داستانهای هزار و یک شب،شب پنجاه و ششم| ادامه حکایت ملک نعمان و فرزندانش،شرکان و ضوالمکان

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 6 вер 2024
  • درود و مهر ، در شب پنجاه و ششم ادامه حکایت ملک نعمان و فرزندانش،شرکان و ضوالمکان را میشنویم،ضوالمکان بعد از یک ماه ماندن در خانه تونتاب حالش بهبود یافت و یاد خواهرش نزهت الزمان افتاده،غمناک میشود و تصمیم میگیرد به دمشق برود امادراین بین تونتاب و همسرش نیز خانه و دیار را ترک میکنند و او را که نوجوانی 17ساله است همراهی میکنند ...برای شنیدن این داستان پرماجرا تا انتها با ما باشید☺️🌹
    ❤️ لطفاً برای حمایت از ما لایک و سابسکرایب کنید و ویدیو های جذاب و شنیدنی ما را با دوستانتان به اشتراک بگذارید . ❤️
    لینک سابسکرایب:
    / @seday_shab
    معرفی کتاب هزار و یک شب ✍🏽 🌹
    • معرفی کتاب هزار و یک ش...
    مقدمه و ازدواج شهرزاد و شاه زمان
    • مقدمه ای بر آغاز هزار ...
    #هزار_و_یک_شب
    #شاهنامه
    #مثنوی_معنوی
    #داستان_عاشقانه
    #داستان
    داستان فارسی
    عاشقانه های کهن
    رد پای شب
    شاهنامه
    #عاشقانه
    داستانهای کهن فارسی
    #thousand_one_night
    #story
    #love_stories
    #Iranian_romance
    #persian_story

КОМЕНТАРІ •