عزیز ده ها صدها شاعر قبل از فردوسی به زبان پارسی شعر گفته بودند در زمان صفاری و سامانی به زبان پارسی بود انجا هم نگفته ایران بلکه گفته دهقان نه دهقان نه ترک و نه تازی بود درک نکردن فردوسی و زبان شعر باعث شده پیراستن شاهنامه رونق بگیرد گروهی پاره ای از ابیاتش را تازیانه کرده و گروهی ابیاتی چون ز شیر شتر خوردن و سوسمار و زن و اژدها هر دو ذر خاک به رااز فردوسی نشمارند گویی پیامبری فردوسی را در توصیف نادیده می گیرند در جنگ که حلوا پخش نمی کنند حماسه سرایی می کنند چگونه انسان عصبانی حکایت بی وفاییی را توصیف کند اگر بی. وفایی از یک زن باشد قرار نیست روشنفکر باشد ستمگری و خیرگی می کند وقتی در فیلمی سینمایی مردی. به زنی تجاوز می کند لزوما دلیلی بر زن ستیزی کارگردان نیست و اگر کارگردان فعال حقوق زنان بود یا خود زن بود نمی توانیم در ان تکه فیلم شک کنیم همانگونه که استفاده نژاد پرستی از ابیات شاهنامه خیانت به فردوسی است و همانسان انرا مرثیه و سند جنایت پارسیان دانستن خیانت به حقیقت است فرخزاد یا یزدگرد پدر بر پدر شاه و فرمانروا مقابل مغیره می خواهی چه بگوید بره قربانی کند و نقل بخش کند ؟ می دانیم که حداقل از زمان کرتیر عربان را ایرانی می شمردند و به انها نگاه متجاوز نداشتند ان دو بیت نژاد پرستانه نیست فقر و بزرگزاده نبودن مغیره را گوشزد می کند ربطی به نزاد پرستی ندارد مگر نه اینکخه فریدون به فرزندان خود می گویبد انوشه که گوهر بکردی پدید و گوهرشان را به سنگ طعنه می زند یا می بینی افراسیباب ایرانیان را ریمن می خواند یا در حنگ رستم و اسفندیار وقتی دو سردار از دو طرف و دور از چشم رستم و اسفندیار می اغازندو سردار اسفندیاری سیستانیان را بدترین دشنام می دهد برآشفت با سگزی آن نامدار زبان را به دشنام بگشاد خوار نفرمود ما را یل اسفندیار چنین با سگان ساختن کارزار یا انکه اسکندر سپاه ایرانیان را دشنام میدهد و می گوید ای زیر دستان گمراه و یا رستم ایرانیان همراه با اسفندیار را بی ارزش می خواند و تمسخر می کند تو ایرانیان را بفرمای نیز کە تا گوهر آید پدید از پشیز تا جایی که چنین ابیاتی پاره ای را به گمان برداشته که با وجود صدها شاهد دیگر زابل از ایران جدا بوده یا انجا که شنگل زبان به طعنه ایرانیا می گشاید چقدر زیبا از زبان شنگل داد سخنبه ناسزای ایرانیان میدهد ایران را ویران می خواند و ایرانیان را بی وفا و نمک نشناس - از ان بزرگ بشنویم و نه قلم الکن من که بیآگهی من به ایران شوی ز مینوی خرم به ویران شوی دل پارسی باوفا کی بود چو آری کند رای او نی بود چنان بچهٔ شیر بودی درست که از خون دل دایگانش بشست چو دندان برآورد و شد تیز چنگ به پروردگار آمدش رای جنگ عشق فردوسی به ایرانیان باعث نشده که نداند کار سخن چگونه است راستی که سخنوری و شاعری کار ابلهان نیست و دانستن و دریافتنش نیز کار ابلهان نیست
شما ایرانی واقعی هستی خدای حق پشت وپناهت باشد
آفرین بر همت و رای بلند شما. فردوسی گویی در وجود شماست.
سلام و درود به شما و خسته نباشید ❤❤❤❤❤
درود بر گویش زیباتون استاد❤
درودبرشما❤استاد ❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
خدا عمرت بده استاد عزیزم چقدر خوش سخن و دلنشین شعر می خوانی
درود بر شما استاد نوح
درود بر شما استاد ارجمند
زیبا 💜😍🖒
چقد تاریخ تکرار حادثه هاست
🌹🇹🇯🌹🇮🇷🌹🇹🇯🌹🇮🇷🌹👈💪💪💪
Very nice one
ححلح
خم
یه
Thank you sir .
Фирдовси ин олими буруг аст
عزیز ده ها صدها شاعر قبل از فردوسی به زبان پارسی شعر گفته بودند در زمان صفاری و سامانی به زبان پارسی بود
انجا هم نگفته ایران بلکه گفته دهقان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
درک نکردن فردوسی و زبان شعر باعث شده پیراستن شاهنامه رونق بگیرد
گروهی پاره ای از ابیاتش را تازیانه کرده و گروهی ابیاتی چون ز شیر شتر
خوردن و سوسمار و زن و اژدها هر دو ذر خاک به رااز فردوسی نشمارند گویی
پیامبری فردوسی را در توصیف نادیده می گیرند
در جنگ که حلوا پخش نمی
کنند حماسه سرایی می کنند چگونه انسان عصبانی حکایت بی وفاییی را
توصیف کند اگر بی. وفایی از یک زن باشد قرار نیست روشنفکر باشد ستمگری و
خیرگی می کند وقتی در فیلمی سینمایی مردی. به زنی تجاوز می کند لزوما دلیلی بر زن ستیزی کارگردان نیست و اگر کارگردان فعال حقوق زنان بود یا خود زن بود نمی توانیم در ان تکه فیلم شک کنیم
همانگونه که استفاده نژاد پرستی از ابیات شاهنامه خیانت به فردوسی است
و همانسان انرا مرثیه و سند جنایت پارسیان دانستن خیانت
به حقیقت است
فرخزاد یا یزدگرد پدر بر پدر شاه و فرمانروا مقابل مغیره می خواهی
چه بگوید بره قربانی کند و نقل بخش کند ؟ می دانیم که حداقل از زمان
کرتیر عربان را ایرانی می شمردند و به انها نگاه متجاوز نداشتند ان دو
بیت نژاد پرستانه نیست فقر و بزرگزاده نبودن مغیره را گوشزد می کند ربطی
به نزاد پرستی ندارد مگر نه اینکخه فریدون به فرزندان خود می گویبد
انوشه که گوهر بکردی پدید و گوهرشان را به سنگ طعنه می زند
یا می بینی افراسیباب ایرانیان را ریمن می خواند
یا در حنگ رستم و اسفندیار وقتی دو سردار از دو طرف و دور از چشم رستم و
اسفندیار می اغازندو سردار اسفندیاری سیستانیان را بدترین دشنام می دهد
برآشفت با سگزی آن نامدار
زبان را به دشنام بگشاد خوار
نفرمود ما را یل اسفندیار
چنین با سگان ساختن کارزار
یا انکه اسکندر سپاه ایرانیان را دشنام میدهد و می گوید ای زیر دستان
گمراه و یا رستم ایرانیان همراه با اسفندیار را بی ارزش می خواند و
تمسخر می کند
تو ایرانیان را بفرمای نیز
کە تا گوهر آید پدید از پشیز
تا جایی که چنین ابیاتی پاره ای را به گمان برداشته که با وجود صدها شاهد دیگر زابل از ایران جدا بوده
یا انجا که شنگل زبان به طعنه ایرانیا می گشاید چقدر زیبا از زبان شنگل
داد سخنبه ناسزای ایرانیان میدهد ایران را ویران می خواند و ایرانیان را
بی وفا و نمک نشناس - از ان بزرگ بشنویم و نه قلم الکن من
که بیآگهی من به ایران شوی
ز مینوی خرم به ویران شوی
دل پارسی باوفا کی بود
چو آری کند رای او نی بود
چنان بچهٔ شیر بودی درست
که از خون دل دایگانش بشست
چو دندان برآورد و شد تیز چنگ
به پروردگار آمدش رای جنگ
عشق فردوسی به ایرانیان باعث نشده که نداند کار سخن چگونه است راستی که سخنوری و شاعری کار ابلهان نیست و دانستن و دریافتنش نیز کار ابلهان نیست
there is no Salam in Persian. I should be dorod.
شخصیت رستم واقعیه و یا تخیله؟
واقعی از هر واقعیتی بوده
از این خون پاک آریایی که گفتی فهمیدیم نژاد پرستی و از توضیح در مورد مازندران که دادی معلوم شد میخواهی دیو نامیدن آنها را توجیه کنی
@Mike Vassir Aryan is not belong to iran at all bro
انچه که گفتی،نماینگر ترک بودن توست که غازان خان مغول زبانت دوخت که به پارسی سخن نگویی و ترا ترکی گفتن سنت شد۔