شعرخوانی قربان ولیئی|گرچه عصر دلتنگی است کوچکند میدان‌ها

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 8 лют 2025
  • گرچه عصر دلتنگی است، کوچکند میدان‌ها
    سیرِ آسمان زیباست، در همین خیابان‌ها
    ازدحام پولادین، رفت و آمد سنگین
    شاخه‌های سرب‌آجین، خانه‌ها، نه، زندان‌ها
    این همه درست امّا، ما هنوز هم هستیم
    می‌توان در این غوغا… می‌شود که انسان‌ها…
    در همین دقایق در، لحظه‌ای دگرگونم
    در شلوغی بازار، گرمِ سیرِ پنهان‌ها
    کودکی که چشمانش قاب آسمان هستند
    می‌توان خدا را دید در زلالی آن‌ها
    روی رشته سیم برق، یک کلاغ می‌خواند
    آفتاب می‌تابد، روی نعش دکّان‌ها
    شاخهٔ درختی خشک، میزبان گنجشکان
    باد، ریزه نان آورد، می‌رسند مهمان‌ها
    من همین دقایق در… کودکی که چشمانش…
    آفتاب می‌تابد… کوچکند میدان‌ها....
    گیج می‌رود هوشم، از که پر شد آغوشم؟
    در شلوغی بازار، درهمین خیابان‌ها


    شاعر: #قربان_ولیئی




    #شعرخوانی #شعر_عرفانی #غزل_عاشقانه #غزل_عرفانی #غزل_معاصر #شعر_معاصر
    #ادبیات_معاصر_ایران
    #ادب_جو

КОМЕНТАРІ •