داستان واقعی: برادر شوهرم جلوی همه تو عروسیم گفت ازش حا.مله ام...شوهرم
Вставка
- Опубліковано 2 гру 2023
- داستان واقعی: برادر شوهرم جلوی همه تو عروسیم گفت ازش حا..مله ام..شوهرم جلو همه میخواست منو... که برادر شوهرم حرفی زد که شوهرم .....کرد.... #داستان_واقعی #پادکست #داستان #dastan #آوای_داستان
✅️ • داستان واقعی: تازه داش...
✅️ • داستان واقعی: پدر شوهر...
✅️ • داستان واقعی: از شماره...
✅️ • داستان واقعی: من عاشق ...
✅️ • داستان واقعی: هر شب از...
✅️ • داستان واقعی: هر شب از...
✅️ • داستان واقعی: بعد از د...
✅️ • داستان واقعی: دختری شا...
✅️ • داستان واقعی: بعد از ف...
✅️ • داستان واقعی: وقتی عکس...
✅️ • داستان واقعی: داستان ز...
✅️ • داستان واقعی: هر وقت ش...
✅️ • داستان واقعی: ...کل وج...
✅️ • داستان واقعی: از شماره...
✅️ • داستان واقعی: داستان ز...
✅️ • داستان واقعی: به شوهرم...
✅️ • داستان واقعی: دختر چها...
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستان عاشقی
داستان
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان فارسی
پادکست داستان
داستان انگیزشی
داستان انگیزشی موفقیت
داستان انگیزشی کوتاه
داستان کوتاه
داستان واقعی جنایی
داستان ترسناک
رمان صوتی فارسی
رمان صوتی عاشقانه
کتاب صوتی
مشاوره
تجربه
ازدواج
عشق
مشاوره ازدواج
شعر عاشقانه
شاعرانه
شعر
نجوای داستان
آوای داستان
Avaye Dastan - Розваги
لینک داستان بسیار بسیارجذاب و شنیدنی👇
برادر شوهرم هر روز دستش رو میبرد توی.... وقتی او..نجامو دید نتونست خودشو کنترل کنه و باهام.... تا اینکه بعد از ده سال رازی رو فهمیدم که...
✅️ua-cam.com/video/pnRNpYAA3OY/v-deo.htmlsi=b5ZzjY0-sWzVvwj0
داستانش خیلی متفاوت بود 👌👌👌
ممنونم ازت راوی محترم و خوش صدای 🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
منم ممنونم از حضور گرم وصمیمیت مارتین جون💚❤️💐
با سلام و سپاس از راوی محترم❤❤❤❤
وای خدا چه برادر شوهر بدی آدم حرصش میگیره😠😠😠
عزیزدلمی ساراجونم💚❤️😘
وقتی فقط تو و شوهرت از حاملگی خبر داشتید برادر شوهرت از کجا فهمید که شما حامله هستی؟
مهنازجونم❤️ وقتی میره ازمایش میده برگه آزمایش توی کیفش بوده و برادر شوهرش یواشکی سر کیفش رفته و برگه رو دیده فهمیده که زن داداشش بارداره💐
داستان خیلی خالی بندی بود اما خودت قشنگ تعریف میکنی
مهردخت جونم ممنونم از حضورت😘❤️💚
داستانش واقعیه و ارسالی از طرف مخاطبین هست عزیزم💐💐💐دیگه قضاوت با مخاطب که چه برداشتی ازش داشته باشه
لایک❤❤❤❤❤❤
❤️❤️❤️😘😘😘
خداراشکر که زندگیتون خوبه ولی واقعا هیچ جیزی خود یه خود به وجود نمیآید رفتار علیرضا هم علتی داشته پدر ومادر باید خیلی مواظب باشند که بچه ها احساس نکنند که فرق بینشون هست
سپاس از همراهیت مهناز جون عزیزم😘💚❤️
ممنونم از نظرت عزیزم💐💐
بازم یه داستان جذاب از آوای داستان عزیزم😍😍😍😍😍خیلی دوستت دارم راوی جون💝💝💝💝💝💝
قربونت برم رویای عزیزم😘😘💚❤️❤️
به نظر من باید اول شماره برادر شوهرت را پاک میکردی که دیگه بهت نتواند مسج بدهد 😒
سپاس از حضورت آمنه جونم❤️😘💚
ممنونم از نظرت عزیزم💐💐💐
دقیقا با نظرت موافقم ایشون بی احتیاطی کردن👌👌👌
perfect🌹🌹like
😘😘😘😍😍😍😍
در روز عروسیش ۲ ماه باردار بود الآن ۲ سال ازماجرا میگذرد حالا بچه دار میشند. چه خالی بندی
سپاس از همراهیت دوست عزیز❤️💚💐
با دقت گوش ندلدین وگرنه متوجه میشدین که شب عرویسش با اون انفاقها که براش افتاد بجه ش رو از دست داد
و بعد که همسرش خوب شد و دوسالی گذشت دویاره باردار شد💐💐
درود ومهر تقدیم گویش زیبای شما راوی گرامی .از بعضی کارها و افکارات متاسف میشوم ولی سپاس از ارسال این داستان برای شهامت زیباجان چون اگر دقت کنید سراسر درس و عبرت بود این قصه ی زندگی .سپاسمندم ❤
درود به شما دوست عزیزم😘❤️💚
قربونت برم عزیزم💐💐💐
ممنونم از نظرت عزیزدلم🌿🌿🌿
@@AvayeDastan عالی هستی و موفق پیروز باشی عزیزم🫂❤⚘✌
عزیزدلمی دوست خوبم😘❤️❤️
خدا را شکر
سپاس از همزاهبت منیژه جونم😘😘💚💚❤️
عالی بود عزیزم
فدای تو بشم مینای عزیزم❤️😘💚
دلم تنگشده بود برات چند روزی نبودی عشقم😍😍😍
سرگذشت جذاب وپرازاسترس بودسپاس ازراوی عزیزم❤🌹🌹🌹
قربونت برم فرنازجونم❤️💚😘
ولی ی همچین جونوری وقتی از زندان بیرون بیاد براتون خطرناک خواهد بود مراقب خودتون باشید
صداتون خیلی دوست دارم خیلی طبیعی داستان تعریف میکنی ممنونیم ازت
قربون شکل ماهت برم مینای خوشگلم😘❤️💚🧿🧿🧿🧿
منم تورو دوست دارم عزیزدلم😘😘😘😍😍
به نظرمن مقصرهستی وقتی شوهرت دوست نداشته باداداشش حرف بزنی نبایداین کارومیکردی یاپیام بهت بده اماخداروشکربخیرگذشته وبازکتارشوهرتی امابایددرس عبرت شه
سپاس از حضورت مریم جون عریزم😘💐💚❤️
ممنونم از نظرت💐💐💐
Like🌹🌹🌹
😘😘😘💚💚❤️
خوشبخت وعاقبت بخیر باشی
سپاس از حضورت منصوره جونم😘💚❤️
ممنونم از نظرت مهربونم😍😍😍💐💐🙏🙏
⚘️⚘️⚘️
❤️💚💐💐💐💐💐
نفهمیدم…. 🤔 امید چه جوری زخمی شد؟؟؟ چی بهش پرتاب شد و کجاش خورد که ۲ ماه توی کما رفت؟؟؟ زیبا چطور شد؟؟؟ میشه توضیح بدید؟! 🙏🏻
سپاس از حضورت عزیزم😍😍❤️❤️
عزیزم چ........ا........ **ق****و بهش پرتاب شد
خرد سمت قل...بش
ببخش گلم بخاطر محدودیت از گفتن بعضی کلمات معذورم
👌👌👌👌
مرسی از همراهیت شقایق عزیزم😘😘😍😍💚❤️
به نظرم. زیبا یا مهربونی بی دلیش باعث این اتفاقات بودش
سپاس از حضورت عزیزدلم❤️💚😘
ممنوونم از نظرت عزیزم💐💐🙏🙏
❤❤❤❤
سپاس از همراهیت زهره ی عزیزم❤️💚😘
❤️❤️❤️💐💐
@@AvayeDastan 🌷🌷🌷🌷
چقدر شیرین و آرام بخشه که آخرشب باصدای قشنگتون داستان گوش بدیم و خوابمون ببره.برم گوش بدم و لذت ببرم⚘👏⚘👏⚘👏⚘👏⚘👏⚘🙏⚘🙏⚘🙏⚘🙏⚘🙏⚘👑⚘
من قربونت برم ققنوس زیباروی من❤️❤️💚💚😘😘
فدات بشم مهربونم💞💞💞💞
@@AvayeDastan عزیززززم⚘🙏⚘🙏⚘👏⚘❤⚘خدا رو شکر ختم به خیر شد.مرررررسی که هستین میبوسمتون و شبت خوش گلم⚘❤⚘❤⚘❤
عزیزدلمی😘😘😘فداتشم من ققنوس قشنگم❤️❤️شبت خوش عزیزدلم میبوسم صورت ماهت رو😘😘💞💞💞
😊😊 23:00 ؟ج به؟
سپاس از حضورت عزیزم❤️💚💐
به کانال خودت خوش اومدی دوست عزیزم😍😍
پیشاپیش یلدات مبارک😍😍
زیبا خانم دست مریزاد !!!که با اعتماد به امید خودت که نه تنهامانع کشیدن دستگاه از بدن همسرتون(امید)شدید بلکه با همان امید درونتان اُچنان امیدوار بودید وماندید تاکه سرانجام امید زندگی تان را هم به زندگانی برگردانید!!!!!
سپاس از حضورت مسعود جون❤️💐💚
ممنونم از نظرت خوش قلب مهربونم💐❤️💐💐