12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
We are all part of one body. Remember, we are all Muslims. We support you, you support us. Love from Bangladesh. Take care. Assalamu Alaikum Warahmatullahi Wabarakatuhu, my Taliban brothers!
فرزندان اصیل و مدافعین ناموس وطن در پناه خداوند که قادر مطلق است، باشید. ان شاالله که می باشید. زنده باد امارت اسلامی پاینده باد میهن عزیز ما افغانستان عزیز ✌️❤️
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
اللهم في هذا الشهر المبارك شهر رمضان إحفظ إخواننا مجاهدين طالبان واهدهم إلى الحق وسددهم وكن معهم وانصرهم وأعنهم على تحكيم الشريعة الإسلامية كما تحب وترضى اللهم إنك تعلم أنا نحب المجاهدين فيك اللهم أقم بنا خلافة راشدة واجعل فتح المسجد الأقصى على أيدينا واكتب لنا شهادة في سبيلك كما تحب وترضى يا رب العالمين والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن تبعه بإحسان والحمدلله رب العالمين حسبنا الله ونعم الوكيل حسبنا الله سيؤتينا الله من فضله إنا إلى الله راغبون.
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
زنده باد شیر مردان امارتی اسلامی واقعا که شیر مردان استین برای همه تان آرزوی سلامتی داروم افغانستان را شما اباد کنید زنده باد آفرین به غیرت تان ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
فرزندان اصیل ومدافعین ناموس و وطن درپناه خداوند متعال که قادر مطلق است باشید ان شاءالله که می باشید زنده باد امارت اسلامی الله متعال همیشه کام یاب وپیروز باشید
اللهم صل علي محمد وعلي آل محمد كما صليت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم إنك حميد مجيد اللهم بارك علي محمد وعلى آل محمد كما باركت علي إبراهيم وعلي آل إبراهيم إنك حميد مجيد،
الله تعالی "ج" مو ټل سرلوړی سرفراز سوکاله او بریالی کامیابه لره انشاالله هر وخت هر دګر کښی لر او بر یو افغان ........................................۲۰۲۲-۱۴۴۴-۱۴۰۱-2022-2023. افغان سایبر آرمی هکر.
//12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
Allahuakbar allahuakbar mashallah my allah very great powerful ♥️ my allah help me all Muslim police 🚔 and army allahuakbar allahuakbar mashallah free palestine 🇵🇸 ameen from sri lanka 🇱🇰 allahuakbar ameen 🇵🇸 yarabbal allamen 🇱🇰 🇵🇸 halhamdulla
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
واه افغانستانه ستا دا خاوره بختوره ستا خـــوی او خصلت خو دزمــرو ده دزمرو کور يي ستا د هــر زمــــری په لاس کــی هــم دغـزا توره ده سپينو بيرغـــــو سره جــانانه سـتا په غــــــيږه کی اوس پوره دګــران طالب د زړه دمنځ خــــــبره ده غــــيږ کی دی دمـه د آزادۍ ســـپينه کوتــــره ده واه افغانســـــتانه ســتا دا خــــــاوره بختوره ده
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود. 14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.» 16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت. اختیارات پسر 19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است. 24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست. شهادت به عیسی 30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است. 31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید. 41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
I frome Indonesia Muslim
I love Tholiban
Emirats Islam Afghanistan ❤🙏🏼
ماشاالله ماشاالله ماشاالله کی مسلمان هستی ماشاالله ❤❤❤❤❤❤❤🏳🏳🇮🇩🤝
Thank you ❤
Love❤️❤️❤️❤️❤️ from Bangladesh 🇧🇩🇧🇩🇧🇩 for Islamic Emirate of Afghanistan
Sallm 🇧🇷دعونا نقوم بهجوم forte abraço pros soldados islâmico
Very soon
Islamic Emirate of Bangladesh
ذنداباد اسمارت اسلامی ایران وافغانستان
@@SabbirKhan.s rights
,🤲🤲🤲🤲❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍
Allah's victorious army, MaaSha Allah☺️ From South Africa 🇿🇦
ماشاالله گلهای اسلام و قهرمانان وشیرمردان افغان و امارت اسلامی
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
❤️
تحية للمجاهدين في طالبان حفظكم الله
من اليمن
تحياتي اليك اخواننا اليمنيين نحبكم هاذا توفيق من الله سبحانه وتعالى
تحياتنا لكم يا أهل اليمن
Como se junta ao islã خی سلام صبح بخیر دعونا نقوم بهجوم
زمونږ د اسلامي امارت فوځ مونږ
افغانانو لپاره ویاړ او افتخار دې💞
سلام صبح بخیر🇧🇷أنا طالبانcomo se junta
دعونا نقوم بهجوم🇧🇷🇧🇷🇧🇷🏣
اللهم انصر اخواننا في كل مكان،
هم وطن یکی هست وبود وهم هم وطن. عالی بود خداوند دولت جدید نیروهای جدید کشور عزیز ماره به راه راست هدایت بفرماید
لا إله إلا الله محمد رسول الله ☪️
Masha Allah 🇧🇩🇧🇩🇧🇩
Long life Emarate islami Afghanistan may Allah keep them strong 💪 and safe
🇵🇰 ISLAMI PAKISTAN🇵🇰 ماشاءاللّٰه جزاک اللّٰه اَللّٰهُاَكْبَر 🇵🇰اسلامی پاکستان زندہ باد 🇵🇰🥰🥰🥰🥰 LOVE YOU ALL MOSLIM🥰🥰
ما شاء الله ♥️ جميل جدا 🥰
وفقنا الله مثلكم 🇧🇩🇧🇩🇧🇩
We are all part of one body. Remember, we are all Muslims. We support you, you support us. Love from Bangladesh. Take care. Assalamu Alaikum Warahmatullahi Wabarakatuhu, my Taliban brothers!
Alhamuduillah
فرزندان اصیل و مدافعین ناموس وطن در پناه خداوند که قادر مطلق است، باشید. ان شاالله که می باشید. زنده باد امارت اسلامی پاینده باد میهن عزیز ما افغانستان عزیز ✌️❤️
Como se junta a o islã, sallam دعونا نقوم بهجوم🇧🇷
❤❤❤❤❤
🎮🐫😂😂😂😂😂😂
@@phellipeSantos84 busque Jesus Cristo enquanto a sua alma está no corpo
❤❤❤❤❤NDM
قربان مو شم
ماشاءالله الله دي نور وس او توان هم درکړي زمريانو❤❤❤❤
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
আল্লাহ আল্লাহ আল্লাহ আল্লাহ আল্লাহ 😭😭😭😭😭😭🤲🤲🤲🤲🤲♥️♥️♥️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
زنده باد شیران وطنم افغانستان 🤲🏳️🤝 سربازان اسلام 🤲🏳️💯☝️
Army of Imam mahdi❤
Love from Bangladesh❤❤
ثبتكم الله يا جنود الله في أرضي امضوه الا الأمام لنصره الدين الاسلامي محبكم من اليمن
Аллоху Акбар
Ассалоту ВАССАЛОМУ Алайка ё РАСУЛУЛЛОХ
Ло ИЛЛОХА Илаллох Мухаммад Расулуллох
ڈیرشائستہ انداز بیسار زیبائش زیبائش 🌹
ډير ښاايسته الله تعالی ج مو تل ژوندی او کامیاب لره چې د افغانستان اسلامي امارت دغه سرتيري ووينم له ډيري خوشحالۍ نه ژړا راسي
هههههههه طالبان نه منم
رب لایزاله دغه نظام خو تر قیامته پوری لری قایم لری ۔
آمین
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
LOVES FROM TURKEY. AFGANİSTAN İSLAMİ İMARAT ZİNDEBAD...
Love Turkey
ماشاءاللہ❤❤❤❤❤
ربي يحفظكم 🇸🇴🇸🇴🇸🇴🇸🇴🇸🇴🇸🇴🇸🇴🇸🇴
وياك اخوي الغالي ❤️❤️❤️❤️💕💕💕💕😻😻😻
Loud Somalia
الهم امین
بارک الله یا اخوی
زنده باد امارت تا قیامت چشم حسود کور بشود زنده باد امارت 🏳️🏳️🏳️🏳️🏳️🏳️
Love from Bangladesh 🇧🇩🇧🇩💕💕
G̲o̲o̲d̲ T̲a̲l̲a̲b̲a̲n̲ ☝️🤲 🇮🇶
الله اكبر ولله الحمد ،،
در پناه حق باشید دلیران وطن، عاشقان وطن، فداکاران دین مبین اسلام 🇦🇫❤️🏳️
الحمد لله رب العالمين شكرا وجزاك الله تعالى تقبل الله منكم
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
نسال الله تعالى ،، ان يسدد خطاكم ، ويقويكم ،، ويجعلكم سيوفه في الارض ،، الله اكبر ،، الله اكبر ،،، الله اكبر
Allahu Akbar . My brother Taliban Army . From Bangladesh .
ماشاء اللّٰہ ☝️🌹🤲 زما یارہ تا سلام
الحمدلله رب العالمین
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
🇲🇨❤️❤️tholiban.. Allahuakbar 💪
Nix da Allah. Die Konsequenzen müssen sie tragen. Allah😂😂😂😂😂
اللهم انصر المجاهدين في كل مكان ،
ماشالله به نیروی قدرت مند امارت اسلامی افغانستان ❤❤❤❤❤❤❤❤
মাশাআল্লাহ জাযাকাল্লাহ আল্লাহু আকবার
ما شاء الله ، تبارك الله
❤🏳🏳🏳🏳🏳🏳❤ mashallah
اللهم في هذا الشهر المبارك شهر رمضان إحفظ إخواننا مجاهدين طالبان واهدهم إلى الحق وسددهم وكن معهم وانصرهم وأعنهم على تحكيم الشريعة الإسلامية كما تحب وترضى اللهم إنك تعلم أنا نحب المجاهدين فيك اللهم أقم بنا خلافة راشدة واجعل فتح المسجد الأقصى على أيدينا واكتب لنا شهادة في سبيلك كما تحب وترضى يا رب العالمين والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن تبعه بإحسان والحمدلله رب العالمين
حسبنا الله ونعم الوكيل
حسبنا الله سيؤتينا الله من فضله إنا إلى الله راغبون.
جزاک الله خیر بارک الله فی عمرک
@@اصلاحیبیانونه-س4ب
وأنتم كذلك جزاكم الله خيرا وبارك الله فيكم وبكم
الحمدلله رب العالمين
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
Allah humma amin
خداوند حفظ تان کند
Mashe Allah🇪🇹
ماشالله ماشالله ماشالله خداموکامیاب لره🤲🤲🤲🤲
ua-cam.com/video/wleBKEe4O_U/v-deo.html
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
زنده باد بچه های شیر مردان امارات اسلامی افغانستان💐💐💐💐💐💐💐💐💛💛💛💚💚💚💙💙💙💙
Masallah support from 🇳🇵🇳🇵
Love u hero of earth🌎🌎🌎
روووعة رووووعة رووووعة روووووعة ما شاء الله لا قوة إلا بالله
ماشاءالله
زنداباد امارت اسلامی افغانستان
ماشا۶الله تبارکاالله وحفظه الله
خی صبح بخیر سلام🇧🇷 Eu أنا طالبان
متیازیم په امارت کی درته وکرم
صرف دا بیرغ منو ده جاهلینو لهکر دی ده افغانستان توره تیاری ته بولو تروریستان لهکر دی 🇦🇫🇦🇫🇦🇫🇦🇫🇦🇫🇦🇫🇦🇫
ماشاءالله موفق باشی مجاهد صاحب ها
ماشاالله بسیار عالی درخشیدند زنده و پایینده باد مجاهدین راه
Mashallah Mujahid dene a real Army of Allah and Islam😍❤✌😍❤✌😍❤✌😍❤✌
پرچم خيلي زيبا،،❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
i love my rab ALLAH ALLAH hu akbar SUBHANALLAH ALHAMDULILLAH
صبح بخیر sobh bacher. Sallam دعونا نقوم بهجوم
Hey afghanistan papulation i support you from somalia
تللهم انصر اخواننا المجاهدين
الله ﷻموکامیاب لری امین❤❤❤❤☝☝💪
مٰا شٰاء اللّٰه بٰارك اللّٰه الْحمْد للّٰه اللّٰهمّ صلّ وسلّمْ علٰى سيّدنٓا أحْمد محمّد مصْطفٰى
I Love Afghan Army . Mashallah....................................................From Pakistan. They are the heroes of Islam.
بسم الله ماشاء الله تبارك الله الله يحفظك إمارات الاسلامي زنده باد الله يحفظك آمين يارب العالمين الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
أحبكم في الله الله يحفظكم من كل شر❤❤❤❤❤❤
💚♥️❤️ iloveyou islam
زنده باد شیر مردان امارتی اسلامی واقعا که شیر مردان استین برای همه تان آرزوی سلامتی داروم افغانستان را شما اباد کنید زنده باد آفرین به غیرت تان ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
❤❤❤❤
الله اكبر اللهم انصر الاسلام والمسلمين
ماشاءالله در پناه الله متعال باشید شیران طن همیشه خدمت وطن عزیزم را کنید دفاع از ناموس خود
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
@@ahmedzarif130 چطوریاینکامنتهارانوشتی
خستهنشدی
Mashaa Allah Love From Islami Jamhuria Pakistan .
Nara e Takbeer ALLAHU AKBAR
NARA E RISSALAT YA RASOOL ALLAH SAW.
Respect from Germany !
ماشاءاللّٰه
I want to join this army🙏
فرزندان اصیل ومدافعین ناموس و وطن درپناه خداوند متعال که قادر مطلق است باشید ان شاءالله که می باشید زنده باد امارت اسلامی الله متعال همیشه کام یاب وپیروز باشید
❤❤❤❤❤
মাশাআল্লাহ,,,,আল্লাহ তুমি কবুল করো আমাকে।
اللهم صل علي محمد وعلي آل محمد كما صليت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم إنك حميد مجيد اللهم بارك علي محمد وعلى آل محمد كما باركت علي إبراهيم وعلي آل إبراهيم إنك حميد مجيد،
Como se junta ao islã صبح بخیر sobh bacher.
ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله ماشالله
Love from Bangladesh 💖
Mashallah Allah Hu Akbar
ماشاالله ماشاالله کامیاب اوسی زمونږ پوځ بايد نه لکو ته ورسیږي
جزاك الله خيرا☝️🤲🥀 والله غفور رحيم
دعونا نقوم بهجوم
ماشاءاللہ اللہ دا خپل خصوصی نصرت ورسرا کڑی زمونگ دا دغو زمرو سرا
الهم انصر المجاهدين
Ya Aqsa Dont you worry the Army of ALLAH has just raised ...
ya Soldier of ALLAH Aqsa is waiting for you for so long... Long live Afghanistan
سلام ! صبح بخیر sobh bacher. طالبانcomo se junta ao islã exército islâmico
الله تعالی "ج" مو ټل سرلوړی سرفراز سوکاله او بریالی کامیابه لره انشاالله هر وخت هر دګر کښی لر او بر یو افغان ........................................۲۰۲۲-۱۴۴۴-۱۴۰۱-2022-2023. افغان سایبر آرمی هکر.
Masha Allah Subhan Allah
ua-cam.com/video/wleBKEe4O_U/v-deo.html
محترمه فارسی ترانه هم پزیژدی ده وطن مشترک کوردی
//12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
Masha'Allah
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
ماشاء اللّٰه‘ اللّٰه اکبر
صبح بخیر sobh bacher.
زنده باشید شیران افغان
الحمدلله چي اوس یو قوي مرکزي اسلامي اردو لرو
ua-cam.com/video/wleBKEe4O_U/v-deo.html
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
ماشاء الله تبارك الله اتل قهرمان
زنده باد اسلامی امارت افغانستان زنده باد مجاهدین افغانستان افتخار ما است
Allahuakbar allahuakbar mashallah my allah very great powerful ♥️ my allah help me all Muslim police 🚔 and army allahuakbar allahuakbar mashallah free palestine 🇵🇸 ameen from sri lanka 🇱🇰 allahuakbar ameen 🇵🇸 yarabbal allamen 🇱🇰 🇵🇸 halhamdulla
نام خدا زندباد افغانستان موفق باشید مردان خدا
❤❤❤❤
سلام ماشاءالله خیلی عالی انشاالله همیشه موفق سلامت شاد ودر پناه خداوند مهربان باشید یاخق زنده باد انسانیت زنده امارات اسلامی افغانستان 🖤❤💚🤲☝️🤲
صبح بخیر sobh bacher. Como se junta ao islã
دا ده زما اوردو او زما افتخار
😘😘
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»
আল্লাহ আমকে জিহাদের জন্য কাবুল করুন 🤲🤲🤲
واه افغانستانه ستا دا خاوره بختوره
ستا خـــوی او خصلت خو دزمــرو ده دزمرو کور يي
ستا د هــر زمــــری په لاس کــی هــم دغـزا توره ده
سپينو بيرغـــــو سره جــانانه سـتا په غــــــيږه کی
اوس پوره دګــران طالب د زړه دمنځ خــــــبره ده
غــــيږ کی دی دمـه د آزادۍ ســـپينه کوتــــره ده
واه افغانســـــتانه ســتا دا خــــــاوره بختوره ده
12از او پرسیدند: «چه شخصی به تو گفت: بسترت را بردار و برو؟» 13ولی آن مردی که شفا یافته بود او را نمی شناخت زیرا آن محل پُر از جمعیت بود و عیسی از آنجا رفته بود.
14بعد از این جریان، عیسی او را در عبادتگاه یافته به او گفت: «اکنون که شفا یافته ای دیگر گناه نکن، مبادا به وضع بدتری دچار شوی.» 15آن مرد رفت و به یهودیان گفت: «کسی که مرا شفا داد عیسی است.»
16چون عیسی در روز سَبَت این کارها را می کرد، یهودیان به زجر او پرداختند. 17اما عیسی به آنها گفت: «پدرم هنوز کار می کند و من هم کار می کنم.» 18پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او را کردند چون او نه تنها روز سَبَت را می شکست، بلکه خدا را پدر خود می خواند و بدین طریق خود را با خدا برابر می ساخت.
اختیارات پسر
19عیسی در جواب آنها گفت: «بیقین بدانید که پسر نمی تواند از خود کاری انجام دهد مگر آنچه که می بیند پدر انجام می دهد. هرچه پدر می کند پسر هم می کند، 20زیرا پدر پسر را دوست دارد و هرچه انجام دهد، به پسر نیز نشان می دهد و کارهای بزرگتر از این هم به او نشان خواهد داد تا شما تعجب کنید، 21زیرا همانطور که پدر مردگان را زنده می کند و به آن ها زندگی می بخشد، پسر هم هرکه را بخواهد زنده می کند. 22پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، او تمام داوری را به پسر سپرده است، 23تا آنکه همه، همانطور که پدر را احترام می کنند، پسر را نیز احترام نمایند. کسی که به پسر بی حرمتی کند، به پدر که او را فرستاده است بی حرمتی کرده است.
24بیقین بدانید، هرکه سخنان مرا بشنود و به فرستندۀ من ایمان آورد، زندگی ابدی دارد و هرگز ملامت نخواهد شد، بلکه از مرگ گذشته و به زندگی رسیده است. 25بیقین بدانید که زمانی خواهد آمد، و در واقع آن زمان شروع شده است، که مردگان صدای پسر خدا را خواهند شنید و هرکه بشنود زنده خواهد شد، 26زیرا همانطور که پدر سرچشمۀ زندگی است، به پسر هم این قدرت را بخشیده است تا سرچشمۀ زندگی باشد. 27و به او اختیار داده است که داوری نماید، زیرا پسر انسان است. 28از این تعجب نکنید، زیرا زمانی خواهد آمد که همۀ مردگان صدای او را خواهند شنید 29و از قبرهای خود بیرون خواهند آمد ـ نیکوکاران برای زندگی خواهند برخاست و بدکاران برای بازخواست.
شهادت به عیسی
30من از خود نمی توانم کاری انجام دهم بلکه مطابق آنچه که می شنوم قضاوت می کنم و قضاوت من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواسته های خودم نیستم، بلکه انجام ارادۀ پدری که مرا فرستاده است.
31اگر من دربارۀ خودم شهادت بدهم، شهادت من اعتباری ندارد، 32ولی شخص دیگری هست که دربارۀ من شهادت می دهد و می دانم که شهادت او دربارۀ من اعتباری دارد. 33شما قاصدانی پیش یحیی فرستادید و او به حقیقت شهادت داد. 34من به شهادت انسان نیازی ندارم بلکه بخاطر نجات شما این سخنان را می گویم. 35یحیی مانند چراغی بود، که می سوخت و می درخشید و شما می خواستید، برای مدتی در نور او شادمانی کنید. 36اما من شاهدی بزرگتر از یحیی دارم: کارهایی که پدر به من سپرده است تا انجام دهم، بر این حقیقت شهادت می دهند که پدر مرا فرستاده است. 37پدری که مرا فرستاد خودش بر من شهادت داده است. شما هرگز نه او را دیده اید و نه صدایش را شنیده اید 38و کلام او در دل های شما جایی ندارد، زیرا به آن کسی که فرستاده است، ایمان نمی آورید. 39نوشته ها را مطالعه می نمایید، چون خیال می کنید که در آن ها زندگی ابدی خواهید یافت. در حالی که آن ها دربارۀ من شهادت می دهد، 40شما نمی خواهید پیش من بیایید تا زندگی بیابید.
41من از مردم توقع احترام ندارم. 42من شما را می شناسم و می دانم که خدا را از دل دوست ندارید. 43من به نام پدر خود آمده ام و شما مرا نمی پذیرید، ولی اگر کسی خودسرانه بیاید از او استقبال خواهید کرد. 44شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجه ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟ 45گمان نکنید که من در پیشگاه پدر، شما را ملامت خواهم ساخت، کسی دیگر، یعنی همان موسی که به او امیدوار هستید، شما را ملامت می نماید. 46اگر شما به موسی ایمان می داشتید بر من نیز ایمان می آوردید زیرا او دربارۀ من نوشته است. 47اما اگر به نوشته های او ایمان ندارید، چگونه گفتار مرا باور خواهید کرد؟»