لازم نیست که کسانی که ۵۷ی خوانده میشود روی پای کسی بیفتند. دیگر کسی هم نه انتظار این را دارد و نه تقاضا میکند که آنها معذرت بخواهند. آنها خود جملگی از هر سو و هر گروهی بودند روی پاهای خمینی افتادند و تا وقتی ملا ها به قلع و قمع خود آنها نپرداختند مقاومتی و مخالفتی با آنها نکردند قرن بیستم در تمام جهان سوم قرن عبور تدریجی و بسیار طولانی از حکومت های استبدادی مانند عثمانی و قاجار یا حکومت های استعماری مانند هند و افریقا به دموکراسی بود که بسیار وقت ، شاید مامد کره ۲۰دسال دیگر و بیشتر وقت لازم داشت. ۵۷ی ها میخواستمد انقلاب کنند و همانند روسها و چینی ها و کوبایی ها و ویتنامی ها نه تنها کوچکترین دموکراسی نیاوردند که هیچکدام هنوز هنوز ندارند بلکه ایران را از قرن بیستم به قرن هفتم میلادی فروانداختند. سال ۱۳۳۲ ایران ۸۰ بلکه ۹۰ درصد بیسواد داشت و باصطلاح باسودهایشان هم از قماش توذه ای ها فداییان اسلام بودند. دموکراسی رابطه مستقیم با سواد سیاسی مات دارد مه پر آن زمان نداشت. اینها همه خیالپردازانی بودند که خود هم وسوسه میشدند. مصدق هم هنوز غوره نشده مویز گشت و پارلمان منحل کرد. بی لیاقتی دیپلماتیک و سیاسی خود ذا هم در مدت زمان کوتاهی نشان داد. نفرت قاجار بر علیه پهلوی هم بی سهم نبود. در واقع حزب توده و مسلمین آقای کاشانی او را انداختند. و اکثریت ساکت ایرانی که بیطرف بودند مانند سکوت در شورش ۵۷.
درود بر شما و درود بر آقای ادیبی 💯💯❤❤👏👏👏👏🌼🌻🌺
درود بر اقای ادیبی🌷✌️🙏 ودستندکاران لایو تورنج
❤❤❤❤ به امید روشنگری بیشتر از وضعیت گذشته و حال برای یک ایران دموکراتیک
لازم نیست که کسانی که ۵۷ی خوانده میشود روی پای کسی بیفتند. دیگر کسی هم نه انتظار این را دارد و نه تقاضا میکند که آنها معذرت بخواهند. آنها خود جملگی از هر سو و هر گروهی بودند روی پاهای خمینی افتادند و تا وقتی ملا ها به قلع و قمع خود آنها نپرداختند مقاومتی و مخالفتی با آنها نکردند
قرن بیستم در تمام جهان سوم قرن عبور تدریجی و بسیار طولانی از حکومت های استبدادی مانند عثمانی و قاجار یا حکومت های استعماری مانند هند و افریقا به دموکراسی بود که بسیار وقت ، شاید مامد کره ۲۰دسال دیگر و بیشتر وقت لازم داشت. ۵۷ی ها میخواستمد انقلاب کنند و همانند روسها و چینی ها و کوبایی ها و ویتنامی ها نه تنها کوچکترین دموکراسی نیاوردند که هیچکدام هنوز هنوز ندارند بلکه ایران را از قرن بیستم به قرن هفتم میلادی فروانداختند. سال ۱۳۳۲ ایران ۸۰ بلکه ۹۰ درصد بیسواد داشت و باصطلاح باسودهایشان هم از قماش توذه ای ها فداییان اسلام بودند. دموکراسی رابطه مستقیم با سواد سیاسی مات دارد مه پر آن زمان نداشت. اینها همه خیالپردازانی بودند که خود هم وسوسه میشدند. مصدق هم هنوز غوره نشده مویز گشت و پارلمان منحل کرد. بی لیاقتی دیپلماتیک و سیاسی خود ذا هم در مدت زمان کوتاهی نشان داد. نفرت قاجار بر علیه پهلوی هم بی سهم نبود. در واقع حزب توده و مسلمین آقای کاشانی او را انداختند. و اکثریت ساکت ایرانی که بیطرف بودند مانند سکوت در شورش ۵۷.
❤
❤❤❤