ادامه داستان روز 3 your boy friend بعد از پایان روز سه ، قهرمان داستان در حالی که سرش درد میکنه (بخاطر مشت پیتر) بیدار میشه و متوجه پیتر در کنار خودش میشه. پیتر میگه که چقدر خوشحاله که ما سالمیم و بیدار شدیم. بعد از کمی صحبت های پیتر باز هم مثل همیشه ما سه تا راه برای حرف زدن داریم راه اول:با خوشرویی جواب پیتر رو بدیم. راه دوم : با عصبانیت از پیتر بخاطر اینکه قتل انجام داده صحبت کنیم. راه سوم : تحقیر کردن پیتر بخاطر اینکه چقدر ادم رو مخیه. ما میتونم با انتخاب این سه راه واکنش های مختلف پیتر رو ببینیم در هر حال پیتر از اتاق میره بیرون و به کار خودش میرسه. وقتی که پیتر میره بیرون ما میتونیم از اتاق بریم بیرون و در خونه بگردیم بعد از کمی جستجو در خونه قهرمان داستان یه تلویزیون پیدا میکنه تا بتونه یکم اخبار ببینه اما وسط اخبار تلویزیون قطع میشه و باعث اعصبانیت قهرمان داستان میشه. پیتر پیش ما میاد و از ما میخواد که زیاد اعصبانی نباشیم و تلویزیون هر چند وقت یکبار این اتفاق میافتد. بعد از کمی صحبت قهرمان داستان باز هم در خونه میگرده تا شاید چیزی پیدا کنه که بتونه باهاش فرار کنه. قهرمان داستان بعد از ورود به دستشویی متوجه یه بسته قرص میشه و سریع اونو برمیداره چون فکر میکنه که بعدا بدردش میخوره. قهرمان داستان درحالی که در خونه اینور و اونور میره میتونه اتاق پیتر رو پیدا کنه که پیتر در کامپیوتر خودش انگار داره یه کاری رو انجام میده. بعد از کمی صحبت با پیتر قهرمان داستان به تخت گوشه اتاق اشاره میکنه و میپرسه که این تخت پیتره؟ پیتر جواب میده که اره این تخت خودمه. قهرمان داستان با تعجب میگه که این تخت براش زیاد کوچیک نیست و شبا روی این چطور میخوابه و پیتر در بین صحبتش یه سوتی میده و میگه که شبا رو تخت ما میخوابه و تخت ما کاملا اندازشه. قهرمان داستان که گیج شده بود صحبت رو با پیتر تموم میکنه و میره بیرون تا شاید بازم چیز جدیدی بتونه پیدا کنه. قهرمان داستان بعد از کمی جستجو یک مار کوچکی رو داخل شیشه پیدا میکنه . درحالی که داشت به مار نگاه میکرد پیتر از پشت سر میگه که ما رَت رو پیدا کردیم. پیتر به ما میگه که اسم این مار رَت هستش. ما بازم مثل همیشه سه تا راه برای صحبت داریم. راه اول : اینکه از پیتر اجازه بگیریم که بعدا بتونیم به رَت غذا بدیم و دستمون بگیریم. راه دوم : با ترس از مار از پیتر بخوایم که مار رو نزدیک ما نیاره که این حرکت ما باعث ناراحتی پیتر میشه. راه سوم : با تحقیر پیتر بخاطر اینکه یه موجود چندش رو نگه داری میکنه که این حرف ما باعث میشه پیتر از ما بخاطر حرفی که زدیم عصبانی و ناراحت شه. بعد از انتخاب این سه راه قهرمان داستان به سمت اشپز خونه میره و متوجه میشه که پیتر اشپزی زیاد خوبی نداره و به سمت یخچال که میره پیتر از ما میپرسه که گشنمونه و میخواد که برامون غذا درست کنه که ما با انتخاب سه راه باز میتونیم جواب پیتر رو بدیم بهرحال پیتر به اتاق خودش برمیگرده و قهرمان داستان وقتی میره به اتاق پیتر که باهاش حرف بزنه وسط حرف زدن دوباره توسط پیتر بیهوش میشه. قهرمان داستان وقتی که بهوش میاد متوجه میشه که دستها و پاهاش و دهنش بسته شدن و کاری نمیتونه بکنه. قهرمان داستان متوجه پیتر در تاریکی میشه که فقط چشم های ابیش مشخصه و قهرمان داستان تلاش میکنه با چشماش پیتر رو در تاریکی دنبال کنه. پیتر در حالی که داره به ما میگه که چقدر مارو دوست داره و برای رسیدن به ما چقدر تلاش کرده میگه. بعد از مدتی قهرمان داستان متوجه چاقویی که دست پیتر هست میشه و وحشت میکنه. پیتر با چاقو روی یه چیزی داره خراش میندازه اما چون تاریکه قهرمان داستان نمیتونه خوب ببینه. پیتر درحالی که خنده های شیطانی که میکنه کم کم از تاریکی میاد بیرون و ما متوجه میشیم که پیتر با چاقو داشته روی بدن خودش با چاقو میکشیده و جای چنگ و قلب هایی که با چاقو روی بدنش هست کامل مشخصه. پیتر بازم ادامه میده که تمام اینها بخاطر این هست که چقدر مارو دوست داره و ادامه میده قهرمان داستان برای اینکه نشون بده که اونم چقدر مارو دوست داره از ما میخواد که ما هم اینکارو انجام بدیم . داستان تا همینجا تموم میشه و ادامه هنوز نیومده . *امیدوارم درست توضیح داده باشم*@@mehdipars
یسسسسس مرسیییییی راستش فک کنم این کرکترا اسم دارن. البته نه اسم واقعی. به عینکی میگن protagonist به بلونده coworker و به اون مرده که سیاه سفیده Normal guy
یور بوی فرند روز 4 امش اومدهه ✨
اگه اومده لطفا بزارید
من چک کردم نبود از کجا دیدی🤷
@@mehdipars اسپویلرش اومده و بعضی یوتیوبرا از روز 1 تا 4 رو رفتن
(من دقیق نمیدونم ولی چیزایی که میدونم رو گفتم)
ادامه داستان روز 3 your boy friend
بعد از پایان روز سه ، قهرمان داستان در حالی که سرش درد میکنه (بخاطر مشت پیتر) بیدار میشه و متوجه پیتر در کنار خودش میشه. پیتر میگه که چقدر خوشحاله که ما سالمیم و بیدار شدیم. بعد از کمی صحبت های پیتر باز هم مثل همیشه ما سه تا راه برای حرف زدن داریم راه اول:با خوشرویی جواب پیتر رو بدیم. راه دوم : با عصبانیت از پیتر بخاطر اینکه قتل انجام داده صحبت کنیم. راه سوم : تحقیر کردن پیتر بخاطر اینکه چقدر ادم رو مخیه. ما میتونم با انتخاب این سه راه واکنش های مختلف پیتر رو ببینیم در هر حال پیتر از اتاق میره بیرون و به کار خودش میرسه. وقتی که پیتر میره بیرون ما میتونیم از اتاق بریم بیرون و در خونه بگردیم بعد از کمی جستجو در خونه قهرمان داستان یه تلویزیون پیدا میکنه تا بتونه یکم اخبار ببینه اما وسط اخبار تلویزیون قطع میشه و باعث اعصبانیت قهرمان داستان میشه. پیتر پیش ما میاد و از ما میخواد که زیاد اعصبانی نباشیم و تلویزیون هر چند وقت یکبار این اتفاق میافتد. بعد از کمی صحبت قهرمان داستان باز هم در خونه میگرده تا شاید چیزی پیدا کنه که بتونه باهاش فرار کنه.
قهرمان داستان بعد از ورود به دستشویی متوجه یه بسته قرص میشه و سریع اونو برمیداره چون فکر میکنه که بعدا بدردش میخوره. قهرمان داستان درحالی که در خونه اینور و اونور میره میتونه اتاق پیتر رو پیدا کنه که پیتر در کامپیوتر خودش انگار داره یه کاری رو انجام میده. بعد از کمی صحبت با پیتر قهرمان داستان به تخت گوشه اتاق اشاره میکنه و میپرسه که این تخت پیتره؟ پیتر جواب میده که اره این تخت خودمه. قهرمان داستان با تعجب میگه که این تخت براش زیاد کوچیک نیست و شبا روی این چطور میخوابه و پیتر در بین صحبتش یه سوتی میده و میگه که شبا رو تخت ما میخوابه و تخت ما کاملا اندازشه. قهرمان داستان که گیج شده بود صحبت رو با پیتر تموم میکنه و میره بیرون تا شاید بازم چیز جدیدی بتونه پیدا کنه. قهرمان داستان بعد از کمی جستجو یک مار کوچکی رو داخل شیشه پیدا میکنه . درحالی که داشت به مار نگاه میکرد پیتر از پشت سر میگه که ما رَت رو پیدا کردیم. پیتر به ما میگه که اسم این مار رَت هستش. ما بازم مثل همیشه سه تا راه برای صحبت داریم. راه اول : اینکه از پیتر اجازه بگیریم که بعدا بتونیم به رَت غذا بدیم و دستمون بگیریم. راه دوم : با ترس از مار از پیتر بخوایم که مار رو نزدیک ما نیاره که این حرکت ما باعث ناراحتی پیتر میشه. راه سوم : با تحقیر پیتر بخاطر اینکه یه موجود چندش رو نگه داری میکنه که این حرف ما باعث میشه پیتر از ما بخاطر حرفی که زدیم عصبانی و ناراحت شه. بعد از انتخاب این سه راه قهرمان داستان به سمت اشپز خونه میره و متوجه میشه که پیتر اشپزی زیاد خوبی نداره و به سمت یخچال که میره پیتر از ما میپرسه که گشنمونه و میخواد که برامون غذا درست کنه که ما با انتخاب سه راه باز میتونیم جواب پیتر رو بدیم بهرحال پیتر به اتاق خودش برمیگرده و قهرمان داستان وقتی میره به اتاق پیتر که باهاش حرف بزنه وسط حرف زدن دوباره توسط پیتر بیهوش میشه. قهرمان داستان وقتی که بهوش میاد متوجه میشه که دستها و پاهاش و دهنش بسته شدن و کاری نمیتونه بکنه.
قهرمان داستان متوجه پیتر در تاریکی میشه که فقط چشم های ابیش مشخصه و قهرمان داستان تلاش میکنه با چشماش پیتر رو در تاریکی دنبال کنه. پیتر در حالی که داره به ما میگه که چقدر مارو دوست داره و برای رسیدن به ما چقدر تلاش کرده میگه. بعد از مدتی قهرمان داستان متوجه چاقویی که دست پیتر هست میشه و وحشت میکنه. پیتر با چاقو روی یه چیزی داره خراش میندازه اما چون تاریکه قهرمان داستان نمیتونه خوب ببینه. پیتر درحالی که خنده های شیطانی که میکنه کم کم از تاریکی میاد بیرون و ما متوجه میشیم که پیتر با چاقو داشته روی بدن خودش با چاقو میکشیده و جای چنگ و قلب هایی که با چاقو روی بدنش هست کامل مشخصه. پیتر بازم ادامه میده که تمام اینها بخاطر این هست که چقدر مارو دوست داره و ادامه میده قهرمان داستان برای اینکه نشون بده که اونم چقدر مارو دوست داره از ما میخواد که ما هم اینکارو انجام بدیم . داستان تا همینجا تموم میشه و ادامه هنوز نیومده .
*امیدوارم درست توضیح داده باشم*@@mehdipars
@@mehdiparsلطفااا بزار
مثل همیشه عالی❤
داداش ادامه بده❤
عالییی... این بازی از سازندگان married in red و dead plate بود ...
من یاد بازی واقعی ترسناک اسانسور میندازه و البته فوبیاهای ما که زندگیمون رو مختل میکنه
به بههههههههه یه ویدیو بی نظیر دیگه از بهترین یوتوبر جهاننننننننننن دوباره سلام 😂💙💙
cold front
یا خدا این شغل روانیه 😂❤ ویدیو هات عالی❤😁
عالی❤
گیم پلی ELOQUENT COUNTENANCE هم بزار❤
عاشق این استدیو ام❤❤
هم دد پلیت هم ازدواج در قرمز درست کرده واقعاً بازی هاش باحاله و تو واقعاً با توضیح دادنش باحال ترش میکنی❤❤❤
مرسییی واقعا خوشحالم که ویدیوهام باعث میشه تا از داستان لذت ببری 💙🥹
@mehdipars ❤️❤️☺️☺️
هوراااااااااا ویدیوی جدید🎉
سلام داداش دمت گرم پخت و پز کردی عالی بود ❤❤❤❤❤
منتظر بودم اینو بزاری خیلی عجیبه 💖💖
نتیجه :سوار اسانسور نشید!
عالی فنف بعدی رو بزار❤❤❤
عالی❤❤❤
عالی بود 😂
مثل همیشه فوعلادای❤
من صدمین لایک رو زدن 0:58
دمتم گرم
یه ویدیو خفن عالی دیگه❤❤❤❤❤
perfect video men❤
Interesting
چیشد حوصله سربر بود ویدیو ها که😂
@@mehdipars من کجا گفتم حوصله سر بره ؟ 😂
عالی بود
عالی
عالیه مثل همیشه
به به چه کرکترای جذابی
نمی دونم منم فقط یا بقیه هم هستن ولی عاشق این داستانام
زیادن نمونش خودم😂
@@mehdipars عشقی❤️😂
منم
آقا عالی
سلام داستان خوبی داشت حیف تموم شد ادامع دازع؟
میشه لطفا داستان بازی zoochosis بزاری مرسی❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
هو باز داستان جدید
شخصیتای بعدی رو اصغر فریبرز بزار
داش مهدی خیلی عالی بود کانالت روبه چنتا از دوستام تومدرسه پیشنهاد دادم
مرسی عزیزم
Perfect ❤❤
ویدیووووو جددیییدددد لواشککک خوراکیامو بیارممممم
نوش جون😁😋
@@mehdiparsفقط اب هوا🗿
و منی که داشتم توبی و چیس رو شیپ میکردم:
موافقق
داستان بازی no I'm not a human هم بزار
لطفا از بازی های ۲ بعدی بیشتر بزار طرفدار زیاد داره مثل یور بوی فرند و همین بازیه ❤🎉🙏
بله حتما
مهدی جان داستان بازی من انسان نیستم روهم میشه بزاری
فک نکنم
تور خدا از boyfriend to death بزار😢 خودمو دارم پاره میکنم تو کامنتات😢😢😢
میزارم😁
مهدی ❤
عشق منی💙
این کامنت فقط جهت همایت می باشد😂❤
ایکاش اندازه بازدید هات لایک بگیری💙
😔💙
ویدیو هات تو یه سطح دیگه ایه ادامه بده
😊❤❤❤
تا امدم یوتوب چند ثانیه بعد پیامک ویدیو گذاشتنت امد 😅
خدایا ۲۰ آذر را نزدیک تر کن 🗿🤲
(چپتر ۳ تابوت)
اسرایل بمب بزنه جهان نابود شه ایشالا
@@mehdipars چرا سیدی🗿
تفنگ دارم دو متر یهههههههههههههههههههههههههههههههههههه
10 تا هفتیر؟
@@mehdipars تفنگ دو متری قوی تره
شمشیر مهدی خیلی قویه🗿
بهترین بازی
نه داداش رد دد ۲ گاد اف وار و لست اف اس و ماینکرافت و استرو بات و بعد میث ووکانگ چیه؟
هر بازی تو سبک خودش بهترینه این بازی از نظر ارت استایل داستان از من نمره ۱۰ از ۱۰ رو میگره👍😁
@@mehdipars قبول دارم
تابوت اندی و لیلی رو یادت رفت🗿🗿@@Tv_craft_5678
اگه داستان بازی zoochosis رو نزاری گهی
بی ادب
عالی داش فقط من دارم دعا میکنم تابوت اندی و لیلی بیاد و تو اوکیش کنیییییییییی❤❤❤
یسسسسس مرسیییییی
راستش فک کنم این کرکترا اسم دارن. البته نه اسم واقعی. به عینکی میگن protagonist به بلونده coworker و به اون مرده که سیاه سفیده Normal guy
قهرمان داستان . همکار . ادم عادی 💀
اسم گذاری ۱۰ از ۱۰😂
اسم این استودیو چیه؟
اون خراب شده پله نداره؟
ظاهرا نه😂
اکانت دیسکوردم پرید
💔
داداش چرا این قد سریع ویدیو میزاری💀
مدرسه ها باز شده شوق ویدیو گذاشتنم زیاد😂
وقتی اون چیس کوپی گفت چندین سال اونجا گیر افتادن پس چطوری بودنه اب و غذا و دستشویی و مسواک و فلان و فلان زنده موندن 🤔🤔؟
با تریاک زنده مونده🗿
عه راست میگی👏🏻
اونا واقعی نبودن فقط یه کپی بودن
نفهمیدم ولی ممنون❤💙🩵@@mehdipars
@@mehdipars میدونم تریاک قدرت زیادی داره که زنده موندن
واقعا عالیه ویدیو هات حیف به اندازه کافی حمایت نمیشی
متاسفانه همینه ولی مرسی که شماها حمایت میکنین و انرژی میدین💙
@@mehdipars 💙💙
این کامنت خیلی لایک میگیره ولی دلیلش رو کسی نمیدونه 😊
صاحب این کامنت قراره ضایع شه ولی کسی دلیلشو نمیدونه😂😂😂
@@Sahra-d5v شاید ولی ی کامنت گرفتم
@@yazid786خب میخوای چیکار
روت کراش دارم
داش این کارو با خودت نکن😢
اوه🫠
@@mehdipars قرار نبود جواب بدی ... بد شد قرار بود زیر همه ویدیو هات کامنت کنم حیف شد
عالی
عالی❤❤