سازش؟
این عبدی اصلا معلوم نیست چی میگه، تاریخ مصرفتون تموم شده.
خیلی سطحی بود
چرا ادم هایی با نظزات متفاوت و با سواد تر رو نمیارین؟؟؟؟ برنامه خوبی داشتین ولی رو به افول..
کاش افراد متفاوت تر و اکادمیک تر و متنوع تری بیارید. میرسپاسی، ابراهامیان، کاتوزیان، بروجردی، بشیریه و غنی نژاد و اباذری و....
اخر بی بی سی اجازه ی چنین کاری نداره ، باید امثال عباس عبدی رو بیاره که ضمن ژست مخالف سری هم در توبره حکومت داشته باشد!!
واقعا از عباس عبدی مناسبتر پیدا نکردید؟
انتخاب میهمانان در تمام این سالها در برنامه پرگار سیاست بی بی سی بوده و در منافع دولت تامین کننده بوجع این خبر گذاری. آقایی که اونجا مجری تقصیری نداره فقط وظیفه کاریشو در جهت رضایت صاحب کارش باید انجام بده.
با فرمایش اقای عبدی ظالم بیگناه و منتقدین ظلم مقصرند، خدایا اینها دیگه کی هستند
درست گوش ندادید!
دمکراسی و رفع تبعیض ها
@William Jeff دمکراسی و رضا خان دشمن سرسخت هم دیگر هستند چی میگی تو
داریوش کریمی تنها کسی هست که ما داریم در حوضه روزنامه نگاری و مجری گری که واقعاً بی طرف هست..من تنها برنامه پرگار رو نگاه میکنم حتی بی بی سی فارسی هم نگاه نمیکنم بجز پرگار
درود بر بهترین مجری
تا زمانی که مردم ایران کلاماتی چون “عرض کنم”،”فرمودید” “خدمت رسیدیم”، “تشریف نداشدید” و کلامات وجملهایی که از تاریخ بنده و شاه زمان گذشته ایران میاید ما از استبداد دوری نخواهیم گرفت.
جامعه بخاطر این گروه یا آن گروه نمی ایستد بلکه هر جامعهای مثل تمام هستی در حرکت است وبرای سازگاری این یا آن شخص ساکت نمیماند.
Thanks
بهشون بگویید قانون اساسی را اصلاح کنند و البته همه بایدحق خود را از قانون بخواهند مجلس هم باید ملی باشه
بحث اصلی ای که به نظرم توی این گفتگو مغفول موند، اینه که ساختار حکومت به گونهای شده که اجازۀ فعالیتهای حزبی و نهادی رو به هیچ گروهی نمیده. فارغ از قضیۀ بودجه و سرمایه که برای کارهای نهادی لازمه، این مسئلۀ مجوز داشتن یا نداشتن هم خیلی اهمیت داره. اونجایی که عدم موفقیت تلاشهای گذشته رو آقای عبدی گره میزنن به عدم انتخاب درست منتقدین، واقعا جانب انصاف رعایت نشده. اتفاقا من معتقدم که منتقدین ما با وجود همۀ محدودیتهای عجیب و غریبی که وجود داره، تلاش خودشون رو کردن. شاید اگر قصوری هم بوده، بهواسطۀ ضرورت و به اقتضای شرایط بوده که قابل درکه.
باور نمایید تنها کافیست که راه حل خواسته شود آنگاه از این همه لجاجت و حماقت خجالت زده می شوند و آنهایی که بانی این شرایط بوده اند باید پاسخگو باشند.
Az khodatonam bashe behtarin hokomate donyaro darim liyaghat nadarid khakbarsareton
Melati Nadan va bissavadeh Siassi , Melati Keh harkessi beh Fekreh Manafee khodesheh , Misheh Hamin Iraneh Bar Bad rafter .
همه باهم به درد مشترک مان آری بگوییم: نه به جمهوری اسلامی!
به نظرم مشکل اصلی ایران، بحران هویتی ایرانیان است!...ما چقدر ایرانی هستیم؟...هویت زیربنای اصلی مردمان یک کشور است. زبان،باورها، لباس، عادات فرهنگی، پرچم، خط نوشتاری و...در مؤلفه های هویتی که نوشته ام، چقدر ایرانی هستیم؟... اگر این بحران مدیریت شود، به نظرم بسیاری از بحران های دیگر به صورت خودکار حل خواهد شد.
آخرین سال این قرن سال ۱۴۰۰ خواهد بود، نه ۱۳۹۹!
ابر مسئله ی ایران، تبیین مکانیسم تصمیم سازی علمی و عام، در سرنوشت عمومی تمام ایرانیان است.
اما از سویی بدون شناخت دقیق و علمی مسئله و ترسیم آن بر جدول مختصات، نمیتوان به حل آن مبادرت ورزید.
اما، چه باید کرد؟
پرسش: چگونه خواست مردمی اثبات میشود و راهکار علمی و عملی نیل به آن کدام است؟
پاسخ: با استقرار مکانیسم تصمیم سازی آگاهانه ی صاحبان حق با نظارت راستی آزمایی تمام مردم آگاه
پرسش: آیا ما دارای مردم آگاه هستیم؟
پاسخ: معلوم نیست!
پرسش: پس چاره ی اندازه گیری آگاهی مردم در زمان و مکان فعلی چیست؟
پاسخ: تدوین یک نقشه ی راهی که نقش تصمیم ساز تمام مردم را بر اساس حق ابتدایی و بنیادی در آب و خاک مشترک تضمین کند!
پرسش: برای شروع چه باید کرد؟
پاسخ: اقدام به تاسیس یک شرکت سهامی عام در دو مرحله ی پیشاآزادی و پساآزادی.
شرکت سهامی عام مردم ایران
(از شوراهای محلی و بومی تا مرکزی)
عموما اهداف مجهول تاریخی و افقهایی که توسط مدعیان مردم برای مردم ترسیم میشود، اهدافی مرتبط با زمان و مکان سنتی گذشته و زمان مقتضی و غیرقابل اعتناست. امر مشروعیت و مقبولیت اهداف عمومی و شفاف و مردمی، نیازمند یک روش راستی آزمایی آگاهانه با امکان مکانیسم به روزرسانی است.
چنین هدفی نیازمند یک ساختار حقوقی فراگیر(نسبی) و شفاف و غیرقابل کتمان است.
پس: پیش بسوی هدف مشترک تاسیس یک شرکت سهامی عام ایران، در دو مرحله ی موقت(پیشاآزادی) و دائمی(پساآزادی) با روش اثباتی خواست اکثریت قاطع مردم بصورت مسالمت آمیز، بر اساس یک نقشه ی راه مشترک علمی و عملی، جهت اثبات مقبولیت و مشروعیت واقعی توسط نسل زنده ی فعلی در زمان حاضر(نه با استناد به مشروعیت تاریخ زمان منقضی بر اساس خواست مجهول نسلهای گذشته).
مشروعیت واقعی: اکثریت قاطع شهروندان مشترک المنافع در یک واحد جغرافیایی با یک خواسته و یک زبان حقوقی بزرگترین قدرت مؤثر و قابل اعتناء در یک سرزمین است. تا چنین قدرتی اثبات نشود، توسط هیچ قدرتی، تره ای برای خواست مردم خرد نخواهد شد!
هر ایرانی یک سهم در نوشتن سرنوشت عمومی در ملک مشاعی به نام ایران
با حضوری پیوسته و فراگیر و آگاهانه در کارگاههای میدانی برای تمرین هم افزایی و مطالبه و مسوولیت پذیری و پاسخگویی از شوراهای محلی و بومی تا شورای مرکزی
راه دستیابی به چنین تصمیمی:
الف) تشکیل یک هیات مؤسس با امضاء یک مرامنامه مبتنی بر:
فلسفه و استراتژی و تاکتیکهای مناسب و ترسیم یک نقشه ی راه مشترک و زمانبندی شده.
1. سهم برابر و مشترک تمام ایرانیان در ملک مشاعی بنام ایران
2. حق تعیین سرنوشت توسط تمام ایرانیان
3. اولویت حق اولیه ی مادی در آب و خاک مشترک بر تمام حقوق ثانویه از قبیل: حق ایدئولوژی و حق 3. مالکیت و تکنولوژی و قومیت و هرگونه ژن برتر.
4. تاکید بر اصل وحدتبخش حداقل منافع مشترک، به جای اصل پارادوکسیکال و تفرقه آمیز تضاد منافع
5. اتخاذ ادبیات ایجابی جذبی(صلح)، به جای ادبیات سلبی حذفی(جنگ) در تمام رویکردهای ستادی و میدانی و شعاری از ابتدای مبارزه تا به ثمر نشستن آن در قوای سه گانه بصورت الزام آور برای شریکان ملک مشاع و سهامداران برابر شرکت سهامی عام ایران.
پرسش: آیا در نبردی نابرابر بین قدرتهای حاکمه ی پیدا و پنهان در متن و در حاشیه، و در گیجی معنایی و هویتی شخصیتهای وابسته و مستقل، یک انقلاب مردمی و آگاهانه ممکن است؟
پاسخ: خیر
نتیجه: راه از انقلاب خشونتبار با شعار گنگ براندازی نمیگذرد و یک چاه نمایی عوامفریبانه است و ناممکن است!
در قرن بیست و یکم و در عصر نئولیبرالیسم و سلطه ی غولهای قدرت استعماری در جهان، دیگر مبارزات دیمی و هیاتی سوء تفاهم برانگیز، با شعارهای خصمانه و مشت کرده و فحش و کین و نفرت پراکنی علیه سلاطین مسلح به زر و زور و تزویر، بر اساس روشهای سنتی، ره به مقصود نمیبرد.
دو روش در مبارزه برای تحولات بنیادی در نبردی نابرابر وجود دارد:
1. روش سنتی: ادبیات سلبی حذفی بر اساس تضاد منافع
2. روش مدرن: ادبیات ایجابی جذبی بر اساس منافع مشترک استعمار خارجی و استثمار داخلی هر دو از اولی بهره میبرند. بنابراین در عصر مدرن مردم با روش اول موفق نخواهند شد!
مرامنامه آزادی و استقلال، راه و روش گام به گام تاسیس یک شرکت سهامی عام را در مقابل چشم تمام مردم برای خریدن اعتبار و مشروعیت از نطفه تا میوه تبیین کرده است.
ادامه در کامنت پیوستی بعد:...
ادامه از کامنت قبل:
تعیین آلترناتیو این شرکت سهامی عام، امری است نیازمند امنیت و بیعت آگاهانه ی تمام مردم در دوران پساآزادی.
اما در خلاء دوران بین پیشاآزادی و پساآزادی چه باید کرد؟
این پاسخی است که مرامنامه به آن بصورت شفاف، پاسخ داده است.
پاسخی که منجر به جنگ و تنش و حذف هیچ ایرانی نخواهد شد!
مردم ایران باید عقوبت و بهای بیعت خود را با قوانین سلطه ی سابق، بصورت واقع بینانه بپردازند!
اینگونه نیست که قدرت مطلقه را به یکی بدهی و بعد او را به چالش بکشی!
چالش اصلی در نگاه تمام مردم و سرمداران ایشان چه در اپوزیسیون و چه در پوزیسیون است.
حکومت مامور بوده و معذور... بنابراین در اولین گام، اگر انقلابی ضروری است، انقلابی است که باید در نگاه اپوزیسیون در نقد فلسفی نگاه خود در باب مبارزه صورت گیرد!
بدیهی است که اعمال هر امر ضربتی و دفعتی به روش سنتی، تنش آفرین و هزینه بار و ویرانگر است. ما نیازمند روشی مدرن برای سامان دادن و ترمیم زخمهای تمام صاحبان حق در آب و خاک مشترکیم.
به باورم چنین روش علمی و عملی، نیازمند یک استحاله ی یکی دو ساله است که حتما به نتیجه خواهد رسید؛ بی آنکه خونی از دماغ شهروندی بریزد!
آیا چنین نقشه ی راه امنی، ارزش تامل دارد؟
نقشه ی راهی که در عرض چند سال ایران را به یک قدرت امن بزرگ در منطقه تبدیل خواهد کرد و اکثر زخمهای یک خانواده ی کهن را با نوشداروی تولیدی در یک شرکت سهامی عام از شوراهای محلی و بومی تا مرکزی، ترمیم خواهد کرد.
دو روش در مبارزه برای تحولات بنیادی در نبردی نابرابر وجود دارد: 1- روش سنتی: ادبیات سلبی حذفی بر اساس تضاد منافع 2- روش مدرن: ادبیات ایجابی جذبی بر اساس منافع مشترک استعمار خارجی و استثمار داخلی هر دو از اولی بهره میبرند. بنابراین در عصر مدرن مردم با روش اول موفق نخواهند شد!
شرکت سهامی عام مردم ایران اهداف مجهول تاریخی، اهدافی مرتبط با زمان و مکان سنتی در گذشته و زمان مقضی است. امر مشروعیت و مقبولیت اهداف عمومی و شفاف و مردمی، نیازمند یک روش راستی آزمایی آگاهانه و به روزرسانی است. چنین هدفی نیازمند یک ساختار حقوقی فراگیر و شفاف و غیرقابل کتمان است.
پیش بسوی هدف مشترک تاسیس یک شرکت سهامی عام ایران، در دو مرحله ی موقت و دائمی با روش مسالمت آمیز و اثباتی و میدانی هدف مشترک اکثریت قاطع مردم، و بر اساس یک نقشه ی راه مشترک علمی و عملی مصوبه در ستاد مرکزی شرکت سهامی عام، جهت اثبات مقبولیت و مشروعیت واقعی توسط نسل زنده ی فعلی.
مقبولیت و مشروعیت واقعی: اکثریت قاطع شهروندان مشترک المنافع در یک واحد جغرافیایی با ثبت و عینت میدانی یک خواسته ی شفاف و مشترک با یک زبان حقوقی، بزرگترین قدرت مؤثر و قابل اعتناء در یک سرزمین است. تا چنین قدرتی اثبات نشود، توسط هیچ قادری، تره ای برای خواست مردم خرد نخواهد شد!
راه دستیابی به نقشه راه مشترک: الف) تشکیل یک هیات مؤسس با امضاء یک مرامنامه مبتنی بر: فلسفه و استراتژی و تاکتیکهای مناسب و ترسیم یک نقشه ی راه مشترک و زمانبندی شده بصورت گام به گام در مقابل چشم تمام مردم بمنظور زایش و تکوین و تثبیت اعتبار و اعتماد اکثریتی و دریافت بازخورد مثبت.
فلسفه وحدتبخش اکثریتی، مبتنی بر باور به: 1. سهم برابر و مشترک تمام ایرانیان در ملک مشاعی بنام ایران 2. حق تعیین سرنوشت توسط تمام ایرانیان 3. اولویت حق اولیه ی مادی در آب و خاک مشترک بر تمام حقوق ثانویه از قبیل: حق ایدئولوژی و حق مالکیت و تکنولوژی و قومیت و هرگونه ژن برتر.
4. تاکید بر اصل وحدتبخش حداقل منافع مشترک، به جای اصل پارادوکسیکال و تفرقه آمیز تضاد منافع 5. اتخاذ ادبیات ایجابی جذبی(صلح)، به جای ادبیات سلبی حذفی(جنگ) در تمام رویکردهای ستادی میدانی شعاری از ابتدای مبارزه تا به ثمر نشستن آن در قوای سه گانه بصورت الزام آور برای تمام سهامداران
روش تاسیس شرکت سهامی عام شهروندان ایران، توسط هیات مؤسس و پس از امضاء و التزام به مرامنامه، به ترتیبی است شبیه آنچه در قانون تجارت تبیین شده است پس از خوانش و نقد و اتفاق بر سر مفاهیم بنیادی مرامنامه، نسبت به پذیره نویسی از تمام اندیشمندان و کارشناسان آزاده و مستقل بواسطه ماهواره.
آقای مجری مثل اینکه شما خودتان هم مثل من با فارسی مشکل دارید. در زمان ۱:۰۴ برنامه که فرمودید» در شروع قرنی که پشت سر میگذاریم » یعنی چی؟ مگه میشه قرنی رو پشت سر گذاشت ولی هنوز شروع نشده باشه؟ پارسیتان را پاس بدارید. 👍
درست گفت، شما منظورش رو متوجه نشدی
مینظورش شروع قرن 13-14 هست، قرنی که پشت سر گذاشتیم و در شروعش مشروطه اتفاق افتاد
@@moein443 از خودتون قرن نسازید لطفا. ما یا قرن ۱۳ داریم یا ۱۴. قرن ۱۳-۱۴ دیگه چیه از خودتون در میارید؟
@@sasan132 میخواستم ساده بگم که متوجه بشی
منظورش شروع قرن 14 هست، قرنی که پشت سر گذاشتیم و در شروعش مشروطه اتفاق افتاد
قرنی که قراره شروع بشه هم قرن 15 شمسی خواهد بود
@@moein443 خوبه. همینکه متوجه شدید قرن ۱۳-۱۴ نداریم خودش قدم مثبتی بود 👏
@@sasan132 🤦♂️😁کاش تو هم قدم مثبتی برداری و جای نقد عجولانه، اشتباه و بی مورد از مجری، ظرفیت انتقاد پذیری خودت بالا ببری
تنها راه حل قیام مسلحانه.
عباس عبدی شکنجه گر دیروز استمرار طلب امروز
Vatan foroosha jameshon jame inja
Are, mishinan, hendouneh zire baghale ham mizarand.
اعلام عفو عمومی و اعتلاف همه و توقف جنگ داخلی. حتی اگر یگ نفر اینرا اعلام کند و با جرعت و شهامت اعتقاد به (همبستگی و احترام متقابل و احترام به ارزشهای جهانی داشته باشد) ، همه موافقت میکنند. چون این تنها راه حل تمام مسائل است. بامید پروردگار مهربان و یگ انسان با ایمان واقعی. امین امین امین
اقای عبدی مقصر را پیدا کرد . نفت.😄😃
چگونه با تجاوز میتوان خودمختاری اثر هنری را از بین برد آنچه که نباید مثل یک عقلانیت پایه اثر هنری باشد اما اثر هنری را تشکیل میدهد و واسازی این پایه ها را نشان میدهد به گفته ماکیاولی مرد سیاسی باید هنر داشته باشد وقتی که مطلب چونان یک هماهنگی خود را نشان میدهد و با هماهنگی است که به منصه میرسد راه را بر هر تخیل سد میکند و چنین مقرر میشود چنان کتاب مقدسی که خود مرجع خود است و زبانش آن را برملا میکند چیزی که با این نظم هماهنگ نشود به صحنه عمل نمیرسد و سیاست چنین است اما قوای سرکوبگری که جامعه را در اختیار دارد مانع هرگونه نظم و یا بی نظمی است و هر دو را به یک شکل از بین میبرد
نظرات مهمانان محترم و قابل تامل هست. ولی در نهایت معنی داستان این بود که بیایم و دوباره با اینا لاس بزنیم. دیگه دوره این اصلاحات حال بهم زن گذشته!
استقلال آزادی جمهوری ایرانی ❤️
یک سال دیگر از سده چهاردهم مانده است . سده پانزدهم از سال ۱۴۰۱ آغازمی شود .
بنظر من مسئاله خیلی سادست اگر کشور های خاور میانه بخصوص ایران و عربستان که مشخصا دست نشانده هستند همت کنند و متحد بشند و از زیر بلیت آمریکا بیان بیرون و با جهان و اروپا تجارت کنند همچی حل میشه
آقای عبدی میگه زمان شاه تک حزبی بود و درستم میگه ولی الانم تک حزبیه فقط دو اسم وجود داره که ماهیت یکسانی داره خودمون رو که نباید گول بزنیم
من از آقای کریمی و برنامه خوب پرگار در نعجبم که از این اصلاح طلب هایی که خودشون مشکل اصلی ایران هستند کسان بهتری نبودند که به همچین سوال مهمی پاسخ بدن؟ واقعا به ماهیت برنامه دارم شک میکنم
مسئله در ایران فرهنگ و ذهنیت روانی آن است. فرهنگ باید از کودکستان اصلاح شود و در نهایت بیشتر این مسائل از بین می روند.
Kheili jaleb bood, merci,,, albatey oza kheili pichidey hast,,,,
بارها در این سالها انتقادات به حقی شد در مورد انتخاب مهموناتون. اما پاسخ شما با انتخابهای مشابه فقط بیتوجهی بر اصل همینی که هست پیش رفت.
az fardaye enghelab koshtando bordando nabood kardand baraye ina taze shoroo shode chon khodeshon hamin kara ro kardand. kesi be in harfa goosh nemikone. Iran shode mesle pakestan wa hendoostan wa dorost shodani ham nist.
آقای عبدی از جانب مردم تحلیل نمیکنه بلکه از دید حکومت مساعل و می بینه
Moškel-e asl-i dar Irān jomhuri-ye eslām-ist.
What is this ????😁😁😁😁😁😁😁
امیدوارم این استفاده از تحلیلگران داخلی یک تصادف نباشه و تصمیم سردبیری باشه. لطفا دیگه دست از سر این دنکشیتهای خارج از کشور که هیچ نقش و وزنی در داخل ندارند بر دارید.
پس میفرمایید اقای عبدی و اصلاح طلبها خیلی وزن دارن داخل کشور. انتخابات زیاد دور نیست. خواهیم دید
بابت کات و برش ها خجالت بکشید.
موضوع برنامه: ابرمشکل ایران! خود بطور کافی گویاست؛ البته برای یک نظروز واقعی. آقای خرم: در انتخاب مفاهیم محتاط تر باشید. میدانید واژهی برانداز کی به بازار سیاست و از کجا آمد؟ اگر نمیدانید، خود بیانگر این است که صاحب سخن اصیل نیستید. البته زیاد نگران نباشید! در جامعهی نمایشی و سلبریتی محور ما، اصالت کلایی است بسیار نایاب! مفهوم برانداز مفهومی است بسیار متاخر، و بسیار بیگانه به لحاظ اینکه پردازش و پخش آن در بین ایرانیان در بیرون از ایران انجام گرفته است. افتاد؟ آری، مفهوم برانداز، جفت ارگانیک رژیم چینج است. برانداز یعنی عضوبومی پیاده نظام نیرو های تهاجمی بیگانه برای براندازی رژیم ایران. این مخالفین برونمرزی جمهوری اسلامی هستند که با فعال شدن پروژهی رژیم چینج بویژه در دوران دونالد ترامپ خود را برانداز نامیدند. می دانید که پروژهی رژیم چینج، کالایی است غربی که از سوی ایالات متحده و زورگویان اروپایی دهه هاست که در دستور کار قرار گرفته است. شبه اقتدارگرا، اقتدارگرای کامل! اینها نیز مفاهیمی اند که باید سخنگوی جدی، به بار معنایی آنها توجه داشته باشد. هر مفهومی که نتوان بار معنایی آن، یعنی مابه ازای هستی شناختی آن، را به روشنی و به شیوهای نظاممند نشان داد، به واقع حرف مفت است. حرف مفت حرفی است که بار معنایی واقعی ندارد؛ یعنی مابه ازای هستی شناختی در جامعه ندارد. به امید توجه بیشتر ما ایرانیان به حرمت سخن!
این عبدی فکر میکنم حتی خودش هم نمی فهمه چه مزخرفات احمقانه ای به هم می بافه.
شرکت کنندگان برنامه از زمان شاه که قابل مقایسه با دوره ننگین حالا نبود حرف زدند .یا باید مجری برنامه تذکر میداد که با اون دوره کاری نداریم درباره این حکومت حرف بزنید و یا باید درست دوره شاه را با این دوره مقایسه میشد. مثلا مجری برنامه میگفت پس چرا در دوره شاه به سمت سازش نرفتید؟ آنا حالا که ه ار بار بدتر است میگوئید باید به شکلی با حکومت به تعامل رسید؟ اگر این شبکه ریگی به کفش نداره باید با اصول رفتار کنه. میدونید که سطح این شبکه بخاطر جانبداری های بی منطق به شدت کاهش پیدا کرده .
درود بر شرف آقای خرم! شما خیلی از بی بی سی شعنتون بیشتره
نه به جمهورى اسلامى
این دو مهندس اطلاع کافی از موضات اجتماعی و تخصصی ندارند. حرف هاشون بسیار ابتدایی و بی سر وته هست این دو فقط فعال سیاسی هستند . خوب بودبرای این بحث علمی یک متخصص علوم سیاسی نیز دعوت می شد تا مفاهیم را تعریف می کردند و اشکالات حزف های آنها را می گرفت
یک نظام مقتدر نظامی میتونه این نابسامانیهای مافیایی رو در هم بریزه و نظم، انطباق منطقی و منصفانه ایجاد کنه وهمبستگی ملی شکل بده...
شما جوش ایران را نور عزیز
هردواسکل سیاسی هستند
این آقایی که اسمش عبدی یا کم عقل یا منافعش بر ضد بیان واقعیتهاست. یه راننده تاکسی بهتر و صادقانه تر میتونست این مسئله رو توضیح بده
دورغ گویی بی بی سی آشکار است بی بی سی ان رایو قدیمی نسیت
بنظر منbbcرسانه است قرار نیس طرفداری کند مانند آینه واقعیت جامعه رو به خودمان نشان میدهد اگر دوس نداریم بخاطر چهره بده جامعه خودمونه!!
@@alihemayati6321 دقیقا حرفتون درسته. بی بی سی در حال حاظر تنها رسانه فارسی زبان با استاندارد های جهانیه. بقیه رسانه ها اکثرا مشغول شعار دادنند، که هیچ دردی و دوا نمی کنه.
@@wegenkreisler سپاس از هم نظریتون🙏
ابر مساله کشور بی بی سی است که همیشه بلندگوی دشمنان ایران بوده است.
هیچ آدم حسابی در برنامه های بی بی سی شرکت نمیکند.
اسلام
این عبدی فکر میکنه نقشِ بهروز وثوقی هست تو فیلم سازش
😂😂😂
نه عزیزم کور خوندی دیر جنبیدی
دیگه تمومه ماجرا
😉
زنده باد امید دانا
همه باهم به درد مشترک مان آری بگوییم: نه به جمهوری اسلامی!