درود بر گروه فلاش بک عزیز، چون بچه شهرری هستم عرض میکنم که کامل ترین تاریخچه از محله جوانمرد قصاب رو ارائه کردید و ما رو به دوران نوجوانی بردید، شما بینظیر هستید و در یوتیوب مثل شما پیدا نمیشه، سپاسگزارم 😘🌹🙏❤❤❤❤
ما در سال ۱۹۵۸ مقیم نازی آباد ایستگاه ورزشگاه شدیم . دوست من کیومرث( کیان ) ومن با تیرکمونی که همیشه همراه داشتیم برای گنجشگ زدن از زیر درختان توت ومزارع گوجه فرنگی وپنبه گذشته وبه محوطه جوانمرد قصاب میرسیدیم این منطقه هنوز مانند دوره قاجاریه پابر جا بود وقصه هائیکه درمورد جوانمرد قصاب گفته میشد با گفته های شما فرق دارد . با این وصف تشکر فراوان از زحمات شما.
درود بر شما محمد خان چقدر جالب که فضای قدیمی این محله رو به چشم دیدید😍 منابع ما برای پیشینه تاریخی و روایتها کتابهایی هستند که در ویدیو هم عرض کردیم. و البته که پیرامون این شخصیت، داستانها زیاده و شاخ و برگهای گاها عجیب داره. سپاس از اینکه تماشا کردید🙏🏻🌹
حدود ۳۰ سال قبل یک قصاب در جنوب شهر بود. یک روز یک زن سرخ و سفید برای خرید گوشت به مغازه قصاب رفت ،قصاب به زن گفت بیا پشت پیشخوان داخل یخچال دیگر گوشت خوب دارم ،زن پشت پیشخوان میرود قصاب اورا به داخل یک اتاقک میکشد و مورد آزار قرار میدهد بعد هم از ترس دستگیر شدن زن زا میکشد ،گوشتش را تکه تکه میکند و همراه گوشت گاو چرخ میکند و به مشتریها میفروشد ،اتفاقا شوهر آن زن پلیس بوده ،وقتی زنش به خانه برنمیگردد دنبال کار را میگیرد تا بالاخره اداره اگاهی متوجه قصیه میشود و قصاب را دستگیر میکنند و خیلی زود اعدامش میکنند ، باور کنید خودم این خبر را در روزنامه های ان سال خواندم
درود بر گروه فلاش بک عزیز، چون بچه شهرری هستم عرض میکنم که کامل ترین تاریخچه از محله جوانمرد قصاب رو ارائه کردید و ما رو به دوران نوجوانی بردید، شما بینظیر هستید و در یوتیوب مثل شما پیدا نمیشه، سپاسگزارم 😘🌹🙏❤❤❤❤
درود بر شما علی خان گرامی😍
سپاس از نظر لطف و مهربونی همیشگیتون🌹🙏🏻
خوشحالیم اطلاعات ویدیو مورد تاییدتون قرار گرفته قربان🙏🏻❤️🌹
سوژه های بسیار جالب و آموزنده و دیدنیی در اختیار ما میگذارید ❤❤❤
سپاس فراوان ❤❤❤
سپاس از محبتتون ناهید بانو جان❤️
افتخار دادید تماشا کردید🙏🏻🌹
درود و سپاس بیکران بر شما♥️
سپاس از شما دوست نازنین🌹❤️
چقدر اطلاعات جامع و کامل بود،ممنون از زحماتتون👍🏻👍🏻👍🏻
@@nazibn2607 😍 ممنون از شما که افتخار دادید تماشا کردید🙏🏻🌹❤️
Greetings to you, wise friend🌹, and thank you very much for your useful and beautiful programs👏👏🌹👑🦁🔥❣
Thank you very much🙏🏻
So nice of you❤️🌹
ممنون و سپاس فراوان❤❤
سپاس از همراهیتون امیرحسین جان🙏🏻❤️
درود
درود و ارادت🌹❤️
مثل همیشه عالی بود سپاسگزارم ❤
سپاس از همراهی و لطفتون قربان🌹🙏🏻❤️
سپاس ویژه بجهت زنده شدن خاطرات دوران نوجوانی و جوانی
ممنونتونم موفق باشید❤
سپاس از اینکه افتخار دادید تماشا کردید قربان😍
خوشحالیم خاطرات گذشته براتون زنده شده❤️🌹
همین داستانهای خرافی است که باعث حال و روز این ملک جاویدان است
دقیقا😒
بازگو کردنش وقتی در بستر تاریخی و فرهنگی قرار میگیره ابعاد تخیلیش بیشتر مشخص میشه
👍👍👍👍👍
Thank you for a very interesting video. Much appreciated.
Our pleasure Sir!
Thanks for watching🌹🙏🏻❤️
Thanks
Welcome❤️🙏🏻
جالب بود ! برای من که چندین بار برای کاری اون طرفا با مترو رفته بودم همیشه این سوال در ذهنم وجود داشت که جوانمرد قصاب دیگه کیست !
ما در سال ۱۹۵۸ مقیم نازی آباد ایستگاه ورزشگاه شدیم . دوست من کیومرث( کیان ) ومن با تیرکمونی که همیشه همراه داشتیم برای گنجشگ زدن از زیر درختان توت ومزارع گوجه فرنگی وپنبه گذشته وبه محوطه جوانمرد قصاب میرسیدیم این منطقه هنوز مانند دوره قاجاریه پابر جا بود وقصه هائیکه درمورد جوانمرد قصاب گفته میشد با گفته های شما فرق دارد . با این وصف تشکر فراوان از زحمات شما.
درود بر شما محمد خان
چقدر جالب که فضای قدیمی این محله رو به چشم دیدید😍
منابع ما برای پیشینه تاریخی و روایتها کتابهایی هستند که در ویدیو هم عرض کردیم. و البته که پیرامون این شخصیت، داستانها زیاده و شاخ و برگهای گاها عجیب داره.
سپاس از اینکه تماشا کردید🙏🏻🌹
درود برشما لذت بردم
درود بر شما سمیرا جان❤️
افتخار دادید تماشا کردید🌹🙏🏻
❤
به نظر میزسه این آدم وجود داشته ولی ازش اسطوره سازی کردن و شاید هیچ کاره مهمی نکرده
دقیقا درسته. چنین شخصی بوده اما این داستانها و افسانه ها پیرامونش نمیتونه جنبه عقلانی داشته باشه👍🏻
حدود ۳۰ سال قبل یک قصاب در جنوب شهر بود. یک روز یک زن سرخ و سفید برای خرید گوشت به مغازه قصاب رفت ،قصاب به زن گفت بیا پشت پیشخوان داخل یخچال دیگر گوشت خوب دارم ،زن پشت پیشخوان میرود قصاب اورا به داخل یک اتاقک میکشد و مورد آزار قرار میدهد بعد هم از ترس دستگیر شدن زن زا میکشد ،گوشتش را تکه تکه میکند و همراه گوشت گاو چرخ میکند و به مشتریها میفروشد ،اتفاقا شوهر آن زن پلیس بوده ،وقتی زنش به خانه برنمیگردد دنبال کار را میگیرد تا بالاخره اداره اگاهی متوجه قصیه میشود و قصاب را دستگیر میکنند و خیلی زود اعدامش میکنند ، باور کنید خودم این خبر را در روزنامه های ان سال خواندم
ایشون احتمالا ناجوانمرد قصاب بوده😅
کمر بسته شیر یزدان یا علی جان ❤❤❤❤