درود بر شما زیبا بود ولی چرا مردم پنهان کاری میکنند و حد اقل میتونست به مادرش بگه شوهرش خبر نداره که مادر بیفکر جلوی اون حرف نزنه و داستان دوست پسر سابق را هم اگر به شوهرش میگفت اون حساب پسره را میرسید
با درود و سپاس فراوان از بانــو مستان عزیز،با اجازه شما مستان جان یه سوال از فرستنده داستان که بدون شک کامنتها رو میخونن دارم،و یا ممنون میشم شما سوال بنده رو به ایشون منتقل و جوابشون رو اعلام کنید،و اونم اینکه با توجه به قوانین ایران و شرع دین ما وقتی زنی از مردی طلاق میگیره بایـــد سه ماه و ده روز قمری عـِـدّه نگهداره،و دلیل اونم اطمینان از عدم بارداری زن از شوهر سابق هست و تا این مدت تموم نشه اون خانم امکان عقد و ازدواج مجدد رو نداره،اما ایشون در این داستان جوری که تعریف کردن بلافاصله پس از جدایی از همسرشون به عقد علی در اومدن،چجوری ممکنه؟ممنون میشم اینو توضیح بدن❤
داستان غمناک بود خیلی سپاسگزارم بابت زحماتتون
سلام ودرود عزیزم صدای دلنشین وپراز مهربونیات سپاسگزارم عزیزم خیلی خیلی عالی زیبای بوده ممنون ❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉😮
خیلی غمگین بود ..اماروح بزرگ دنیا درسی بود که به ضررش شد خداروشکر درسا به زندگیش برگشت .❤
خیلی غمگین بود اما روح بزرگ دنیا درسی بودکه به ضررش شدخداروشکر درسایه زندگیش برگشت❤❤❤❤😂🎉🎉🎉🎉🎉
صدا، داستان همه چی عالی ❤❤❤❤
ممنون ازشما راوی عزیز
صداتون خیلی آرامش دهنده ولی داستان خیلی دردناک، مرسی از زحمتتون ❤
خدارحمی کنه رفتگان را خیلی دردناکه غم ازدست دادن عزیزان ولی خدا بزرگه درپناه حق ...امین...❤❤❤❤
با درود و سپاس از شما عزیز مثله همیشه عالی❤❤❤❤❤
مرسی عزیزم
ماشاالله بانوی خوش صدا ❤
سپاس از همراهی و حضور گرمتون🌹
❤❤❤سپاس
درود بر شما، راوی داستان،، با صدای زیباتون،، ومهمتر از همه،، که داستانهاتون،، همیشه، آخرش با خوشی تمام میشه❤
سپاس از همراهی و حضور گرمتون🌹
تواین.داستان.چقدر.گذشت.دارد.انسان.وچقد.رسختهارا.بر.دوش.بکشد.❤❤❤
خداروشکر خوشبخت شدی
WOW❤
Perfect story for a movie
سپاس از همراهی و حضور گرمتون🌹
ی فیلم این شکلی ساختن و من تازگیها دیدم ❤
درودوسپاس❤❤❤
❤❤❤❤❤❤❤
چه سرگذشت وحشتناکی خدا برای کسی میاره فقط خدا میدونه شما خانواده محترم چه کشیدین واقعا متاسفم از این زندگی😢😢
😢😢😢😢❤❤❤❤
perfect❤❤❤❤
😢😢💔💔
چه سخت اشکم درآمد
این دو خواهر چه فداکاری های عجیب غریبی کردن. بیچاره علی و درسا
درود بر شما زیبا بود ولی چرا مردم پنهان کاری میکنند و حد اقل میتونست به مادرش بگه شوهرش خبر نداره که مادر بیفکر جلوی اون حرف نزنه و داستان دوست پسر سابق را هم اگر به شوهرش میگفت اون حساب پسره را میرسید
با درود و سپاس فراوان از بانــو مستان عزیز،با اجازه شما مستان جان یه سوال از فرستنده داستان که بدون شک کامنتها رو میخونن دارم،و یا ممنون میشم شما سوال بنده رو به ایشون منتقل و جوابشون رو اعلام کنید،و اونم اینکه با توجه به قوانین ایران و شرع دین ما وقتی زنی از مردی طلاق میگیره بایـــد سه ماه و ده روز قمری عـِـدّه نگهداره،و دلیل اونم اطمینان از عدم بارداری زن از شوهر سابق هست و تا این مدت تموم نشه اون خانم امکان عقد و ازدواج مجدد رو نداره،اما ایشون در این داستان جوری که تعریف کردن بلافاصله پس از جدایی از همسرشون به عقد علی در اومدن،چجوری ممکنه؟ممنون میشم اینو توضیح بدن❤
❤❤❤
❤❤❤❤❤