قصه ظهر جمعه - داستان پیرمرد نابینا و درخت شفا

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 18 лис 2024

КОМЕНТАРІ • 6

  • @pousha2719
    @pousha2719 4 роки тому

    عالی

  • @AliEbrahimi-g5o
    @AliEbrahimi-g5o 4 місяці тому

    من از داستان های کوتاه خوشم میاد ❤

  • @sattarghasemei4485
    @sattarghasemei4485 5 місяців тому

    ❤❤❤

  • @hamidrezakashi3632
    @hamidrezakashi3632 2 роки тому

    آفرین به شیردختر

  • @سعادهنورالایمان
    @سعادهنورالایمان 4 роки тому +1

    روح از پیش خدا اومده و روزی به سوی خدا بر میگردد پس تمام بدن با روح تحرک داره بدون روح چشم نمیبیته دست نمیگیره وووووو
    ماروزانه سه بار غذا می خوریم وتن تسکین پیدا میکند ولی به فکر روح نیستیم چون روح از طرف خدا به ما رسیده اسم خدا غذای روح محسوب میشه وتسکین پیدا میکند
    هرچی بیشتر تکرار کنیم عکس العمل روح بیشتر میشود و تن هم تحت تاثیر قرار میگیرد آنوقت جسم آرام میشود
    مدام بگویید
    سبحان الله
    الحمد لله
    لا اله الا الله
    الله اکبر

  • @sepidehhastam
    @sepidehhastam 4 роки тому

    صدای آقای سرشار حاوی دیازپامه