هرچند اثبات کردند که کتیبه بیستون،حضور داریوش و تمام کتیبه‌هایش جعلی و جدید و کمتر از یکصد قدمت دارند،اما باز صهونیسم که با بزرگنمایی و دادن چهره‌ای انسانی به کوروش و دادن قدرت و اختیار و نسل کشی پوریم داریوش،و به طبعاتش از بین رفتن بزرگترین تمدنهای غنی و صاحبان اصلی منطقه،اول باعث فقر فرهنگی،وقطع‌شدن پیوند مردم از پیشینه‌خود و تحمیل فرهنگی خونریز و غیر متعارف با تمدن و فرهنگ منطقه،باعث شدند موجودیت و دوام نسل فاشیست خود را با تحریف و تغییر مسیر واقعی تاربخ،و مظلوم نمایی،و ساختن داستانهای فراوان از مظلومیت خودشان،زیرکانه و خلاقانه،رد پای خودرا به‌خوبی پوشاندند،تا این اواخر. دوم:یهود همیشه ادعا داشت که پیامبر اخرزمان در یهود مبعوث میشود،اما هنگامی که در اعراب اعلام موجودیت کرد،یهود باوجود پیشبینی خودشان انکارش کردند و هرزمان و هرکجا که توانستند برعلیه اسلام،با نفاق و دورویی و اجیر کردن مزدوران و خرافه افکنی در بعد از وفات پیامبر اسلام در احدیث و نقش اساسیشان در انحراف مسلمان و انشقاق انها،در یک ابتکار جدید،خواستند که جنوسایت کوروش و داریوش،نابود شدن تمدنهای غنی منطقه،را مربوط به حمله اسلام و شکست ساسانیها از انان و از بین بردن کتابخانه‌ها و دانشگاها و محافل بزرگ هنری و ادبی،که دراصل قرنهاپیش از بین رفته بود.(اسلام با یهودیان مدینه،قبطیان مصر،مسیحیان و یهودیان فلسطین،باحفظ حقوق و نوع‌دین،هیچگونه خساراتی به بناها و مکانها و اثار ماندگارشون،وارد نکرد،)با این ایجاد نفاق بین فارسها(ملتهای محروسه و زنجیر و اسیر شده،کورد و آذری و عرب ولور و بلوچ،برای رهایی از شرغاصبان حاکم حاضر له جنگیدن نمیشدن،برای همین به پاهایشان زنجیر میزدند که فرار نکنند)واعراب،خواستند از زندگی انگلوار خود و تفرفه فکندن،و ایجاد اختلاف و انشقاق و برافروختن ملیگراهای فارس متعصب جاهل نادان،خطای خود را گردنشان بندازند و هویتی کاذب که دارای فرهنگی غنی و متمدن در اصل نبوده رو درباور فارسها بکارد. سوم هم اینست که جوانان و قشر به‌ظاهر روشنفکر و پانفارس .ملیگرایان فارس متعصب‌که رگ گردنشان پر تایید وجود چنان امپاطوریهای(هخامنشی،اشکانی،ساسانی)در عصر مثل عصر امروز هزاران نفر را در مکانی به نام تخت جمشید جمع کنند و به دور مقبره‌ای که هیچ وقت مقبره‌ای کوروش نبوده و نیست،(تحقیقات در هنگام بازگشایی مقبره،از لباس زرهی سراران رومی به همراه سکه‌های رومی،و ظروف رومی،نشان میداد)مثل خانه‌ای کعبه،جوانان ساده‌لوح فارس زبان را میچرخانیدند و چه بسا‌درمحافل خودشون ساعتها به خودشان تبریک و تهنیت بابت تلقین باور غلط،به مردمی که در ته‌قلبش میداند هیچ پیوندی احساس نمیکند با این افراد،میگویند و ساعتها میخندند،و ریشه‌ای اختلاف افکنی،و حس ناسیونالیسمی فارسی در فارسهای فارس شده به جبر و مرور زمان و بیگانه از هویت اصلی خوبش،را با دسیسه قدرتهای جهانی مالک و صاحب ایرانی میشناسانند که در اصل با زبر و زور و کشت و کشتار،در یک جغرافیا جمع کرده‌اند تا باوجود ایرانی مستبد و ایدئولوژیک،بتواند دشمنان قسم خورده‌ای هزار ساله‌اشان را دعوت به نرمش و دوستی و رفاقت و تثبیت کشورشان در منطقه بکنند(کشورهای عربی) و در طول چندین هزار سال گذشته همیشه با قربانی کردن دیگر ملتها به حیات خودشان ادامه داده‌اند. حال به جوانی که تعصب کورکورانه،و عدم آگاهی و جهل از یادگیری،ودارای احساسات پاک ناسیونالیستی فارسی که رسانه و حکومتهای فارس حاکم باتمام قدرت،این باور غلط را در عمیقترین جایگاه قلبش کاشته‌اند،چگونه بقبولانم که در اشتباه است.؟و چگونه بفهمانمش که به دروغ در معرفی هویت اصلیمان،تاریخمان را بکام خود تحریف کردند و قهرمانان‌اصلیمان همچوآژیدهاک و کمبوجیه و بردیا و مغ های دانای سرزمینت،(چنان توانا و دانا بودند و عدالت در سرزمینهایشان رعایت میشد که احتیاج به فرستادن پبامبران در این جغرافیا نبود)انسانهای قاتل،ترورییست،خونخوار و خونریز(هنگام بریدن یر کوروش،سرش را در جام خونی گذاشتند و گفتند سیراب شو از خون خوردن)را با اهداف نزدیک و دراز مدت قبولاندند!! اگر برای خودت و گذشته‌ات احترام قائلی کتاب دوازده قرن سکوت را مطالعه کنید و بعد نتیجه گیری بفرمایبد.دلیلش هم روشن است،هر کجا فارسها حقوق ملتهای مستعمره،خود را در شرایط مسائد به رسیدن آزادی و حقوق خودشان میبینند،کراواتیهای خارج و داخل نشین،که ادعای دفاع از حقوق ملتها و دموکراسیها کنفرانس و سمینار میگذارند،اولین مخالفان دادن کوچکترین امتیاز و یا داشتن سرزمینی فدرالی هستند!!و با سرمایه‌های که از لابیهای صهونیسم برایشان ارسال میشود کانالها و برنامه و توصیفاتی از تمدنی نداشته میکنند که انگار خودشان در انزمان مرتکب آنظلمها شده‌اند،باری انسان اگاه از انسان جاهل فرسنگها فاصله دارد،
دوستان عزیز در واقع هخامنش هیچوقت نتوانستن حکومتشان را تثبیت بکنند،چه برسد به داشتن ایالتها و سرزمینهای بیشمار،درحالی که نتوانستن یک سکه بنامشان در تاریخ ضرب کنند
هرچند اثبات کردند که کتیبه بیستون،حضور داریوش و تمام کتیبه‌هایش جعلی و جدید و کمتر از یکصد قدمت دارند،اما باز صهونیسم که با بزرگنمایی و دادن چهره‌ای انسانی به کوروش و دادن قدرت و اختیار و نسل کشی پوریم داریوش،و به طبعاتش از بین رفتن بزرگترین تمدنهای غنی و صاحبان اصلی منطقه،اول باعث فقر فرهنگی،وقطع‌شدن پیوند مردم از پیشینه‌خود و تحمیل فرهنگی خونریز و غیر متعارف با تمدن و فرهنگ منطقه،باعث شدند موجودیت و دوام نسل فاشیست خود را با تحریف و تغییر مسیر واقعی تاربخ،و مظلوم نمایی،و ساختن داستانهای فراوان از مظلومیت خودشان،زیرکانه و خلاقانه،رد پای خودرا به‌خوبی پوشاندند،تا این اواخر. دوم:یهود همیشه ادعا داشت که پیامبر اخرزمان در یهود مبعوث میشود،اما هنگامی که در اعراب اعلام موجودیت کرد،یهود باوجود پیشبینی خودشان انکارش کردند و هرزمان و هرکجا که توانستند برعلیه اسلام،با نفاق و دورویی و اجیر کردن مزدوران و خرافه افکنی در بعد از وفات پیامبر اسلام در احدیث و نقش اساسیشان در انحراف مسلمان و انشقاق انها،در یک ابتکار جدید،خواستند که جنوسایت کوروش و داریوش،نابود شدن تمدنهای غنی منطقه،را مربوط به حمله اسلام و شکست ساسانیها از انان و از بین بردن کتابخانه‌ها و دانشگاها و محافل بزرگ هنری و ادبی،که دراصل قرنهاپیش از بین رفته بود.(اسلام با یهودیان مدینه،قبطیان مصر،مسیحیان و یهودیان فلسطین،باحفظ حقوق و نوع‌دین،هیچگونه خساراتی به بناها و مکانها و اثار ماندگارشون،وارد نکرد،)با این ایجاد نفاق بین فارسها(ملتهای محروسه و زنجیر و اسیر شده،کورد و آذری و عرب ولور و بلوچ،برای رهایی از شرغاصبان حاکم حاضر له جنگیدن نمیشدن،برای همین به پاهایشان زنجیر میزدند که فرار نکنند)واعراب،خواستند از زندگی انگلوار خود و تفرفه فکندن،و ایجاد اختلاف و انشقاق و برافروختن ملیگراهای فارس متعصب جاهل نادان،خطای خود را گردنشان بندازند و هویتی کاذب که دارای فرهنگی غنی و متمدن در اصل نبوده رو درباور فارسها بکارد. سوم هم اینست که جوانان و قشر به‌ظاهر روشنفکر و پانفارس .ملیگرایان فارس متعصب‌که رگ گردنشان پر تایید وجود چنان امپاطوریهای(هخامنشی،اشکانی،ساسانی)در عصر مثل عصر امروز هزاران نفر را در مکانی به نام تخت جمشید جمع کنند و به دور مقبره‌ای که هیچ وقت مقبره‌ای کوروش نبوده و نیست،(تحقیقات در هنگام بازگشایی مقبره،از لباس زرهی سراران رومی به همراه سکه‌های رومی،و ظروف رومی،نشان میداد)مثل خانه‌ای کعبه،جوانان ساده‌لوح فارس زبان را میچرخانیدند و چه بسا‌درمحافل خودشون ساعتها به خودشان تبریک و تهنیت بابت تلقین باور غلط،به مردمی که در ته‌قلبش میداند هیچ پیوندی احساس نمیکند با این افراد،میگویند و ساعتها میخندند،و ریشه‌ای اختلاف افکنی،و حس ناسیونالیسمی فارسی در فارسهای فارس شده به جبر و مرور زمان و بیگانه از هویت اصلی خوبش،را با دسیسه قدرتهای جهانی مالک و صاحب ایرانی میشناسانند که در اصل با زبر و زور و کشت و کشتار،در یک جغرافیا جمع کرده‌اند تا باوجود ایرانی مستبد و ایدئولوژیک،بتواند دشمنان قسم خورده‌ای هزار ساله‌اشان را دعوت به نرمش و دوستی و رفاقت و تثبیت کشورشان در منطقه بکنند(کشورهای عربی) و در طول چندین هزار سال گذشته همیشه با قربانی کردن دیگر ملتها به حیات خودشان ادامه داده‌اند. حال به جوانی که تعصب کورکورانه،و عدم آگاهی و جهل از یادگیری،ودارای احساسات پاک ناسیونالیستی فارسی که رسانه و حکومتهای فارس حاکم باتمام قدرت،این باور غلط را در عمیقترین جایگاه قلبش کاشته‌اند،چگونه بقبولانم که در اشتباه است.؟و چگونه بفهمانمش که به دروغ در معرفی هویت اصلیمان،تاریخمان را بکام خود تحریف کردند و قهرمانان‌اصلیمان همچوآژیدهاک و کمبوجیه و بردیا و مغ های دانای سرزمینت،(چنان توانا و دانا بودند و عدالت در سرزمینهایشان رعایت میشد که احتیاج به فرستادن پبامبران در این جغرافیا نبود)انسانهای قاتل،ترورییست،خونخوار و خونریز(هنگام بریدن یر کوروش،سرش را در جام خونی گذاشتند و گفتند سیراب شو از خون خوردن)را با اهداف نزدیک و دراز مدت قبولاندند!! اگر برای خودت و گذشته‌ات احترام قائلی کتاب دوازده قرن سکوت را مطالعه کنید و بعد نتیجه گیری بفرمایبد.دلیلش هم روشن است،هر کجا فارسها حقوق ملتهای مستعمره،خود را در شرایط مسائد به رسیدن آزادی و حقوق خودشان میبینند،کراواتیهای خارج و داخل نشین،که ادعای دفاع از حقوق ملتها و دموکراسیها کنفرانس و سمینار میگذارند،اولین مخالفان دادن کوچکترین امتیاز و یا داشتن سرزمینی فدرالی هستند!!و با سرمایه‌های که از لابیهای صهونیسم برایشان ارسال میشود کانالها و برنامه و توصیفاتی از تمدنی نداشته میکنند که انگار خودشان در انزمان مرتکب آنظلمها شده‌اند،باری انسان اگاه از انسان جاهل فرسنگها فاصله دارد،
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ عالی عالی بسیار خوب
عالی بود به امید قدرت گرفتن دوباره کورد ها
اگر بار دیگری به دنیا بیایم دوست دارم که دوباره در کوردستان متولد شوم
بژی دس خوش برا✌🙏
سپاس و پێ زانین❤
👏👏👏👏👏
دەست خوش ـــــ Dest xwş
درود بر پادشاهان ایران زمین که امپرتوری بزرگ ایران راتشکیل دادندایالامیان مادها هخامنشیان ساسانیان وغیره درود بی پایان خداوند بزرگ بر انها باد
دوست عزیز هخامنشیان یا اریایی ها مهاجرینی از ترکمنستان و افغانستان بودن ما کوردها از نژاد گوتی هستیم
هرچند اثبات کردند که کتیبه بیستون،حضور داریوش و تمام کتیبه‌هایش جعلی و جدید و کمتر از یکصد قدمت دارند،اما باز صهونیسم که با بزرگنمایی و دادن چهره‌ای انسانی به کوروش و دادن قدرت و اختیار و نسل کشی پوریم داریوش،و به طبعاتش از بین رفتن بزرگترین تمدنهای غنی و صاحبان اصلی منطقه،اول باعث فقر فرهنگی،وقطع‌شدن پیوند مردم از پیشینه‌خود و تحمیل فرهنگی خونریز و غیر متعارف با تمدن و فرهنگ منطقه،باعث شدند موجودیت و دوام نسل فاشیست خود را با تحریف و تغییر مسیر واقعی تاربخ،و مظلوم نمایی،و ساختن داستانهای فراوان از مظلومیت خودشان،زیرکانه و خلاقانه،رد پای خودرا به‌خوبی پوشاندند،تا این اواخر.
دوم:یهود همیشه ادعا داشت که پیامبر اخرزمان در یهود مبعوث میشود،اما هنگامی که در اعراب اعلام موجودیت کرد،یهود باوجود پیشبینی خودشان انکارش کردند و هرزمان و هرکجا که توانستند برعلیه اسلام،با نفاق و دورویی و اجیر کردن مزدوران و خرافه افکنی در بعد از وفات پیامبر اسلام در احدیث و نقش اساسیشان در انحراف مسلمان و انشقاق انها،در یک ابتکار جدید،خواستند که جنوسایت کوروش و داریوش،نابود شدن تمدنهای غنی منطقه،را مربوط به حمله اسلام و شکست ساسانیها از انان و از بین بردن کتابخانه‌ها و دانشگاها و محافل بزرگ هنری و ادبی،که دراصل قرنهاپیش از بین رفته بود.(اسلام با یهودیان مدینه،قبطیان مصر،مسیحیان و یهودیان فلسطین،باحفظ حقوق و نوع‌دین،هیچگونه خساراتی به بناها و مکانها و اثار ماندگارشون،وارد نکرد،)با این ایجاد نفاق بین فارسها(ملتهای محروسه و زنجیر و اسیر شده،کورد و آذری و عرب ولور و بلوچ،برای رهایی از شرغاصبان حاکم حاضر له جنگیدن نمیشدن،برای همین به پاهایشان زنجیر میزدند که فرار نکنند)واعراب،خواستند از زندگی انگلوار خود و تفرفه فکندن،و ایجاد اختلاف و انشقاق و برافروختن ملیگراهای فارس متعصب جاهل نادان،خطای خود را گردنشان بندازند و هویتی کاذب که دارای فرهنگی غنی و متمدن در اصل نبوده رو درباور فارسها بکارد.
سوم هم اینست که جوانان و قشر به‌ظاهر روشنفکر و پانفارس .ملیگرایان فارس متعصب‌که رگ گردنشان پر تایید وجود چنان امپاطوریهای(هخامنشی،اشکانی،ساسانی)در عصر مثل عصر امروز هزاران نفر را در مکانی به نام تخت جمشید جمع کنند و به دور مقبره‌ای که هیچ وقت مقبره‌ای کوروش نبوده و نیست،(تحقیقات در هنگام بازگشایی مقبره،از لباس زرهی سراران رومی به همراه سکه‌های رومی،و ظروف رومی،نشان میداد)مثل خانه‌ای کعبه،جوانان ساده‌لوح فارس زبان را میچرخانیدند و چه بسا‌درمحافل خودشون ساعتها به خودشان تبریک و تهنیت بابت تلقین باور غلط،به مردمی که در ته‌قلبش میداند هیچ پیوندی احساس نمیکند با این افراد،میگویند و ساعتها میخندند،و ریشه‌ای اختلاف افکنی،و حس ناسیونالیسمی فارسی در فارسهای فارس شده به جبر و مرور زمان و بیگانه از هویت اصلی خوبش،را با دسیسه قدرتهای جهانی مالک و صاحب ایرانی میشناسانند که در اصل با زبر و زور و کشت و کشتار،در یک جغرافیا جمع کرده‌اند تا باوجود ایرانی مستبد و ایدئولوژیک،بتواند دشمنان قسم خورده‌ای هزار ساله‌اشان را دعوت به نرمش و دوستی و رفاقت و تثبیت کشورشان در منطقه بکنند(کشورهای عربی)
و در طول چندین هزار سال گذشته همیشه با قربانی کردن دیگر ملتها به حیات خودشان ادامه داده‌اند.
حال به جوانی که تعصب کورکورانه،و عدم آگاهی و جهل از یادگیری،ودارای احساسات پاک ناسیونالیستی فارسی که رسانه و حکومتهای فارس حاکم باتمام قدرت،این باور غلط را در عمیقترین جایگاه قلبش کاشته‌اند،چگونه بقبولانم که در اشتباه است.؟و چگونه بفهمانمش که به دروغ در معرفی هویت اصلیمان،تاریخمان را بکام خود تحریف کردند و قهرمانان‌اصلیمان همچوآژیدهاک و کمبوجیه و بردیا و مغ های دانای سرزمینت،(چنان توانا و دانا بودند و عدالت در سرزمینهایشان رعایت میشد که احتیاج به فرستادن پبامبران در این جغرافیا نبود)انسانهای قاتل،ترورییست،خونخوار و خونریز(هنگام بریدن یر کوروش،سرش را در جام خونی گذاشتند و گفتند سیراب شو از خون خوردن)را با اهداف نزدیک و دراز مدت قبولاندند!!
اگر برای خودت و گذشته‌ات احترام قائلی کتاب دوازده قرن سکوت را مطالعه کنید و بعد نتیجه گیری بفرمایبد.دلیلش هم روشن است،هر کجا فارسها حقوق ملتهای مستعمره،خود را در شرایط مسائد به رسیدن آزادی و حقوق خودشان میبینند،کراواتیهای خارج و داخل نشین،که ادعای دفاع از حقوق ملتها و دموکراسیها کنفرانس و سمینار میگذارند،اولین مخالفان دادن کوچکترین امتیاز و یا داشتن سرزمینی فدرالی هستند!!و با سرمایه‌های که از لابیهای صهونیسم برایشان ارسال میشود کانالها و برنامه و توصیفاتی از تمدنی نداشته میکنند که انگار خودشان در انزمان مرتکب آنظلمها شده‌اند،باری انسان اگاه از انسان جاهل فرسنگها فاصله دارد،
دوستان عزیز در واقع هخامنش هیچوقت نتوانستن حکومتشان را تثبیت بکنند،چه برسد به داشتن ایالتها و سرزمینهای بیشمار،درحالی که نتوانستن یک سکه بنامشان در تاریخ ضرب کنند
هرچند اثبات کردند که کتیبه بیستون،حضور داریوش و تمام کتیبه‌هایش جعلی و جدید و کمتر از یکصد قدمت دارند،اما باز صهونیسم که با بزرگنمایی و دادن چهره‌ای انسانی به کوروش و دادن قدرت و اختیار و نسل کشی پوریم داریوش،و به طبعاتش از بین رفتن بزرگترین تمدنهای غنی و صاحبان اصلی منطقه،اول باعث فقر فرهنگی،وقطع‌شدن پیوند مردم از پیشینه‌خود و تحمیل فرهنگی خونریز و غیر متعارف با تمدن و فرهنگ منطقه،باعث شدند موجودیت و دوام نسل فاشیست خود را با تحریف و تغییر مسیر واقعی تاربخ،و مظلوم نمایی،و ساختن داستانهای فراوان از مظلومیت خودشان،زیرکانه و خلاقانه،رد پای خودرا به‌خوبی پوشاندند،تا این اواخر.
دوم:یهود همیشه ادعا داشت که پیامبر اخرزمان در یهود مبعوث میشود،اما هنگامی که در اعراب اعلام موجودیت کرد،یهود باوجود پیشبینی خودشان انکارش کردند و هرزمان و هرکجا که توانستند برعلیه اسلام،با نفاق و دورویی و اجیر کردن مزدوران و خرافه افکنی در بعد از وفات پیامبر اسلام در احدیث و نقش اساسیشان در انحراف مسلمان و انشقاق انها،در یک ابتکار جدید،خواستند که جنوسایت کوروش و داریوش،نابود شدن تمدنهای غنی منطقه،را مربوط به حمله اسلام و شکست ساسانیها از انان و از بین بردن کتابخانه‌ها و دانشگاها و محافل بزرگ هنری و ادبی،که دراصل قرنهاپیش از بین رفته بود.(اسلام با یهودیان مدینه،قبطیان مصر،مسیحیان و یهودیان فلسطین،باحفظ حقوق و نوع‌دین،هیچگونه خساراتی به بناها و مکانها و اثار ماندگارشون،وارد نکرد،)با این ایجاد نفاق بین فارسها(ملتهای محروسه و زنجیر و اسیر شده،کورد و آذری و عرب ولور و بلوچ،برای رهایی از شرغاصبان حاکم حاضر له جنگیدن نمیشدن،برای همین به پاهایشان زنجیر میزدند که فرار نکنند)واعراب،خواستند از زندگی انگلوار خود و تفرفه فکندن،و ایجاد اختلاف و انشقاق و برافروختن ملیگراهای فارس متعصب جاهل نادان،خطای خود را گردنشان بندازند و هویتی کاذب که دارای فرهنگی غنی و متمدن در اصل نبوده رو درباور فارسها بکارد.
سوم هم اینست که جوانان و قشر به‌ظاهر روشنفکر و پانفارس .ملیگرایان فارس متعصب‌که رگ گردنشان پر تایید وجود چنان امپاطوریهای(هخامنشی،اشکانی،ساسانی)در عصر مثل عصر امروز هزاران نفر را در مکانی به نام تخت جمشید جمع کنند و به دور مقبره‌ای که هیچ وقت مقبره‌ای کوروش نبوده و نیست،(تحقیقات در هنگام بازگشایی مقبره،از لباس زرهی سراران رومی به همراه سکه‌های رومی،و ظروف رومی،نشان میداد)مثل خانه‌ای کعبه،جوانان ساده‌لوح فارس زبان را میچرخانیدند و چه بسا‌درمحافل خودشون ساعتها به خودشان تبریک و تهنیت بابت تلقین باور غلط،به مردمی که در ته‌قلبش میداند هیچ پیوندی احساس نمیکند با این افراد،میگویند و ساعتها میخندند،و ریشه‌ای اختلاف افکنی،و حس ناسیونالیسمی فارسی در فارسهای فارس شده به جبر و مرور زمان و بیگانه از هویت اصلی خوبش،را با دسیسه قدرتهای جهانی مالک و صاحب ایرانی میشناسانند که در اصل با زبر و زور و کشت و کشتار،در یک جغرافیا جمع کرده‌اند تا باوجود ایرانی مستبد و ایدئولوژیک،بتواند دشمنان قسم خورده‌ای هزار ساله‌اشان را دعوت به نرمش و دوستی و رفاقت و تثبیت کشورشان در منطقه بکنند(کشورهای عربی)
و در طول چندین هزار سال گذشته همیشه با قربانی کردن دیگر ملتها به حیات خودشان ادامه داده‌اند.
حال به جوانی که تعصب کورکورانه،و عدم آگاهی و جهل از یادگیری،ودارای احساسات پاک ناسیونالیستی فارسی که رسانه و حکومتهای فارس حاکم باتمام قدرت،این باور غلط را در عمیقترین جایگاه قلبش کاشته‌اند،چگونه بقبولانم که در اشتباه است.؟و چگونه بفهمانمش که به دروغ در معرفی هویت اصلیمان،تاریخمان را بکام خود تحریف کردند و قهرمانان‌اصلیمان همچوآژیدهاک و کمبوجیه و بردیا و مغ های دانای سرزمینت،(چنان توانا و دانا بودند و عدالت در سرزمینهایشان رعایت میشد که احتیاج به فرستادن پبامبران در این جغرافیا نبود)انسانهای قاتل،ترورییست،خونخوار و خونریز(هنگام بریدن یر کوروش،سرش را در جام خونی گذاشتند و گفتند سیراب شو از خون خوردن)را با اهداف نزدیک و دراز مدت قبولاندند!!
اگر برای خودت و گذشته‌ات احترام قائلی کتاب دوازده قرن سکوت را مطالعه کنید و بعد نتیجه گیری بفرمایبد.دلیلش هم روشن است،هر کجا فارسها حقوق ملتهای مستعمره،خود را در شرایط مسائد به رسیدن آزادی و حقوق خودشان میبینند،کراواتیهای خارج و داخل نشین،که ادعای دفاع از حقوق ملتها و دموکراسیها کنفرانس و سمینار میگذارند،اولین مخالفان دادن کوچکترین امتیاز و یا داشتن سرزمینی فدرالی هستند!!و با سرمایه‌های که از لابیهای صهونیسم برایشان ارسال میشود کانالها و برنامه و توصیفاتی از تمدنی نداشته میکنند که انگار خودشان در انزمان مرتکب آنظلمها شده‌اند،باری انسان اگاه از انسان جاهل فرسنگها فاصله دارد،
چی بودیم چی شودیم
۲
تکایە تکایە ناوی ئێرانی هەلەیە و ناوی کۆچبەرە برسی و مەڕدارە ئاریە کۆچەرەکانە کە بوونە سەرئێشە و روخانی خاکی ماد ، ئێرە و ئەوێ. خاکی مادە کەن ئێران و ئاری
بەئینگلیزیش دەڵێن ئاریان چی لەوان دەکەی؟
سپاس و پێ زانین .تکایە گەر دەکرێت بۆتان بە کوردیش دای بنێن بۆ هەواڵانی کوردی دیکە پارچەکان کە لە فارسی تێ ناگەن
که نالی دووهه م به ناوی چیروک بیژ به م زوانه به زمانی کوردی ده س پی ده کات