چهره به چهره جشن هنر شیراز - محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی - رنگی
Вставка
- Опубліковано 29 лип 2024
- چهره به چهره
جشن هنر شیراز - سال ۱۳۵۶
اجرای رنگی
محمدرضا شجریان
محمدرضا لطفی
عبدالنقی افشارنیا: نی
صدوقی آسا: بربت
طلوعی: رباب
بیژن کامکار: دف
پشنگ کامکار: سنتور
ارژنگ کامکار: تنبک
منتظری: کمانچه
منظمی: کمانچه
حُسنت به اتفاقِ ملاحت، جهان گرفت
آری، به اتفاق، جهان میتوان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا، که سرِّ دلش در زبان گرفت
میخواست گُل که دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
آسوده بر کنار، چو پرگار میشدم
دوران، چو نقطه، عاقبتم در میان گرفت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
کین فتنهها که دامن آخِرزمان گرفت
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
مِی خور! که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رَطل گران گرفت
آن روز شوقِ ساغرِ مِی خِرمَنم بسوخت
کآتش ز عکسِ عارضِ ساقی در آن گرفت
بر برگِ گُل، به خونِ شقایق نوشتهاند:
«کآن کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت»
حافظ! چو آب لطف ز نظم تو میچکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت؟
*********
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو برو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
ساقی باقی از وفا باده بده سبو سبو
مطرب خوش نوای را تازه به تازه گو به گو
در پی ديدن رخت همچو صبا فتاده ام
خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
ميرود از فراق تو خون دل از دو ديده ام
دجله به دجله يم به يم چشمه به چشمه جو به جو
*********
ما را همه شب نمیبرد خواب
ای خفته روزگار دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه میرود آب
برای دانلود این اجرا و اجراهای دیگر به سایت یا صفحهی فیس بوک سربزنید
khosousi.com
/ khosousi
plus.google.com/+KhosousiM
استاد شجریان که جای خود، ولی استاد لطفی عجب تاری میزنه. بهترین زوج بودند واقعا
روانت شاد ای خسرو آواز ایران زمین
تار لطفی شعر حافظ صدای شجریان، چه ترکیب شاهکاری
شجریان مرد بزرگ تاریخ ایران 👏👌👏👌💐
وای چه صدایی، چه موسیقی قدری، خوشا به حال جمعی که افتخار حضور در چنین لحظه بزرگی در تاریخ کشور ایران را داشتند.
بله همینطوره
و البته چه شعری و چه ابیاتی بسیار زیبا و هماهنگ با موسیقی
سلام دوستان واقعا جا خوردم از اینکه هنوز کسی هست که به فکر موسیقی اصیل هست خیلی خوشحالم میکنه دمتون گرم ممنون
عالی بود
جان
زنده باد استاد ازل. شهره ی افاق...
«حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت » همه بزرگان فرهنگ و ادب ایران جاوید و ماندگاراند تا ایران و ایرانی هست .
یاد ونام استاد شجریان به درازای تاریخ ماندگارخواهدبود
جانم استاد با صداي فرا زميني
درود برخسرو اواز ایران و ارزوی سلامتی برای صدای بینظیر ایران زمین
טפ
سلام درود بر روح و روان همتان اساتید بزرگ موسیقی
تشکر فراوان از به اشتراک گذری این شاهکار استاد شجریان - امری که دیگر تکرار نشندنی است🌱
جانم شجریان
جانم اساتید موسیقی
اساتید بزرگ دیگر هم اجراداشتن
سروده طاهر کاشانی است. استناد نگارنده به جُنگی از اشعار شاعران پارسیگوی است که در زمان فتحعلیشاه قاجار فراهم گشته و در کتابخانه ملکطهران موجود است.»[۱۰]
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام
خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
می رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت
غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل
طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو
در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
محمد محیط طباطبایی هویت شاعری وی را نیز به چالش کشیدهاست و در پژوهشی به بررسی یک نسخه خطی موجود در کتابخانه مجلس به شماره ۸۸۴۱ میپردازد. این نسخه حاوی اشعاری از میرزا طاهر وحید قزوینی منشی و وزیر درباره صفوی است که دارای آثاری به نظم و نثر میباشد. در صفحه ۵۷۶ آن مخمسی بدین شرح نگاشته شدهاست:
درود بر شما ،بزرگوار مخلص خیلی دوست داشتم بدانم سراینده این اشعار کیست،تا ان جا که شنیده ام منصوب لست به طاهره قرة العین،همانطور که در متن شعر هم در بیتی خطاب به طاهره میکند ،اگر جنابعالی توضیحات بیشتری از شاعر ودر صورت امکان بیوگرافیش بدهید مزید امتنان خواهد بود ،پاینده باشید
@@duzhenfkhrodole3703 babakpakbaz
babakpakbaz
1 year ago
سروده طاهر کاشانی است. استناد نگارنده به جُنگی از اشعار شاعران پارسیگوی است که در زمان فتحعلیشاه قاجار فراهم گشته و در کتابخانه ملکطهران موجود است.»[۱۰]
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام
خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
می رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت
غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل
طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو
در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
محمد محیط طباطبایی هویت شاعری وی را نیز به چالش کشیدهاست و در پژوهشی به بررسی یک نسخه خطی موجود در کتابخانه مجلس به شماره ۸۸۴۱ میپردازد. این نسخه حاوی اشعاری از میرزا طاهر وحید قزوینی منشی و وزیر درباره صفوی است که دارای آثاری به نظم و نثر میباشد. در صفحه ۵۷۶ آن مخمسی بدین شرح نگاشته شدهاست
در دل خویش « طاهر » گشت و ندید ......
نه « طاهره » ، «طاهره» نادرست است
آخرت موسیقی کلاسیک ایران