داستان عالی و خیلی پندآموز خیلی یک شخصیت عالی داشتید خواهر. تشکر از شما که داستان تانرا با ما به اشتراک گذاشتین و تشکر از شما لالاجان که به نشر رساندید❤
خواهرجان داستان من هم شباهت به داستان خودت داره منم یک سال هشت ماه شده جدا شدیم الحمدالله دو طفل دارم یک دختر یک پسر دخترم ۲ سال ۷ماه اس پسرم یک ساله پیشی پدرجان مادرجانم هستم در این مدت یک سال هشت یک بار احوال از اولاد های خود نگرفته خرچ نفقه بجای خود همیشه با دختر ها زن های مردم در ارتباط بود خودش خیانت کرد خودش هم طلاق داد ۲۵ سال عمر دارم اما فکر میکنم ۴۰ ساله شدیم از بس دلم سرد شده شکر پدرجان مادرجانم که درکنارم هستن خودم هم مادر هستم هم پدر برشان واقعا خیلی سخت اس هردو مسولیت در دوش آدم باشه درک ات میکنم خواهرم ان شاءالله که یک آینده خوبی با دخترک های نازت داشته باشی
داستان عالی و خیلی پندآموز خیلی یک شخصیت عالی داشتید خواهر. تشکر از شما که داستان تانرا با ما به اشتراک گذاشتین و تشکر از شما لالاجان که به نشر رساندید❤
Thanks ❤
سلام واقعا داستان عالی یود پند آموز
ای داستان تا آخر گوش کرده بودم افتخار میکنم به همچون خانمی با همت و شجاع انشالله همیشه موفق و کامیاب باشین ❤
داستان کامل مگر مختصر خیلی عالی ❤❤
این داستان نشان میدهد که آدم شناختن چقدر مشکیل است 😢😢😢😢
بسیار داستان خوب وپند اموز تشکر لالا رامش از نشر داستان❤❤❤
Okej tack så mycket ❤❤❤❤🎉🎉🎉
چطور میتوانم به بریشنا جان به تماس شویم ؟؟ لالا جان 😢؟
@@fahiagundiwal6956 برشنا جان را چی میکنی خواهری گل خودش یک عالم سر دردی دارد بانیش ده حالیش خود کرده را نه دردس و نه درمان
سلام خواهر عزیزم یک زن شجاع استی بازهم حواست به دخترهای بیگی سرنوشت خوب داشته باشه مثل خودت نشوه
Hej tack så mycket ❤❤❤❤
داستان جالب وغم انگیز بود خواهر گل اشتباه بزرگ کردی که بدون اجازه پدر ازدواج کردی ودوم اینکه بسیار پدر جان پدر جان گفتی بسیار خسته کن بود
اوکی ❤❤❤❤
به چی قسم یک دختر را میگیرند
باز چی کار ها که میکنن همرایش
مه خو هميشه میگم که از دور همه چیز زیباست
Hej ❤❤❤لالاجان تشکر
❤❤❤❤
فقط میوزک است دیکر چیزی نیست 😢😢
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سلام
@ علیکم سلام ورحمت الله
❤❤❤❤👍👍
رامیش جان اولش صحتمند شوید و دوم اینکه خودم هم ریزش گلون دردم 😢
💕💕🥰🥰
خواهرجان داستان من هم شباهت به داستان خودت داره منم یک سال هشت ماه شده جدا شدیم الحمدالله دو طفل دارم یک دختر یک پسر دخترم ۲ سال ۷ماه اس پسرم یک ساله پیشی پدرجان مادرجانم هستم در این مدت یک سال هشت یک بار احوال از اولاد های خود نگرفته خرچ نفقه بجای خود همیشه با دختر ها زن های مردم در ارتباط بود خودش خیانت کرد خودش هم طلاق داد ۲۵ سال عمر دارم اما فکر میکنم ۴۰ ساله شدیم از بس دلم سرد شده شکر پدرجان مادرجانم که درکنارم هستن خودم هم مادر هستم هم پدر برشان واقعا خیلی سخت اس هردو مسولیت در دوش آدم باشه درک ات میکنم خواهرم ان شاءالله که یک آینده خوبی با دخترک های نازت داشته باشی
دوم
فیسبوک من شیبا طاهری است
❤❤❤❤🥹🥹🥹
خواهر جان من هم در المان هستم در شهر لایپزیک به من پیام بده با من گپ بزن زندگی من بد تر از شما است اگر میتوانی کمک کن زبان المانی من را یاد بدی
❤❤❤