Seyed Khalil Alinejad سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
Вставка
- Опубліковано 15 січ 2015
- Poem by Hafez
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم ازواسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
سوز دل بین که زبس آتش اشکم دل شمع
دوش برمن ز سر مهر چو پروانه بسوخت
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچولاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
ماجرا کم کن و باز آ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به در آورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
یاحق 🌹 .
سعادت یارم بود واستاد بر حق 🌹، استاد درویش امیر حیاتی را یکبار همراه پدرم 🌷، دیدمشان ....... کاشکی فقط یکبار ، فقط یکبار استاد بیقرار 🌷را ببینم ....... 😢😭😭😭😭😭😭😭
سید خلیل یک عاشق به تمام معنی ویک عارف کامل بودسید خلیل تکرار شدنی نیست ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
This is the most wonderful of poetry recitals!
روحت شاد عزیز چقدزیبا میخونی روحت گلباران یادت تا ابد. زنده باد
Blessing upon this great man and musician!
One of the most beautiful and deep performances )
یاعلی
سنه از اتش عشق در غم جانانه بسوووووخت
یاحق 🌹 .
خدایاشکرت که در سرزمینی مملو از مهر ،ایران زمین باشکوه چشم به جهان گشودم و با زبان شیرین پارسی آشنایم نمودی ....... شکرتتتتتتت🤲😇🤲
One among very few of my favorites :)
nice! lyrics?
could you please write the translation?!
unfortunately this a poem of hafiz iranian greatest poetry and of course we can not translate because the meaning of poem is abstract and figurative
unfortunately this a poem of hafiz iranian greatest poetry and of course we can not translate because the meaning of poem is abstract and figurative