زنده باد امارت اسلامی که پرنده ها را از جنک دادن نجات دادند، چه یک مردم خیر. پرنده خوبست نگهداری شود ولی جنک قمار حرام است، بگذارید حیوانات از جنک دور نگهداشته شوند.
Fayz Jan tashakor az en kolanghey ha ka ba ma nashan dadey bayad ba kolanghey bazan deghar Kay dar kabul wojod darad baray ma barnama basazey kolanghey dar tamamey donya benenda darad enwan sar barnama ra ba enghlesy ba nawesed Kay aAfghan asel kolanghey ba khatery Kay mardom donya ba darey na me fahmad
Enami karhast ke Afganistan Jor nameshe.. Koletan morgh baz bodna baz Sayre baz.. Baz meshinen meginen wallah Ami mamlakte mare Aram ko khdayah.. Ta Azin karaye tan dist nawardaren mallakad Abad nameshe.. Begham bashen..
شوقی مرغ کلنگی بسيار زياد هستم، مگر نه برای جنگ. نه اسلام به من اجازه ميدهد و نه انسانيت که از جنگ و افگار و حتی کشتن پرنده لذت ببرم. افسوس به همچو اشخاص که از آن لذت ميبرد و نام اش را باز شوق ميماند.
..;/25همین که او را در آن طرف بحیره پیدا کردند، به او گفتند: «ای استاد، چه وقت به اینجا آمدی؟» 26عیسی جواب داد: «بیقین بدانید به علت معجزاتی که دیده اید نیست که به دنبال من آمده اید، بلکه به خاطر نانی که خوردید و سیر شدید. 27برای خوراک فانی تلاش نکنید بلکه برای خوراکی که تا زندگی ابدی باقی می ماند ـ یعنی خوراکی که پسر انسان به شما خواهد داد، زیرا که پدر او را تأیید کرده است.» 28آن ها از او پرسیدند: «وظیفه ما چیست؟ چطور می توانیم کارهایی را که خدا از ما می خواهد انجام دهیم؟» 29عیسی به ایشان جواب داد: «آن کاری که خدا از شما می خواهد اینست که به کسی که او فرستاده است ایمان بیاورید.» 30آن ها گفتند: «چه معجزه ای نشان می دهی تا به تو ایمان بیاوریم؟ چه می کنی؟ 31پدران ما در بیابان نان مَنّا را خوردند و چنانکه نوشته شده است: او از آسمان به آن ها نان عطا فرمود تا بخورند.» 32عیسی به آنها گفت: «بیقین بدانید آن موسی نبود که از آسمان به شما نان داد، بلکه پدر من نان حقیقی را از آسمان به شما عطا می کند، 33زیرا نان خدا آن است که از آسمان نازل شده به دنیا زندگی می بخشد.» 34به او گفتند: «ای آقا، همیشه این نان را به ما بده.» 35عیسی به آن ها گفت: «من نان زندگی هستم. هر که نزد من بیاید، هرگز گرسنه نخواهد شد و هر که به من ایمان بیاورد، هرگز تشنه نخواهد گردید. 36اما چنانکه گفتم شما با اینکه مرا دیدید ایمان نمی آورید. 37همۀ کسانی که پدر به من می بخشد به سوی من خواهند آمد و کسی را که پیش من می آید بیرون نخواهم کرد. 38من از آسمان به زمین آمده ام نه بخاطر آنکه ارادۀ خود را به عمل آورم، بلکه ارادۀ کسی را که مرا فرستاده است 39و ارادۀ او اینست که من از همۀ کسانی که او به من داده است حتی یک نفر را هم از دست ندهم بلکه در روز آخرت آن ها را زنده کنم. 40زیرا خواست پدر من اینست که هر کس پسر را می بیند و به او ایمان می آورد صاحب زندگی ابدی گردد و من او را در روز آخرت زنده خواهم کرد.» 41پس یهودیان شکایت کنان به او اعتراض کردند، زیرا او گفته بود: «من آن نانی هستم که از آسمان نازل شده است.» 42آن ها گفتند: «آیا این مرد عیسی، پسر یوسف، نیست که ما پدر و مادر او را می شناسیم؟ پس چگونه می گوید: من از آسمان آمده ام.» 43عیسی در جواب گفت: «این قدر شکایت نکنید. 44هیچ کس نمی تواند نزد من بیاید، مگر اینکه پدری که مرا فرستاد او را به طرف من جذب نماید و من او را در روز آخرت زنده خواهم ساخت. 45در کتب انبیاء نوشته شده است: همه از خدا تعلیم خواهند یافت. بنابراین هرکس صدای پدر را شنیده و از او تعلیم گرفته باشد، نزد من می آید. 46البته هیچ کس پدر را ندیده است. فقط کسی که از جانب خدا آمده پدر را دیده است. 47بیقین بدانید کسی که به من ایمان می آورد زندگی ابدی دارد. 48من نان زندگی هستم. 49پدران شما در بیابان نان مَنّا را خوردند ولی مردند. 50اما من دربارۀ نانی صحبت می کنم که از آسمان نازل شده است و اگر کسی از آن بخورد هرگز نمی میرد. 51من آن نان زنده هستم که از آسمان آمده است. هرکه این نان را بخورد تا ابد زنده خواهد ماند و نانی که من خواهم داد، بدن خودم می باشد، که آنرا بخاطر زندگی دنیا می دهم.» 52یهودیان با یکدیگر به مشاجره پرداختند و می گفتند: «چگونه این شخص می تواند بدن خود را به ما بدهد تا بخوریم؟» 53عیسی جواب داد: «بیقین بدانید اگر بدن پسر انسان را نخورید و خون او را ننوشید در خود زندگی ندارید. 54هر که بدن مرا بخورد و خون مرا بنوشد، زندگی ابدی دارد و من در روز آخرت او را زنده خواهم ساخت. 55زیرا جسم من خوراک حقیقی و خون من نوشیدنی حقیقی است. 56هر که جسم مرا می خورد و خون مرا می نوشد، در من ساکن است و من در او. 57همانطوری که پدر زنده مرا فرستاد و من بوسیلۀ پدر زنده هستم، هر که مرا بخورد به وسیلۀ من زنده خواهد ماند. 58این نانی که از آسمان نازل شده، مانند نانی نیست که پدران شما خوردند و مردند. زیرا هر که از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند.» 59این چیزها را عیسی هنگامی که در کنیسه ای در کپرناحوم تعلیم می داد فرمود.
سلام شیر علی کاکا نباید. دوتا حیوان را جنگ بیدارید. گناه بسیار بزرگ دارد فرقی نمی کوند جرم حیوان با انسان یکی است چه جنگ میان دوانسان😢. مگر شما مسلمان نیستی. این کارهاچه. می کونید
کاکا حسین مرغ کلنگی را میگه باش که پشک نخورد ماما حسین از پشک بخی پلنگ جور کده 🤪 مه یک مرغ کلنگی داشتم فقط ده یک شتل پشک را ده جهنم فرستاد. پشک کلان پشک نر بود ماما حسین یا خیلی ساده است یا کمی دیوانه است مرغ را میگه نظافت جوز ایمان است 🤣🤣
سلام لالا از همی ودیو های مرغ کلنگی زیاد بان و جنگ شان هم بزار تشکر از ویدیوی قشنگ و زیبای شما
شوق خوب چیز است خودم شوق پرنده و حیوانات را دارم ولی مخالف جنگ دادن استم چون حیوانات هم درد را حس می کنند. نباید جنگ داد
سلام عليكم فيض جان وماما شاه حسین ودوستان شوقی
تشکر از زحمات شما موفق باشین
وعلیکم سلام جناب کابلی عزیز
زنده باشید لذت بردم❤❤❤
زوند ❤زوند ❤ زما کابل جان ❤ ماما حسین جان زنده باشی ❤ سلام تقدیم می کنم ❤
سلاممنایراناستمخیلیشوقجنگمرغدارماکرمیشهیکجنگمرغدریوتببیکزارشیرعلیجانافغاناستم
سلام، یک برنامه از مسابقه مرغ کلنگی بساز بسیار جالب است، ممنونم از ایران
مرغ های که خودشان در خانه نگاه میکنند ویدیو بگی لطفا
Very and very good enjoy your video my friend thank you very much
زنده باد امارت اسلامی که پرنده ها را از جنک دادن نجات دادند، چه یک مردم خیر. پرنده خوبست نگهداری شود ولی جنک قمار حرام است، بگذارید حیوانات از جنک دور نگهداشته شوند.
سلام فیض جان وشاه حسین جان ودوستان شوقی تشکر از برنامه زیبا متفاوت تان
وعلیکم سلام حاجی صاحب پروانی برادرعزیز محترم
سلام زنده باشی کاکاحسین خداوندان یک روزی بیایم افغانستان کابل جان بیبینم تورا
از تمام مرغ هایش یکی سیاه لاکه و دیگریش ابرش خوب بود من هم یکی از شوقی های مرغ کلنگی را دوست دارم
شیر علی بچه کجای افغانستان هستید ، میشه ما بیاییم اونجابرای خرید.
جهان سپاس از برنامه جالب شما که زحمت کشیدین . اگر امکانش است یک برنامه از یگان کنری باز خوب خانگی درست کنید خیلی خوشحال میشم . موفق باشی ❤️
Jor khobashi watan dur goll
ماشاالله خدا یارتان 💫🎖️👑♥️💐
سلام شاه حسین ماما وبرشوقی ها شاه حسین ماما یک برنامه از سایره وپوتنه داشته باشید تشکر
بسیار برانه عالی
Fayz Jan tashakor az en kolanghey ha ka ba ma nashan dadey bayad ba kolanghey bazan deghar Kay dar kabul wojod darad baray ma barnama basazey kolanghey dar tamamey donya benenda darad enwan sar barnama ra ba enghlesy ba nawesed Kay aAfghan asel kolanghey ba khatery Kay mardom donya ba darey na me fahmad
از مرغ های که در خانه خود نگاه میکنن هم یک ویدیو تهیه کنید
سلاممنمرغبازوسکبازاستمشیرعلیجانیکجنگکیمرغبیکزاردریوتب
سلام برادرافغان من ایرنی هستم میتوانیدبرای من یه خروس خوب بفرستیدهرجورکه شمابگید
سلام ماما شاه حسین هر وقت که وقت داشتين يک برنامه از چطور ميتوانيم مرغ ګلنګی ادم خور را رام کنيم تشکر
Salam gujrat mashalla Pakistan
Very beautiful
Enami karhast ke Afganistan Jor nameshe.. Koletan morgh baz bodna baz Sayre baz.. Baz meshinen meginen wallah Ami mamlakte mare Aram ko khdayah.. Ta Azin karaye tan dist nawardaren mallakad Abad nameshe.. Begham bashen..
Mama hosayn basyar mardom kolanghey ra khosh darand bayad baray ma deghar kolanghey bazan kabul ra neshan badehed
❤❤❤
شوقی مرغ کلنگی بسيار زياد هستم، مگر نه برای جنگ.
نه اسلام به من اجازه ميدهد و نه انسانيت که از جنگ و افگار و حتی کشتن پرنده لذت ببرم.
افسوس به همچو اشخاص که از آن لذت ميبرد و نام اش را باز شوق ميماند.
بسیار برنامه زیبا در بین امی مرغها دو دانه اش را خریدار هستم چقسم بگیریم و کی را روان کنیم به اینجاه یک رهنمای میکردی
Mama shahosayn basyar barnama maqbol
شوقی های ظالم حیوانات و پرنده ها جاندار استند و در وقت جنګ انداختن درد وزخم را حس میکنمد
Man.am.shaoken.astom.pa.pakestan
.shaok.mekone
جنرال مرغ باز🤣 همین است که در جنگ فرار .
خاردست ساز
از اول برنامه کاکا حسین احوال پرسی کرد تا آخر برنامه خدا انصاف بده کاکا حسین ره بیخی خسته کرد ما را همه لغت فارسی را اشتباه تلفوض می کند 🤣🤣🤣🤣
سلام خدمت شوق یازان عزیز من هم مرغ های کلنگی د ساوه دارم کلان کلان هستن کسی خواست میتانم یک پانصد تایی ازشان بفروشم
خوب صفایی ره خو یاد داری که برت کله پاچه پخته کنه 🤣🤣
😂
اینها خروس 🐓🐓🐓🐓 هستن مرغ، نیست😂د اوغانستان خروس افغان عالی هسته
هههههههه
مرغ کلنگی یک گپ نمیزنه دگه همه رموزه می فهمد
همرای مرغ که خوده مرغ نسازی نمی شود
مه صدقی تو شوم
دیالوگ های ماما
..;/25همین که او را در آن طرف بحیره پیدا کردند، به او گفتند: «ای استاد، چه وقت به اینجا آمدی؟» 26عیسی جواب داد: «بیقین بدانید به علت معجزاتی که دیده اید نیست که به دنبال من آمده اید، بلکه به خاطر نانی که خوردید و سیر شدید. 27برای خوراک فانی تلاش نکنید بلکه برای خوراکی که تا زندگی ابدی باقی می ماند ـ یعنی خوراکی که پسر انسان به شما خواهد داد، زیرا که پدر او را تأیید کرده است.» 28آن ها از او پرسیدند: «وظیفه ما چیست؟ چطور می توانیم کارهایی را که خدا از ما می خواهد انجام دهیم؟» 29عیسی به ایشان جواب داد: «آن کاری که خدا از شما می خواهد اینست که به کسی که او فرستاده است ایمان بیاورید.» 30آن ها گفتند: «چه معجزه ای نشان می دهی تا به تو ایمان بیاوریم؟ چه می کنی؟ 31پدران ما در بیابان نان مَنّا را خوردند و چنانکه نوشته شده است: او از آسمان به آن ها نان عطا فرمود تا بخورند.» 32عیسی به آنها گفت: «بیقین بدانید آن موسی نبود که از آسمان به شما نان داد، بلکه پدر من نان حقیقی را از آسمان به شما عطا می کند، 33زیرا نان خدا آن است که از آسمان نازل شده به دنیا زندگی می بخشد.» 34به او گفتند: «ای آقا، همیشه این نان را به ما بده.» 35عیسی به آن ها گفت: «من نان زندگی هستم. هر که نزد من بیاید، هرگز گرسنه نخواهد شد و هر که به من ایمان بیاورد، هرگز تشنه نخواهد گردید. 36اما چنانکه گفتم شما با اینکه مرا دیدید ایمان نمی آورید. 37همۀ کسانی که پدر به من می بخشد به سوی من خواهند آمد و کسی را که پیش من می آید بیرون نخواهم کرد. 38من از آسمان به زمین آمده ام نه بخاطر آنکه ارادۀ خود را به عمل آورم، بلکه ارادۀ کسی را که مرا فرستاده است 39و ارادۀ او اینست که من از همۀ کسانی که او به من داده است حتی یک نفر را هم از دست ندهم بلکه در روز آخرت آن ها را زنده کنم. 40زیرا خواست پدر من اینست که هر کس پسر را می بیند و به او ایمان می آورد صاحب زندگی ابدی گردد و من او را در روز آخرت زنده خواهم کرد.»
41پس یهودیان شکایت کنان به او اعتراض کردند، زیرا او گفته بود: «من آن نانی هستم که از آسمان نازل شده است.» 42آن ها گفتند: «آیا این مرد عیسی، پسر یوسف، نیست که ما پدر و مادر او را می شناسیم؟ پس چگونه می گوید: من از آسمان آمده ام.» 43عیسی در جواب گفت: «این قدر شکایت نکنید. 44هیچ کس نمی تواند نزد من بیاید، مگر اینکه پدری که مرا فرستاد او را به طرف من جذب نماید و من او را در روز آخرت زنده خواهم ساخت. 45در کتب انبیاء نوشته شده است: همه از خدا تعلیم خواهند یافت. بنابراین هرکس صدای پدر را شنیده و از او تعلیم گرفته باشد، نزد من می آید. 46البته هیچ کس پدر را ندیده است. فقط کسی که از جانب خدا آمده پدر را دیده است. 47بیقین بدانید کسی که به من ایمان می آورد زندگی ابدی دارد. 48من نان زندگی هستم. 49پدران شما در بیابان نان مَنّا را خوردند ولی مردند. 50اما من دربارۀ نانی صحبت می کنم که از آسمان نازل شده است و اگر کسی از آن بخورد هرگز نمی میرد. 51من آن نان زنده هستم که از آسمان آمده است. هرکه این نان را بخورد تا ابد زنده خواهد ماند و نانی که من خواهم داد، بدن خودم می باشد، که آنرا بخاطر زندگی دنیا می دهم.»
52یهودیان با یکدیگر به مشاجره پرداختند و می گفتند: «چگونه این شخص می تواند بدن خود را به ما بدهد تا بخوریم؟» 53عیسی جواب داد: «بیقین بدانید اگر بدن پسر انسان را نخورید و خون او را ننوشید در خود زندگی ندارید. 54هر که بدن مرا بخورد و خون مرا بنوشد، زندگی ابدی دارد و من در روز آخرت او را زنده خواهم ساخت. 55زیرا جسم من خوراک حقیقی و خون من نوشیدنی حقیقی است. 56هر که جسم مرا می خورد و خون مرا می نوشد، در من ساکن است و من در او. 57همانطوری که پدر زنده مرا فرستاد و من بوسیلۀ پدر زنده هستم، هر که مرا بخورد به وسیلۀ من زنده خواهد ماند.
58این نانی که از آسمان نازل شده، مانند نانی نیست که پدران شما خوردند و مردند. زیرا هر که از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند.» 59این چیزها را عیسی هنگامی که در کنیسه ای در کپرناحوم تعلیم می داد فرمود.
سلام شیر علی کاکا نباید. دوتا حیوان را جنگ بیدارید. گناه بسیار بزرگ دارد فرقی نمی کوند جرم حیوان با انسان یکی است چه جنگ میان دوانسان😢. مگر شما مسلمان نیستی. این کارهاچه. می کونید
کاکا حسین مرغ کلنگی را میگه باش که پشک نخورد ماما حسین از پشک بخی پلنگ جور کده 🤪
مه یک مرغ کلنگی داشتم فقط ده یک شتل پشک را ده جهنم فرستاد. پشک کلان پشک نر بود
ماما حسین یا خیلی ساده است یا کمی دیوانه است
مرغ را میگه نظافت جوز ایمان است 🤣🤣
چی مردم بی عقل هستیم
خوس
پیر آدم هستی کاری تان بیبی شرم خوب چیز است
❤❤❤❤❤
❤❤❤❤❤❤