زیباترین و پر معناترین شعری که تو زندگیم شنیدم بخدا ، بسیار دلنشین با خوانش و صدای بسیار زیبا ، ممنون و سپاس از شما دوست عزیز .❤❤❤ ممنون از حضرت مولانا برای روشن گری راه از بیراه و شناخت و شناسایی حق و عشق و زندگی .
درود دوست گرامی خوشحالم پیام به دستتون رسیده و بر جان و‌روحتان نشسته ✨البته این مثنوی زیبا با الهام از مثنوی مولانای جان سروده شده و‌من خودم هم در ابتدا به اشتباه فکر کردم از سروده های حضرت مولاناست در هر شکل پیام عشق مهم است که به روح شما رسیده است 🙏🏻✨
درود و سپاس از توجه شما در توضیحات و کامنت ها ذکر شد البته تردید داشتم چون اشعار روانشاد رو بررسی کردم ولی پیدا نکردم ولی صحبت شما مهر تاییدی شد بر تردید من 🙏🏻✨
بشنو از حق چون حكايت مي‌كند عشقبازان را هدايت مي‌كند گويد اول من شما را سوختم راه و رسم عاشقي آموختم تا ببينم نقش روي خويش را جلوه‌گر كردم ظهور خويش را عشق من شد رهنماتان از نخست تا نظام عاشقي آمد درست در ازل من دام عشق انداختم تا شما را عاشق خود ساختم گر نخواهم كي شود عاشق كسي كي بود در عشق من صادق كسي تا محبي نيست محبوبي كجاست جاذبي گر نيست مجذوبي كجاست تا تو را من لايق خود يافتم در دلت سوداي عشق انداختم عشق اول مي‌كند ديوانه‌ات تا ز ما و من كند بيگانه‌ات چون كني در پيچ وتاب عشق سير از وجودت دور سازد ياد غير عشق چون در سينه‌ات مأوا كند عقل را سرگشته و رسوا كند مي‌شوي فارغ ز هر بود و نبود نيستي در بند اظهار وجود عشق رامِ مردم اوباش نيست دام حق صياد هر قلاش نيست در خور مردان بود اين خوان غيب نيست هر دل لايق احسان غيب عشق كي همگام باشد با هوس پخته كي با خام گردد همنفس عشق را با كفر و با ايمان چه كار عشق را با دوزخ و رضوان چه كار عشق سازد پاكبازان را شكار كي به دام آرد پليد و نابكار زنده دل‌ها مي‌شوند از عشق مست مرده دل كي عشق را آرد به دست عشق را با نيستي سودا بود تا تو هستي عشق كي پيدا بود عشق مي‌جويد حريفي سينه چاك كو ندارد از فناي خويش باك عشق در بند آورد عقل تو را تا نماند در دلت چون و چرا عشق اگر در سينه داري الصلا پاي نه در وادي فقر و فنا عاشق و ديوانه و بي خويش باش در صف آزادگان درويش باش كيست عاشق؟ هيچ آن هم در سراب نيست حتي نقشي از او روي آب از دو عالم دوست او را بس بود غير از او بيگانه با هر كس بود نيست جز معشوق در دنياي او نيست جز سوداي دل سوداي او هر چه خواهد دوست پيش او نكوست نيست دلخواهش به جز دلخواه دوست گر تمناي وصالت در سر است اين هوس باشد كه راهي ديگر است عاشق آن خواهد كه يارش خواسته از سر سوداي خود برخاسته عاشقان را با من وما كار نيست در دل عاشق به غير از يار نيست عاشق شيدا نداند كيست او هست اما در حقيقت نيست او گفتن من عاشقم خود ادعاست ادعايي ناروا و نابجاست هر كه پيش يار كرد اظهار عشق صحنه سازي مي‌كند در كار عشق با من و ما چند گويي عاشقي بگذر از خود گر حريفي صادقي هرگز از معشوق خود چيزي مخواه بي تمنا باش حتي در نگاه پيش رويش ديده‌ي هستي بدوز كافري در عشق اگر هستي هنوز جمله معشوق است و عاشق هيچ نيست زنده معشوق است و عاشق مرده‌ايست كيست معشوق؟ آنكه هستي سوزدت راه و رسم نيستي آموزدت كيست معشوق؟ آنكه بي خويشت كند فارغ از هر ترس و تشويشت كند كيست معشوق؟ آنكه آزادت كند از كمند نفس و دل شادت كند كيست معشوق؟ آنكه گم سازد ترا در خم وحدت بياندازد ترا اينچنين معشوق جز حق نيست كس در حقيقت حرف حق اين است و بس دست دل در دامني آگاه زن خويش را بر آتش الله زن تا بيابي مقصد دلخواه را رهروي جو كو بداند راه را در پي‌اش با پاي تسليم و رضا گام زن تا كعبه‌ي فقر و فنا ورنه در بيراهه سرگردان شوي وامدار مردم نادان شوي اندرآن بيراهه‌ها غول است و چاه هان مواظب باش دشوار است راه
The more i read Rumi, the more i realize he wasn't a Muslim nor a Sufi. Rumi(Molana) created his own religion, the religion of love, & love is his God & God is love for him. His religion doesn't need a worshipping house or clergy, nor any holy books. Even though Rumis poetry books are his holy books; no doubt it was God telling him in his spirit & he wrote these incredible poems while God (love) moved his hand & pen. Rumi was the prophet of the religion of love.
Thank you for your attention, dear friend I completely agree with you about Rumi Although this poem is inspired by Rumi's Masnavi and at first I mistakenly thought it was from Rumi. In any case, there is no doubt that the inspiration of both poems came from the same source and ✨It’s LOVE✨
امثال قمشه‌ای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عده‌ای از شعرا به شما می‌رسید چه بلایی سر اونجات می‌آوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشه‌ای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشه‌ای و این کانال بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوص‌الحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف عقل سلیم و قرآن کریم و نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشه‌ای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت به یک گردش چرخ نیلوفری نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
بشنوازحق چون حکایت می کند عشقبازان را هدايت مي‌كند گويد اول من شما را سوختم راه و رسم عاشقي آموختم تا ببينم نقش روي خويش را جلوه‌گر كردم ظهور خويش را عشق من شد رهنماتان از نخست تا نظام عاشقي آمد درست در ازل من دام عشق انداختم تا شما را عاشق خود ساختم گر نخواهم كي شود عاشق كسي كي بود در عشق من صادق كسي تا محبي نيست محبوبي كجاست جاذبي گر نيست مجذوبي كجاست تا تو را من لايق خود يافتم در دلت سوداي عشق انداختم عشق اول مي‌كند ديوانه‌ات تا ز ما و من كند بيگانه‌ات چون كني در پيچ وتاب عشق سير از وجودت دور سازد ياد غير عشق چون در سينه‌ات مأوا كند عقل را سرگشته و رسوا كند مي‌شوي فارغ ز هر بود و نبود نيستي در بند اظهار وجود عشق رامِ مردم اوباش نيست دام حق صياد هر قلاش نيست در خور مردان بود اين خوان غيب نيست هر دل لايق احسان غيب عشق كي همگام باشد با هوس پخته كي با خام گردد همنفس عشق را با كفر و با ايمان چه كار عشق را با دوزخ و رضوان چه كار عشق سازد پاكبازان را شكار كي به دام آرد پليد و نابكار زنده دل‌ها مي‌شوند از عشق مست مرده دل كي عشق را آرد به دست عشق را با نيستي سودا بود تا تو هستي عشق كي پيدا بود عشق مي‌جويد حريفي سينه چاك كو ندارد از فناي خويش باك عشق در بند آورد عقل تو را تا نماند در دلت چون و چرا عشق اگر در سينه داري الصلا پاي نه در وادي فقر و فنا عاشق و ديوانه و بي خويش باش در صف آزادگان درويش باش كيست عاشق؟ هيچ آن هم در سراب نيست حتي نقشي از او روي آب از دو عالم دوست او را بس بود غير از او بيگانه با هر كس بود نيست جز معشوق در دنياي او نيست جز سوداي دل سوداي او هر چه خواهد دوست پيش او نكوست نيست دلخواهش به جز دلخواه دوست گر تمناي وصالت در سر است اين هوس باشد كه راهي ديگر است عاشق آن خواهد كه يارش خواسته از سر سوداي خود برخاسته عاشقان را با من وما كار نيست در دل عاشق به غير از يار نيست عاشق شيدا نداند كيست او هست اما در حقيقت نيست او گفتن من عاشقم خود ادعاست ادعايي ناروا و نابجاست هر كه پيش يار كرد اظهار عشق صحنه سازي مي‌كند در كار عشق با من و ما چند گويي عاشقي بگذر از خود گر حريفي صادقي هرگز از معشوق خود چيزي مخواه بي تمنا باش حتي در نگاه پيش رويش ديده‌ي هستي بدوز كافري در عشق اگر هستي هنوز جمله معشوق است و عاشق هيچ نيست زنده معشوق است و عاشق مرده‌ايست كيست معشوق؟ آنكه هستي سوزدت راه و رسم نيستي آموزدت كيست معشوق؟ آنكه بي خويشت كند فارغ از هر ترس و تشويشت كند كيست معشوق؟ آنكه آزادت كند از كمند نفس و دل شادت كند كيست معشوق؟ آنكه گم سازد ترا در خم وحدت بياندازد ترا اينچنين معشوق جز حق نيست كس در حقيقت حرف حق اين است و بس دست دل در دامني آگاه زن خويش را بر آتش الله زن تا بيابي مقصد دلخواه را رهروي جو كو بداند راه را در پي‌اش با پاي تسليم و رضا گام زن تا كعبه‌ي فقر و فنا ورنه در بيراهه سرگردان شوي وامدار مردم نادان شوي اندرآن بيراهه‌ها غول است و چاه هان مواظب باش دشوار است راه
درود گرامی دوست به نظرم هر کس هر طور دوست داره با معشوقش رفتار کنه 😅یکی دوست داره چیزی نخواد و همه چیز رو بسپاره دست او تا خواست او‌باشه یکی هم دوست داره بخواد ..در هر حال او او‌‌بخشنده است و مهربان 🙏🏻✨
بسیار زیبا بانو هم شیرین زیبا بیان کردید هم شعر عالی عالی عالی عجب چیزی گفته این مولانا عزیز عاشق
درود و‌سپاس دوست و‌همراه عزیز 🙏🏻به قول دوست عزیزمون افشین گرامی حضرت مولانا هدف از زندگی رو تمام کردند ✨
دوست عزیز این شعر از پیر طریقت نعمت اللهی دکتر جواد نوربخش است ❤
سلام و آفرین بر شما ای بانوی هنرمند خوش صدا من که منقلب شدم .
باعث افتخار هستتید مانا و شاد باشید ❤❤❤
درود و سپاس عزیز همراه و خوشحالم پیام به دستتان رسید و‌برجان و‌روحتان نشست✨🙏🏻
به به واقعا این اشعار جان آدمی رو زنده میکنه سپاس از محبتتون 🙏♥️
سپاس از بذل توجه شما دوست عزیز🙏🏻✨و نوش روح و جانتان
متشکرم . من عاشق مولانا هستم . ❤❤❤
@@فرید-ه8ر درود 🙏🏻✨
درود بر شما 🙏🙏
عالی، مولانای رومی هدف از زندگی رو تمام کرد و بست. برای همه زمان‌ها. ❤❤
درود بزرگوار واقعا همینطور هست که می فرمایید ✨🙏🏻البته این شعر و درس ها برگرفته از اشعار مولاناست
واقعا سروده ی زیبا دیکلمه قشنگگگگ
❤❤❤❤❤❤
سپاس دوست گرامی 🙏🏻✨
مرا اسرار ازین گفتگو بالا تر است اما به کوش خلق از این بالا تر نمی گنجد. بیشک
🙏🏻✨🤍
سپاسگذارم شکر حضورتان🙏🏻
🙏🏻✨
سپاس فراوان از شما،واقعا زیبا بود
سپاس بزرگوار از توجه تون 🙏🏻✨
Lovely thank you ❤❤🎉
Welcome🙏🏻✨
عالی بودواقعا لذت بردم ممنونم 🙏
✨سپاس ساغر عزیز✨
عالی بود سپاس از شما
سپاس دوست گرامی 🙏🏻✨
ای درون جانُ جان از تو بیخبر
از تو جهان پُر استُ حهان از تو بیخبر!😢❤
درود نازنین دوست🙏🏻✨
سلام عالی
و باصدای دلنشین شما ممنون
@@YaghoobNaji درود و‌سپاس دوست خوبم🙏🏻✨
زیباترین و پر معناترین شعری که تو زندگیم شنیدم بخدا ، بسیار دلنشین با خوانش و صدای بسیار زیبا ، ممنون و سپاس از شما دوست عزیز .❤❤❤
ممنون از حضرت مولانا برای روشن گری راه از بیراه و شناخت و شناسایی حق و عشق و زندگی .
درود دوست گرامی خوشحالم پیام به دستتون رسیده و بر جان و‌روحتان نشسته ✨البته این مثنوی زیبا با الهام از مثنوی مولانای جان سروده شده و‌من خودم هم در ابتدا به اشتباه فکر کردم از سروده های حضرت مولاناست در هر شکل پیام عشق مهم است که به روح شما رسیده است 🙏🏻✨
❤❤ عالی بود خیلی لذت بردم هم شعر عالی بود هم گویش خانم راوی بسیار جالب بود خسته نباشی
درود بر شما دوست کرامی و سپاس از توجه تون🙏🏻✨
درود به شما، واقعا به این پاکسازی و دکلمه شعر تصوفی مولانا بزرگ و عشق به خدا ضرورت داشتم
واقعا عالی بود ❤️💕🌺🥰
درود نازنین خوشحالم پیام به دستتون رسید البته شعر الهام گرفته از مثنوی مولاناست ولی مهم این هست که بر جانتان نشست و برکت وجود نازنینتان ❤️🙏🏻✨
دوست عزیز این شعر از پیر طریقت نعمت اللهی دکتر جواد نوربخش است ❤
عالی بود
سپاس گزارم 🙏🏻✨
درودها متعالی❤
درود بزرگوار🙏🏻✨
سپاس مندو.......منت پذیر
درود و ارادت 🙏🏻✨
سلام عالی ممنون
@@YaghoobNaji درود و‌سپاس گرامی دوستم✨🙏🏻
زنده باشی
سپاس گزارم 🙏🏻✨
جمله معشوق است و عاشق هیچ نیست💚🌹
@@miladkiani711 هیچ نیست✨🙏🏻
از شما سپاسگزارم بانو جان ، روح و جانمان را زنده کردید ، مانا باشید ♥️🌱
درود برشما ،روح و جانتان پراز عشق و شور باد 🙏🏻✨
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤عالی عالی
درود گرامی دوستم ❤️🙏🏻✨
سلام و مرسی،خیلی زیبا بود،خسته نباشید
سپاس گزارم دوست گرامی✨🙏🏻
بسیار زیبا بیشتر از ده بار این ویدئو رو دیدم حقیقتا با جانم بازی میکنه این شعر .ممنون میشم بیشتر‌ازین ویدئو ها بزارید
درود گرامی دوست خوشحالم بر جان و‌روحتان نشست 🙏🏻✨
بسيار زيبا🌺
سپاس گزارم🙏🏻✨
عالی ❤❤❤❤
درود و سپاس 🙏🏻✨
عشق را با نیستی سودا بود
تا تو هستی عشق کی پیدا بود
🙏🏻✨
خیلی صدای دلنشین عالی
سپاس گزارم دوست گرامی🙏🏻✨
این مثنوی پر بار از دکتر جواد نوربخش است.
لطفا در ارائه مطالب دقت بفرمایید. ممنونم
درود و سپاس از توجه شما
در توضیحات و کامنت ها ذکر شد البته تردید داشتم چون اشعار روانشاد رو بررسی کردم ولی پیدا نکردم ولی صحبت شما مهر تاییدی شد بر تردید من 🙏🏻✨
❤
عین حقیقت ❤❤❤❤درودها متعالی❤❤❤❤
درود و سپاس✨
درود، بر خوانش شورانگیزتان، جمله معشوق است وعاشق پرده ایست، ........هرچه گویم عشق راشرج وبیان چون به عشق آیم خجل باشم ازآن حضرت عشق مولانای جان،. ارادت وخاک پای هرعاشق صادق پاکباز،، آفتاب کلهرزادگان
درود و سپاس گرامی دوست🙏🏻✨
روحش شاد
✨✨✨✨✨
تشکر فراوان زیبا اندیش یکی از تأثیرگذارترین اشعار مورد علاقه ام ❤ در نور مانا باشید
درود نازنین دوست برکت وجودتان باشد✨🙏🏻
عالی
درود🙏🏻✨
Dar Noor mana bashied 🌹
🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨
جلوه حضرت حق ❤❤❤
✨🙏🏻درود✨🙏🏻
خیلی عالی و زیبا❤❤❤❤❤❤
درود و سپاس🙏🏻✨
نیست دل خواهش به جز دلخواه او❤
🙏🏻✨
خیلی زیبا❤
درود و سپاس🙏🏻✨
آفرین 👏👏👏
درود✨
ای جان درود 🤍🙏
✨درودها✨
باسلاموعرضادب اگه‌ممکن‌هست‌متن‌شعرها‌جهت‌حفظ‌کردن‌نوشته‌شود
درود برشما، چقدر عالیست که شعرها رو حفظ می کنید 👏✨حتمن✨
@@yek-jore-aagaahi.7893 ❤باسلاموعرضادب لطفا‌همین‌متن‌وبنویسید جمله‌کلید‌ست‌‌‌این‌اشعار.
بشنو از حق چون حكايت مي‌كند
عشقبازان را هدايت مي‌كند
گويد اول من شما را سوختم
راه و رسم عاشقي آموختم
تا ببينم نقش روي خويش را
جلوه‌گر كردم ظهور خويش را
عشق من شد رهنماتان از نخست
تا نظام عاشقي آمد درست
در ازل من دام عشق انداختم
تا شما را عاشق خود ساختم
گر نخواهم كي شود عاشق كسي
كي بود در عشق من صادق كسي
تا محبي نيست محبوبي كجاست
جاذبي گر نيست مجذوبي كجاست
تا تو را من لايق خود يافتم
در دلت سوداي عشق انداختم
عشق اول مي‌كند ديوانه‌ات
تا ز ما و من كند بيگانه‌ات
چون كني در پيچ وتاب عشق سير
از وجودت دور سازد ياد غير
عشق چون در سينه‌ات مأوا كند
عقل را سرگشته و رسوا كند
مي‌شوي فارغ ز هر بود و نبود
نيستي در بند اظهار وجود
عشق رامِ مردم اوباش نيست
دام حق صياد هر قلاش نيست
در خور مردان بود اين خوان غيب
نيست هر دل لايق احسان غيب
عشق كي همگام باشد با هوس
پخته كي با خام گردد همنفس
عشق را با كفر و با ايمان چه كار
عشق را با دوزخ و رضوان چه كار
عشق سازد پاكبازان را شكار
كي به دام آرد پليد و نابكار
زنده دل‌ها مي‌شوند از عشق مست
مرده دل كي عشق را آرد به دست
عشق را با نيستي سودا بود
تا تو هستي عشق كي پيدا بود
عشق مي‌جويد حريفي سينه چاك
كو ندارد از فناي خويش باك
عشق در بند آورد عقل تو را
تا نماند در دلت چون و چرا
عشق اگر در سينه داري الصلا
پاي نه در وادي فقر و فنا
عاشق و ديوانه و بي خويش باش
در صف آزادگان درويش باش
كيست عاشق؟ هيچ آن هم در سراب
نيست حتي نقشي از او روي آب
از دو عالم دوست او را بس بود
غير از او بيگانه با هر كس بود
نيست جز معشوق در دنياي او
نيست جز سوداي دل سوداي او
هر چه خواهد دوست پيش او نكوست
نيست دلخواهش به جز دلخواه دوست
گر تمناي وصالت در سر است
اين هوس باشد كه راهي ديگر است
عاشق آن خواهد كه يارش خواسته
از سر سوداي خود برخاسته
عاشقان را با من وما كار نيست
در دل عاشق به غير از يار نيست
عاشق شيدا نداند كيست او
هست اما در حقيقت نيست او
گفتن من عاشقم خود ادعاست
ادعايي ناروا و نابجاست
هر كه پيش يار كرد اظهار عشق
صحنه سازي مي‌كند در كار عشق
با من و ما چند گويي عاشقي
بگذر از خود گر حريفي صادقي
هرگز از معشوق خود چيزي مخواه
بي تمنا باش حتي در نگاه
پيش رويش ديده‌ي هستي بدوز
كافري در عشق اگر هستي هنوز
جمله معشوق است و عاشق هيچ نيست
زنده معشوق است و عاشق مرده‌ايست
كيست معشوق؟ آنكه هستي سوزدت
راه و رسم نيستي آموزدت
كيست معشوق؟ آنكه بي خويشت كند
فارغ از هر ترس و تشويشت كند
كيست معشوق؟ آنكه آزادت كند
از كمند نفس و دل شادت كند
كيست معشوق؟ آنكه گم سازد ترا
در خم وحدت بياندازد ترا
اينچنين معشوق جز حق نيست كس
در حقيقت حرف حق اين است و بس
دست دل در دامني آگاه زن
خويش را بر آتش الله زن
تا بيابي مقصد دلخواه را
رهروي جو كو بداند راه را
در پي‌اش با پاي تسليم و رضا
گام زن تا كعبه‌ي فقر و فنا
ورنه در بيراهه سرگردان شوي
وامدار مردم نادان شوي
اندرآن بيراهه‌ها غول است و چاه
هان مواظب باش دشوار است راه
❤❤❤❤
🙏🏻✨
سبحان الله ❤
@@mahmoodkhan7657 🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨
❤❤❤❤❤
🙏🏻✨🌺
در ره منزل لیلی که خطر هاست درآن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
درود و‌سپاس🙏🏻✨
وقتی که موج ها همه اذ هم مکدرند باید که معشوق به داد دل نا خدا رسد
🙏🏻✨درود
سفر عشق مرو,در به در عشق مشو.عشق در خانه جان سبزتر از هر جائیست. دیده ٱراسته و عقل هم ٱغوش فنا, دل سپرده به شراب رویا ,تا که به دل جان بینی.❤
🙏🏻✨❤️
The more i read Rumi, the more i realize he wasn't a Muslim nor a Sufi. Rumi(Molana) created his own religion, the religion of love, & love is his God & God is love for him. His religion doesn't need a worshipping house or clergy, nor any holy books. Even though Rumis poetry books are his holy books; no doubt it was God telling him in his spirit & he wrote these incredible poems while God (love) moved his hand & pen. Rumi was the prophet of the religion of love.
Thank you for your attention, dear friend
I completely agree with you about Rumi
Although this poem is inspired by Rumi's Masnavi and at first I mistakenly thought it was from Rumi.
In any case, there is no doubt that the inspiration of both poems came from the same source and ✨It’s LOVE✨
This poem is not by rumi it's a poem by the great Iranian sufi master Dr javad nourbakhsh ❤
صد بایکلا
🙏🏻✨
قران میگن کلام خداست
من میخام بدونم این اشعار از خدا نیست
که به زبان مولانا آمده؟ ❤
@@alih873 🦋✨🙏🏻
اين نور است از جانب خداوند در زبان مولانا
@@Mavlonoooo دوست گرامی سپاس از حضور پر برکتتون
اشعار با الهام از مثنوی مولاناست🙏🏻✨البته من هم در ابتدا تصور کردم اشعار از زبان مولانست 😇
Lovely lovely perfect 🌹🌹🌹🌹🙏💜🦈🐋❤️💕
Thanks dear🙏🏻✨❤️
گر تمنای وصالت در سر است
این حوس باشد که راهی دیگر است
در پناه عشق باشید✨
شاه شاهان ❤
🙏🏻✨
به به صداتون هم همخوانی جالبی دارد با این شغر
سپاس گزارم دوست گرامی🙏🏻✨
Yes, your voice is mahshar.
خیلی زیبا دکلمه کردید سپاس
❤❤❤❤❤❤❤
@@عبدلرحمنقادری-ض3ذ 🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻
اگر جمله معشوق باشد و عاشق هیچ نیست تکلیف خداوند که عاشق مخلوق خود است چه میشود ؟آیا خداوند که عاشق است هیچ نیست و همه چیز مخلوق است؟
داستان عاشق و‌معشوق سری دراز دارد✨😇
امثال قمشه‌ای و این کانال صدها کج و غلط در برداشت از مفهوم حق و حقیقت دارند.یک مثال از آنها اینکه از شعرای منحرف و کافر تعریف و تمجید دارد.کتاب دکتر سیروس شمیسا ،،شاهد بازی در ادبیات فارسی،، را مطالعه و تحقیق کنید تا بفهمید اگر دست جلال بلخی و سعدی و عده‌ای از شعرا به شما می‌رسید چه بلایی سر اونجات می‌آوردند!!! جلال بلخی نویسنده مثنوی در کتاب ،،فیه ما فیه،، نوشته است از مغولان اطاعت کنید و از آنها حمایت کنید!! امثال قمشه‌ای از جاسوس مغولان برای بیخبران میگویند و جاهلان با جاسوس مغولان کیف میکنند!!! اباطیل و کفریات امثال جلال بلخی بسیار زیاد است به ابن عربی دات کام مراجعه کنید و مفصل شرح مطالب را بفهمید.بسیاری از صوفیان بت پرست و شیطان پرست پشت عنوان شاعر مخفی شدند و امثال قمشه‌ای و این کانال بدون اطلاع،شاید هم عمدا، آنها را تأیید و تشویق و حمایت میکنند!! معبودی که جلال بلخی نویسنده مثنوی و ابن عربی، معرفی کردند،یک وجود مولکولی و قابل لمس است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است.در دیوان شمس نوشته: هر لحظه بشکلی بت عیار برآمد دل برد و نهان شد هردم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد............... صالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان از بهر صلاحی ناقه شد و از دل کهسار برآمد فی الحال عیان شد............ تا میگوید همو بود که منصور حلاج شد و بر دار شد!!! در جاهای دیگر هم همین عقاید باطل و شیطانی را گفته است.صوفیه و جلال بلخی و در رأس آنها ابن عربی ملعون که جاسوس یهود صهیونی هم بوده،نوشته اند که معبودشان یک وجود واحد است که به صورت اشیاء و وسایل و کوه و صحرا و گل و گیاه و الاغ و انسان ظاهر شده است و اگر در دام اینها افتادید خودتان را مقصر بدانید که این کلمات باطل و کفر و شرک،نه با عقل سلیم جور است نه با تحقیقات علمی و پژوهشی !! ابن عربی ملعون که از همفکران جلال بلخی نویسنده مثنوی است اوهام و اباطیل بسیاری در کتاب فصوص‌الحکم و فتوحات نوشته است. در فتوحات نوشته به عرش اوهام و خیالات رفته و معبودش را به صورت شاب امرد یعنی جوان زیبارو و موفرفری دیده است که این دقیقا همان معبود ابن تیمیه مؤسس وهابیت است. امثال قمشه ای هیچگاه علیه این چرندیات و اباطیل سخن نگفتند در حالی که از آسمان تا ریسمان سخنرانی دارند. کفریات و اراجیف جلال بلخی و ابن عربی ملعون و صوفیه مخالف عقل سلیم و قرآن کریم و نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام اجمعین است.در برابر حکومت بدعت و ظلم و فساد هم دهها سال امثال قمشه‌ای و صوفیه ساکت و لال بوده و هستند،اگر نگوییم حمایت و همراهی دارند که دارند.راه توبه و استغفار و جبران فقط تا قبل از مرگ باز است...... ،،فیروز نادری،، هم رفت که رفت .....................شبانگه به سر فکر تاراج داشت
سحرگه نه تن سر؛ نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه تاجی به جا ماند و نه ،،نادری،،!
این شعر از زبان عاشقی چون دکتر نوربخش بیان شده که عشق خودش به معشوقش که حضرت حق است رو بیان میکنه،اینجا خداوند خالق معشوق است و مخلوق عاشق
🤲😊
🙏🏻✨
Nice❤
🙏🏻✨
بشنوازحق چون حکایت می کند
عشقبازان را هدايت مي‌كند
گويد اول من شما را سوختم
راه و رسم عاشقي آموختم
تا ببينم نقش روي خويش را
جلوه‌گر كردم ظهور خويش را
عشق من شد رهنماتان از نخست
تا نظام عاشقي آمد درست
در ازل من دام عشق انداختم
تا شما را عاشق خود ساختم
گر نخواهم كي شود عاشق كسي
كي بود در عشق من صادق كسي
تا محبي نيست محبوبي كجاست
جاذبي گر نيست مجذوبي كجاست
تا تو را من لايق خود يافتم
در دلت سوداي عشق انداختم
عشق اول مي‌كند ديوانه‌ات
تا ز ما و من كند بيگانه‌ات
چون كني در پيچ وتاب عشق سير
از وجودت دور سازد ياد غير
عشق چون در سينه‌ات مأوا كند
عقل را سرگشته و رسوا كند
مي‌شوي فارغ ز هر بود و نبود
نيستي در بند اظهار وجود
عشق رامِ مردم اوباش نيست
دام حق صياد هر قلاش نيست
در خور مردان بود اين خوان غيب
نيست هر دل لايق احسان غيب
عشق كي همگام باشد با هوس
پخته كي با خام گردد همنفس
عشق را با كفر و با ايمان چه كار
عشق را با دوزخ و رضوان چه كار
عشق سازد پاكبازان را شكار
كي به دام آرد پليد و نابكار
زنده دل‌ها مي‌شوند از عشق مست
مرده دل كي عشق را آرد به دست
عشق را با نيستي سودا بود
تا تو هستي عشق كي پيدا بود
عشق مي‌جويد حريفي سينه چاك
كو ندارد از فناي خويش باك
عشق در بند آورد عقل تو را
تا نماند در دلت چون و چرا
عشق اگر در سينه داري الصلا
پاي نه در وادي فقر و فنا
عاشق و ديوانه و بي خويش باش
در صف آزادگان درويش باش
كيست عاشق؟ هيچ آن هم در سراب
نيست حتي نقشي از او روي آب
از دو عالم دوست او را بس بود
غير از او بيگانه با هر كس بود
نيست جز معشوق در دنياي او
نيست جز سوداي دل سوداي او
هر چه خواهد دوست پيش او نكوست
نيست دلخواهش به جز دلخواه دوست
گر تمناي وصالت در سر است
اين هوس باشد كه راهي ديگر است
عاشق آن خواهد كه يارش خواسته
از سر سوداي خود برخاسته
عاشقان را با من وما كار نيست
در دل عاشق به غير از يار نيست
عاشق شيدا نداند كيست او
هست اما در حقيقت نيست او
گفتن من عاشقم خود ادعاست
ادعايي ناروا و نابجاست
هر كه پيش يار كرد اظهار عشق
صحنه سازي مي‌كند در كار عشق
با من و ما چند گويي عاشقي
بگذر از خود گر حريفي صادقي
هرگز از معشوق خود چيزي مخواه
بي تمنا باش حتي در نگاه
پيش رويش ديده‌ي هستي بدوز
كافري در عشق اگر هستي هنوز
جمله معشوق است و عاشق هيچ نيست
زنده معشوق است و عاشق مرده‌ايست
كيست معشوق؟ آنكه هستي سوزدت
راه و رسم نيستي آموزدت
كيست معشوق؟ آنكه بي خويشت كند
فارغ از هر ترس و تشويشت كند
كيست معشوق؟ آنكه آزادت كند
از كمند نفس و دل شادت كند
كيست معشوق؟ آنكه گم سازد ترا
در خم وحدت بياندازد ترا
اينچنين معشوق جز حق نيست كس
در حقيقت حرف حق اين است و بس
دست دل در دامني آگاه زن
خويش را بر آتش الله زن
تا بيابي مقصد دلخواه را
رهروي جو كو بداند راه را
در پي‌اش با پاي تسليم و رضا
گام زن تا كعبه‌ي فقر و فنا
ورنه در بيراهه سرگردان شوي
وامدار مردم نادان شوي
اندرآن بيراهه‌ها غول است و چاه
هان مواظب باش دشوار است راه
🙏🏻✨
عاشق شیدا نداند کیست او
است اما در حقیقت نیست او
✨🙏🏻
🎉🎉🎉🎉🎉🎉
🙏🏻✨🙏🏻✨
Pls write poetry in sub section below
I wrote It🙏🏻✨
👏🌹
🙏🏻✨
💯🙏🙌🐴🌛🌟
🙏🏻✨
❤
✨🙏🏻
درودبرشما.پس چراخداوندمیگه چراازم درخواست نمیکنی میگه کم نخواه زیادبخواه تابچه گریه نکنه مادرش شیر نمیده ❤پس بایدخواست
درود گرامی دوست
به نظرم هر کس هر طور دوست داره با معشوقش رفتار کنه 😅یکی دوست داره چیزی نخواد و همه چیز رو بسپاره دست او تا خواست او‌باشه یکی هم دوست داره بخواد ..در هر حال او او‌‌بخشنده است و مهربان 🙏🏻✨
@@yek-jore-aagaahi.7893 پس دیدن این فیلم ها چیزی روعوض نمیکنه و فقط ذهن روبیشتر درگیر میکنه.😁😁🙏🙏
😌
✨
❤❤❤❤❤❤❤❤🎉
🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨
دروتان
🙏🏻✨
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻✨🙏🏻
درکی فراتر از درک معمول
✨✨✨🙏🏻✨✨✨
❤❤❤
✨🙏🏻✨
❤️🙏
🙏🏻✨
❤
✨
❤❤❤❤❤❤
🙏🏻✨