درود خدمت جناب آقای شهبد امیری و جناب دکتر روشندل و دکتر کورش عرفانی عزیز انتخابات در همه کشورهای جهان تنها یک نمایش هست چه در آمریکا، اروپا، آسیا و.. نمایشی بیش نیست تا این توهم رو در مردم ایجاد کنند که حق انتخاب دارند و به اصطلاح صاحب دموکراسی هستند مردم در طول تاریخ همیشه نقش بازیچه داشتند و دارند در حالی که همه حاکمان از قبل انتخاب شده اند و آنها تنها مأموران اجرای دستورات بودند و هستند
🙏🏿 درود دکتر عرفانی عزیز ، برای مروری روشن و ذکری مشخص از بعضی نکات و اسامی اصلاح طلبان و اصلاح طلبی در مجموع هم برای حافظه کوتاه ایرانی و هم نسل جوان تر ….سایه شما بر سر ایران مستدام
... همه بازیگران یعنی شهدا با ریتم موزیک با پرچم ایران به دور جسد ندا با مشت گر ه کرده یعنی با دست دیگر که پرچم را در دست ندارد مشت را لالا می گیرد و با پرچم به دور جسد جدا می چرخند این در حالی است که یک طرف پرچم با پائین افتاده است در واقع جای ندا در گرفتن پرچم خالی می ماند توجه شهدا که پرچم را با یک دست بلند کرده اند با دست دیگر که بیرون از پرچم مشت شده است آنها با ریتم موزیک به دور ندا می چرخند و موزیک سر اومد زمستون همچنان پخش می شود و وقتی موزیک تقریبا به میانه می رسد - زمانیکه خواننده اینگونه می خواند { من ایستاده ام تا رای خود را پس بگیرم.... اینبار مهسا هم از زیر پرچم خارج می شود او به طرف کردستان ایران می رود دوربین پشت سر او را نشان می دهد روی پیراهن او ،نوشته شده است ( من تجزیه طلب نیستم ) او یعنی مهسا بجای (پس گرفتن رای ,او می رود تا ایران را پس بگیرد ؟! )... یعنی او در کردستان ایران وقتی او به انجا می رسد او یک { ایران بزرگ کاغذی } روی زمین می بیند آنجا او توقف می کند توجه : توسط هنرمند ما باید یک ایران بزرگ با مقوا و کاغذ بسازد و رنگ شود. به هرحال مهسا به ایران کاغذ مقوایی می رسد دو نفر کولبر در آنجا حظور دارند آنها سعی می کنند که ایران {بزرگ کاغذی } را روی دوش مهسا بگذراند پس از اینکه ایران مقوایی روی دوش مهسا قرار می گیرد در حالیکه دو طناب آبی رنگ{ به نشانه دریای مازندران در بالای ایران } را بر دوش می کشد و حمل می کند یا به زور ایران را روی زمین می کشد توجه اینبار مهسا نقش کولبر کورد را بازی می کند او مسیح وار {ایران بزرگ مقوایی را روی دوش و زمین می کشد و یا پاهای خمیده سعی می کند ایران را بر دوش حمل کند آن را روی زمین می کشد و حمل می کند ،🏋🏋🏋پس از اینکه آن دو کولبر به کنار می روند گشت ارشاد در آن محل حاظر می شود آنها با باطوم پلاستیکی به سر مهسا می کوبند پس از ضربات باطوم ها مهسا هم روی زمین می افتد و ایران روی پشت او باقی می ماند ... { شاید لازم باشد که موزیک سر اومد زمستون دوبار پشت سر هم پخش شود تا همه صحنه ها همراه با موزیک هموار شوند هنگامی که موزیک سر اومد زمستون دارد تقریبا به پایان می رسد اینبار خدانور که در کنار دیگران است او هم پرچم را ول می کند و به طرف بلوچستان می رود در آنجا یک موتور سیکلت وجود دارد که در دو طرف آن موتور سیکلت دو بشکه بنزین آویزان است , خدا نور می رود و روی موتور سیکلت می نشیند او اینبار نقش سوخت بر بلوچ را بازی می کند در انتهای سرود سراومد زمستون خدا نور از موتور پیاده می شود و نقش خودش یعنی خدا نور را بازی می کند او در کنار موتور با بار بنرین روی زمین می نشیند مثل عکس خدا نور که دور از دسترس او لیوان آبی وجود دارد , همین صحنه باید باز سازی شود ....... . در این هنگام موزیک سراومد زمستون , به پایان می رسد . و { موزیک امان از این گرونی } پخش می شود با شنیدن این آهنگ یک نفر با ماسک حواننده این ترانه به وسط می آید و با حرکات معنی شعر را شییه به حرکات سخن گفتن با با کرو لال ها توضیح می دهد............ ,مردم که ماسک موش دارند با ریتم موزیک به نشانه اعتراض به گرانی و تورم ادای تو سر زدن را در می آورند شهدا روی زمین می نشینند با ریتم موزیک مشت کرده خودشان را به علامت مبارزه تکان باید بدهند یعنی موش ها ادای تو سر زدن رادر می آورند و شهدا با به نشانه مبارزه مشت های خودشان راتکان می دهند؟
در این هنگام موزیک دوم (خیام خوانی )تمام می شود و موزیک سوم با بلند کردن پرچم ایران توسط ندا و مهسا و بقیه پخش می شود { انگار که ندا و مهسامنتظر بودند تا بقیه بازیگران به آنها بپیوندند و زیر پرچم را بگیرند بعد ازپخش موزیک دوم موزیک سوم پخش می شود موزیک { ای ایران با نی انبان } ندا و مهسا که پرچم دار هستند با ریتم موزیک رقص کنان به دور میدان می چرخند و بقیه مار پیچ آنها را تقعیب می کنند و با ریتم موزیک می رقصند تا اینکه بار دیگر پس از رقص مارپیچ آنها رقص کنان به تلویزیون کاغذی می رسند, پرچمداران یعنی ندا ومهسا به طرف صفحه تلویزیون کاغذی به جلو می روند که در وسط میدان است , بقیه آنها را تعقیب می کنند ٫ ندا ومهسا در کنار تلویزیون کاعذی توقف می کنند و شروع می کنند با دست دیگر که پرچم را حمل نمی کند ٫ آنها کاغذهای تلویزیون یا آرم تلویزیونی را پاره می کنند تا اینکه حفره ای تولید می شود و ندا و مهسا ابتدا از خارج و یا از تلویزیون کاغذی پاره شده وارد ایران می شوند و بقیه هم بدنبال آنها از تلویزیون وارد محیط ایران می شوند در این هنگام (موزیک ملی ایرانیان با نی انبان ) هم تمام می شود سکوتی همه جا را فرا گرفته است ؟ توجه پس از ورود بازیگران یعنی شهدا آنها در ایران مردمانی را می بینند که ( ماسک های موش) بر چهره دارند , همه آنها جدا جدا از هم ایستاده اند یا نشسته اند این در حالیست که در چند قدمی آنها یعنی روبروی آنها جدا جدا کارتن هایی روی زمین وجود دارند که در هر کارتن پر است از (ماسک های شیر ) آنها کافیست که ماسک موش را از چهره بردارند و بجای آن ماسک شیر بر چهره بزنند اما کسی جرات چنین کاری را ندارد ؟! آنهایی که نشسته اند یک سفره خالی جلوی خودشان پهن کرده اند پلاکاردهائی روی سفره بجای غذا گذاشته اند که روی آن پلاکاردها نوشته شده ( وعده وعید کافیه , سفره ما خالیه ....) و گروه های دیگر آنها از هر صنف و طبقه مثل کارگران ٫ بازنشستگان و معلمان و پرستاران و غیره هم هر کدام جدا جدا نشسته یا ایستاده هر کدام با پلاکاردها مطالبات خودشان را طلب می کنند آنها به اصطلاح مشغول تظاهرات خیابانی در سکوت با حرکت دادن دست ها هستند و پلاکاردها ئی در دستان دارند ؟! آنها هر کدام با حرکات دست جدا جدا با پلاکاردهایی به دولت التماس می کنند تا ترحم آخوندها را مثلا بدست آورند ؟! ... شعارهایی مثل ( یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه ؟ .....) به هرحال بازیگران یعنی شهدا همه وارد ایران می‌شوند و مردم را اینگونه نظاره می کنند . در این هنگام یک هنرپیشه به محض دیدن ندا آقا سلطان از میان جمعیت که همه ماسک موش دارند, یکی با ماسک عباس جاوید قاتل ندا در صحنه ظاهر می شود اوعکس محمود احمدی نژاد را در یک دست و با دست دیگر و انگشت اشاره ادای شلیک اسلحه کمری را در می آورد که به طرف ندا مثلاً شلیک می کند در این هنگام هنرپیشه ای که نقش ندا را بازی می کند درست مثل ندا بر زمین می افتد (در واقع قتل ندا) دراین نمایشنامه بازسازی می شود پس از بر زمین افتادن ندا توجه : { هنرپیشه نقش ندا پس از افتادت روی زمین باید ماسک خودش را با ماسک چهره خونین ندا عوض کند } در این هنگام دو نفر با ماسک شیر مثل {عکس قتل ندا } به طرف ندا می روند و سعی می کنند او را نجات دهند { فراموش نکنید که تمام این صحنه ها به صورت پانتومیم یعنی به صورت حرکات نمایشی اجرا باید بشوند در این هنگام موزیک دیگر یعنی سراومد زمستان (با عکس ندا ) از بلند گو پخش می شود :
آنها به آهنگ گوش می دهند تا پایان آهنگ فرا می رسد بازیگران یعنی شهدا پس از پایان ترانه ( امان از این گرونی ) آهسته آهسته از روی زمین بلند می شوند در این هنگام ترانه شروین (برای ) پخش می شود در این هنگام یکی با ماسک شروین به میدان می آید و حرکاتی مانند سخنگویی با کرو لال ها را در می آورد و با حرکات دست و اشاره ، معنی شعرشروین را توضیح می دهد بازیگران یعنی شهدا با پرچم بدنبال هم با ریتم موزیک در میدان یعنی در ایران می چرخند و هر بار که به دور میدان می چرخند آنها یعنی شهدا با اشاره از مردم که یا ایستاده‌اند و یا نشسته اند؟ از آنها با دست دیگر که آزاد است کمک می طلبند تا بیایند و بجای آنها پرچم را در دست بگیرند ( یعنی برای نجات ایران جانفشانی کنند ) هربار که شخصی حاظر می شود زیر پرچم را بگیرد به او بازیگر با ماسک شهید تذکر می دهد یعنی با اشاره به او می فهماند که باید ماسک موش را از چهره بردارد و بجای آن ماسک شیر بر چهره بگذارد تا بتواند جای او را بگیرد پس از اینکه آن شخص ( کارگر - کارمند - بازنشسته - معلم - دانشجو ...ووو...) ماسک موش را با ماسک شیر عوض کرد و حاظر شد که بجای او پرچم را در دست بگیرد , شخص بازیگری که ماسک شهیدی را بر روی چهره دارد از زیر پرچم به کنار می رود و راهی قبرستان می شود {فرامو.ش نکنید قبرستانی که نزدیک فرودگاه است } او از قبرستان یعنی از دو چوب با پارچه سیاه عبور می کند و وارد قبرستان می شود تا جاییکه همه شهدا از زیر پرچم خارج می شوند و همه شیر ها جای آنها را می گیرند آنها یعنی شهدا پشت سر هم روی زمین قبرستان می نشینند آخر سر ندا هم از زمین بلند می شود و راهی قبرستان می ششود .لی مهسا همچنان روی زمین می ماند .... همینطور همچنان آهنگ ( برای شروین ) چندین بار پخش می شود تا پرچم به دست شیرها می افتد , در نزدیکی قبرستان { چند بازیگر } که ماسک و لباس آخوندو پاسدار ها را بر تن دارندو در نقش (آخوند و پاسدار حضور دارند} آنها در کنار همان ایران کاغذی و مهسا حظور دارند بالاخره آخو ندها و پاسداران متوجه این موزیک آهنگ شروین و رقص (شیرها ) می شوند و با عصبانیت و تهدید می آیند و پرچم را از دست شیرها می گیرند و آن را با خود می برند و روی (ایران کاغذی) می اندازند آنگاه آنها ایران بزرگ مقوایی را از دوش مهسا که روی زمین افتاده است بر می دارند و مخسا از روی زمین بلند می شود و راهی قبرستان می شود ....پس از آن آنها یعنی آخوندها و پاسداران ایران کاغذی را مثل تابوت روی دوش می گذارند و لااله اله گویان ایران را حمل می کنند ؟!در این هنگام ( آهنگ شبانه فرهاد ) پخش می شود و آخوندها و پاسدارها آنها ادای شیرها را در می آورند ومثل شیرها با ریتم موزیک به دور میدان با تابوت ایران می چرخند در حالیکه تابوت ایران را بر دوش هایشان حرکت می دهند آنها هر بار که بیت شعر ( یک عالم نفت توشه را ) می شنوند توی عمامه ها و کلاه پاسداری خودشان می زنند و سر را به نشانه اندوه و تاسف به صورت نمایشی تکان می دهند {یعنی با اینکه اینهمه نفت در ایران است ولی ما چاره ای نداریم باید ایران را زنده به گور ودفن کنیم ؟؟؟؟} چون مجبور هستیم و ماموریت ما این است ؟! در این هنگام هنرپیشه ای در لباس خامنه ای ظاهر می شود و با انگشت راه قبرستان را به آخوندهای دیگر که ایران را حمل می کنند ،نشان می دهد یعنی ایران را ببریم آنجا دفن کنیم آنها یعنی ملاها و پاسداران آهسته آهسته بجای چرخیدن در میدان آنها راه را به دستور خامنه ای کج می کنند و ایران را با پرچم به طرف قبرستان حمل می کنند در این هنگام موزیک شبانه فرهاد به پایان می رسد و موزیک (من ایرانم )پخش می شود ایرانیانی که ماسک شیر بر چهره زده بودند با ریتم موزیک با دست برپیشانی و چرخش بدن مثل کسیکه از دور نگاه می کند آنها به آخوندها نگاه می کنند که آنها ایران را به کجا می برند آنها متوجه می شوند که ایران راهی قبرستان است و اگر نجنبند ایران هم دفن می شود ؟ شیرها به تعداد زیاد به آخوندها حمله ور می شوند وبه سرعت راه قبرستان را به روی آخوندها و پاسداران می بندد در واقع سدی جلو راه آنها می شوند تا نگذارند ایران را هم خاک کنند پس از اینکه راه آخوندها سد می شود شیرها با ریتم موزیک به حالت دستوری با انگشت اشاره و تکان دادن دست ها از آنها می خواهند ایران را از روی دوش به زمین بگذارند.... پس از اینکه مزدوران ایران را به زمین گذاشتند شیرها به صورت نمایشی به طرف آنها حمله ور می شوند و آنها را فراری می دهند , پاسداران و آخوندهای فراری به سرعت و با عجله سعی می کنند از {فرودگاه به خارج } فرار کنند توجه :(در واقع پس از اینکه مزدوران موفق نمی شوند که ایران را هم مثل شهدا چال کنند آنها با عجله راه را کج می کنند و به طرف فرودگاه فرار کنند و شیرها آنها را تعقیب می کنند بعضی از آنها موفق می شوند فرار کنند و بعضی دیگر توسط شیر ها دستگیر می شوند { پایان } . توجه : پس از آزادی ایران و افتادن به دست شیرها یعنی توسط کسانیکه ماسک شیر بر چهره زده بودند نمایشنامه به پایان می رسد در ادامه نمایش موزیکال آهنگ ها ی شاد به نشانه پیروزی ایرانیان پخش می شود بدنبال آن توسط سخنرانان انتخاب شده برای مردم تماشاچی باید سخنرانی شود تاآنها بدینوسیله مردم هشیار می کنند و مردم را به مبارزه علیه رژیم آخوندها دعوت کنند اگر همه چیز به خوبی پیش برود شاید آنها موفق بشوند جمعیت را به طرف کاخ ها ی آخوندها و پاسدار ها و دیگر اهداف مورد نظر و مهم رهبری کنند
درود بر مجری نازنین ایران دوست ما، کدبان شهبد امیری و مهمانان گرامی
با سپاس از شما و همراهان گرامی شما
درود خدمت جناب آقای شهبد امیری و جناب دکتر روشندل و دکتر کورش عرفانی عزیز
انتخابات در همه کشورهای جهان تنها یک نمایش هست چه در آمریکا، اروپا، آسیا و..
نمایشی بیش نیست تا این توهم رو در مردم ایجاد کنند که حق انتخاب دارند
و به اصطلاح صاحب دموکراسی هستند
مردم در طول تاریخ همیشه نقش
بازیچه داشتند و دارند
در حالی که همه حاکمان از قبل انتخاب
شده اند
و آنها تنها مأموران اجرای دستورات بودند و
هستند
دورود بر وطنپرست خستگی ناپذیر دکتر کورش عرفانی
با درود خدمت شما آقای امیری عزیز بهمچنین با حضور مهمانان گرامی و سپاسگزارم از زحمات جنابعالی جهت آگاهی هموطنان عزیز ، پاینده ایران عزیزمان. 🙏🙏🙏
درود بر اساتید گرامی❤❤❤
و هرآنکس که مهرمیهن❤🤍💚بر دل دارد🌹✌️🙌🙏
درود به آقایون ، بسیار عالی . خسته نباشید . ❤
Thanks for you
عشقی عرفانی جان
Thanks ❤❤
درودها
هنگامیکه تاید صلاحیتی وجود دارد هیچ مهم نیست چه کسی در شو انتخابات پیروز میشود.
Thanks
آقای امیری واقعا شخصیت بسیار مثبت هستند .
🙏🏿 درود دکتر عرفانی عزیز ، برای مروری روشن و ذکری مشخص از بعضی نکات و اسامی اصلاح طلبان و اصلاح طلبی در مجموع هم برای حافظه کوتاه ایرانی و هم نسل جوان تر ….سایه شما بر سر ایران مستدام
دیدگاه .عرفانی. آزادی.
عاشقتم شهبد امیری جان
❤❤❤
برای شفافیت تحلیلها پیشنهاد اقای روشندل برای مباحثه های بعدی بسیار عالی ست🎉
درود به براندازان .
زندگی انسانی جمهوری ایرانی
🎉
... همه بازیگران یعنی شهدا با ریتم موزیک با پرچم ایران به دور جسد ندا با مشت گر ه کرده یعنی با دست دیگر که پرچم را در دست ندارد مشت را لالا می گیرد و با پرچم به دور جسد جدا می چرخند این در حالی است که یک طرف پرچم با پائین افتاده است در واقع جای ندا در گرفتن پرچم خالی می ماند توجه شهدا که پرچم را با یک دست بلند کرده اند با دست دیگر که بیرون از پرچم مشت شده است آنها با ریتم موزیک به دور ندا می چرخند و موزیک سر اومد زمستون همچنان پخش می شود و وقتی موزیک تقریبا به میانه می رسد - زمانیکه خواننده اینگونه می خواند { من ایستاده ام تا رای خود را پس بگیرم.... اینبار مهسا هم از زیر پرچم خارج می شود او به طرف کردستان ایران می رود دوربین پشت سر او را نشان می دهد روی پیراهن او ،نوشته شده است ( من تجزیه طلب نیستم ) او یعنی مهسا بجای (پس گرفتن رای ,او می رود تا ایران را پس بگیرد ؟! )... یعنی او در کردستان ایران وقتی او به انجا می رسد او یک { ایران بزرگ کاغذی } روی زمین می بیند آنجا او توقف می کند توجه : توسط هنرمند ما باید یک ایران بزرگ با مقوا و کاغذ بسازد و رنگ شود. به هرحال مهسا به ایران کاغذ مقوایی می رسد دو نفر کولبر در آنجا حظور دارند آنها سعی می کنند که ایران {بزرگ کاغذی } را روی دوش مهسا بگذراند پس از اینکه ایران مقوایی روی دوش مهسا قرار می گیرد در حالیکه دو طناب آبی رنگ{ به نشانه دریای مازندران در بالای ایران } را بر دوش می کشد و حمل می کند یا به زور ایران را روی زمین می کشد توجه اینبار مهسا نقش کولبر کورد را بازی می کند او مسیح وار {ایران بزرگ مقوایی را روی دوش و زمین می کشد و یا پاهای خمیده سعی می کند ایران را بر دوش حمل کند آن را روی زمین می کشد و حمل می کند ،🏋🏋🏋پس از اینکه آن دو کولبر به کنار می روند گشت ارشاد در آن محل حاظر می شود آنها با باطوم پلاستیکی به سر مهسا می کوبند پس از ضربات باطوم ها مهسا هم روی زمین می افتد و ایران روی پشت او باقی می ماند ... { شاید لازم باشد که موزیک سر اومد زمستون دوبار پشت سر هم پخش شود تا همه صحنه ها همراه با موزیک هموار شوند
هنگامی که موزیک سر اومد زمستون دارد تقریبا به پایان می رسد اینبار خدانور که در کنار دیگران است او هم پرچم را ول می کند و به طرف بلوچستان می رود در آنجا یک موتور سیکلت وجود دارد که در دو طرف آن موتور سیکلت دو بشکه بنزین آویزان است , خدا نور می رود و روی موتور سیکلت می نشیند او اینبار نقش سوخت بر بلوچ را بازی می کند در انتهای سرود سراومد زمستون خدا نور از موتور پیاده می شود و نقش خودش یعنی خدا نور را بازی می کند او در کنار موتور با بار بنرین روی زمین می نشیند مثل عکس خدا نور که دور از دسترس او لیوان آبی وجود دارد , همین صحنه باید باز سازی شود ....... . در این هنگام موزیک سراومد زمستون , به پایان می رسد . و { موزیک امان از این گرونی } پخش می شود با شنیدن این آهنگ یک نفر با ماسک حواننده این ترانه به وسط می آید و با حرکات معنی شعر را شییه به حرکات سخن گفتن با با کرو لال ها توضیح می دهد............ ,مردم که ماسک موش دارند با ریتم موزیک به نشانه اعتراض به گرانی و تورم ادای تو سر زدن را در می آورند شهدا روی زمین می نشینند با ریتم موزیک مشت کرده خودشان را به علامت مبارزه تکان باید بدهند یعنی موش ها ادای تو سر زدن رادر می آورند و شهدا با به نشانه مبارزه مشت های خودشان راتکان می دهند؟
در این هنگام موزیک دوم (خیام خوانی )تمام می شود و موزیک سوم با بلند کردن پرچم ایران توسط ندا و مهسا و بقیه پخش می شود { انگار که ندا و مهسامنتظر بودند تا بقیه بازیگران به آنها بپیوندند و زیر پرچم را بگیرند بعد ازپخش موزیک دوم موزیک سوم پخش می شود موزیک { ای ایران با نی انبان } ندا و مهسا که پرچم دار هستند با ریتم موزیک رقص کنان به دور میدان می چرخند و بقیه مار پیچ آنها را تقعیب می کنند و با ریتم موزیک می رقصند تا اینکه بار دیگر پس از رقص مارپیچ آنها رقص کنان به تلویزیون کاغذی می رسند, پرچمداران یعنی ندا ومهسا به طرف صفحه تلویزیون کاغذی به جلو می روند که در وسط میدان است , بقیه آنها را تعقیب می کنند ٫ ندا ومهسا در کنار تلویزیون کاعذی توقف می کنند و شروع می کنند با دست دیگر که پرچم را حمل نمی کند ٫ آنها کاغذهای تلویزیون یا آرم تلویزیونی را پاره می کنند تا اینکه حفره ای تولید می شود و ندا و مهسا ابتدا از خارج و یا از تلویزیون کاغذی پاره شده وارد ایران می شوند و بقیه هم بدنبال آنها از تلویزیون وارد محیط ایران می شوند در این هنگام (موزیک ملی ایرانیان با نی انبان ) هم تمام می شود سکوتی همه جا را فرا گرفته است ؟ توجه پس از ورود بازیگران یعنی شهدا آنها در ایران مردمانی را می بینند که ( ماسک های موش) بر چهره دارند , همه آنها جدا جدا از هم ایستاده اند یا نشسته اند این در حالیست که در چند قدمی آنها یعنی روبروی آنها جدا جدا کارتن هایی روی زمین وجود دارند که در هر کارتن پر است از (ماسک های شیر ) آنها کافیست که ماسک موش را از چهره بردارند و بجای آن ماسک شیر بر چهره بزنند اما کسی جرات چنین کاری را ندارد ؟! آنهایی که نشسته اند یک سفره خالی جلوی خودشان پهن کرده اند پلاکاردهائی روی سفره بجای غذا گذاشته اند که روی آن پلاکاردها نوشته شده ( وعده وعید کافیه , سفره ما خالیه ....) و گروه های دیگر آنها از هر صنف و طبقه مثل کارگران ٫ بازنشستگان و معلمان و پرستاران و غیره هم هر کدام جدا جدا نشسته یا ایستاده هر کدام با پلاکاردها مطالبات خودشان را طلب می کنند آنها به اصطلاح مشغول تظاهرات خیابانی در سکوت با حرکت دادن دست ها هستند و پلاکاردها ئی در دستان دارند ؟! آنها هر کدام با حرکات دست جدا جدا با پلاکاردهایی به دولت التماس می کنند تا ترحم آخوندها را مثلا بدست آورند ؟! ... شعارهایی مثل ( یک اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه ؟ .....) به هرحال بازیگران یعنی شهدا همه وارد ایران می‌شوند و مردم را اینگونه نظاره می کنند . در این هنگام یک هنرپیشه به محض دیدن ندا آقا سلطان از میان جمعیت که همه ماسک موش دارند, یکی با ماسک عباس جاوید قاتل ندا در صحنه ظاهر می شود اوعکس محمود احمدی نژاد را در یک دست و با دست دیگر و انگشت اشاره ادای شلیک اسلحه کمری را در می آورد که به طرف ندا مثلاً شلیک می کند در این هنگام هنرپیشه ای که نقش ندا را بازی می کند درست مثل ندا بر زمین می افتد (در واقع قتل ندا) دراین نمایشنامه بازسازی می شود پس از بر زمین افتادن ندا توجه : { هنرپیشه نقش ندا پس از افتادت روی زمین باید ماسک خودش را با ماسک چهره خونین ندا عوض کند } در این هنگام دو نفر با ماسک شیر مثل {عکس قتل ندا } به طرف ندا می روند و سعی می کنند او را نجات دهند { فراموش نکنید که تمام این صحنه ها به صورت پانتومیم یعنی به صورت حرکات نمایشی اجرا باید بشوند در این هنگام موزیک دیگر یعنی سراومد زمستان (با عکس ندا ) از بلند گو پخش می شود :
آنها به آهنگ گوش می دهند تا پایان آهنگ فرا می رسد بازیگران یعنی شهدا پس از پایان ترانه ( امان از این گرونی ) آهسته آهسته از روی زمین بلند می شوند در این هنگام ترانه شروین (برای ) پخش می شود در این هنگام یکی
با ماسک شروین به میدان می آید و حرکاتی مانند سخنگویی با کرو لال ها را در می آورد و با حرکات دست و اشاره ، معنی شعرشروین را توضیح می دهد بازیگران یعنی شهدا با پرچم بدنبال هم با ریتم موزیک در میدان یعنی در ایران می چرخند و هر بار که به دور میدان می چرخند آنها یعنی شهدا با اشاره از مردم که یا ایستاده‌اند و یا نشسته اند؟ از آنها با دست دیگر که آزاد است کمک می طلبند تا بیایند و بجای آنها پرچم را در دست بگیرند ( یعنی برای نجات ایران جانفشانی کنند ) هربار که شخصی حاظر می شود زیر پرچم را بگیرد به او بازیگر با ماسک شهید تذکر می دهد یعنی با اشاره به او می فهماند که باید ماسک موش را از چهره بردارد و بجای آن ماسک شیر بر چهره بگذارد تا بتواند جای او را بگیرد پس از اینکه آن شخص ( کارگر - کارمند - بازنشسته - معلم - دانشجو ...ووو...) ماسک موش را با ماسک شیر عوض کرد و حاظر شد که بجای او پرچم را در دست بگیرد , شخص بازیگری که ماسک شهیدی را بر روی چهره دارد از زیر پرچم به کنار می رود و راهی قبرستان می شود {فرامو.ش نکنید قبرستانی که نزدیک فرودگاه است } او از قبرستان یعنی از دو چوب با پارچه سیاه عبور می کند و وارد قبرستان می شود تا جاییکه همه شهدا از زیر پرچم خارج می شوند و همه شیر ها جای آنها را می گیرند آنها یعنی شهدا پشت سر هم روی زمین قبرستان می نشینند آخر سر ندا هم از زمین بلند می شود و راهی قبرستان می ششود .لی مهسا همچنان روی زمین می ماند .... همینطور همچنان آهنگ ( برای شروین ) چندین بار پخش می شود تا پرچم به دست شیرها می افتد , در نزدیکی قبرستان { چند بازیگر } که ماسک و لباس آخوندو پاسدار ها را بر تن دارندو در نقش (آخوند و پاسدار حضور دارند} آنها در کنار همان ایران کاغذی و مهسا حظور دارند بالاخره آخو ندها و پاسداران متوجه این موزیک آهنگ شروین و رقص (شیرها ) می شوند و با عصبانیت و تهدید می آیند و پرچم را از دست شیرها می گیرند و آن را با خود می برند و روی (ایران کاغذی) می اندازند آنگاه آنها ایران بزرگ
مقوایی را از دوش مهسا که روی زمین افتاده است بر می دارند و مخسا از روی زمین بلند می شود و راهی قبرستان می شود ....پس از آن آنها یعنی آخوندها و پاسداران ایران کاغذی را مثل تابوت روی دوش می گذارند و لااله اله گویان ایران را حمل می کنند ؟!در این هنگام ( آهنگ شبانه فرهاد ) پخش می شود و آخوندها و پاسدارها آنها ادای شیرها را در می آورند ومثل شیرها با ریتم موزیک به دور میدان با تابوت ایران می چرخند در حالیکه تابوت ایران را بر دوش هایشان حرکت می دهند آنها هر بار که بیت شعر ( یک عالم نفت توشه را ) می شنوند توی عمامه ها و کلاه پاسداری خودشان می زنند و سر را به نشانه اندوه و تاسف به صورت نمایشی تکان می دهند {یعنی با اینکه اینهمه نفت در ایران است ولی ما چاره ای نداریم باید ایران را زنده به گور ودفن کنیم ؟؟؟؟} چون مجبور هستیم و ماموریت ما این است ؟! در این هنگام هنرپیشه ای در لباس خامنه ای ظاهر می شود و با انگشت راه قبرستان را به آخوندهای دیگر که ایران را حمل می کنند ،نشان می دهد یعنی ایران را ببریم آنجا دفن کنیم آنها یعنی ملاها و پاسداران آهسته آهسته بجای چرخیدن در میدان آنها راه را به دستور خامنه ای کج می کنند و ایران را با پرچم به طرف قبرستان حمل می کنند در این هنگام موزیک شبانه فرهاد به پایان می رسد و موزیک (من ایرانم )پخش می شود ایرانیانی که ماسک شیر بر چهره زده بودند با ریتم موزیک با دست برپیشانی و چرخش بدن مثل کسیکه از دور نگاه می کند آنها به آخوندها نگاه می کنند که آنها ایران را به کجا می برند آنها متوجه می شوند که ایران راهی قبرستان است و اگر نجنبند ایران هم دفن می شود ؟ شیرها به تعداد زیاد به آخوندها حمله ور می شوند وبه سرعت راه قبرستان را به روی آخوندها و پاسداران می بندد در واقع سدی جلو راه آنها می شوند تا نگذارند ایران را هم خاک کنند پس از اینکه راه آخوندها سد می شود شیرها با ریتم موزیک به حالت دستوری با انگشت اشاره و تکان دادن دست ها از آنها می خواهند ایران را از روی دوش به زمین بگذارند.... پس از اینکه مزدوران ایران را به زمین گذاشتند شیرها به صورت نمایشی به طرف آنها حمله ور می شوند و آنها را فراری می دهند , پاسداران و آخوندهای فراری به سرعت و با عجله سعی می کنند از {فرودگاه به خارج } فرار کنند توجه :(در واقع پس از اینکه مزدوران موفق نمی شوند که ایران را هم مثل شهدا چال کنند آنها با عجله راه را کج می کنند و به طرف فرودگاه فرار کنند و شیرها آنها را تعقیب می کنند بعضی از آنها موفق می شوند فرار کنند و بعضی دیگر توسط شیر ها دستگیر می شوند { پایان }
. توجه : پس از آزادی ایران و افتادن به دست شیرها یعنی توسط کسانیکه ماسک شیر بر چهره زده بودند نمایشنامه به پایان می رسد در ادامه نمایش موزیکال آهنگ ها ی شاد به نشانه پیروزی ایرانیان پخش می شود بدنبال آن توسط سخنرانان انتخاب شده برای مردم تماشاچی باید سخنرانی شود تاآنها بدینوسیله مردم هشیار می کنند و مردم را به مبارزه علیه رژیم آخوندها دعوت کنند اگر همه چیز به خوبی پیش برود شاید آنها موفق بشوند جمعیت را به طرف کاخ ها ی آخوندها و پاسدار ها و دیگر اهداف مورد نظر و مهم رهبری کنند
با درود در یک دبیرستان در یکی از شهرهای ایران مرا جهت معاون دبیرستان معرفی کرد ولی مورد قبول اداره قرار نگرفتم حالا شما میفرمایید ریاست جمهوری ...
چرا از ادیان ابراهیمی که حرفشان تسلط بر مر دم است حرف نمی نید
ِدرود شهبد جان ، درود فراوان به مهمانان دانشمند برنامه ، آیا همدیگر را در وطن عزیز بزودی خواهیم دید ؟ ❤