سلام هم وطنان عزیزم سلام بامیان سلام مردم دلیر و زحمت کش بامیان مه تقریبا هر روز شهر زیبا بامیان نگاه می کنم اروز دارم یکبار این شهر زیبا هزارستان را از نزدیک بیبینم تشکر از گزارشگر که مارا به جاهای دیدنی می بره
بسیا عالی اکرمی عزیز و همکاران شما که در ای گونه ساحات می روید و برنامه تهیه می کنید جهانی سپاس و موفقیت روز افزون برای شما و دیگران که با شما همکاری دارند جهانی سپاس
@ashaq akrmy : سلام بیرار جان ، من منتظرم که چه وقت به لولنج رفته از قلعهء سید سرور آغا برای ما پروگرام تهیه میکنید ، سفر بیخطر و به خیر باشد انشاالله ، پیش از پیش از شما یک جهان سپاس ، جان خواهر ، قربان شما ، موفق باشید
حیف این آثار ها که در این کشور بی صاحب بی در و پیکر است که چنین ویران میشود دست شما درد نکند که چنین آثار ها را به تصویر میکشی و ارزش قائل هستی کارت خیلی با ارزش است
دست شما درد نکند با برنامه های قشنک شما همینکه درسفر به مناطق مختلف هزارستان میروید ، خوب است آدم های روشنفکر منطقه را تشویق کنید که برای رشد وآگاهی عمومی درفصل زمستان درمساجدها کرسها را فعال کنند
برای صلح و آبادانی کشورم من حاضرم با هر دشمن دیروزی ام آغوش باز کنم. هدف ما دشمنی با هیچ فرد و گروهی نیست بلکه مرام ما آبادانی کشور و یک صلح سر تا سری در افغانستان هست.
نشر چونین ویدوها در شرابط فعلی که دشمنان به وجب جب خاک وطن ما چشم دوخته اند بکلی باید ازصفحات اجتماعی پاک وازبین برده شود وممنوع قرار داده شود البته تاوقت که صلح دایمی وحاکمیت ملی پیدا کنیم بگذارید بامیان زیبا را که از چشم حسودان بدور باشد
من اين دره هاى زيبا را در كودكى سفر كرده ومادرم ما را با اب پاك دره شكاوى دست و رو شو ميداد حيف اين ملت بزرگ و مهربان كه در دست نو كران بيگانه ادره ميشود تمام ملت افغانستان قلب واعضاى وجودم است بسيار ان دره ها در رويا هايم نو سان ميكنند كامياب وقوى باسيد.
تشکر خیلی عالی اما هیچ وقت امار معلوم نکن که برای دشمن جرحت پیدا میشود بیگو که نیروی همنیتی همرای ماست وتعداد آن را افشا مکن که باعث ضعف شما میشود تشکر
سلام بسیار کار خدا پسندانه عالی هست خدا خیرتان بدهد دوست من در مورد این تاریخ ها اگر میخواهید واقعیت را بدانید با مورخین دلسوز اگاه و زبردست چون استاد فاضل کیانی و استاد محمدی شاری صحبت کنید تا از واقعیت تاریخ اگاه شویم بازم تشکر
برادر هموطن تشکر از برنام خوبت برای ما جالب و دیدنی است سلامت باشی و من نظر دارم که همین کنار دریا و رودخانه آبش بسیار زیاد اما یگان درخت در کنار دریا نیست در وطن ما کمبود چوب است اگر درین قسمت ریس جنگلداری یا هر موسسه که در قسمت سرسبزی و رویاندن درختان بلوط چنار و ارچه یک زحمت بکشند در وقت نهال شانی یک سری به این مناطق که آب دارد بزنند یک خدمتی به وطن خویش نمایند خوب خواهد شد که تا مملکت ما خود کفا شود دیگر از پاکستان چوب نیارند این کوه ها باید پر از درخت و بته ها و گیاه ها باشد اگر مردم محل از نباتات کوهی برای هیزم استفاده میکنند بیخ و ریشه گیاه را از بین نبرند من که این مناظر طبعی را دیدم خوش شدم اما اگر همه مناطق آن جنگلزار شود و درخت های مثمر و غیر مثمر شانزده شود خوب خواهد شد اقتصاد مملکت بلند میرود خداوند آب ها و دریا های خروشان و طبعی داده ما را اما ما از آن استفاده نمیکنیم احتیاج همسایه ها استیم یک بار اگر به کوه های ایران و پاکستان نظر بیندازید که بیشمار جنگل و درخت دارند توجه مسولین و مردم خود همان قریه جات بکار است ، درختان زیاد آب ضرورت ندارند وقتی به زمین ریشه اش جای گرفت بعدن از آب باران و برف استفاده میکنند ممنون
از دوران نادر غدار شروع وقبلا همین طور بزرگان ا قوام وانسان ها بیدار توطیه برایش درست می شد وترور می شد. آموزش علم خود را رشد دهید واز مردم ومنطقه خود دفاع کنید
نگاهی نو به تاریخ هزاره ها بخش دوم مقاله ۱۳: انحراف تاريخ آريانا و ضعف هزاره ها در جریان تاریخ 10- همگام با تغيير نام خراسان و تعليق تاريخ آن ، صفويان كه در غرب خراسان (كشور پارس و عراقِ عجمِ قرون وسطي= ايران كنوني) قدرت گرفته بودند ، كم كم مرز هاي خود را جدا کرده و تثبيت نمودند. آنان جسته گريخته نام ايران را بر كشور خود به كار بردند تا اينكه در سال 1314 ش، رضا شاه پهلوي سرزمين پارس را رسما بنام ايران نام نهاد و از طرف بعضي كشور ها رسميت يافت. [1] تغيير نام افغانستان و ايران همانند دو تيغة قيچي بود كه تاريخ آرياناي كهن و تاریخ خراسان زيبا را بريد و ملت ما را دچار گُسست تاريخي و بحران هويت ساخت. پروسة افغان سازی و پارسی زدائی در افغانستان از طرفی و پروسة پارسی سازی و ترک زدائی در ایران از طرف دیگر باعث گردید که فرهنگ و تاریخ آریانا و ادبیات دری کاملا به طرف غرب رانده شود و همسایة تشنه غربی ما نیز از آن با گرمی استقبال نموده و خوشبختانه در حفظ آن با جان و دل کوشیدند. 11- درقرن نوزده ميلادي/ چهاردهم هجري (سالهاي1306 تا 1315 ه ق)توحش وبرتري جمعيت و استعمار و تكنولوژي دست به دست هم داده ويك بار ديگر اهمّيت خود را در زندگي و سر نوشت بشر نشان داد. در این قرن استعمار جهانی انگليس و فاتح شبه قاره هند، با مستشاران نظامی و جاسوسان و توپ های اهریمنی خود به مدت نه سال جنگ، قدرت و تاریخ هزاره ها را درهم کوبید و حاکمان پنج هزار سالة کشور را تسلیم خود نمود. اگر برنامه های نظامی و تسلیحات انگریزان نبود یک مشت کوچی نا منظم نمی توانستند درکوههای مخوف هزارستان حاکمان مقتدر و تاریخی این سرزمین را مُنقاد نمایند. استعمار پیر در قالب كوچيان و امير عبدالرّحمن جابر و مزدور، به بهانة ايجاد حكومت مركزي و با مصرف سه هزار گلولة توپ ویرانگر، هزاران دژ و قلعة مستحکم هزارگان را تسخیر نموده و مملکت غرجستان را که تنها یادگار فرهنگ و تاریخ کشور ایران کهن و خراسان قرون میانه بود، از صحنه سیاست منطقه حذف نمود و سرزمین و حاکمیت کشور هزارگان را از آنان گرفته به کوچیان افغان داد. اين تراژدي هولناك به حدی بود كه این جامعه را بكلي از صحنة زندگي وتاريخ كشور به حاشيه رانده و به افسانه تبدیل نمود و سایة شوم آن پس از یک قرن تا كنون دیده میشود. بلي! آريان هاي راستين و باستاني، پس از مرگ پدران كَياني خود، در طول بيش از دو هزار سال جنگ با مهاجمان كم كم مغلوب گرديدند. مغلوبیت، جامعة هزاره را به انهدام کشانید. به تدريج شهرها ودشت های هموار و حاصل خيز را رها كرده وبه كوهستان هاي منزوي پناه بردند. همگام با اين رخداد هاي تلخ، درعين اينكه بشدت از نظر نفوس تقليل يافتند، كم كم هويت وتاريخ وفرهنگ وتشكّل اجتماعي وانسجام قومي وتمام داشته هاي خود را هم از دست دادند. ستم و فقر و انزوا مانند تيغه هاي قيچي چنان بر جامعة هزاره فشار آورد كه آنان از همه چيز وا ماندند و بجز غم زنده ماندن تمام چيز ها را از ياد بردند. محکومیت یک ملت معادل توقف او در حیات اجتماعی است. گِرهارد لنسكي جامعه شناس غربي مي نويسد: « جوامع انساني اگر دچار انزوا شوند، تجربيات فرهنگي شان تقريبا در تمام موارد كاهش مي يابد وآهنگ تغييرات وتحولات نيز ناگزير درين جوامع بسيار كند مي شود». [2] 12- درقرن بيستم ميلادي در عهد ظاهرشاه، در حاليكه يك قرن از غايلة عبدالرّحمان بر ضد هزاره ها مي گذشت، ودر حالي كه بقاياي وارثانِ مغلوبِتاريخ آريانا وخراسان، در كوهستان هاي منزوي زابلستان درزندان فرهنگي واقتصادي به سر ميبردند و با فقر و مرگ دست به گريبان بودند، در طی یک رستاخيز منطقه اي و جهاني با انديشه ومشورة استعمار انگليس كه قصد سلطه بر فرهنگ وسياست خاور ميانه و هند را در سر داشتند، تاريخ نو نوشته شد. كتابهاي قديم تاریخی جمع آوري شده و در كتابخانه هاي نوساخته زندانی گرديدند. درباریان نامهاي تاريخي را جا بجا كردند. با كمك ماشين چاپ، نوشته هاي كم مايه و دستوري خود را به مقياس گسترده چاپ نموده و به خورد مردم عوام دادند. بلی! مردم افغانستان، تاریخ فروشان قبیله گرا را که تاريخ سازنده و وحدت بخش وغرور آفرين كشور ما را به بيگانگان فروخته اند، هرگز نخواهند بخشيد. گناه اين همه پريشاني ملي ونزاع هاي قومي، زباني و مذهبي در كشور ما، به گردن این تاريخ فروشان است. امروزه همينها هستند كه، هردانشمند و محققِ متعهدي را كه از تاريخ آرياناي کهن و خراسان نامدار و از زبان دري سخن بگويند، غير ملي خوانده و به آنان مُهر بيگانه گرا ميزنند. پیروان عبدالرّحمان، هزاره ها را در حال مغلوبیت هم به هیچ وجه مورد عفو و چشم پوشی قرار ندادند. عبدالرحمان، غازیان و سرداران هزاره را نابود کرد و سرزمینهای آنان را به کوچیان افغان سپرد و زنان شان را به هندوان فروخت؛ اما انجمن تاریخ در عهد ظاهرشاه با نوشتن تاریخ قبیله ای، تاریخ هزارگان و تاریخ پنجهزار سالة کل کشور
ورث؛ ور جمکرد باستانی ورث یکی از هفت ولسوالی ولایت بامیان است. در املای این واژه، تفاوت دیدگاه وجود دارد، برخی ورث خوانند و برخی ورس دانند... در قبالهها و تذکرههای گینه، به گونه "ورث" نوشته شده. مرحوم کاتب هزاره در سراجالتواریخ، نیز ورث نوشته است. مرحوم استاد افتخاری (آریانپور) نیز، املای درست واژه را ورث میدانست. به نظر نگارنده نیز، املای واژه، "ورث" درست است. برخی، براساس نظریهی غلط تاریخِ زبان پارسی که زبان پارسی را ادامهی زبان پهلوی میدانند، خیال کردهاند که حرف "ث" سهنقطه در زبان فارسی نیست و از زبان عربی وارد زبان فارسی شده، اما زبان فارسی، ادامهی زبان اوستایی است و و حرف "ث" در آوا و خط اوستایی وجود دارد. البته در زبان پهلوی نیز صدای "ث" با ترکیب دو حرف ایجاد میشود، مانند زبان انگلیسی که صدای "ث" با ترکیب دو حرف th ایجاد میشود. شاهد وجود دبیره "ث"، در زبان فارسی واژههایی مانند کیومرث، لیث (پدر یعقوب لیث سیستانی) در لهجهی هزارگی واژههای ایثه، اوثه، ثه و... با «ث» سهنقطه است. معنای ورث مرحوم آریانپور ورث را به معنای یک نوع گل میدانست، ورث به این معنا واژهی عربی است، اما نامهای کهن سرزمین ما عربی نیست، به ویژه که آن نوع گل در ورث به این نام شناخته نمیشود. مرحوم دهخدا، واژه ورث را به معنای تر و تازه دانسته است: "ورث . [ وَ ] (ع ص) تازه و تر از هر چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هرچیز تر و تازه(ناظم الاطباء)." (دهخدا، زیر واژه ورث). وَرَث؛ ور جَمکَرد به نظر نگارنده، ورث، از دو بخش تشکیل شده، بخش نخست «وَر» به معنای جای سرپوشیده (خانه، لانه، شهر) است. در لهجه هزارگی به غار جانوران و لانهی حشرهها «وَر»، «وُر»، و «وار» گفته میشود. بخش دوم ورث، «اث» است، به معنای شکوه و فره اهورایی. در مجموع ورث به معنای شهر باشکوه است. یا وَرَث از ریشهی اوستایی ورسا (varča) به معنای فر و شکوه است که تحول س č به ث ø در زبانشناسی قانونمند است. ورچا به معنای فر و شکوه است. گونهی فارسی وَرج به معنای عظمت و شکوه بازمانده ورچای اوستایی است. صفت ورجاوند هم به آن بازمیگردد. به گفته جناب مجتبی درودی، یکی از زبانشناسان ایرانی "جالب اینکه اصطلاح وَرچاوَن برای وَر جمشید هم به کار برده شده است." به طور کلی به نظر میرسد وَرَث، همان صورتی از varač باشد. ممکن است ورث در زمانهای کهن جغرافیای بزرگی را پوشش میداده. استاد آریانپور، وَرِنَه، یکی از شهرهای اهورایی/ اوستایی را به بامیان تطبیق داده است. ممکن است ورث در زمانهای کهن شهر زیرزمینی بامیان/ ورجمکرد را که زینالعابدین شیروانی از آن سخن میگوید شامل میشده است.شیروانی مینویسد: «در زمان قدیم در جبال بامیان ساختمانهای خوب و خانههای مرغوب کندهاند. بر فقیر معلوم نشد که از بناهای کیست؟ چنان به نظر آمد که نزدیک شش هزار خانه به صورت مرغوب کندهاند. بر اهل خرد پوشیده نخواهد بود که شش هزار خانه به طریق ارباب دولت (شاهانه) از کوه تراشیدن، به نهایت سخت و دشوار است.» بامیان، شهر زیرزمینی بزرگی داشته که به کابل و بلخ هم راه داشته است. نویسندگان آثار عتیقه بامیان به تونل های زیر زمینی از بامیان به طرف کابل و بلخ نیز اشاره کرده و نوشته اند: «اگر بنا باشد عقیدهی خود را بر نظریات سایر مورخین علاوه کنیم، بایستی زیر زمینی را که به عقیدة ساکنان بامیان از یک طرف، جانب کابل و از طرف دیگر جانب بلخ میرود، تجسس کرد.» (آثار عتیقه بامیان ، ص 113). محمدی شاری
Tashakor babat video. Kheli ziba ast hama jay hazaristan.
قربان شما
ماشاالله ماشاالله بسیار زیبا و عالی موفق باشید همیشه شیر وطن زنده باد 🇦🇫🇩🇪🇦🇫🌷🌷⚘🇦🇫🇩🇪🇦🇫🌷⚘🌷⚘🇦🇫🇩🇪🇦🇫🌷⚘🌷⚘🌷⚘🇦🇫🌷⚘🌷⚘🇦🇫🌷⚘🌷⚘🇦🇫🌷⚘🌷⚘
Tashakor va sepass waqeghan sepass tashakor az shoma kheli zeba va arzish mand bood
لطف دارین
جگرخونم کردی چی انسانهای دراین جا زحمت کشیدندیادشان گرامی
بیسیار زیبا خدا یارتان، ارزومیکنم که ان شاءالله امنیت درکشور مان بیایه وهمه ما بیتانیم راحت درکشور مان زندگی راحت ارام بدون جنگ و بدبختی 🇦🇫🇦🇫🇦🇫🙏🙏🙏🤲🤲🤲🤲
آمین
متاسفانه این دره نا امن است
اما جای زیبا و مقبولی است
سلام خوبی اینشاالله تشکر ازنیروحای امنیتی وطن درپناحی خداوند عالم باشین
قربان شما
زنده باشید
اقای اکرمی وطن داری گلم سپاس وتشکری زیاد وهم کاراند همین جای تاریخ وزیبا راتاهنوز ندیده بودم خیلی ادم فعال ورسیده استی خدا نگهدارید زنده باد
لطف دارین
اگر کدام مکانی را معرفی نشده است، برای ما بگوید که برویم
واقعیت خیلی خیلی زیاد زحمت کشیدین تشکر
زنده باشید
سلام هم وطنان عزیزم سلام بامیان سلام مردم دلیر و زحمت کش بامیان مه تقریبا هر روز شهر زیبا بامیان نگاه می کنم اروز دارم یکبار این شهر زیبا هزارستان را از نزدیک بیبینم تشکر از گزارشگر که مارا به جاهای دیدنی می بره
بامیان
ارزش دیدن را دارد
خیلی زیاد تشکر از تلویزیون زیبای بامیان و واقعا کمره من شما خیلی خوب است و لطفً لطفً یک ودیو از هزاره های پنجشیر بسازید
بزودی میرویم پنجشیر
بسیارزیادتشکر ازینکه یک برنامه ازشهرخوشک بامیان تهیه کردین🙏
تشکر
بسیار گذارش دلچسپ وبا ارزش بود موفق باشید
قربان شما
زنده باشید و لطف دارد
چقدر زیباست ماشأالله.😄 موفق باشید.
خوش تان آمد؟
عالی بود تشکر از برنامه های خوب شما.
قربان شما
لطف دارین
بسیا عالی اکرمی عزیز و همکاران شما که در ای گونه ساحات می روید و برنامه تهیه می کنید جهانی سپاس و موفقیت روز افزون برای شما و دیگران که با شما همکاری دارند جهانی سپاس
همکاران تلاش می کنند که به مناطق مختلف سفر داشته باشند
قربان شما
زنده باشید
خیلی عالی ، موفق باشید انشاالله
قربان شما
@ashaq akrmy : سلام بیرار جان ، من منتظرم که چه وقت به لولنج رفته از قلعهء سید سرور آغا برای ما پروگرام تهیه میکنید ، سفر بیخطر و به خیر باشد انشاالله ، پیش از پیش از شما یک جهان سپاس ، جان خواهر ، قربان شما ، موفق باشید
Thanks for sharing
Also
تشکر از شما
دوستان خیلی برنامه جالب است افسوس که دولت توجه به کاهای تاریخی ندارد
زنده باد نیروهای امنییتی کشور وشمادوست عزیز
زنده باد
نیروهای امنیتی کشور
حیف این آثار ها که در این کشور بی صاحب بی در و پیکر است که چنین ویران میشود دست شما درد نکند که چنین آثار ها را به تصویر میکشی و ارزش قائل هستی کارت خیلی با ارزش است
Salam 👍👍👍👍👍❤❤❤❤❤
ع سلام
خیلی قشنگ است کمی بیشتر نشان بدین وتوزه بدین
خیلی تشکر ازمعلومات شما
همین مثله سرخوشک ایا رایس منتقه سرخوشک نامداشته یاهمین منتقه سرخوشک نامداشته
پادشاه
نامش سرخوشک بوده
خدا خیرت بده
سلام احترام اگر از قریه سرخوشک هم یک ویدیو جور کنید زیاد خوش میشیم 🙏🙏🙏
دست شما درد نکند با برنامه های قشنک شما
همینکه درسفر به مناطق مختلف هزارستان میروید ، خوب است آدم های روشنفکر منطقه را تشویق کنید که برای رشد وآگاهی عمومی درفصل زمستان درمساجدها کرسها را فعال کنند
برای صلح و آبادانی کشورم من حاضرم با هر دشمن دیروزی ام آغوش باز کنم. هدف ما دشمنی با هیچ فرد و گروهی نیست بلکه مرام ما آبادانی کشور و یک صلح سر تا سری در افغانستان هست.
زنده باد
امیدواریم که یک روزی صلح سرتاسری در کسور حکم فرما شود
سلام برادر مهربان یک گزارشی از منطقه حصارقولخیش داشته باشین خوشحال می شویم جهان سپاس از زحمت هایی که میکشین گزارش تهیه میکنین خداوند به همراهیتان
ثبت کردیم
بزودی نشر می کنیم
لطفا معلومات در مورد اب خوردن شهر سر خوشک در ان بلندی
مردم وباستان شناسان
در مورد این شهر معلومات کم داشتند
لطفا" وسوالی پنجاب بامیان را فلم برداری کنید۔ ممنون
چشم
در آینده نزدیک
نشر چونین ویدوها در شرابط فعلی که دشمنان به وجب جب خاک وطن ما چشم دوخته اند بکلی باید ازصفحات اجتماعی پاک وازبین برده شود وممنوع قرار داده شود البته تاوقت که صلح دایمی وحاکمیت ملی پیدا کنیم
بگذارید بامیان زیبا را که از چشم حسودان بدور باشد
نظر نیک است
salam yak film az mantaqe surkh abad behsud tahia koned tashakoor
این شهر زیبا شبیه شهر مچو پیچو کشور پیرو است
Long live
Same zohag city
Ok
موزيك پشت برنامه تان را لطفأ لطفأ لطفأ عِوَض كنيد و يك موزيك خوشايند كه فكر بينينده را در عمق برنامه ببرد نه اينكه مغز را آزار دهد .! تشكر
چشم باشه
من اين دره هاى زيبا را در كودكى سفر كرده ومادرم ما را با اب پاك دره شكاوى دست و رو شو ميداد حيف اين ملت بزرگ و مهربان كه در دست نو كران بيگانه ادره ميشود تمام ملت افغانستان قلب واعضاى وجودم است بسيار ان دره ها در رويا هايم نو سان ميكنند كامياب وقوى باسيد.
واقعآ دره زیبا و جالب است
برادر میشه که از قریه جلمیش یک گزارش داشته باشد خوش میشم 🙏😭
اهنگت بسیار صدای بلند دارد - این همه زحمت میکشی ای کاش کمی اصول درست کردن فیلم و خبرگزاری را یاد بگیری کلاس است در همین اینترنت مجانی
تشکر خیلی عالی اما هیچ وقت امار معلوم نکن که برای دشمن جرحت پیدا میشود بیگو که نیروی همنیتی همرای ماست وتعداد آن را افشا مکن که باعث ضعف شما میشود تشکر
چشم
امنیت
سلام بسیار کار خدا پسندانه عالی هست خدا خیرتان بدهد دوست من در مورد این تاریخ ها اگر میخواهید واقعیت را بدانید با مورخین دلسوز اگاه و زبردست چون استاد فاضل کیانی و استاد محمدی شاری صحبت کنید تا از واقعیت تاریخ اگاه شویم بازم تشکر
آقای اکرمی عزیز جواب سوال مرا حتماً بدهید
ایا در این مردم هزاره زندگی میکند ؟
اگر مردم هزاره پس چرا ناامن است ؟؟؟
بلی
در این دره صد هد خانواده زندگی می کنند که از قوم پشتون، تاجک و هزاره سنی می باشد
بلی
در بعضی مناطق شان زندگی می کنند
در مورید اب خوردن از کجا تهییه میکرد
دقیق معلوم نیست
حدود یک قرن دو قرن و یا سه قرن.😃
برادر هموطن تشکر از برنام خوبت برای ما جالب و دیدنی است سلامت باشی و من نظر دارم که همین کنار دریا و رودخانه آبش بسیار زیاد اما یگان درخت در کنار دریا نیست در وطن ما کمبود چوب است اگر درین قسمت ریس جنگلداری یا هر موسسه که در قسمت سرسبزی و رویاندن درختان بلوط چنار و ارچه یک زحمت بکشند در وقت نهال شانی یک سری به این مناطق که آب دارد بزنند یک خدمتی به وطن خویش نمایند خوب خواهد شد که تا مملکت ما خود کفا شود دیگر از پاکستان چوب نیارند این کوه ها باید پر از درخت و بته ها و گیاه ها باشد اگر مردم محل از نباتات کوهی برای هیزم استفاده میکنند بیخ و ریشه گیاه را از بین نبرند من که این مناظر طبعی را دیدم خوش شدم اما اگر همه مناطق آن جنگلزار شود و درخت های مثمر و غیر مثمر شانزده شود خوب خواهد شد اقتصاد مملکت بلند میرود خداوند آب ها و دریا های خروشان و طبعی داده ما را اما ما از آن استفاده نمیکنیم احتیاج همسایه ها استیم یک بار اگر به کوه های ایران و پاکستان نظر بیندازید که بیشمار جنگل و درخت دارند توجه مسولین و مردم خود همان قریه جات بکار است ، درختان زیاد آب ضرورت ندارند وقتی به زمین ریشه اش جای گرفت بعدن از آب باران و برف استفاده میکنند ممنون
متاسفانه اعلاقمندی کم است
آیا در این دره مردم هزاره زندگی میکند یا بقيه اقوام افغانستان ؟؟؟؟؟
بلی زندگی می کنند
هزاره های سنی، تاجک و پشتون در دره شکاری زندگی می کنند
کدام ولسوالی اس آقای اکرمی
از دوران نادر غدار شروع وقبلا همین طور بزرگان ا قوام وانسان ها بیدار توطیه برایش درست می شد وترور می شد. آموزش علم خود را رشد دهید واز مردم ومنطقه خود دفاع کنید
سلام خیلی انسان ناراحت میشه وقتی یه گزارش میخاد تهیه کند از نیرو حفاظتی همراه کند اگر این طالبان دست از شرارت برمی داشتن کشور شما گلستان بود
دقیقآ
اما متاسفانه این دره ناامن است
نیروهای امنیتی همکار خوب با خبرنگاران و رسانه ها می باشد
اری تلپد
مربوط ولایت بامیان میشه
:)
چه؟
@@HazaragiMusicChaneln عالی است!!!
نگاهی نو به تاریخ هزاره ها
بخش دوم
مقاله ۱۳: انحراف تاريخ آريانا و ضعف هزاره ها در جریان تاریخ
10- همگام با تغيير نام خراسان و تعليق تاريخ آن ، صفويان كه در غرب خراسان (كشور پارس و عراقِ عجمِ قرون وسطي= ايران كنوني) قدرت گرفته بودند ، كم كم مرز هاي خود را جدا کرده و تثبيت نمودند. آنان جسته گريخته نام ايران را بر كشور خود به كار بردند تا اينكه در سال 1314 ش، رضا شاه پهلوي سرزمين پارس را رسما بنام ايران نام نهاد و از طرف بعضي كشور ها رسميت يافت. [1] تغيير نام افغانستان و ايران همانند دو تيغة قيچي بود كه تاريخ آرياناي كهن و تاریخ خراسان زيبا را بريد و ملت ما را دچار گُسست تاريخي و بحران هويت ساخت. پروسة افغان سازی و پارسی زدائی در افغانستان از طرفی و پروسة پارسی سازی و ترک زدائی در ایران از طرف دیگر باعث گردید که فرهنگ و تاریخ آریانا و ادبیات دری کاملا به طرف غرب رانده شود و همسایة تشنه غربی ما نیز از آن با گرمی استقبال نموده و خوشبختانه در حفظ آن با جان و دل کوشیدند.
11- درقرن نوزده ميلادي/ چهاردهم هجري (سالهاي1306 تا 1315 ه ق)توحش وبرتري جمعيت و استعمار و تكنولوژي دست به دست هم داده ويك بار ديگر اهمّيت خود را در زندگي و سر نوشت بشر نشان داد. در این قرن استعمار جهانی انگليس و فاتح شبه قاره هند، با مستشاران نظامی و جاسوسان و توپ های اهریمنی خود به مدت نه سال جنگ، قدرت و تاریخ هزاره ها را درهم کوبید و حاکمان پنج هزار سالة کشور را تسلیم خود نمود. اگر برنامه های نظامی و تسلیحات انگریزان نبود یک مشت کوچی نا منظم نمی توانستند درکوههای مخوف هزارستان حاکمان مقتدر و تاریخی این سرزمین را مُنقاد نمایند. استعمار پیر در قالب كوچيان و امير عبدالرّحمن جابر و مزدور، به بهانة ايجاد حكومت مركزي و با مصرف سه هزار گلولة توپ ویرانگر، هزاران دژ و قلعة مستحکم هزارگان را تسخیر نموده و مملکت غرجستان را که تنها یادگار فرهنگ و تاریخ کشور ایران کهن و خراسان قرون میانه بود، از صحنه سیاست منطقه حذف نمود و سرزمین و حاکمیت کشور هزارگان را از آنان گرفته به کوچیان افغان داد. اين تراژدي هولناك به حدی بود كه این جامعه را بكلي از صحنة زندگي وتاريخ كشور به حاشيه رانده و به افسانه تبدیل نمود و سایة شوم آن پس از یک قرن تا كنون دیده میشود.
بلي! آريان هاي راستين و باستاني، پس از مرگ پدران كَياني خود، در طول بيش از دو هزار سال جنگ با مهاجمان كم كم مغلوب گرديدند. مغلوبیت، جامعة هزاره را به انهدام کشانید. به تدريج شهرها ودشت های هموار و حاصل خيز را رها كرده وبه كوهستان هاي منزوي پناه بردند. همگام با اين رخداد هاي تلخ، درعين اينكه بشدت از نظر نفوس تقليل يافتند، كم كم هويت وتاريخ وفرهنگ وتشكّل اجتماعي وانسجام قومي وتمام داشته هاي خود را هم از دست دادند. ستم و فقر و انزوا مانند تيغه هاي قيچي چنان بر جامعة هزاره فشار آورد كه آنان از همه چيز وا ماندند و بجز غم زنده ماندن تمام چيز ها را از ياد بردند. محکومیت یک ملت معادل توقف او در حیات اجتماعی است. گِرهارد لنسكي جامعه شناس غربي مي نويسد: « جوامع انساني اگر دچار انزوا شوند، تجربيات فرهنگي شان تقريبا در تمام موارد كاهش مي يابد وآهنگ تغييرات وتحولات نيز ناگزير درين جوامع بسيار كند مي شود». [2]
12- درقرن بيستم ميلادي در عهد ظاهرشاه، در حاليكه يك قرن از غايلة عبدالرّحمان بر ضد هزاره ها مي گذشت، ودر حالي كه بقاياي وارثانِ مغلوبِتاريخ آريانا وخراسان، در كوهستان هاي منزوي زابلستان درزندان فرهنگي واقتصادي به سر ميبردند و با فقر و مرگ دست به گريبان بودند، در طی یک رستاخيز منطقه اي و جهاني با انديشه ومشورة استعمار انگليس كه قصد سلطه بر فرهنگ وسياست خاور ميانه و هند را در سر داشتند، تاريخ نو نوشته شد. كتابهاي قديم تاریخی جمع آوري شده و در كتابخانه هاي نوساخته زندانی گرديدند. درباریان نامهاي تاريخي را جا بجا كردند. با كمك ماشين چاپ، نوشته هاي كم مايه و دستوري خود را به مقياس گسترده چاپ نموده و به خورد مردم عوام دادند.
بلی! مردم افغانستان، تاریخ فروشان قبیله گرا را که تاريخ سازنده و وحدت بخش وغرور آفرين كشور ما را به بيگانگان فروخته اند، هرگز نخواهند بخشيد. گناه اين همه پريشاني ملي ونزاع هاي قومي، زباني و مذهبي در كشور ما، به گردن این تاريخ فروشان است. امروزه همينها هستند كه، هردانشمند و محققِ متعهدي را كه از تاريخ آرياناي کهن و خراسان نامدار و از زبان دري سخن بگويند، غير ملي خوانده و به آنان مُهر بيگانه گرا ميزنند.
پیروان عبدالرّحمان، هزاره ها را در حال مغلوبیت هم به هیچ وجه مورد عفو و چشم پوشی قرار ندادند. عبدالرحمان، غازیان و سرداران هزاره را نابود کرد و سرزمینهای آنان را به کوچیان افغان سپرد و زنان شان را به هندوان فروخت؛ اما انجمن تاریخ در عهد ظاهرشاه با نوشتن تاریخ قبیله ای، تاریخ هزارگان و تاریخ پنجهزار سالة کل کشور
ورث؛ ور جمکرد باستانی
ورث یکی از هفت ولسوالی ولایت بامیان است. در املای این واژه، تفاوت دیدگاه وجود دارد، برخی ورث خوانند و برخی ورس دانند...
در قبالهها و تذکرههای گینه، به گونه "ورث" نوشته شده. مرحوم کاتب هزاره در سراجالتواریخ، نیز ورث نوشته است. مرحوم استاد افتخاری (آریانپور) نیز، املای درست واژه را ورث میدانست.
به نظر نگارنده نیز، املای واژه، "ورث" درست است. برخی، براساس نظریهی غلط تاریخِ زبان پارسی که زبان پارسی را ادامهی زبان پهلوی میدانند، خیال کردهاند که حرف "ث" سهنقطه در زبان فارسی نیست و از زبان عربی وارد زبان فارسی شده، اما زبان فارسی، ادامهی زبان اوستایی است و و حرف "ث" در آوا و خط اوستایی وجود دارد.
البته در زبان پهلوی نیز صدای "ث" با ترکیب دو حرف ایجاد میشود، مانند زبان انگلیسی که صدای "ث" با ترکیب دو حرف th ایجاد میشود. شاهد وجود دبیره "ث"، در زبان فارسی واژههایی مانند کیومرث، لیث (پدر یعقوب لیث سیستانی) در لهجهی هزارگی واژههای ایثه، اوثه، ثه و... با «ث» سهنقطه است.
معنای ورث
مرحوم آریانپور ورث را به معنای یک نوع گل میدانست، ورث به این معنا واژهی عربی است، اما نامهای کهن سرزمین ما عربی نیست، به ویژه که آن نوع گل در ورث به این نام شناخته نمیشود.
مرحوم دهخدا، واژه ورث را به معنای تر و تازه دانسته است: "ورث . [ وَ ] (ع ص) تازه و تر از هر چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هرچیز تر و تازه(ناظم الاطباء)." (دهخدا، زیر واژه ورث).
وَرَث؛ ور جَمکَرد
به نظر نگارنده، ورث، از دو بخش تشکیل شده، بخش نخست «وَر» به معنای جای سرپوشیده (خانه، لانه، شهر) است. در لهجه هزارگی به غار جانوران و لانهی حشرهها «وَر»، «وُر»، و «وار» گفته میشود. بخش دوم ورث، «اث» است، به معنای شکوه و فره اهورایی. در مجموع ورث به معنای شهر باشکوه است.
یا وَرَث از ریشهی اوستایی ورسا (varča) به معنای فر و شکوه است که تحول س č به ث ø در زبانشناسی قانونمند است. ورچا به معنای فر و شکوه است. گونهی فارسی وَرج به معنای عظمت و شکوه بازمانده ورچای اوستایی است. صفت ورجاوند هم به آن بازمیگردد. به گفته جناب مجتبی درودی، یکی از زبانشناسان ایرانی "جالب اینکه اصطلاح وَرچاوَن برای وَر جمشید هم به کار برده شده است." به طور کلی به نظر میرسد وَرَث، همان صورتی از varač باشد.
ممکن است ورث در زمانهای کهن جغرافیای بزرگی را پوشش میداده. استاد آریانپور، وَرِنَه، یکی از شهرهای اهورایی/ اوستایی را به بامیان تطبیق داده است. ممکن است ورث در زمانهای کهن شهر زیرزمینی بامیان/ ورجمکرد را که زینالعابدین شیروانی از آن سخن میگوید شامل میشده است.شیروانی مینویسد:
«در زمان قدیم در جبال بامیان ساختمانهای خوب و خانههای مرغوب کندهاند. بر فقیر معلوم نشد که از بناهای کیست؟ چنان به نظر آمد که نزدیک شش هزار خانه به صورت مرغوب کندهاند. بر اهل خرد پوشیده نخواهد بود که شش هزار خانه به طریق ارباب دولت (شاهانه) از کوه تراشیدن، به نهایت سخت و دشوار است.»
بامیان، شهر زیرزمینی بزرگی داشته که به کابل و بلخ هم راه داشته است.
نویسندگان آثار عتیقه بامیان به تونل های زیر زمینی از بامیان به طرف کابل و بلخ نیز اشاره کرده و نوشته اند: «اگر بنا باشد عقیدهی خود را بر نظریات سایر مورخین علاوه کنیم، بایستی زیر زمینی را که به عقیدة ساکنان بامیان از یک طرف، جانب کابل و از طرف دیگر جانب بلخ میرود، تجسس کرد.» (آثار عتیقه بامیان ، ص 113).
محمدی شاری
نفر از هیچی معلومات نداشت
دقیقآ