نقد فیلم بلوط پیر (اُلد اوک) | The Old Oak 2023
Вставка
- Опубліковано 25 лис 2023
- شعارزدگی محض در مدینهی فاضلهی کن لوچ
نام انگلیسی: The Old Oak
نام فارسی: اُلد اوک (تحتالفظی به معنی بلوط پیر که در اینجا نام همان میخانه است و بهسبب خاص بودن آن بهتر است همان الد اوک خوانده شود)
محصول: ۲۰۲۳ - بلژیک، فرانسه، بریتانیا
ژانر: درام
امتیاز: ۲ از ۴ - 〇〇⬤⬤
مصطفی ملکی
کیست که سینما را تماشا کند و حتی برای یکبار نام «کن لوچ» را نشنیده باشد. این کارگردان بریتانیایی از اواخر دههی ۱۹۶۰ در سینما زیست میکند. طی این دههها آثار بسیار زیبایی از او را شاهد بودهایم که در قالبهایی چون «رئالیسم ظرفشویی» (kitchen sink realism) به خلق اثر پرداخته است. در رئالیسم یا همان مکتب ظرفشویی کارگردانها به لایههای پائین جامعه میروند و کاراکترهای خود را از میان جوانان از همه جا بریده پیدا میکنند. کن لوچ در کنار این بازنمایی واقعگرا از جامعهی بریتانیایی در لابهلای آثار خود سوسیالیسم را نیز فریاد میزند. او یکی از افراد تقریباً مهم جامعهی هنری بریتانیا در حزب کارگر است و این را میتوان در مصاحبهی مستندگونهی یک ساعتی او با «جرمی کوربین» به وضوح تماشا کرد. بسیاری از سینمادوستانی که بهتازگی و طی سالهای اخیر به سینما علاقهی جدی پیدا کردهاند، کن لوچ را با «من، دنیل بلیک هستم» میشناسند. حال آقای لوچ در جدیدترین اثر خود باز هم به شمال انگلستان و شهرستان «دارِم» رفته است.
کن لوچ فیلم را با دیالوگهایی توهینآمیز از سوی مردم محلی نسبت به مهاجران سوری روی شاتهای فریزشده تصویر میکند. پس از چند شات و شروع حرکت دوربین متوجه میشویم که این شاتها را دختر سوری تازهواردی با نام «یارا» از طریق دوربین عکاسیاش گرفته است. لوچ کمکم کاراکتر اصلی خود را با نام «تی جی» به مخاطب معرفی میکند. او صاحب میخانهی «الد اوک» است که برخلاف دیگر ساکنان این منطقه با آغوش باز از پناهنگان سوری استقبال میکند.
سابقهی لوچ و دو دوست صمیمی او با نامهای «پل لاورتی» و «ربکا اوبراین» در مقام نویسنده و تهیهکننده در حرکتهای اجتماعی و سیاسی رادیکال بر کسی پوشیده نیست. حال این سه نفر قرار است بیش از پیش سوسیالیسم ذهنی خود را تبدیل به مدینهای فاضله در قاب سینما کنند. کن لوچ در فیلم «من، دنیل بلیک هستم» با داستانی تأثیرگذار کاراکتر دنیل بلیک و دنیای پیراموناش را میساخت. اما او در فیلم جدیدش تی جی را رها میکند و صرفاً از زبان این کاراکتر همچون لیدر یک گروه اعتصابکننده شعارهای مد نظر خود را راهی ذهن مخاطب میکند. آقای کن لوچ در فیلم خود برای مخاطب داستان نمیگوید. او شهر و دغدغههای اقتصادی و مشکلات معیشتی مردماش را سینمایی تصویر نمیکند. نمیتوان صرفاً از زبان دختری که صبحانه و ناهار نخورده به درک مشکل معیشتی رسید. آقای لوچ در تصویر کردن این دنیاها کم سابقه ندارد، اما در این اثر چیزی از آن کن لوچ پر از تکاپو و ساختارمند را شاهد نیستیم
#filmreview #سینما #نقد_فیلم #cinema #فیلم #theoldoak2023
لینک حمایت از کانال:
حامی باش: hamibash.com/supportus/tippers
ما را در دیگر شبکههای اجتماعی هم دنبال کنید
اینستاگرام: / onefilmonelife
تلگرام: t.me/OnefilmOnelife
توئیتر: / onefilmonelife - Фільми й анімація
توضیحاتتون خوب بود
خیلی ممنون از توجه شما
سلام. این نقد سوسیالیسم همراه با نقد old oak در کنارش بود؟
بهنظرم فیلم که واقعاً بد بود ولی متوجه «کیه که ندونه سوسیالیسم فلان و بهمان یا مدام از سابقه سوسیالیستی کن لوچ و روابطش حرف زدن» نشدم!
راستی آقای فراستی حسابی از این فیلم تعریف میکرد که باعث شد به این فکر بیفتم که کل این بحث نقد یه چیز سلیقهایه! البته فقط بحثم سر این فیلم نیست؛ کم نیست نقدهای متضاد منتقدان در فیلمهای مختلف!
با سلام و وقتبهخیر خدمت شما و ممنون از توجه و لطفی که به ما داشتید. در باب کن لوچ و سوسیالیسم همین بس که ایشون دنیای فیلمسازیاش رو بر اساس این درونمایهی سیاسی-اقتصادی چیده و در هر کدوم از آثارش بهوضوح اون رو فریاد میزنه. این فیلم هم که بر خلاف آثار قبلی ایشون خیلی خیلی شعاری و رو بازی میکرد و صرفاً تبلیغات سیاسی-اجتماعی با تهمایهی اومانیستی بود و در سختگیرانهترین حالت ممکن نسبت به دنیای فیلمسازی ایشون فاصله داشت. آقای لوچ خودش و آثارش رو از سوسیالیسم جدا نمیدونه و در نتیجه من و شما هم مجبوریم در همین چارچوب به این آثار نگاه کنیم. باز هم ممنون از شما
قبول دارم فیلم در حد دانیل بلیک نبود ولی از آنچه شما فرمودید بهتر بود، هر چند پایان نچسبی داشت.. به نظرم موضوع اصلی مهاجرت و پذیرش مهاجران بود نه مشکلات اقتصادی محلیها، تمرکز ایشان بیشتر بر تعامل دو جامعه بود.
با سلام خدمت شما،
در سینما وقتی بخواهیم شعار بدیم و دیگه به رخدادهای دراماتیک کاری نداشته باشیم، اثرمون بیشتر شبیه یک کلیپ احساسی و جنبشی میشه. در این فیلم هم آقای لوچ ابتدا به ما میگه که حتی مردم محلی این شهر معدنی کوچیک هم مشکل دارن و نصف مشکلات واسه اینه که مردم محلی بهنوعی حسودیاشون میشه به اینکه خدمات اجتماعی به شکم گرسنهی اونا کاری نداره و فقط به مهاجرا و پناهندهها میرسه. اما طرف محلی و مشکلاتاش در فیلم نشون داده نمیشن و توسط همون دختری که غش میکنه و اون پسری که اینا حس ششماشون میگه گرسنهست توی قاب میان. کل فیلم شده یهنوع سانتیمانتالیسم جنبشی که تیجی قراره این پناهندهها رو در آغوش بگیره. اینجاست که روایت تعادل خودش رو از دست میده.
سلام، بله قبول دارم بیش از حد احساسی بود اما فیلم کشش داشت هر چند برخی خرده روایت ها را می توانست حذف کند و به نکته ای که فرمودید بیشتر بپردازد. ممنون از پشتکار شما انشائالله ادامه دار باشد.@@onefilmonelife
خیلی ممنون از توجهی که به ما دارید. در این اقیانوس گستردهی سینما از اینکه با دوستانی چون شما شنا میکنیم خیلی خوشحالیم و برامون چیزی لذتبخشتر از این نیست
@reza mzn نمیدونم خودتون پیام رو پاک کردید یا یوتوب دوباره پیامهای ما فارسیزبانها رو مورد عنایت خودش قرار میده. در هر حال امیدوارم بتونید پیام بنده رو مطالعه بفرمایید. همونطور که فرمودید شاید نشه آثار لوچ رو جز با خودش مقایسه کرد. اما نزدیکترین مثالی که بخواهیم در باب مهاجرها بزنیم فیلم برادران داردن با نام «توری و لوکیتا»ست که لینکاش همینجا هست و در موردش صحبت کردیم