حقیقت ماجرای انکار حضرت رقیه (س) توسط شهید مطهری چیست⁉️
Вставка
- Опубліковано 7 лип 2024
- تبیین شبهه ی انکار وجود حضرت رقیه دختر امام حسین علیهماالسلام توسط استاد مرتضی مطهری در کتاب حماسه حسینی
🔊 دکتر سید محمد حسینی
🌐 شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج
@valiasrajtv
#محرم #عزاداری #کربلا
سلام زنده باشیددکترسیدمحمدحسینی عزیزکه دغدغه مندانه ونکته سنج باعث روشنگری میکنیدحضرت ام ابیهاسلام الله علیهاهمیشه یاوروپشتیبان همه شیران بیشه اهلبیت صلوات الله علیهم اجمعین هستند پایدارباشید❤❤❤❤
Excellent
یا علی مدد❤❤
السلام علیک یا اهل بیت النبوه ورحمت الله وبرکاته
سلام استادچرااجازه چاپ دادندمی گفتندچون صاب کتاب زنده نیست ماچاپ نخواهیم کرد چون کسی پاسخگو شبهات نمیشه
سلام بر سه ساله حسین .
در کتب ما شیعیان موردی هست که یکی از مراجع را به دمشق دعوت می کنن و ایشون با محل تدفین دختری سه ساله که بدن کاملا سالم و حتی جای کبودی روی صورت ......
یا حسین . اگر ممکن این نقل را هم صحت سنجی کنید ممنون میشم . اینقدر معروف هست که نیاز به ادرس نباشه ؟؟؟
سلام درسته آقا جون.من خودم دیدم اون شخصی را که داشت تعریف میکرد رفته واونجارو کنده وآب زده بوده به زیر قبر وبرای همین هم 3بار رقیه خانوم میره به خوابه طرف ومیگه بیا اونجارو درست کن تا بالاخره میره ووقتی میکنه میبینه ....واقعیه این قضیه وخود اون شخص داشت با زبون خودش تعریف میکرد وتلویزیون هم نشون داد خیلی سال پیش.ومطمئنم که خدا خواسته این اتفاق بیوفته تا برن وببینن وتعریف کنن تا کسی براش جای شبهه باقی نمونه.
اقای محترم فرمودید چرا ؟؟
چون دشمن به بهترین شکل نفوذ کرده و ما بچه شیعه ها همیشه دوست داریم سلیمان باشیم به جای حبیب .
خیلی عجیب است یک نفر سلسله سخنرانیهای می کند و بعد می گوید اینها را پخش نکنید چون بعداً می خواهم آنها را تصحیح کنم ، (مثل قضیه حضرت رقیه را) آدم که این توجیهات را می شنود از تعجب شاخ در می آورد ،،
استاد گرامی ،، این صحبت شما چند اشکال سنگین دارد ،
اول اینکه با این تحلیل سخنور معتقد است که سخنانش اعتبار ندارد ، در این صورت باید آن سخنرانی را اصلا نباید بکند تا بعداً تصحیح کند ، از کجا معلوم که سخنرانی بعدیش هم همین حکم را نداشته باشد ؟
دوم ،، اگر کسی یک حرفی را زد در همان اوایل معلوم می شود که ایراد دارد یا نه.؟، اگر ایراد و اشکالی در آن باشد در اولین فرصت آنرا تصحیح می نماید نه اینکه بگوید بخش نکنید بعداً می خواهم تصحیح نمایم ،،
سوم ،،، آن مدرکی را که چنین گفته چرا آرایه نمی کنید که ثابت شود به هیچکدام از سخنرانی هایش نباید اعتنا کرد ،،،
چهارم ،،از کجا تشخیص دادید که سفیر جاودان همان رقیه است ، من می گویم سفیر جاودان سخنان آتشین حضرت زینب است چون فوت یک نفر بنام رقیه در شام هیچ گونه تناسبی با سفیر جاودان ندارد ، هر کسی در هر نقطه امکان فوت را دارد ، کما اینکه در هر سال مسافران زیادی در محل سفر خود مخصوصا در مکه از دنیا می روند آیا اینها سفیرند ،،،
پنجم ،، لطفاً اول به غیر از خودتان ، کسان دیگری را نیز صاحب عقل و شعور و آگاهی بدانید که به این تحلیل شما ارزشی قایل نباشد ،،
عزیزم من یادمه توی تلویزیون یک پیرمردی داشت تعریف میکرد که چه اتفاقی افتاده وچی دیده ومیگفت حضرت رقیه 3 بار رفته به خوابه یک بنده خدایی ومیگفته آب زده زیره قبرم وبیایین درستش کنید وهی بی اعتنایی میکردن ونمیفهمیده چیکار کنه بعد به این پیرمرد که خادم اونجا بوده میگه ومیرن قبر را میشکافن ومیبینن دختر بچه ای توشه که انگار خوابه وروی صورتش کبود شده وزیرش تو قبر آب جمع شده ویادم نیست برای چی بود فکر کنم لوله شکسته بوده وآب نشت کرده زیر قبر خلاصه که خدا مخصوصا این اتفاق را رقم زده که این ابهامات برطرف بشه .حالا شما میخوای باور کن میخوای نکن.خود دانی .در ضمن اگر یکم فکر کنی میتونی بفهمی که چرا گفته هرچیزی از من خواستید چاپ کنید اولف من باید ببینم واگر لازم بود تصحیحش کنم.برو فکر کن.خیلی واضح است.
@@mohsendvd9946 دوست عزیز ،،داستان سرایی جزو لاینفک انسانهاست و میلیون ها داستان و قصه در جهان نقل شده ، ولی وقایع و اتفاقات ، جنسش از داستان فرق می کند ، این داستان که آن فرد نقل کرده از جنس داستانهای مذهبیی هست که شیخ کاظم صدیقی گاها نقل می کند بعد هم توبه می کند ، انسان اگر یک کمی عقل و شعور داشته باشد می فهمد که این دروغ است ، لوله های آب نهایتاً یک یا یک و نیم متر زیر خاک است اگر بشکند و نم دهد بعد از چند روز نم آن به بیرون درز می کند و بجای آن مرد دهها مرد آنهم در بیداری نه در خواب آن را می ببینند و مطمئنا مسئولین نیز سریع دنبال رفع آن می گردند ، و اما در مورد فردی بنام رقیه ، محققین کلا آنرا رد می کنند ، وجود رقیه بنام دختر امام حسین علیه السلام برای اولین بار در قرن هفتم توسط فردی سنی مذهب در کتابش نوشته می شود ، و قبل از آن در هیچ منبعی از کتب شیعی اثری از این نام وجود ندارد ، از آنجاییکه خداوند دشمنان اسلام را کودن و بی مغز خلق کرده ، اشاعه دهندگان دروغ علیه اسلام زود رسوا می شوند ، رسوایی آقای حسینی از همان ابتدای صحبتش نمایان است که دلایل آن ذکر شد ،،ادم مغرض برای اثبات غرض خود مجبور به خلق دروغ هایی می کند که نقل این مطلب از قول آقای مطهری که ( سخنرانی ها و یادداشت های مرا چاپ نکنید می خواهم تجدید نظر کنم), یک دروغ مضحک است و اگر چنین است باید سندی ارایه کند نه لفظی هرچه بخواهد بگوید ،،
اگر میتوانی یه بتر دیگه گوش کن...دقت هم نیز...
در راستای زنده کردن شعائر وتاریخ واقع کربلا در موضوع شهادت حسین ابن علی علیه‌السلام ورفع اینگونه شبهات که بهانه ای شده در دست دشمنان عاشورا وهابیت واتیستها قدردانی واجرا الله انشاءالله بسیار عالی انشاءالله مورد توجه بی بی رقیه سلام الله علیها قرارگیرد
سلام و سپاس از همراهی شما 🌸
باسلام وتشکر از اهتمام وتوجهتان به دیدگاه مخاطبانتان عارضم که از زمان نوجوانی بارها این شبه را وارد کرده‌اند. ودر بسیاری جاها دادن جواب هم برای اقناع خود وهم در مقابل پرسشگران در شک ودو دلی بوده وبعضا مایه بی جوابی از طرف بچه های مذهبی وهییتی تلقی شده به بعضی سوال کنندگان اما باید اعتراف کنم بهیچ عنوان از نوع وتالیف کتاب حماسه حسینی اطلاع نداشتم به همین دلیل منطق موجود دیگر نباید شبه ای در دل وافکار حقیقت بینان وحتی بعضا مغرضان را از صحنه دور نگه دارد متشکرم وکمال سپاس را دارم ومن الله توفیق انشاءالله العزیز
انحرافات مطهرى یکی دوتا نیست،
قربون حضرت رقیه برم دوست صمیمی من هر موقع صداش می زنم جوابم رو می ده می دونید چرا می گم دوست صمیمی ماجراشو براتون تعریف می کنم و به جدم قسم عین حقیقت هست من از نوجونی خیلی به نماز و دعا و زیارت و امامان عز یز عشق می ورزیدم با اینکه سنم کم بود اما در دل شب که همه خواب بودن بلند می شدم و نماز می خوندم و لذت می بردم با اینکه خانواده من نماز می خوندن امام آنچنان مذهبی نبودن پدرم هر چقدر به من پول می داد همه رو برای اینکه مشکلات دیگران حل بشه نذر می کردم و سفره حضرت رقیه می نداختم اما در زیارت وقتی نون وخرما به نیت حضرت رقیه بهم می دادن نمی گرفتم تا اینکه شب در خوابم یه خانمی اومد به من پرخاش کرد گفت چرا هر چی بهت می دن نمی گیری از خواب پریدم در مورد خوابم خیلی فکر کردم بخودم گفتم نکنه بخاطر نگر فتن نذری هست از اون به بعد می گرفتم و در مسیر زیارت به فقیر می دادم تا اینکه یه مشکل بزرگی برای خانواده پیش ا‌مد و من هم آدم فوق‌العاده حساس و دلسوزی بودم فامیل و خانواده دور هم نشسته بودن و من گفتم نگران نباشید من می رم زیارت و سفره حضرت رقیه نذر می کنم مطمئنم که خدا بخاطر حضرت رقیه هم باشه معجزه خواهد کرد ناگهان یکی از فامیل به من گفت بیخود نرو با یک لحن بدی امکان پذیر نیست بقدری دلم شکست که انگار به حضرت رقیه توهین شد و همینطور از چشمان من مثل سیل اشک سرازیر شد اما خیلی محکم و با اطمینان قلبی گفتم من می رم و حاجتم رو هم می گیرم و می دونم معجزه خواهد شد یک ماه پشت سر هم پای برهنه رفتم زیارت سید نصرالدین فکر کنم خیابون خیام باشه سفره انداختم سر یکماه ساعت نمی دونم شش صبح بود یا هفت پای برهنه رفتم زیارت نزدیک زیارت شدم یه پیر زن کارگر کوچولو ظاهرش هم فقرانه بود اما یه مقداری اسکناس در هم پیچیده در دستش بود به من گفت من کارگرم می خوام برم برای من سفره حضرت رقیه می ندازی گفتم ببخشید نمی تونم راستش اطمینان نکردم وقتی چند قدم دور شدم ازش ناگهان یاد خوابم افتادم فوری برگشتم گفتم خانم باشه براتون سفره می ندازم یک مشت اسکناس گذاشت تو دستم گفت یه سفره حضرت رقیه بنداز باقیشو هر کاری خواستی بکن من اصلا پول رو نشمردم رفتم داخل زیارت دیدم چقدر زیا ت کثیف هست پر از هسته خرما و آشغال ریخته خیلی ناراحت شدم شروع کردم جارو کردن و محوطه زیار ت رو تمیز کردم نون و خرما خریدم و به اندازه پول روضه هم ازش برداشتم و باقی پول رو بی اینکه بشمارم انداختم داخل ضریح نزدیک ساعت هشت بود سفره انداختم بالای سفره ایستادم و نماز حضرت رقیه خوندم نشستم تا روضه خون بیاد در لحضه ای کوتاه دیدم یکی زانو به زانوم نشسته وزیر یه چادر مشکی براق به اندازه بچه سه یا چهار ساله زیر چادر بود اما من خودشو ندیدم انگار یکی گفت این حضرت رقیه هست بخودم لرزیدم گریه کردم دعا خوندم اونجا یی که نشسته بود بوسیدم روضه خون اومد روضه خوند رفت من هم نون خرما رو پخش کردم و با امیدواری رفتم خونه و مطمئن بودم که حاجتم رو خواهم گرفت اما جالب بدونید من تا اون لحضه سن حضرت رقیه رو نمی دونستم وقتی با خوشحالی برای مادرم تعریف کردم گفت خوب حضرت رقیه خیلی کوچیک بوده اما من تا اون روز فکر می کردم سی سالشون بوده و دوستان عزیز بطور معجزه آسا حاجتم رو گرفتم و نا ممکن ممکن شد و تمام خانواده و فامیل تعجب کردن و به ایمان من ایمان آوردن و من هر روز تا به این سن که رسیدم صد صلوات بر ای این دوست عزیزتر از جانم می فرستم ببخشید پر حرفی کردم خدا به حرمت حضرت رقیه به ایران و ایرانیهای میهن دوست خیر و برکت و سرافرازی بده و روز به روز ایمانمون رو قویتر کنه ❤
تو به حضرت رقیه قسمتون میدم واسه من کمترین هم دعا کنید،در پناه خداوند و اهل بیت مخصوصا اون طفل معصوم خانم حضرت رقیه ع باشید.
سلام این واقعیت را بخوانید:
ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند:
جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.»
دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟!
سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند.
صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم.
حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است.
سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند،
هی میگفت: «ای وای بر من.. وای بر من..
به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه میکرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند.
وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد.
و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید.
دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت.
آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد.
این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب»
«آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. التماس دعا
بابابرین دنبال زندگیتون، حالا مگه چهفرقی بحال الان ما میکنه اون زمون چی شده و کی چیکار کرده؟ زندگی خیلی زود تموم میشه شما دنبال چی هستین؟
تشکر از توضیحات روشنگرانه عزیز ما. باید متذکر شوم که خداوند عاقبت ما را با این یک عده ملا ها بخیر کند. یک عده شان چنان سخن میگویند که فکر میکنی این اقا هم صحبت و هم صنفی پیامبر اکر و یا دوازه امام بوده اند. در افغانستان به گوش خودم از یکی از آخوند ها که در یکی از مساجد ساحه غرب کابل سخنرانی داشت شنیدم که میگفت : یا اما زمان ! تو ما را عفو کن. در حالیکه در سراسر قران غفور و رحیم و رحمان خداوند است نه بنده . در آثار و کتب نوشتاری و دعا ها هم میخوانیم که : الهی العفو . اینکه ما در مکالمات روز مره از هم دیگر عفو و بخشش میخواهیم موضوع جدا است . اما عفو کننده گناهان صغیره جزء خداوند کسی نیست . از اینگونه مثال ها در بین آخوند های ایرانی هم موجود است .
سلام علیکم. چرا شما هم مثل وهابیا مسائل رو قاطی میکنید!
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ 👈فَاعْفُ عَنْهُمْ👉 وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
[ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراكنده می‌شدند؛ 👈بنابراین از آنان گذشت كن👉، و برای آنان آمرزش بخواه، و در كارها با آنان مشورت كن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توكل كن؛ زیرا خدا توكل كنندگان را دوست دارد. (۱۵۹)
آل عمران - 159
قرآن مبین
تشیّع فعلی، پر شده از انحرافات و بدعتها و غلوّیات : قائل شدن به علم و قدرت بی‌حدّ و حصر (غالیانه) برای اولیاء الله، عزاداریهای بدعت آمیز، اشعار شرک آلود شاعران و مداحان ، توهینهای ملّایان حکومتی به انبیاء و اوصیاء (یک نمونه: گوشت تلخ خواندن حضرت نبی ص و حضرت علی ع توسط پناهیان ملعون)، مسجد جمکرانی که به امر امام مهدی ع ساخته شده، ! دعای ندبه‌ای که از معصوم صادر شده ! زیارت کفر آلود رجبیه، نفوذ صوفیانی مثل خمینی و طباطبایی و حسن زاده و امثالهم به اسم عارف ! و نفوذ دادن کفریات صوفیه به تشیّع و مواردی مشابه ... به دین حقّه تشیع ، چهره‌ای شرک آلود و انحرافی داده و اگر اهل سنت ، حتی با پی بردن به افضلیت حضرت علی ع و اهل بیت علیهم السلام، شیعه نشوند، باید به ایشان حق داد !
@@VESAYAT
عفو پیامبر مربوط به اذیتها و ظلمهایی است که امت در حقش کرده اند ، "واصفح عنهم : از ایشان در گذر " ، "و دع اذاهم : اذیتهایشان را بیخیال شو" و مثل آنهها هم که در قرآن آمده، در مورد ظلم و اذیت امت در حق حضرت نبی ص آمده
اما اینکه یکی آمرزیده شدنش را از اولیاء الله بخواهد، شرک است، مگر اینکه شفیع بگیریم حضرات انبیاء و اوصیاء را که پیش خدا باعث بخشیده شدنمان شوند ، البته حق الله و حق النفس را ، وگرنه حق الناس حسابش مجزاست !
@@VESAYAT تشکر از جواب تان هر کس حقیقت را گفت وهابی است ؟ جواب دیگر نداشتی
واقعا انقد سخته فهمیدنه این مسئله که نمیتونی بفهمی؟شما وقتی پیش خدا درجه ومقامی نداری وکسانی هستند که خیلی بیشتر از شما ارج وغرب دارن وخدا حرفشونو زمین نمیندازه ترجیح میدی خودت از خدا چیزی بخوای که ممکنه به حرفت گوش نده بخاطر گناهانت یا بری اون شخصی که برش داره حرفش پیشه خدا را واسطه قرار بدی تا برات پارتی بازی کنه وخواسته ات را از خدا بخواهد واونوقت اگر واقعا به صلاحت باشه اون خواسته خدا گوش بده به حرفه معصومش وحاجت روا بشی.؟تو سربازی هم همیشه بچه های آشپزخونه وسالن غذاخوری یا بچه های درمانگاه بیشتر حرفشون برش داره پیشه فرماندهان تا یک سربازه معمولی که جایی که هست زیاد مهم نیست وکسی کارش پیشه اون گیر نمیوفته.تو زندگیه عادی هم از یک نفر میخوای برات پارتی بازی کنه تا فلان امضا را از فلان اداره بگیری یا هر مشکلی که داری اون مسئوله مربوطه حلش کنه.چرا تو زندگی پارتی بازی را خوب میفهمی ودرک میکنی ولی به ائمه که میرسی خودتو میزنی به اون راه؟فرض کن خدا رئیسه اداره است وائمه آبدارچیه اداره وخیلیا بر ای اینکه رئیس پروندشونو امضا کنه یا دستوره رسیدگی بده یا برای اینکه پروندت را جلو بندازی میری پیشه آبدارچیه اون اداره ویک پولی بهش میدی تا برات پارتی بازی کنه وپروندتو بزاره روی همه پرونده ها تا زودتر دیده بشه ورسیدگی بشه یا توی دادگاه میری پیشه منشی والتماسشو میکنی وحاضری هرکاری براش بکنی تا برای پروندتو وزمانه دادگاهتو جلو بندازه وائمه همین نقشو ایفا میکنن ولی بدونه اینکه پول وزیر میزی بخوان وکافیه بهش رجوع کنی وخواهش کنی تا از خدا بخواهد که مشکلتو حل کنه.الان دیگه با این توضیحات ومثال اگر بازم بگب نفهمیدم وباز یچیز دیگه بگی معلومه خودتو زدی به خواد وتا خودت نخواهی نمیشه بیدارت کرد ولی اگر واقعا خواب باشی با این تکون دادن باید از خواب بیدار بشی.یا علی مددی.
حالا یه مطلبی بیان شده شما چرا ناله زاری میکنید.تو کتابای شیعه اراجیفی به ائمه نسبت دادند ادم شرمش میاد به زبان بیاره مثل اینکه پشکل امام شفابخشه.اونارم رد یا تایید میکنید ایا؟؟؟؟
در کتب اهل تسنن با سندهای معتبر نقل کرده اند که صحابه ادرار پیامبر صلی الله علیه وآله را متبرک میکردند و چه بسا به آن استشفا میکردند!
@@VESAYAT شاشیدم تو اهل سنت و اعتقاداتشون من راجب اراجیفی که به امام معصوم نسبت داده شده تو کتب تشیع پرسیدم نه عمری ها و کتبشون
اولا که اون توی گوسفندی که پشکل داری ودوما تمامه این چرتو پرتهایی که میگی ماله اهل سنته که به اشتباه وارد فرهنگ و ...در ایران شده وموقعی که میری تهشو در میاری میبینی شیعه همچون اعتقاداتی نداره وماله سنی جماعته ودر کتابه شیعه هم اگر آمده داره نقل میکنه که سنیها این اعتقاد را دارن واین حرفو زدن وجوابشو میده ونمیگه که این اعتقاده شیعیان است ولی مغرضین تقطیع وتحریف میکنن ومیان میگن شیعه تو کتابش اینو گفته.خودتو به خریت نزن وآدم شو.
خفه شو😂😂😂
سلام برادر تا کی دروغ، دیگه دست بردار 1400ساله مردم را سوار هستید