🔶ثبات ابوبکر و عمر رضی الله عنهما تا انتهای جنگ احد. و حفاظتشان از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. 🔷 🔎أخبرنا عبد الله بن الحسن الحراني قال: نا النفيلي قال: نا محمد بن سلمة عن محمد بن إسحاق قال: كان أول من عرف رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد الهزيمة، وقول الناس قتل رسول الله، كما حدثني ابن شهاب الزهري عن عبد الله بن كعب بن مالك أخو بني سلمة قال: قال كعب:🔎 عرفت عينيه تزهران من تحت المغفر فناديت بأعلى صوتي: يا معشر المسلمين أبشروا هذا رسول الله صلى الله عليه وسلم، فأشار إلي أن أنصت، فلما عرف المسلمون رسول الله صلى الله عليه وسلم نهضوا به، ونهض معهم نحو الشعب، معه: أبو بكر بن أبي قحافة، وعمر بن الخطاب، وعلي بن أبي طالب، وطلحة بن عبيد الله، والزبير بن العوام، والحارث بن الصمة رضي الله عنهم أجمعين، في رهط من المسلمين، فلما أسند رسول الله صلى الله عليه وسلم في الشعب، أدركه أبي بن خلف وهو يقول: أين يا محمد أين يا محمد لا نجوت إن نجوت، فقال القوم: أيعطف عليه يا رسول الله رجل منا؟ فقال: دعوه فلما دنا تناول رسول الله الحربة من الحارث بن الصمة، يقول بعض القوم فيما ذكر لي (14- و) . فلما أخذها رسول الله صلى الله عليه وسلم انتفض بها انتفاضة تطايرنا عنه تطاير الشعر من ظهر البعير إذا انتفض بها، ثم استقبله فطعنه بها طعنة تردى بها عن فرسه مرارا. 🔺ترجمه مختصر: کعب بن مالک به مسلمانان مژده قطعی میدهد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زنده است و او چشمان پیامبر علیه الصلاة و السلام را میبیند که زیر حلقه های زره میدرخشند، و 👈 ابوبکر و عمر 👉 و علی و طلحه و زبیر و حارث بن صمه و گروه دیگری رضی الله عنهم از مسلمانان به خدمت پیامبر علیه الصلاة و السلام میشتابند، پیامبر علیه الصلاة و السلام همراه آنها به بالای دره [کوه] راه میافتد. 📚 نام کتاب : سيرة ابن اسحاق = السير والمغازي نویسنده : ابن إسحاق، محمد جلد : 1 صفحه : 331 🔶اسناده حسن ☑ ---------------------------------- 🔷 صعود نبی اکرم علیه الصلاة و السلام از کوه ⬇ 🍂《الزبیر بن العوام قال : كانَ علَى رسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ يومَ أُحُدٍ درعانِ ، فنَهَضَ إلى صَّخرةٍ ، فلم يستَطِع ، فأقعدَ تحتَهُ طلحةَ ، فصعِدَ النَّبيُّ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ حتَّى استَوى على الصَّخرةِ ، قالَ : فسَمِعْتُ النَّبيَّ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ يقولُ : أَوجبَ طَلحةُ》 《زبیر بن عوام رضی الله عنه میفرماید : در روز جنگ اُحُد، دو زره بر تن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود؛ چون خواست بالای صخره برود، نتوانست؛ پس طلحه را نشاند و او را پله کرد و از صخره بالا رفت. زبير می گويد: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنيدم که فرمود: «أَوْجَبَ طَلْحَةُ»: «طلحه با اين کارش بهشت را بر خود واجب کرد》 ✔ المحقق: صحیح غریب 📙حدیث 3738 امام ترمذی است. ------------------------------- 🔶 «گفتگوی ابوسفیان با پیامبر و یارانش براء رضی الله عنه میگوید: ابوسفیان از بالای تپهای به سوی مسلمانان نگاه کرد و گفت: آیا محمد زنده است؟ پیامبر فرمود: جواب او را ندهید. دوباره پرسید: آیا ابن ابی قحافه زنده است؟ پیامبر فرمود: جوابش را ندهید. دوباره سئوال نمود: آیا ابن خطاب زنده است؟ بعد از آن خودش گفت: معلوم میشود همه کشته شدهاند؛ چراکه اگر زنده میبودند، پاسخ میدادند. عمر رضی الله عنه که تاب و تحمل او تمام شده بود، فرمود: دروغ میگویی ای دشمن خدا! خداوند اینها را جهت رسوایی تو زنده نگه داشته است. ابوسفیان گفت: زنده باد « هبُلْ» پیامبر از یاران و اصحابش خواست تا در جوابش بگویند: الله أعلی و أجل «خدا از همه بالاتر و بزرگتر است.» ابوسفیان گفت: لنا العزّی و لاعزّی لکم «بت عزا از آن ماست و شما از آن محروم هستید.» پیامبر فرمود جوابش را بدهید! اصحاب گفتند: چه بگوئیم؟ فرمود بگویید: الله مولانا ولا مولی لکم «خدا مولای ما است و شما مولا ندارید.» ابوسفیان گفت: امروز انتقام کشتهشدگان بدر را از شما خواهیم گرفت؛ چراکه نتیجه جنگ یا پیروزی و یا شکست است. و افزود که کشتهشدگان شما به دستور من مثله نگردیدهاند، اما ناراحت هم نیستم.[112]» در روایتی دیگر نیز آمده است که عمر گفت: «کشتهشدگان ما و شما هرگز برابر نیستند، جایگاه کشتهشدگان ما بهشت و جایگاه کشتهشدگان شما دوزخ میباشد.»[113] 🔹از سؤالات ابوسفیان در مورد پیامبر علیه الصلاة و السلام، ابوبکر و عمر رضی الله عنهما چنین برمیآید که مشرکان به خوبی به نقش این افراد در پایداری اسلام و استوار بودن اساس و نظام دولت اسلام اطلاع داشتند و ظاهراً معتقد بودند با مرگ این افراد اسلام سیر نزولی خود را طی خواهد نمود. + روایت فوق ثباتت شیخین تا انتهای جنگ را نشان میدهد. 📚[112]- صحیح البخاری، مغازی، شماره 4043 - السیرة النبویة الصحیحه، ج 2، ص 392. 📚[113]- السیره النبویه الصحیحه، ج 2، ص 392.
توهین ابوبکروعمرو عثمان که به ناحق خلیفه شدند وفرمده خداوند به پیامبر اسلام حضرت محمد صل الله علیه و آله در رابطه با روز غدیر خم ونادیده گرفتن این روز مبارک وبه شهادت رساندن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وچشم گریان پیامبر خدا تا قیامت حق الله نیست
جزاک الله خیرا استاد محترم کیانی 💚🇦🇫 از صحبت های عالمانه ای تان، در شناخت روافض زیآد آموختیم، و از صحبت های تان لذت میبرم
سلام و رحمت الله بر شما. محبت دارید وجزاکم الله خیرا 🌹🌹🌹
درود بر شما❤❤❤❤
درود و رحمت الله بر شما 🌹🌹🌹🌹
خسته نبباشید .موفق باشید از اینکه مشرکین ومنافقین رارسوا میکنیدودعوت به توحید میکنید
زنده و سربلند باشید. وجزاکم الله خیرا
آقای کیانی در پناه الله باشید استاد عزیز از جزیره قشم سلام میکنم به شما الله یارو نگهدار شما باشد@@MohammadEbrahimKiani
لقب بانوان پیامبر درقران ام المومنین موید تکزیم است
آية ۶ سورة احزاب در سیاق جایگاه نبی، مقام همسران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را با عنوان مادران مومنان بیان میدارد
قاری اول اسمش چیه
سلام بر مسلمانان بی ریا
🔶ثبات ابوبکر و عمر رضی الله عنهما تا انتهای جنگ احد. و حفاظتشان از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.
🔷 🔎أخبرنا عبد الله بن الحسن الحراني قال: نا النفيلي قال: نا محمد بن سلمة عن محمد بن إسحاق قال: كان أول من عرف رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد الهزيمة، وقول الناس قتل رسول الله، كما حدثني ابن شهاب الزهري عن عبد الله بن كعب بن مالك أخو بني سلمة قال: قال كعب:🔎
عرفت عينيه تزهران من تحت المغفر فناديت بأعلى صوتي: يا معشر المسلمين أبشروا هذا رسول الله صلى الله عليه وسلم، فأشار إلي أن أنصت، فلما عرف المسلمون رسول الله صلى الله عليه وسلم نهضوا به، ونهض معهم نحو الشعب، معه: أبو بكر بن أبي قحافة، وعمر بن الخطاب، وعلي بن أبي طالب، وطلحة بن عبيد الله، والزبير بن العوام، والحارث بن الصمة رضي الله عنهم أجمعين، في رهط من المسلمين، فلما أسند رسول الله صلى الله عليه وسلم في الشعب، أدركه أبي بن خلف وهو يقول: أين يا محمد أين يا محمد لا نجوت إن نجوت، فقال القوم: أيعطف عليه يا رسول الله رجل منا؟ فقال: دعوه فلما دنا تناول رسول الله الحربة من الحارث بن الصمة، يقول بعض القوم فيما ذكر لي (14- و) . فلما أخذها رسول الله صلى الله عليه وسلم انتفض بها انتفاضة تطايرنا عنه تطاير الشعر من ظهر البعير إذا انتفض بها، ثم استقبله فطعنه بها طعنة تردى بها عن فرسه مرارا.
🔺ترجمه مختصر: کعب بن مالک به مسلمانان مژده قطعی میدهد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زنده است و او چشمان پیامبر علیه الصلاة و السلام را میبیند که زیر حلقه های زره میدرخشند، و 👈 ابوبکر و عمر 👉 و علی و طلحه و زبیر و حارث بن صمه و گروه دیگری رضی الله عنهم از مسلمانان به خدمت پیامبر علیه الصلاة و السلام میشتابند، پیامبر علیه الصلاة و السلام همراه آنها به بالای دره [کوه] راه میافتد.
📚 نام کتاب : سيرة ابن اسحاق = السير والمغازي نویسنده : ابن إسحاق، محمد جلد : 1 صفحه : 331
🔶اسناده حسن ☑
----------------------------------
🔷 صعود نبی اکرم علیه الصلاة و السلام از کوه ⬇
🍂《الزبیر بن العوام قال : كانَ علَى رسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ يومَ أُحُدٍ درعانِ ، فنَهَضَ إلى صَّخرةٍ ، فلم يستَطِع ، فأقعدَ تحتَهُ طلحةَ ، فصعِدَ النَّبيُّ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ حتَّى استَوى على الصَّخرةِ ، قالَ : فسَمِعْتُ النَّبيَّ صلَّى اللَّهُ علَيهِ وسلَّمَ يقولُ : أَوجبَ طَلحةُ》
《زبیر بن عوام رضی الله عنه میفرماید : در روز جنگ اُحُد، دو زره بر تن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود؛ چون خواست بالای صخره برود، نتوانست؛ پس طلحه را نشاند و او را پله کرد و از صخره بالا رفت. زبير می گويد: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنيدم که فرمود: «أَوْجَبَ طَلْحَةُ»: «طلحه با اين کارش بهشت را بر خود واجب کرد》
✔ المحقق: صحیح غریب
📙حدیث 3738 امام ترمذی است.
-------------------------------
🔶 «گفتگوی ابوسفیان با پیامبر و یارانش
براء رضی الله عنه میگوید: ابوسفیان از بالای تپهای به سوی مسلمانان نگاه کرد و گفت: آیا محمد زنده است؟
پیامبر فرمود: جواب او را ندهید. دوباره پرسید: آیا ابن ابی قحافه زنده است؟ پیامبر فرمود: جوابش را ندهید. دوباره سئوال نمود: آیا ابن خطاب زنده است؟ بعد از آن خودش گفت: معلوم میشود همه کشته شدهاند؛ چراکه اگر زنده میبودند، پاسخ میدادند.
عمر رضی الله عنه که تاب و تحمل او تمام شده بود، فرمود: دروغ میگویی ای دشمن خدا! خداوند اینها را جهت رسوایی تو زنده نگه داشته است.
ابوسفیان گفت: زنده باد « هبُلْ»
پیامبر از یاران و اصحابش خواست تا در جوابش بگویند: الله أعلی و أجل «خدا از همه بالاتر و بزرگتر است.»
ابوسفیان گفت: لنا العزّی و لاعزّی لکم «بت عزا از آن ماست و شما از آن محروم هستید.»
پیامبر فرمود جوابش را بدهید! اصحاب گفتند: چه بگوئیم؟
فرمود بگویید: الله مولانا ولا مولی لکم «خدا مولای ما است و شما مولا ندارید.»
ابوسفیان گفت: امروز انتقام کشتهشدگان بدر را از شما خواهیم گرفت؛ چراکه نتیجه جنگ یا پیروزی و یا شکست است. و افزود که کشتهشدگان شما به دستور من مثله نگردیدهاند، اما ناراحت هم نیستم.[112]»
در روایتی دیگر نیز آمده است که عمر گفت: «کشتهشدگان ما و شما هرگز برابر نیستند، جایگاه کشتهشدگان ما بهشت و جایگاه کشتهشدگان شما دوزخ میباشد.»[113]
🔹از سؤالات ابوسفیان در مورد پیامبر علیه الصلاة و السلام، ابوبکر و عمر رضی الله عنهما چنین برمیآید که مشرکان به خوبی به نقش این افراد در پایداری اسلام و استوار بودن اساس و نظام دولت اسلام اطلاع داشتند و ظاهراً معتقد بودند با مرگ این افراد اسلام سیر نزولی خود را طی خواهد نمود. + روایت فوق ثباتت شیخین تا انتهای جنگ را نشان میدهد.
📚[112]- صحیح البخاری، مغازی، شماره 4043 - السیرة النبویة الصحیحه، ج 2، ص 392.
📚[113]- السیره النبویه الصحیحه، ج 2، ص 392.
توهین ابوبکروعمرو عثمان که به ناحق خلیفه شدند وفرمده خداوند به پیامبر اسلام حضرت محمد صل الله علیه و آله در رابطه با روز غدیر خم ونادیده گرفتن این روز مبارک وبه شهادت رساندن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وچشم گریان پیامبر خدا تا قیامت حق الله نیست