کاوه بهبهانی: دین و تفکر نقادانه
Вставка
- Опубліковано 21 лис 2022
- دوستان عزیز، لطفا برای حمایت از ما، سابسکرایب کنید
آیا متفکر نقاد شکاک میتواند ایمان بورزد؟
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، آبان سیاه ۱۴۰۱
دو سه ماه قبل از پرپر شدن ژینای زیبا بود که به گروه کلام انجمن حکمت و فلسفه وعده دادم ماه مهر از تفکر نقادانه و نسبت آن با فلسفهی دین بگویم.
چه میدانستم دخترکی بیگناه، به معجزهی عروجش، نیلِ تاریخ را خواهد شکافت و زمانۀ ما را به دو شقه بخش خواهد کرد. چه میدانستم قرار است تگرگِ اندوه بر سرِمان ببارد. چه میدانستم میخواهیم پوست بیندازیم.
ماه مهر چه بیمهریها که نکرد و جلسه افتاد برای ماه آبان که خرابترِمان کرد.
به گمان من دیگرانی که روزگارشان بهتر از ماست، اندیشهورزتر و فکورتر از ما بودهاند، که تقدیر آدمی همان تدبیر اوست. اندیشه و تدبیر در هیچ شرایطی نباید به تعطیلات برود. اندیشه میتواند سوگوارانه در کنار فکرورزی، مویه کند، ولی نباید تعطیل شود. تفکر تحریمپذیر نیست. روال عادی بههماناندازه به اندیشیدن محتاج است که اوضاع غیرعادی و اضطراری.
آنچه میخواهم از آن بگویم این است که اندیشمند نقاد در روزگار معاصر چگونه میتواند ایمان بورزد؟ (اصلاً میتواند؟). و مراد از اندیشمند نقاد یعنی کسی که میکوشد به وقت تفکر کردن، جانب منطقِ تفکر و اندیشهورزیِ نقادانه (یا بهقول مهدی خسروانی عزیز، سنجشگرانهاندیشی) را پیش چشم داشته باشد و در همانحال آراسته به چند فضیلت فکری مثل فروتنی و سعۀ صدر (گشودگی) و شجاعت فکری و البته فضیلت دیرباوری باشد.
در این نشست خواهم کوشید چند الگو را بکاوم که فیلسوفان برای نسبت میان عقل و ایمان به دست دادهاند و دست آخر، در نهایت فروتنی، مُدلی را پیشنهاد دهم که گمانم از قضا برازندۀ شهروند ایرانی امروز و فرداست.
مهمانهای داخلی و خارجی دیگر هم در جلسات جداگانه موضوعات دیگری خواهند گفت که بیشک باید شنید.
بسیار عالی بود به پاردوکس ایمان و عقل بسیار فکر کرده بودم نظریه دو پارگی انسان شگفت انگیزه و سفر در ادیان چقدر میتواند به ما در گفتگوی بین پارادوکسها کمک کند سپاسگزارم بسیار آموختم 👏👏👏
اندیشه متضاد ایمان ایمان یعنی پذیرفتن موجودی موهوم یا باوری یا تفکری بدون تحقیق و سند و مدرک اما اندیشیدن نیاز ب مطالعه و سند و مدرک و یا تجربه گرایی داره
بسیار جالب،، آیا متن نوشتاری درسگفتار را میتوانید در اختیار دیگران قرار دهید؟
در قران هم میگه ایا نمی اندیشید مثل شما ک دعوت ب تفکر می کنید مانند قران ک ب اندیش ک حرفای من درست ن خارج از اون باورها
پرسش کودکانه ایست . چگونه کسی میتواند اندیشمند باشد و به ریسمان پوسیده باور ها خودرابیاویزد؟ و بدتر ازآن انتقادی هم باشد !!!! این دیگر از آن حرفهاست یا بهتر بگویم این یک توهم کودکانه ایست که پندارد به همه چیز میتوان اندیشید و انتقادکرد مگربخود .ابلهستان مدرن برشما خوش باد
درود بر تو کاملا موافقم
دین کلا عمرش تمام شده همه ی ادیان، الکی زور نزنید، علم روز ب روز دروغ های دین رو درمیاره، دین شاید روزی یه کارایی هایی برای انسان داشت ولی امروزه فقط ضررهاش مونده، علم فقط علم فقط واقعیت گرایی
با تشکر از ادمین کانال شرح آرزومندی که به واقع کارتون دستمریزاد داره ، باید خدمت جناب بهبهانی عرض کنم در این فرمایشاتی که داشتند به چه دلیل عقلانیت و ایمان رو هم سنگ هم قرار داده و مثلا بررسی موضوعاتی مثل جبرگرایی و غیره را بر عهده عقلانیت و مقوله ایمان را چیزی هم وزن عقلانیت در نظر گرفتند ؟ مگر فیلتر صحت سنجی ما برای تمام مقولات نهایتا عقل ما نیست ؟ بنظر میاد همونطور که خودشون فرمودند بدلیل تعلق خاطری که به داشتن ایمان دارند وجهه ای بیش از حد لازم برای ایمان در نظر گرفتند 🌷👍
دو نکته را باید مد نظر داشت.
نخست آنکه وجود و یا عدم وجود خدا مهم نیست، مهم آن است که ما چه خصایصی به آن خدا میدهیم.
اصولا این خصایص بیش از آنکه بر مبنای حقیقی و علمی باشند بر مبنای فرهنگ و سنت خاص آن فرقه ای است که صفات خواسته و مقبول خود را به خدا میدهد. بنابر همین دلیل خدای هر مذهبی یک خدای تخیلی و مجازی با خواص و کاربرد های مختص مولد و مبتکران آن خدا هستند.
اگر توجه شود متوجه میشویم که در تمامی مذاهب اصولا مومن بودن بر مبنای شناخت و اعتقاد به خدائی نیست بلکه هم و تلاش آن شدیدا بر مبنای اعتبار بخشی و متابعت از یک سلسله عرف ها و ضوابط اجتماعی است که همان فرهنگ و سنت و شیوه سیاسی حکمرانی آن جامعه است.
در نتیجه ایمان و مومن بودن یک بحث اشتباه و گمراه کننده ای است.
نکته دیگر آن است که اشاره نمودن و استدلال کردن بر مبنای فرضیات دیگران خصوصا فلاسفه در دنیای فعلی اعتبار خود را در جهت آزادی ها و توانائی های ادراکی فردی اعتبار مباحثاتی خود را به میزان بالائی از دست داده.
در ایران اشتباه بزرگ مراجع و محققان فلسفی و اجتماعی همیشه سعی در آن دارند که از تجربیات و استدلالات دیگر محققان خصوصا محققان قدیمی و غربی برای اثبات مباحث خود استفاده کنند.
این یک نقطه ضعف بزرگ است زیرا محققان و مکتشفان ما را از ایجاد آزادی و ابتکار خود بر مبنای تفحص و تحقیقات عملی و علمی برای نوظهوری عقاید فردی آنها باز میدارد.
ابداعگری یعنی زحمت آنرا به خود دادن که دنباله رسوم و فرهنگ حاکم سيستم نبودن و در عوض به توانائی ها و خلاقیت های فردی خود پیبردن و نظام و سیستم های جدیدی را ابداع نمودن.
-----
برای پاسخ به یک سوال ۵ کلمه ای، حدود یک ساعت و نیم حرف زدید آخرشم جواب واضح و روشنی ندادید.
اینقدر معانی رو ورز میدید و می پیچونید که آخرش نتیجه خودتون رو می گیرید. انتظار دیگه ای هم نمیره
چکیده فرمایشات شما مهملات مغالطات بود
عقل و عقلانیت را صدا میزنید اما مخاطب را به بی عقلی و حماقت سوق میدهید
شما را به مناظره لایو حول محور اثبات وجود خدا دعوت میکنم
مروج خرافات