احمد طاهر مرگ من روزی فرا خواهد رسید

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 14 жов 2024
  • مرگ من روزی فرا خواهد رسید
    در بهاری روشن از امواج نور
    در زمستانی غبار آلود و دور
    یا خزانی خالی از فریاد و شور
    دیدگانم همچو دالانهای تار
    گونه هایم همچو مرمرهای سرد
    ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
    من تهی خواهم شد از فریاد درد
    می خزند آرام روی دفترم
    دستهایم فارغ از افسون شعر
    خاک می خواند مرا هر دم به خویش
    می رسند از ره که در خاکم نهند
    آه شاید عاشقانم نیمه شب
    گل به روی گور غمناکم نهند
    در اتاق کوچکم پا می نهد
    بعد من ، با یاد من بیگانه ای
    می رهم از خویش و می مانم ز خویش
    هر چه بر جا مانده ویران می شود
    لیک دیگر پیکر سرد مرا
    می فشارد خاک دامنگیر خاک
    بی تو دور از ضربه های قلب تو
    قلب من می پوسد آنجا زیر خاک
    بعد ها نام مرا باران و باد
    نرم می شویند از رخسار سنگ
    گور من گمنام می ماند به راه
    فارغ از افسانه های نام و ننگ
    #احمد_ظاهر

КОМЕНТАРІ •