بحث عالی واموزنده بود یک دنیا سپاس وقدردانی ازفرهیخته گرامی وسیاست دان برجسته ودانشمند مردم عزیز ودرمانده ماه ،اقای دای فولادی واستاد عالیقدر عزیزرویش تشکر وسپا س ازشیشه میدیا .
درود به دانشمندان پرافتخارهزاره که دراین راه زحمت میکشین ۹۰درصد مردم از شما حمایت میکنند استاد دایفولادی عزیزپشت گپای احمق هانگردین پیش بسوی اتحاد ومتحدشدن هزاره ها ازبدخشان وتخارولغمان وهلمند ومرکز وشمال وجنوب وغرب وشرق همرایت هستیم جناب استادریشه وعمق نفاق ودشمنی بین هزاره هارا خوب شناختی از خامنه ای گرفته تاسیدهای مزدورشان ودامن زدن به مسائل مذهبی بین هزاره ها تاریخ ازی گپا گذشته مابایدسیاست گرباشیم خدا یکی هزاره یکی مذهب معناندارد
بلي من صد در صد در مورد فقدان رهبري بعد از رهبري بابه مزاري با اقاي داي فولادي هستم . رهبري هزاره بايد ايجاد شود و اكثر مشكلات مردم هزاره با رهبري خردمند حل و فصل ميشود. كركتر يگ رهبر:رهبر داراي ٦ خصلت خوب باشد: ١- توانمندي شخيت رهبر يعني رهبر توانمند از علم ، تحصيل ، اگاه از تاريخ مردم خود و منطقه،جهان باشد. ٢- جسارت در رهبري داشته باشد يعني در سخنراني و عملكرد هاي خود ثابت نمايد به نفع مردم و مليت اش. ٣- عدالت در برخورد هاي سياسي و اجتماعي داشته باشد در عمل ثابت نمايد. ٤-انعطاف پذيري رهبري در مسايل سياسي و اجتماعي مردم و ملت خود مانند بر خورد اقاي مزاري با همه احزاب و اقوام ، مذاهب . ٥-معقوليت داشته باشد يعني در برخورد هاي مسايل سياسي از عقل خود كار بيگيرد نه از روي سنن و عنعنات مردم.از علم و تكنولوجي روز استفاده نمايد نه اينكه بر ضد اش. ٦- واقع بينانه بودن رهبر است كه در بر خورد ها واقع نگري داشته باشد.
چگونگی شکست دادن هزاره ها توسط عبدالرحمن از زبان رهبر شهید. اینکه چرا سید ها و هزاره ها همیشه در مواقع حساس علیه هزاره ها و یا هم همدست و جاسوس دشمن هزاره ها قرار می‌گیرد به این معنی نیست که آنها دشمنی با هزاره ها داشته باشد بلکه حقیقت این است که این ها را احساس شان در چنان مواقع به جبهه دگر می‌کشاند چون احساس همدردی و هم تباری و هم سرنوشتی نمی‌کند و اینکه آنها هزاره نیستند خون هزاره در وجود شان نیست از این جا است که دگر هیچ فرق نمی‌کند برای شان تا با هزاره ها باشد و یا با دشمن هزاره ها، و برای شان جایی مهم است که ابتدا موجودیت شان حفظ شود دوم منافع شان تامین شود فرق نمی‌کند آنطرف پشتون باشد تاجیک باشد ایران باشد و یا عربستان. طوری که در ابتدا جنگ های داخلی تا روزی منفعت شان ایجاب میکرد با هزاره ها بود باضعیف شدن هزاره ها با تاجیک رفتند با شکست خوردن تاجیک ها با پشتون ها و اتحاد صیاف دست همکاری دادند که این از تحولات پسین بود که همه هم نسلان امروز آنرا عملا دیدند و در گذشته ها نیز عین مسله بوده است. در این جا اشتباه از مردم هزاره است که بی ملاحظه برمسایل اساسی و حقیقت های سیاسی و با اتکا به احساست فرهنگی، مذهبی و هم زیستی امورات و محاسبات سیاسی خویش را ترتیب میکند که هر بار مرتبا دچار شکست و مشکلات جدی شده است تا آنجا که ۷۰ درصد نفوس شان از دم تیغ گذشتند. ولی هرچند از سید ها و قزلباش ها شکایت ندارم چون اینها به ناچار همان شکاف ها و درز های را در جامعه هزاره با اختلاط بودوباش که دارد ساخته است که دشمن هزاره ها از آن طریق به اهداف خود می رسد چون اینها ناخواسته در این موقعیت قرار گرفته است اگر به خواست دشمن هزاره ها که در موقعیت قدرتمندتر قرار دارد پاسخ مثبت ندهد و همکاری نکند موجودیت خود شان در خطر است و خویش را در خطر میبیند و از طرفی هم نمیخواهد درسایه هزاره خویش را قرار دهد چون فکر میکند سروری و سیادت خود را از دست می‌دهد و آن مشکل کشا بودن خود را که با تبانی با دشمن هزاره بدست آورده از دست می‌دهد و اعتبار کاذب که خلق کرده نابود می‌شود بنا چه میکند هم با دشمن همکاری میکند و هم گاهی خود را برای هزاره دایه نشان می‌دهد که هم اینطرف سلام به جای باشد و هم آغوش آن طرف گرم نگه داشته شده باشد. ولی نه تا این حد که در زمان جنگ با عبدالرحمن چند فرد سید و قزلباش به عنوان عالم تشیع، در زمانیکه که وحشت و دهشت جنگ عبدالرحمن به کشور های همسایه نقل و قول و آوازه شده می‌رسد و کشور ها شوکه شده و می‌خواهد بنابر اقتضای سیاست خارجی شان دخالت کند و مانع خون ریزی های بیشتر شود مخصوصا کشور ایران و عراق که بنابر سیاست و اقتضائات مذهبی شان که دفاع از یک مسلمان مظلوم و همچنان شیعه بود به دربار امپراطوری هند بریتانوی و حکومت عبدالرحمن گوشزد های داشته باشد و درمورد جنایات عبدالرحمن اعتراض کند که عبدالرحمن با آگاهی از این مسله چند عالم سید قزلباش شیعه را یافته و موظف میکند تا کار کند؛ و این چند عالم سید و قزلباش شیعه مذهب از طرف عبدالرحمن مامور می‌شود تا ابتدا به کشور همسایه ایران برود و بعد از آنجا به نجف اشرف که مجتهدین شیعی در آنجا بود و تمام جنایات عبدالرحمن را عنایات عبدالرحمن نسبت به مردم هزاره ساخته گذارش دهد و همه چیز را گل و گلستان گوید، و همانطور کردند که این کار را با استفاده از احادیث و روایات و سخنان امامان ع و غیره به کرسی نشاند و همه را خاطر جمع ساخت و برگشتند؛ که این موضوع در سال اول شکست هزاره ها که نزدیک یک سال از مقاومت سه ساله هزاره ها در مقابل عبدالرحمن غدار گذشته بود انجام شد که بعد از عبدالرحمن سه سال دگر بیدون هیچ دغدغه به بدترین جنایات شان ادامه داد و آنقدر جنایات را انجام داد که دگر خود حوصله اش را نداشت ولی باز هم جنایت میکرد؛ تا بعد از ۳ سال دگر ایران و عراق و مراجع تقلید که در نجف اشرف بود و مطلع شدن قطعی شان از جنایات وحشتناک عبدالرحمن ظالم که به همه عالم رسیده بود مجتهدین نجف و همچنان ایران نیز احساس خطر از دست دادن مشهد را نموده بود به دربار انگلیس در هند بریتانوی نامه اعتراضی نوشته و خواهان توقف جنایات عبدالرحمن علیه هزاره های شیعه می‌شود و ناصرالدین شاه موضیع جدی خود را علیه هند بریتانوی اعلام میکند تا مانع اعمال جنایت کارانه حکومت دست نشانده شان در افغانستان شود که شدند البته وقتی که گپ از گپ گذشته بود جنایات ها شده بود و قتل ها تاراج ها، غصب ها و چه ستم ها هم اتفاق افتاده بود. ای وای ای وای از این هیات درباری مذهبی سید و قزلباش شیعی که از آدرس خود هزاره ها و مذهب هزاره ها چنین ستم را به هزاره روا داشتند اگر این ها آن عمل شان را نمی‌کرد بطور قطع از جنایات عبدالرحمن در همان سال اول شکست ممانعت صورت می‌گرفت و بیشتر از ۷ الی ۸ درصد هزاره ها قتل عام نمی‌شد. گفتم نه تا این حد کدورت و وسیله شدن برای مردم که در میان شان زندگی میکنید و از درخت شان میوه می‌خورید و به خود شان تا این حد ظلم روا می‌دارید. درست هیات عبدالرحمن بود ولی تا اینجا مجبور نبودید که این قدر ماهرانه تلاش کردید تا سه سال توجه را از مردم نسبت به مردم هزاره بیگیرید و این یک را کوچک را نیز بستید حد اقل یک کمی کم انسانیت و جوانمردی شما کجا بود های های برای چند سکه همگام و همدست چه جنایت ها شدید! پس هر زمان این نقطه ضعف در وجود سید ها و قزلباش های است تا از آن هزاره ها شدیدا آسیب ببیند؛ از این جا است که یک پچول سید یا قزلباش ادعا دارد جامعه بزرگ هزاره ها را تحت قیمومیت و رهبری خویش داشته باشد این دو علت دارد اول دشمنان هزاره شدیدا به این موضوع ضرورت دارد دوم خود اینها چنین گذشته موثر را داشته است و همیشه انتظار دارد همانطور موثر باشد.
شیشه میدیا را درک نمیکنم افراد زیادی از جناب دایفولادی در کمنت حمایت میکنند. ولی مدیر برنامه فقط سوال و کمنت های غیر علمی و تخریب در لباس نقد را مطرح میکند. انتقاد معمولاً باید روی روایت ها و عملکرد های مشخص صورت بگیرد. اگر کسی بگوید. نظرت مشکل و تغییر بده، این دیگه نقد نیست، تلاش برای محدود کردن آزادی بیان و عقیده است.
میشه از استاد دای فولادی بپرسید که چرا با نستوه نادری لایف میرفته؟ با شنیدن چند حرف نستوه معلوم هست که کار اش نفاق افگنی هست. نستوه را شخصا آدم حساب نمیکنم، د لایف آمده به دای فولادی فحش میگه. اینقدر کوچک شدیم؟
سلام علیکم ب همگی من بحق ماه مبارک رمضان خدارا شاهد مگیرم حقیقت را میگم و میخوام هزاره دوست دشمن خوده بشناسه و دنبال هرکسی راه نره گول هرکسیو نخوره من یک حقیقت میخوام برای جامعه هزاره بگم که هشیار باشه از این ک هیچ وقت ب سید جماعت اعتماد نکنه همین سید ها چند صد هزار هزاره ب کشتن دادن میگم چطوری داخل ایران اوایل ک مردم میرفتن برای جنگ سوریه برادر من هم ۱۸ سالش بود اومد گفت من میخوام برم سوریه جنگ بعد مادرم شب روز گریه میکرد چون خیلی ماهارا دوست داره من مادرم کل خانوادم صحبت کردیم با برادرم که نرو جنگ سوریه کشته میشی وله حرف مارا گوش نمی‌داد خوب منم بخاطر مادرم تحمل نتونستم کار ول کردم چند روزی بیرون شدم ک برادرمو از اونجای ک ثبت نام میکنه جلشو بگیرم چند جای رفتم چند از این دفتر ب اون دفتر این شهر ب اون شهر میرفتم تا بتونم جلو رفتن برادرمو بگیرم وگرنه مادرم دغ مرک میشد تحمل کشته شدن بچه شو نداشت خوب هرجا رفتم دیدم سید های داخل افغانستان سر گروه سرکرده جاهای که بچای کم سند سال میبوردن چند روز بااینها در گوشه کنار ها زیر زمین ها صحبت میکردن مغز شویی میکردن همش سید های افغانستان بود حتی دیدم ملای سید بود ازش سوال کردم چرا بچای کم سن مفرستین جنگ میگفت که حرم بی بی زینب در خطر است وظیفه مااست باید از حرم بی بی دفاع کنیم از این حرف ها من خدارا شاهد مگیرم هرجای رفتم سید ها دفتر دار سخنگو راه نما شیخ تبلیغ میکردن همش سید بود چون من خودم برادرم خانوادم قیافمون ب هزاره نمیخوره فکر میکردن من سید هستم کارم نداشتن من از دایکندی هستم بلا خره چند روز زحمت تونستم جلو رفتن برادرمو بگیرم بخاطر مادرم وله بخدا قسم بچاهای کم سند سال مغز شویی میکردم هرچه ایتها میرردم گوشه میگفتم نرین خوده ب کشتن ندین نه میگفت داره حرم بی بی زینب داعش داره خراب میکنه در این حد مغز شویی شده بودن اینو من ب هزاره های خودم میگم تورو بخداوند قسم میدم ب سید جماعت اعتماد نکنید از کسانی که حمامه سیاه برسر داره کسی ک کلاه سیاه برسر داره و کسانی ک پس بند اسمش یا پیش بند اسمش سید است دوری کنید نه خاتون راه بدین نه پای ممبرش بشینید نه راز دل خوده بگید من قبل اون اتفاق ب سید احرام داشتم کمو بشی بعد این صحنه هارا دیدم و رفتم تاریخ ک خواندم از زمان عبدالرحمان نسل کشی هزاره ها دست دارد تا امروز ک گروه طالب سر قدرت است سید ها داره برای دشمن کار میکنه برای نابودی هزاره او هزاره شمارا بخداوند ب پدر مادرتون قسم میدم دلم میسوزه بهتون ب سید جماعت اعتماد نکنید اینها بخاطر مال دنیا بخاطر قدرت دست ب هرکاری میزنه ممنون ک متن منو خواندین امید وارم حرف این هزاره درد کشیده زخم خورده از سید هارا گوش کنید و آویزان گوشتون کنید خداوند پشت پناهتون باشه انشاالله
چگونگی شکست دادن هزاره ها توسط عبدالرحمن از زبان رهبر شهید. اینکه چرا سید ها و هزاره ها همیشه در مواقع حساس علیه هزاره ها و یا هم همدست و جاسوس دشمن هزاره ها قرار می‌گیرد به این معنی نیست که آنها دشمنی با هزاره ها داشته باشد بلکه حقیقت این است که این ها را احساس شان در چنان مواقع به جبهه دگر می‌کشاند چون احساس همدردی و هم تباری و هم سرنوشتی نمی‌کند و اینکه آنها هزاره نیستند خون هزاره در وجود شان نیست از این جا است که دگر هیچ فرق نمی‌کند برای شان تا با هزاره ها باشد و یا با دشمن هزاره ها، و برای شان جایی مهم است که ابتدا موجودیت شان حفظ شود دوم منافع شان تامین شود فرق نمی‌کند آنطرف پشتون باشد تاجیک باشد ایران باشد و یا عربستان. طوری که در ابتدا جنگ های داخلی تا روزی منفعت شان ایجاب میکرد با هزاره ها بود باضعیف شدن هزاره ها با تاجیک رفتند با شکست خوردن تاجیک ها با پشتون ها و اتحاد صیاف دست همکاری دادند که این از تحولات پسین بود که همه هم نسلان امروز آنرا عملا دیدند و در گذشته ها نیز عین مسله بوده است. در این جا اشتباه از مردم هزاره است که بی ملاحظه برمسایل اساسی و حقیقت های سیاسی و با اتکا به احساست فرهنگی، مذهبی و هم زیستی امورات و محاسبات سیاسی خویش را ترتیب میکند که هر بار مرتبا دچار شکست و مشکلات جدی شده است تا آنجا که ۷۰ درصد نفوس شان از دم تیغ گذشتند. ولی هرچند از سید ها و قزلباش ها شکایت ندارم چون اینها به ناچار همان شکاف ها و درز های را در جامعه هزاره با اختلاط بودوباش که دارد ساخته است که دشمن هزاره ها از آن طریق به اهداف خود می رسد چون اینها ناخواسته در این موقعیت قرار گرفته است اگر به خواست دشمن هزاره ها که در موقعیت قدرتمندتر قرار دارد پاسخ مثبت ندهد و همکاری نکند موجودیت خود شان در خطر است و خویش را در خطر میبیند و از طرفی هم نمیخواهد درسایه هزاره خویش را قرار دهد چون فکر میکند سروری و سیادت خود را از دست می‌دهد و آن مشکل کشا بودن خود را که با تبانی با دشمن هزاره بدست آورده از دست می‌دهد و اعتبار کاذب که خلق کرده نابود می‌شود بنا چه میکند هم با دشمن همکاری میکند و هم گاهی خود را برای هزاره دایه نشان می‌دهد که هم اینطرف سلام به جای باشد و هم آغوش آن طرف گرم نگه داشته شده باشد. ولی نه تا این حد که در زمان جنگ با عبدالرحمن چند فرد سید و قزلباش به عنوان عالم تشیع، در زمانیکه که وحشت و دهشت جنگ عبدالرحمن به کشور های همسایه نقل و قول و آوازه شده می‌رسد و کشور ها شوکه شده و می‌خواهد بنابر اقتضای سیاست خارجی شان دخالت کند و مانع خون ریزی های بیشتر شود مخصوصا کشور ایران و عراق که بنابر سیاست و اقتضائات مذهبی شان که دفاع از یک مسلمان مظلوم و همچنان شیعه بود به دربار امپراطوری هند بریتانوی و حکومت عبدالرحمن گوشزد های داشته باشد و درمورد جنایات عبدالرحمن اعتراض کند که عبدالرحمن با آگاهی از این مسله چند عالم سید قزلباش شیعه را یافته و موظف میکند تا کار کند؛ و این چند عالم سید و قزلباش شیعه مذهب از طرف عبدالرحمن مامور می‌شود تا ابتدا به کشور همسایه ایران برود و بعد از آنجا به نجف اشرف که مجتهدین شیعی در آنجا بود و تمام جنایات عبدالرحمن را عنایات عبدالرحمن نسبت به مردم هزاره ساخته گذارش دهد و همه چیز را گل و گلستان گوید، و همانطور کردند که این کار را با استفاده از احادیث و روایات و سخنان امامان ع و غیره به کرسی نشاند و همه را خاطر جمع ساخت و برگشتند؛ که این موضوع در سال اول شکست هزاره ها که نزدیک یک سال از مقاومت سه ساله هزاره ها در مقابل عبدالرحمن غدار گذشته بود انجام شد که بعد از عبدالرحمن سه سال دگر بیدون هیچ دغدغه به بدترین جنایات شان ادامه داد و آنقدر جنایات را انجام داد که دگر خود حوصله اش را نداشت ولی باز هم جنایت میکرد؛ تا بعد از ۳ سال دگر ایران و عراق و مراجع تقلید که در نجف اشرف بود و مطلع شدن قطعی شان از جنایات وحشتناک عبدالرحمن ظالم که به همه عالم رسیده بود مجتهدین نجف و همچنان ایران نیز احساس خطر از دست دادن مشهد را نموده بود به دربار انگلیس در هند بریتانوی نامه اعتراضی نوشته و خواهان توقف جنایات عبدالرحمن علیه هزاره های شیعه می‌شود و ناصرالدین شاه موضیع جدی خود را علیه هند بریتانوی اعلام میکند تا مانع اعمال جنایت کارانه حکومت دست نشانده شان در افغانستان شود که شدند البته وقتی که گپ از گپ گذشته بود جنایات ها شده بود و قتل ها تاراج ها، غصب ها و چه ستم ها هم اتفاق افتاده بود. ای وای ای وای از این هیات درباری مذهبی سید و قزلباش شیعی که از آدرس خود هزاره ها و مذهب هزاره ها چنین ستم را به هزاره روا داشتند اگر این ها آن عمل شان را نمی‌کرد بطور قطع از جنایات عبدالرحمن در همان سال اول شکست ممانعت صورت می‌گرفت و بیشتر از ۷ الی ۸ درصد هزاره ها قتل عام نمی‌شد. گفتم نه تا این حد کدورت و وسیله شدن برای مردم که در میان شان زندگی میکنید و از درخت شان میوه می‌خورید و به خود شان تا این حد ظلم روا می‌دارید. درست هیات عبدالرحمن بود ولی تا اینجا مجبور نبودید که این قدر ماهرانه تلاش کردید تا سه سال توجه را از مردم نسبت به مردم هزاره بیگیرید و این یک را کوچک را نیز بستید حد اقل یک کمی کم انسانیت و جوانمردی شما کجا بود های های برای چند سکه همگام و همدست چه جنایت ها شدید! پس هر زمان این نقطه ضعف در وجود سید ها و قزلباش های است تا از آن هزاره ها شدیدا آسیب ببیند؛ از این جا است که یک پچول سید یا قزلباش ادعا دارد جامعه بزرگ هزاره ها را تحت قیمومیت و رهبری خویش داشته باشد این دو علت دارد اول دشمنان هزاره شدیدا به این موضوع ضرورت دارد دوم خود اینها چنین گذشته موثر را داشته است و همیشه انتظار دارد همانطور موثر باشد.
سلام علیکم ب همگی من بحق ماه مبارک رمضان خدارا شاهد مگیرم حقیقت را میگم و میخوام هزاره دوست دشمن خوده بشناسه و دنبال هرکسی راه نره گول هرکسیو نخوره من یک حقیقت میخوام برای جامعه هزاره بگم که هشیار باشه از این ک هیچ وقت ب سید جماعت اعتماد نکنه همین سید ها چند صد هزار هزاره ب کشتن دادن میگم چطوری داخل ایران اوایل ک مردم میرفتن برای جنگ سوریه برادر من هم ۱۸ سالش بود اومد گفت من میخوام برم سوریه جنگ بعد مادرم شب روز گریه میکرد چون خیلی ماهارا دوست داره من مادرم کل خانوادم صحبت کردیم با برادرم که نرو جنگ سوریه کشته میشی وله حرف مارا گوش نمی‌داد خوب منم بخاطر مادرم تحمل نتونستم کار ول کردم چند روزی بیرون شدم ک برادرمو از اونجای ک ثبت نام میکنه جلشو بگیرم چند جای رفتم چند از این دفتر ب اون دفتر این شهر ب اون شهر میرفتم تا بتونم جلو رفتن برادرمو بگیرم وگرنه مادرم دغ مرک میشد تحمل کشته شدن بچه شو نداشت خوب هرجا رفتم دیدم سید های داخل افغانستان سر گروه سرکرده جاهای که بچای کم سند سال میبوردن چند روز بااینها در گوشه کنار ها زیر زمین ها صحبت میکردن مغز شویی میکردن همش سید های افغانستان بود حتی دیدم ملای سید بود ازش سوال کردم چرا بچای کم سن مفرستین جنگ میگفت که حرم بی بی زینب در خطر است وظیفه مااست باید از حرم بی بی دفاع کنیم از این حرف ها من خدارا شاهد مگیرم هرجای رفتم سید ها دفتر دار سخنگو راه نما شیخ تبلیغ میکردن همش سید بود چون من خودم برادرم خانوادم قیافمون ب هزاره نمیخوره فکر میکردن من سید هستم کارم نداشتن من از دایکندی هستم بلا خره چند روز زحمت تونستم جلو رفتن برادرمو بگیرم بخاطر مادرم وله بخدا قسم بچاهای کم سند سال مغز شویی میکردم هرچه ایتها میرردم گوشه میگفتم نرین خوده ب کشتن ندین نه میگفت داره حرم بی بی زینب داعش داره خراب میکنه در این حد مغز شویی شده بودن اینو من ب هزاره های خودم میگم تورو بخداوند قسم میدم ب سید جماعت اعتماد نکنید از کسانی که حمامه سیاه برسر داره کسی ک کلاه سیاه برسر داره و کسانی ک پس بند اسمش یا پیش بند اسمش سید است دوری کنید نه خاتون راه بدین نه پای ممبرش بشینید نه راز دل خوده بگید من قبل اون اتفاق ب سید احرام داشتم کمو بشی بعد این صحنه هارا دیدم و رفتم تاریخ ک خواندم از زمان عبدالرحمان نسل کشی هزاره ها دست دارد تا امروز ک گروه طالب سر قدرت است سید ها داره برای دشمن کار میکنه برای نابودی هزاره او هزاره شمارا بخداوند ب پدر مادرتون قسم میدم دلم میسوزه بهتون ب سید جماعت اعتماد نکنید اینها بخاطر مال دنیا بخاطر قدرت دست ب هرکاری میزنه ممنون ک متن منو خواندین امید وارم حرف این هزاره درد کشیده زخم خورده از سید هارا گوش کنید و آویزان گوشتون کنید خداوند پشت پناهتون باشه انشاالله
درود یر رویش ع
زیز و دایفو لادی عزیز انشاالله که همیشه سلامت و موفق باشید
این اتحاد هزاره ها روزی تحقق خواهد یافت با نگرش شماها دانشمندان عزیز درود به شماها
درود بر شما استادان گرامی بخاطر تلاش و زحمات که برای رشد و تحول مثبت برای ملت انجام میدهید
بحث عالی واموزنده بود یک دنیا سپاس وقدردانی ازفرهیخته گرامی
وسیاست دان برجسته ودانشمند مردم عزیز ودرمانده ماه ،اقای دای فولادی واستاد عالیقدر عزیزرویش
تشکر وسپا س ازشیشه میدیا .
بسیار عالی و مملو از آگاهی و حقیقت که
باید هر فرد از جامعه هزاره توجه عمیق
داشته باشند.
زنده باشید استاد وای فولادی
tack så mycket
زنده باد دای فولادی❤
Very nice thanks from shesha media.
راه ات پررهروبادانشاالله که به موفقیت برسی !
درود به دانشمندان پرافتخارهزاره که دراین راه زحمت میکشین ۹۰درصد مردم از شما حمایت میکنند استاد دایفولادی عزیزپشت گپای احمق هانگردین پیش بسوی اتحاد ومتحدشدن هزاره ها ازبدخشان وتخارولغمان وهلمند ومرکز وشمال وجنوب وغرب وشرق همرایت هستیم جناب استادریشه وعمق نفاق ودشمنی بین هزاره هارا خوب شناختی از خامنه ای گرفته تاسیدهای مزدورشان ودامن زدن به مسائل مذهبی بین هزاره ها تاریخ ازی گپا گذشته مابایدسیاست گرباشیم خدا یکی هزاره یکی مذهب معناندارد
لطفا توضیح دهید که در معاهده جبل سراج چه چیزی گنجانده شده بود؟
برای رسیدن به سیاست و رهبری و قدرت از کجا آغاز کرد ؟
❤❤❤❤❤❤❤❤
بلي من صد در صد در مورد فقدان رهبري بعد از رهبري بابه مزاري با اقاي داي فولادي هستم . رهبري هزاره بايد ايجاد شود و اكثر مشكلات مردم هزاره با رهبري خردمند حل و فصل ميشود.
كركتر يگ رهبر:رهبر داراي ٦ خصلت خوب باشد:
١- توانمندي شخيت رهبر يعني رهبر توانمند از علم ، تحصيل ، اگاه از تاريخ مردم خود و منطقه،جهان باشد.
٢- جسارت در رهبري داشته باشد يعني در سخنراني و عملكرد هاي خود ثابت نمايد به نفع مردم و مليت اش.
٣- عدالت در برخورد هاي سياسي و اجتماعي داشته باشد در عمل ثابت نمايد.
٤-انعطاف پذيري رهبري در مسايل سياسي و اجتماعي مردم و ملت خود مانند بر خورد اقاي مزاري با همه احزاب و اقوام ، مذاهب .
٥-معقوليت داشته باشد يعني در برخورد هاي مسايل سياسي از عقل خود كار بيگيرد نه از روي سنن و عنعنات مردم.از علم و تكنولوجي روز استفاده نمايد نه اينكه بر ضد اش.
٦- واقع بينانه بودن رهبر است كه در بر خورد ها واقع نگري داشته باشد.
من هم خیلی می خواهم یک رهبر داشته باشیم تاپای مرگ ایستاد میشوم به خدا
Daifoladi aziz yak rahbari waqi hast ❤❤❤❤Daifoladi aziz. Lanat bari doshmani daifoladi.
چگونگی شکست دادن هزاره ها توسط عبدالرحمن از زبان رهبر شهید.
اینکه چرا سید ها و هزاره ها همیشه در مواقع حساس علیه هزاره ها و یا هم همدست و جاسوس دشمن هزاره ها قرار می‌گیرد به این معنی نیست که آنها دشمنی با هزاره ها داشته باشد بلکه حقیقت این است که این ها را احساس شان در چنان مواقع به جبهه دگر می‌کشاند چون احساس همدردی و هم تباری و هم سرنوشتی نمی‌کند و اینکه آنها هزاره نیستند خون هزاره در وجود شان نیست از این جا است که دگر هیچ فرق نمی‌کند برای شان تا با هزاره ها باشد و یا با دشمن هزاره ها، و برای شان جایی مهم است که ابتدا موجودیت شان حفظ شود دوم منافع شان تامین شود فرق نمی‌کند آنطرف پشتون باشد تاجیک باشد ایران باشد و یا عربستان. طوری که در ابتدا جنگ های داخلی تا روزی منفعت شان ایجاب میکرد با هزاره ها بود باضعیف شدن هزاره ها با تاجیک رفتند با شکست خوردن تاجیک ها با پشتون ها و اتحاد صیاف دست همکاری دادند که این از تحولات پسین بود که همه هم نسلان امروز آنرا عملا دیدند و در گذشته ها نیز عین مسله بوده است.
در این جا اشتباه از مردم هزاره است که بی ملاحظه برمسایل اساسی و حقیقت های سیاسی و با اتکا به احساست فرهنگی، مذهبی و هم زیستی امورات و محاسبات سیاسی خویش را ترتیب میکند که هر بار مرتبا دچار شکست و مشکلات جدی شده است تا آنجا که ۷۰ درصد نفوس شان از دم تیغ گذشتند.
ولی هرچند از سید ها و قزلباش ها شکایت ندارم چون اینها به ناچار همان شکاف ها و درز های را در جامعه هزاره با اختلاط بودوباش که دارد ساخته است که دشمن هزاره ها از آن طریق به اهداف خود می رسد چون اینها ناخواسته در این موقعیت قرار گرفته است اگر به خواست دشمن هزاره ها که در موقعیت قدرتمندتر قرار دارد پاسخ مثبت ندهد و همکاری نکند موجودیت خود شان در خطر است و خویش را در خطر میبیند و از طرفی هم نمیخواهد درسایه هزاره خویش را قرار دهد چون فکر میکند سروری و سیادت خود را از دست می‌دهد و آن مشکل کشا بودن خود را که با تبانی با دشمن هزاره بدست آورده از دست می‌دهد و اعتبار کاذب که خلق کرده نابود می‌شود بنا چه میکند هم با دشمن همکاری میکند و هم گاهی خود را برای هزاره دایه نشان می‌دهد که هم اینطرف سلام به جای باشد و هم آغوش آن طرف گرم نگه داشته شده باشد.
ولی نه تا این حد که در زمان جنگ با عبدالرحمن چند فرد سید و قزلباش به عنوان عالم تشیع، در زمانیکه که وحشت و دهشت جنگ عبدالرحمن به کشور های همسایه نقل و قول و آوازه شده می‌رسد و کشور ها شوکه شده و می‌خواهد بنابر اقتضای سیاست خارجی شان دخالت کند و مانع خون ریزی های بیشتر شود مخصوصا کشور ایران و عراق که بنابر سیاست و اقتضائات مذهبی شان که دفاع از یک مسلمان مظلوم و همچنان شیعه بود به دربار امپراطوری هند بریتانوی و حکومت عبدالرحمن گوشزد های داشته باشد و درمورد جنایات عبدالرحمن اعتراض کند که عبدالرحمن با آگاهی از این مسله چند عالم سید قزلباش شیعه را یافته و موظف میکند تا کار کند؛ و این چند عالم سید و قزلباش شیعه مذهب از طرف عبدالرحمن مامور می‌شود تا ابتدا به کشور همسایه ایران برود و بعد از آنجا به نجف اشرف که مجتهدین شیعی در آنجا بود و تمام جنایات عبدالرحمن را عنایات عبدالرحمن نسبت به مردم هزاره ساخته گذارش دهد و همه چیز را گل و گلستان گوید، و همانطور کردند که این کار را با استفاده از احادیث و روایات و سخنان امامان ع و غیره به کرسی نشاند و همه را خاطر جمع ساخت و برگشتند؛ که این موضوع در سال اول شکست هزاره ها که نزدیک یک سال از مقاومت سه ساله هزاره ها در مقابل عبدالرحمن غدار گذشته بود انجام شد که بعد از عبدالرحمن سه سال دگر بیدون هیچ دغدغه به بدترین جنایات شان ادامه داد و آنقدر جنایات را انجام داد که دگر خود حوصله اش را نداشت ولی باز هم جنایت میکرد؛ تا بعد از ۳ سال دگر ایران و عراق و مراجع تقلید که در نجف اشرف بود و مطلع شدن قطعی شان از جنایات وحشتناک عبدالرحمن ظالم که به همه عالم رسیده بود مجتهدین نجف و همچنان ایران نیز احساس خطر از دست دادن مشهد را نموده بود به دربار انگلیس در هند بریتانوی نامه اعتراضی نوشته و خواهان توقف جنایات عبدالرحمن علیه هزاره های شیعه می‌شود و ناصرالدین شاه موضیع جدی خود را علیه هند بریتانوی اعلام میکند تا مانع اعمال جنایت کارانه حکومت دست نشانده شان در افغانستان شود که شدند البته وقتی که گپ از گپ گذشته بود جنایات ها شده بود و قتل ها تاراج ها، غصب ها و چه ستم ها هم اتفاق افتاده بود.
ای وای ای وای از این هیات درباری مذهبی سید و قزلباش شیعی که از آدرس خود هزاره ها و مذهب هزاره ها چنین ستم را به هزاره روا داشتند اگر این ها آن عمل شان را نمی‌کرد بطور قطع از جنایات عبدالرحمن در همان سال اول شکست ممانعت صورت می‌گرفت و بیشتر از ۷ الی ۸ درصد هزاره ها قتل عام نمی‌شد.
گفتم نه تا این حد کدورت و وسیله شدن برای مردم که در میان شان زندگی میکنید و از درخت شان میوه می‌خورید و به خود شان تا این حد ظلم روا می‌دارید.
درست هیات عبدالرحمن بود ولی تا اینجا مجبور نبودید که این قدر ماهرانه تلاش کردید تا سه سال توجه را از مردم نسبت به مردم هزاره بیگیرید و این یک را کوچک را نیز بستید حد اقل یک کمی کم انسانیت و جوانمردی شما کجا بود های های برای چند سکه همگام و همدست چه جنایت ها شدید!
پس هر زمان این نقطه ضعف در وجود سید ها و قزلباش های است تا از آن هزاره ها شدیدا آسیب ببیند؛
از این جا است که یک پچول سید یا قزلباش ادعا دارد جامعه بزرگ هزاره ها را تحت قیمومیت و رهبری خویش داشته باشد این دو علت دارد اول دشمنان هزاره شدیدا به این موضوع ضرورت دارد دوم خود اینها چنین گذشته موثر را داشته است و همیشه انتظار دارد همانطور موثر باشد.
شیشه میدیا را درک نمیکنم
افراد زیادی از جناب دایفولادی در کمنت حمایت میکنند. ولی مدیر برنامه فقط سوال و کمنت های غیر علمی و تخریب در لباس نقد را مطرح میکند.
انتقاد معمولاً باید روی روایت ها و عملکرد های مشخص صورت بگیرد.
اگر کسی بگوید. نظرت مشکل و تغییر بده، این دیگه نقد نیست، تلاش برای محدود کردن آزادی بیان و عقیده است.
میشه از استاد دای فولادی بپرسید که چرا با نستوه نادری لایف میرفته؟
با شنیدن چند حرف نستوه معلوم هست که کار اش نفاق افگنی هست.
نستوه را شخصا آدم حساب نمیکنم، د لایف آمده به دای فولادی فحش میگه. اینقدر کوچک شدیم؟
سلام علیکم ب همگی من بحق ماه مبارک رمضان خدارا شاهد مگیرم حقیقت را میگم و میخوام هزاره دوست دشمن خوده بشناسه و دنبال هرکسی راه نره گول هرکسیو نخوره من یک حقیقت میخوام برای جامعه هزاره بگم که هشیار باشه از این ک هیچ وقت ب سید جماعت اعتماد نکنه همین سید ها چند صد هزار هزاره ب کشتن دادن میگم چطوری داخل ایران اوایل ک مردم میرفتن برای جنگ سوریه برادر من هم ۱۸ سالش بود اومد گفت من میخوام برم سوریه جنگ بعد مادرم شب روز گریه میکرد چون خیلی ماهارا دوست داره من مادرم کل خانوادم صحبت کردیم با برادرم که نرو جنگ سوریه کشته میشی وله حرف مارا گوش نمی‌داد خوب منم بخاطر مادرم تحمل نتونستم کار ول کردم چند روزی بیرون شدم ک برادرمو از اونجای ک ثبت نام میکنه جلشو بگیرم چند جای رفتم چند از این دفتر ب اون دفتر این شهر ب اون شهر میرفتم تا بتونم جلو رفتن برادرمو بگیرم وگرنه مادرم دغ مرک میشد تحمل کشته شدن بچه شو نداشت خوب هرجا رفتم دیدم سید های داخل افغانستان سر گروه سرکرده جاهای که بچای کم سند سال میبوردن چند روز بااینها در گوشه کنار ها زیر زمین ها صحبت میکردن مغز شویی میکردن همش سید های افغانستان بود حتی دیدم ملای سید بود ازش سوال کردم چرا بچای کم سن مفرستین جنگ میگفت که حرم بی بی زینب در خطر است وظیفه مااست باید از حرم بی بی دفاع کنیم از این حرف ها من خدارا شاهد مگیرم هرجای رفتم سید ها دفتر دار سخنگو راه نما شیخ تبلیغ میکردن همش سید بود چون من خودم برادرم خانوادم قیافمون ب هزاره نمیخوره فکر میکردن من سید هستم کارم نداشتن من از دایکندی هستم بلا خره چند روز زحمت تونستم جلو رفتن برادرمو بگیرم بخاطر مادرم وله بخدا قسم بچاهای کم سند سال مغز شویی میکردم هرچه ایتها میرردم گوشه میگفتم نرین خوده ب کشتن ندین نه میگفت داره حرم بی بی زینب داعش داره خراب میکنه در این حد مغز شویی شده بودن اینو من ب هزاره های خودم میگم تورو بخداوند قسم میدم ب سید جماعت اعتماد نکنید از کسانی که حمامه سیاه برسر داره کسی ک کلاه سیاه برسر داره و کسانی ک پس بند اسمش یا پیش بند اسمش سید است دوری کنید نه خاتون راه بدین نه پای ممبرش بشینید نه راز دل خوده بگید من قبل اون اتفاق ب سید احرام داشتم کمو بشی بعد این صحنه هارا دیدم و رفتم تاریخ ک خواندم از زمان عبدالرحمان نسل کشی هزاره ها دست دارد تا امروز ک گروه طالب سر قدرت است سید ها داره برای دشمن کار میکنه برای نابودی هزاره او هزاره شمارا بخداوند ب پدر مادرتون قسم میدم دلم میسوزه بهتون ب سید جماعت اعتماد نکنید اینها بخاطر مال دنیا بخاطر قدرت دست ب هرکاری میزنه ممنون ک متن منو خواندین امید وارم حرف این هزاره درد کشیده زخم خورده از سید هارا گوش کنید و آویزان گوشتون کنید خداوند پشت پناهتون باشه انشاالله
چگونگی شکست دادن هزاره ها توسط عبدالرحمن از زبان رهبر شهید.
اینکه چرا سید ها و هزاره ها همیشه در مواقع حساس علیه هزاره ها و یا هم همدست و جاسوس دشمن هزاره ها قرار می‌گیرد به این معنی نیست که آنها دشمنی با هزاره ها داشته باشد بلکه حقیقت این است که این ها را احساس شان در چنان مواقع به جبهه دگر می‌کشاند چون احساس همدردی و هم تباری و هم سرنوشتی نمی‌کند و اینکه آنها هزاره نیستند خون هزاره در وجود شان نیست از این جا است که دگر هیچ فرق نمی‌کند برای شان تا با هزاره ها باشد و یا با دشمن هزاره ها، و برای شان جایی مهم است که ابتدا موجودیت شان حفظ شود دوم منافع شان تامین شود فرق نمی‌کند آنطرف پشتون باشد تاجیک باشد ایران باشد و یا عربستان. طوری که در ابتدا جنگ های داخلی تا روزی منفعت شان ایجاب میکرد با هزاره ها بود باضعیف شدن هزاره ها با تاجیک رفتند با شکست خوردن تاجیک ها با پشتون ها و اتحاد صیاف دست همکاری دادند که این از تحولات پسین بود که همه هم نسلان امروز آنرا عملا دیدند و در گذشته ها نیز عین مسله بوده است.
در این جا اشتباه از مردم هزاره است که بی ملاحظه برمسایل اساسی و حقیقت های سیاسی و با اتکا به احساست فرهنگی، مذهبی و هم زیستی امورات و محاسبات سیاسی خویش را ترتیب میکند که هر بار مرتبا دچار شکست و مشکلات جدی شده است تا آنجا که ۷۰ درصد نفوس شان از دم تیغ گذشتند.
ولی هرچند از سید ها و قزلباش ها شکایت ندارم چون اینها به ناچار همان شکاف ها و درز های را در جامعه هزاره با اختلاط بودوباش که دارد ساخته است که دشمن هزاره ها از آن طریق به اهداف خود می رسد چون اینها ناخواسته در این موقعیت قرار گرفته است اگر به خواست دشمن هزاره ها که در موقعیت قدرتمندتر قرار دارد پاسخ مثبت ندهد و همکاری نکند موجودیت خود شان در خطر است و خویش را در خطر میبیند و از طرفی هم نمیخواهد درسایه هزاره خویش را قرار دهد چون فکر میکند سروری و سیادت خود را از دست می‌دهد و آن مشکل کشا بودن خود را که با تبانی با دشمن هزاره بدست آورده از دست می‌دهد و اعتبار کاذب که خلق کرده نابود می‌شود بنا چه میکند هم با دشمن همکاری میکند و هم گاهی خود را برای هزاره دایه نشان می‌دهد که هم اینطرف سلام به جای باشد و هم آغوش آن طرف گرم نگه داشته شده باشد.
ولی نه تا این حد که در زمان جنگ با عبدالرحمن چند فرد سید و قزلباش به عنوان عالم تشیع، در زمانیکه که وحشت و دهشت جنگ عبدالرحمن به کشور های همسایه نقل و قول و آوازه شده می‌رسد و کشور ها شوکه شده و می‌خواهد بنابر اقتضای سیاست خارجی شان دخالت کند و مانع خون ریزی های بیشتر شود مخصوصا کشور ایران و عراق که بنابر سیاست و اقتضائات مذهبی شان که دفاع از یک مسلمان مظلوم و همچنان شیعه بود به دربار امپراطوری هند بریتانوی و حکومت عبدالرحمن گوشزد های داشته باشد و درمورد جنایات عبدالرحمن اعتراض کند که عبدالرحمن با آگاهی از این مسله چند عالم سید قزلباش شیعه را یافته و موظف میکند تا کار کند؛ و این چند عالم سید و قزلباش شیعه مذهب از طرف عبدالرحمن مامور می‌شود تا ابتدا به کشور همسایه ایران برود و بعد از آنجا به نجف اشرف که مجتهدین شیعی در آنجا بود و تمام جنایات عبدالرحمن را عنایات عبدالرحمن نسبت به مردم هزاره ساخته گذارش دهد و همه چیز را گل و گلستان گوید، و همانطور کردند که این کار را با استفاده از احادیث و روایات و سخنان امامان ع و غیره به کرسی نشاند و همه را خاطر جمع ساخت و برگشتند؛ که این موضوع در سال اول شکست هزاره ها که نزدیک یک سال از مقاومت سه ساله هزاره ها در مقابل عبدالرحمن غدار گذشته بود انجام شد که بعد از عبدالرحمن سه سال دگر بیدون هیچ دغدغه به بدترین جنایات شان ادامه داد و آنقدر جنایات را انجام داد که دگر خود حوصله اش را نداشت ولی باز هم جنایت میکرد؛ تا بعد از ۳ سال دگر ایران و عراق و مراجع تقلید که در نجف اشرف بود و مطلع شدن قطعی شان از جنایات وحشتناک عبدالرحمن ظالم که به همه عالم رسیده بود مجتهدین نجف و همچنان ایران نیز احساس خطر از دست دادن مشهد را نموده بود به دربار انگلیس در هند بریتانوی نامه اعتراضی نوشته و خواهان توقف جنایات عبدالرحمن علیه هزاره های شیعه می‌شود و ناصرالدین شاه موضیع جدی خود را علیه هند بریتانوی اعلام میکند تا مانع اعمال جنایت کارانه حکومت دست نشانده شان در افغانستان شود که شدند البته وقتی که گپ از گپ گذشته بود جنایات ها شده بود و قتل ها تاراج ها، غصب ها و چه ستم ها هم اتفاق افتاده بود.
ای وای ای وای از این هیات درباری مذهبی سید و قزلباش شیعی که از آدرس خود هزاره ها و مذهب هزاره ها چنین ستم را به هزاره روا داشتند اگر این ها آن عمل شان را نمی‌کرد بطور قطع از جنایات عبدالرحمن در همان سال اول شکست ممانعت صورت می‌گرفت و بیشتر از ۷ الی ۸ درصد هزاره ها قتل عام نمی‌شد.
گفتم نه تا این حد کدورت و وسیله شدن برای مردم که در میان شان زندگی میکنید و از درخت شان میوه می‌خورید و به خود شان تا این حد ظلم روا می‌دارید.
درست هیات عبدالرحمن بود ولی تا اینجا مجبور نبودید که این قدر ماهرانه تلاش کردید تا سه سال توجه را از مردم نسبت به مردم هزاره بیگیرید و این یک را کوچک را نیز بستید حد اقل یک کمی کم انسانیت و جوانمردی شما کجا بود های های برای چند سکه همگام و همدست چه جنایت ها شدید!
پس هر زمان این نقطه ضعف در وجود سید ها و قزلباش های است تا از آن هزاره ها شدیدا آسیب ببیند؛
از این جا است که یک پچول سید یا قزلباش ادعا دارد جامعه بزرگ هزاره ها را تحت قیمومیت و رهبری خویش داشته باشد این دو علت دارد اول دشمنان هزاره شدیدا به این موضوع ضرورت دارد دوم خود اینها چنین گذشته موثر را داشته است و همیشه انتظار دارد همانطور موثر باشد.
سلام علیکم ب همگی من بحق ماه مبارک رمضان خدارا شاهد مگیرم حقیقت را میگم و میخوام هزاره دوست دشمن خوده بشناسه و دنبال هرکسی راه نره گول هرکسیو نخوره من یک حقیقت میخوام برای جامعه هزاره بگم که هشیار باشه از این ک هیچ وقت ب سید جماعت اعتماد نکنه همین سید ها چند صد هزار هزاره ب کشتن دادن میگم چطوری داخل ایران اوایل ک مردم میرفتن برای جنگ سوریه برادر من هم ۱۸ سالش بود اومد گفت من میخوام برم سوریه جنگ بعد مادرم شب روز گریه میکرد چون خیلی ماهارا دوست داره من مادرم کل خانوادم صحبت کردیم با برادرم که نرو جنگ سوریه کشته میشی وله حرف مارا گوش نمی‌داد خوب منم بخاطر مادرم تحمل نتونستم کار ول کردم چند روزی بیرون شدم ک برادرمو از اونجای ک ثبت نام میکنه جلشو بگیرم چند جای رفتم چند از این دفتر ب اون دفتر این شهر ب اون شهر میرفتم تا بتونم جلو رفتن برادرمو بگیرم وگرنه مادرم دغ مرک میشد تحمل کشته شدن بچه شو نداشت خوب هرجا رفتم دیدم سید های داخل افغانستان سر گروه سرکرده جاهای که بچای کم سند سال میبوردن چند روز بااینها در گوشه کنار ها زیر زمین ها صحبت میکردن مغز شویی میکردن همش سید های افغانستان بود حتی دیدم ملای سید بود ازش سوال کردم چرا بچای کم سن مفرستین جنگ میگفت که حرم بی بی زینب در خطر است وظیفه مااست باید از حرم بی بی دفاع کنیم از این حرف ها من خدارا شاهد مگیرم هرجای رفتم سید ها دفتر دار سخنگو راه نما شیخ تبلیغ میکردن همش سید بود چون من خودم برادرم خانوادم قیافمون ب هزاره نمیخوره فکر میکردن من سید هستم کارم نداشتن من از دایکندی هستم بلا خره چند روز زحمت تونستم جلو رفتن برادرمو بگیرم بخاطر مادرم وله بخدا قسم بچاهای کم سند سال مغز شویی میکردم هرچه ایتها میرردم گوشه میگفتم نرین خوده ب کشتن ندین نه میگفت داره حرم بی بی زینب داعش داره خراب میکنه در این حد مغز شویی شده بودن اینو من ب هزاره های خودم میگم تورو بخداوند قسم میدم ب سید جماعت اعتماد نکنید از کسانی که حمامه سیاه برسر داره کسی ک کلاه سیاه برسر داره و کسانی ک پس بند اسمش یا پیش بند اسمش سید است دوری کنید نه خاتون راه بدین نه پای ممبرش بشینید نه راز دل خوده بگید من قبل اون اتفاق ب سید احرام داشتم کمو بشی بعد این صحنه هارا دیدم و رفتم تاریخ ک خواندم از زمان عبدالرحمان نسل کشی هزاره ها دست دارد تا امروز ک گروه طالب سر قدرت است سید ها داره برای دشمن کار میکنه برای نابودی هزاره او هزاره شمارا بخداوند ب پدر مادرتون قسم میدم دلم میسوزه بهتون ب سید جماعت اعتماد نکنید اینها بخاطر مال دنیا بخاطر قدرت دست ب هرکاری میزنه ممنون ک متن منو خواندین امید وارم حرف این هزاره درد کشیده زخم خورده از سید هارا گوش کنید و آویزان گوشتون کنید خداوند پشت پناهتون باشه انشاالله
کاملا درست میگی برادر قند