به به به این انتخاب و اجرای مخملی وگرم با نوازندگی خوش. مرسی ممنون و بیش باد💐🌺🌹 امید جانم ز سفر باز آمد شکر دهانم ز سفر باز آمد عزیز آن که بی خبر به ناگهان رود سفر چو ندارد دیگر دلبندی به لبش ننشیند لبخندی چو غنچه ی سپیده دم شکفته شد لبم ز هم که شنیدم یارم باز آمد ز سفر غمخوارم باز آمد همچنان ، که عاقبت پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان نگارِ من ، چنان مهِ نو آمد از سفر همچنان ، که عاقبت پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان نگارِ من ، چنان مِه نو آمد از سفر من هم ، پس از آن دوری بعد از ، غم مهجوری یک شاخه ی گل ، بُردم به برش یک شاخه ی گل ، بُردم به برش دیدم ، که نگارِ من سرخوش ، ز کنار من بگذشتو به بر یارِ دگرش بگذشتو به بر یارِ دگرش وای از آن گلی که دست من بود خموش و یک جهان سخن بود خموش و یک جهان سخن بود گل ، که شهره شد به بی وفایی زِ دیدن چنین جدایی ز غصّه ی پاره پیرهَن بود ز غصّه ی پاره پیرهَن بود
مثل همیشه بی نقص وعالی صداتون همیشه گرم و پرطنین
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌹🌻🌹
💌💖💖💖💖💖💖💖💖
😢🦋👌🌹
❤❤❤
❤❤❤😢😢
به به به این انتخاب و اجرای مخملی وگرم با نوازندگی خوش. مرسی ممنون و بیش باد💐🌺🌹
امید جانم ز سفر باز آمد
شکر دهانم ز سفر باز آمد
عزیز آن که بی خبر
به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی
چو غنچه ی سپیده دم
شکفته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم باز آمد
ز سفر غمخوارم باز آمد
همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مهِ نو آمد از سفر
همچنان ، که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ، ناگهان
نگارِ من ، چنان مِه نو آمد از سفر
من هم ، پس از آن دوری
بعد از ، غم مهجوری
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
یک شاخه ی گل ،
بُردم به برش
دیدم ، که نگارِ من
سرخوش ، ز کنار من
بگذشتو به بر
یارِ دگرش
بگذشتو به بر
یارِ دگرش
وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
خموش و یک جهان سخن بود
گل ، که شهره شد به بی وفایی
زِ دیدن چنین جدایی
ز غصّه ی پاره پیرهَن بود
ز غصّه ی پاره پیرهَن بود