خوانشِ غزلِ «آخرین شبِ دنیا» توسطِ فاضل نظری

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 19 сер 2024
  • غم‌خوارِ من! به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی
    با من به جمعِ مردُمِ تنها خوش آمدی
    بینِ جماعتی که مرا سنگ می‌زنند
    -می‌بینمت، برای تماشا خوش آمدی
    راهِ نجاتْ از شبِ گیسوی دوست نیست
    ای من! به آخرین شبِ دنیا خوش آمدی
    پایانِ ماجرای دل و عشق، روشن است
    ای قایقِ شکسته به دریا خوش آمدی
    با برفِ پیری‌ام سخنی غیر ازاین نبود
    منّت گذاشتی به سرِ ما، خوش آمدی
    ای عشق، ای عزیزترین میهمانِ عمر
    دیر آمدی به دیدنم امّا خوش آمدی

КОМЕНТАРІ •