Golhaye Tazeh 114 گل های تازه برنامه شماره ۱۱۴ آواز: عبدالوهاب شهیدی، اشعار: فریدون مشیری
Вставка
- Опубліковано 4 жов 2024
- گل های تازه برنامه شماره ۱۱۴
آواز: عبدالوهاب شهیدی
نوازندگان:
جواد معروفی
سیروس حدادی
آهنگ: فرهاد فخرالدینی
گوینده: آذر پژوهش
صدابرداران: محمد جهانفرد و ایرج فهیمی
اشعار: فریدون مشیری
کاروان
عمر پا بر دل من مینهد و میگذرد
خسته شد چشم من از این همه پاییز و بهار
نه عجب گر نکنم برگل و گلزار نظر
در بهاری که دلم نشکفد از خنده یار
........
........
عمر پا بر دل من مینهد و میگذرد
کاروانی همه افسون، همه نیرنگ و فریب
سالها باغ و بهارم همه تاراج خزان
سینه ام شعله ور از آتش غمهای غریب
(بخت بد، هر چه کشیدم همه از دست حبیب)
............
............
دیدن روی گل و سیر چمن نیست بهار
به خدا بی رخ محبوب (معشوق) گناه است، گناه
آن بهار است که بعد از شب جانسوز فراق
به هم آمیزد ناگه دو تبسم، دو نگاه
.............
.............
پرستوی بهاری
دل من چون پرستوی بهاری ست
از این صحرا به آن صحرا فراری ست
شکیب او همه در بی شکیبی ست
قرار او همه در بی قراری ست
..............
..............
دلم یک لحظه در یک جا نمانده ست
مرا دنبال خود هر سو کشانده ست
به هر لبخند شیرین، دل سپرده ست
برای هر نگاهی، نغمه خوانده ست
..............
..............
دل عاشق گریبان پاره، خوشتر
به کوی دلبران آواره، خوشتر
غم دل با همه بیچارگیها
از این غمها که دارد چاره، خوشتر
.............
.............
سیه چشمی به کار ناز (عشق) استاد
به من درس محبت یاد میداد
مرا از یاد برد آخر، ولی من
به جز او، عالمی را بردم از یاد