یه خاطره درباره تعارف کردن کرمانی ها من خودم اصالتا کرمانی ام خب دایی پدرم یه عمل مهم داشت اومدخ بود تهران چون جایه دیگه ای هم ندارن اقلب میان خونه ما اون چند روز رو دوتا اقا بودن و صبح رسیدن من صبحانم رو قبل از رسیدن اون ها خورده بودم پدرم چند دیقه بعد از رسیدن اونها حلیم گرفت برای صبجانه من چون سیر بودم گفتم برای وعده بعد از تمرین میخورم میخورم پدرم به شون گفت بفرمایید حلیم اونا گفتن نه ما صبحانه خوردیم سیر سیریم پدرم باز تعارف کرد اونا همینجور گفتن نه ممنون ما سیریم یه چیزی خوردیم چند با این پروسه انجام شد منم با خیال راحت که حد اقل یه ظرف حلیم برام میمونه که از تمرین برگشتم بخورم رفتم وقتی برگشتم از حلیم ها فقط یه خاطره مونده بود 😂 در کل فرهنگ تعارف چیزی هست که شما طرف مقابل رو در اولویت میذارید و این خیلی خوبه و شاید هم ضروری بوده برای گذشته که این تو فرهنگمونه ولی بیش از اندازه اش واقعا ازار دهنده میشه زن زندگی ازادی ❤️
من ۲۶سالمه. اوایل ازدواجم چندباری شده بود برای مهمونی و… تو جمع فامیل همسرم قراره گرفته بودم ولی یکی از زندایی های همسرم بخاطر بارداری تو مهمونی ها شرکت نمیکرد تااینکه بعد از چندماه که دیگه زایمان کرده بود اومد خونه مادرشوهرم. منم دیگه چندماهی بود از ازدواجم میگذشت و اون موقع خیلی احساس میکردم صاحب خونه‌م و باید برم پیشواز مهمونا. رفتم جلو با زنداییش دست دادم. بجای اینکه بگم تاحالا سعادت نداشتم شمارو ببینم گفتم تاالان لیاقت نداشتم شمارو ببینم…🌚
وقتی دانشگاه مجازی بود، من و دوستم که برای یه درسی همگروهی بودیم ساعت ۸ صبح ارائه داشتیم، روز ارائه من رفتم خونشون و ساعت ۷ صبح بود، تو مسیر رفتن به اتاق دوستم باباش از اتاق خوابشون اومد بیرون که بره دسشویی، من هول شدم بهش گفتم خسته نباشید اونم گفت مرسی:)))))
سلام. عمامه صورتی ظاهر مستند رو که می بینید تصورتون ی چیز دیگه س اما مستند جالبی بود و ارزش دیدن داشت و اینکه ایده پردازش همون ایده پرداز مستندهای میراث آلبرتا س
قرار بود راجب داستان ها و شخصیت های شاهنامه توی کلاسمون یه کنفرانس بدم و میخواستم کتاب شاهنامه رو هم ببرم سر کلاس رفتم کتابخونه خیلی جدی به کتابدار گفتم شناسنامه میخوام😂 تازه اصلا هم خلوت نبود و حدودا ده نفر همزمان شروع کردن به خندیدن دیگه هیچوقت پامو تو اون کتابخونه نذاشتم😂
ولی بیاین قبول کنیم خیلی از جاهایی که برای کارهای اداری میریم مسئول های رسیدگی و کسایی که پشت باجه های نشستن خیلی آروم صحبت میکنن واس همین آدم نمیفهمه چی میگن یا اشتباه میفهمه😒
سلاممممم خوبید اقا من یک ماه دیگه ۲۰ سالم میشه قبلا همیشه با خودم فکر می کردم اونایی که توی این بازه اذیت میشن خیلی زیاده روی می کنن ولی الان اینجوریم که من هیچ غلطی نکردم و همش دارم خودمو مقایسه می کنم کمکککککک
منی که جلو شوهرعمم و پسرعمم و دخترعمم و ابحیم که دور هم جمع بودیم خیلی ناخوداگاه و اصن حواسم نبود گوزیدم :))) تا مدتها فکر خودکشی بودم و تو جمع فامیلی نمیرفتم
نظرتون راجع به ویدیو های بلایند دیت که الان ترند شده هم اگه بگید تو یه ویدیو باحال میشه
من سر "دو قطبیم، شیدایی افسردگی" پاره شدم از خنده😂😂😂یکی بیاد منو جمع کنه😂😂😂
طبق تجربه ای که من داشتم آره کرمانی ها تعارفی ترن خصوصا نسبت به شمالی ها
کاشکی این سری رو ادامه بدین خیلی خوش گذشت😂😍
هستی چقده قشنگتر شدی😍
یه خاطره درباره تعارف کردن کرمانی ها من خودم اصالتا کرمانی ام خب دایی پدرم یه عمل مهم داشت اومدخ بود تهران چون جایه دیگه ای هم ندارن اقلب میان خونه ما اون چند روز رو دوتا اقا بودن و صبح رسیدن من صبحانم رو قبل از رسیدن اون ها خورده بودم پدرم چند دیقه بعد از رسیدن اونها حلیم گرفت برای صبجانه من چون سیر بودم گفتم برای وعده بعد از تمرین میخورم میخورم پدرم به شون گفت بفرمایید حلیم اونا گفتن نه ما صبحانه خوردیم سیر سیریم پدرم باز تعارف کرد اونا همینجور گفتن نه ممنون ما سیریم یه چیزی خوردیم چند با این پروسه انجام شد منم با خیال راحت که حد اقل یه ظرف حلیم برام میمونه که از تمرین برگشتم بخورم رفتم وقتی برگشتم از حلیم ها فقط یه خاطره مونده بود 😂 در کل فرهنگ تعارف چیزی هست که شما طرف مقابل رو در اولویت میذارید و این خیلی خوبه و شاید هم ضروری بوده برای گذشته که این تو فرهنگمونه ولی بیش از اندازه اش واقعا ازار دهنده میشه
زن زندگی ازادی ❤️
یک اپیزود راجع به افسردگی درست کنین جیگر طلا ها❤
من ۲۶سالمه. اوایل ازدواجم چندباری شده بود برای مهمونی و… تو جمع فامیل همسرم قراره گرفته بودم ولی یکی از زندایی های همسرم بخاطر بارداری تو مهمونی ها شرکت نمیکرد تااینکه بعد از چندماه که دیگه زایمان کرده بود اومد خونه مادرشوهرم. منم دیگه چندماهی بود از ازدواجم میگذشت و اون موقع خیلی احساس میکردم صاحب خونه‌م و باید برم پیشواز مهمونا. رفتم جلو با زنداییش دست دادم. بجای اینکه بگم تاحالا سعادت نداشتم شمارو ببینم گفتم تاالان لیاقت نداشتم شمارو ببینم…🌚
هستی جان
هستی جان
❤
موهات خیلی بهت میاد هستی 🧡🧡
هیچ کدومش به خاطره های کیمیا نمیرسه😂😂😂😂😂
خیلی خوب بود این اپیزود 🤣🤣💗
دلم واستون تنگ شده بوددد
هستی شبیه پری دریایی شده🥲🫠❤️
وای خیلی خندیدم مرسی 😂
6:25 من وقتی یه نفر وقتی کاری براش کردم یا مثلا چیزی که بهش قرض دادمو پس میده منم اشتباهی تشکر میکنم😂😂😂😂😂
وقتی دانشگاه مجازی بود، من و دوستم که برای یه درسی همگروهی بودیم ساعت ۸ صبح ارائه داشتیم، روز ارائه من رفتم خونشون و ساعت ۷ صبح بود، تو مسیر رفتن به اتاق دوستم باباش از اتاق خوابشون اومد بیرون که بره دسشویی، من هول شدم بهش گفتم خسته نباشید اونم گفت مرسی:)))))
وااااای 😂😂😂
رنگ قهوه ای شکلاتی بیشتر به نظرم میاد بور شاید می گن بش.فندقی شاید
وای من کلی بلند بلند خندیدم خدا خیرتون بده😂😂😂
هستی هستن عضو جدید خانواده ویزلی 😅 ولی جدا از شوخی خیلی کیوت شدی هستی❤
جالب بود😂😂😂😂
وای کیمیا یه اپیزود واسه خاطراتت کلا نیاز داری جررر خوردم😂😂😂😂
آنشرلی روزهای غریبانه ات چگونه گذشت؟😂
كيميا ركورد داره دِيت هاي بي سرانجام در گينس، شيرين هفته اي سه دِيت به بهانه كسب تجربه براي زندگي در اجتماع 😄
عههه موهای هستی چه باحال شدههه😍😍😍
Thank you
جررررررر. آره کرمونیا تعارف و رودرواسی رو زیاد دارن. نه اینکه ادا بیان،خجالتین😂
والا من کرمانی ،یکی و میشناسم خیلی پر رو هست ..تعارف نکرده همش تقاضا داره😢
عالی بود 😂😂😂❤️❤️❤️
داییم پاشد که بره بهم دست داد سرم تو گوشی بود ، گفتم سلام
عالی
هستیییی موهات چقدر خوشگل شده 😍😍😍
یزدیان که خییییلییییییی باید بهشون تعارف کنی😅😅
سلام. عمامه صورتی ظاهر مستند رو که می بینید تصورتون ی چیز دیگه س
اما مستند جالبی بود و ارزش دیدن داشت و اینکه ایده پردازش همون ایده پرداز مستندهای میراث آلبرتا س
مخالفم
کیمیا خیلی باحالی😂😂😂
موهات خیلی بهت میاد هستی جون😍✨
رفته بودم دندونپزشکی یادم نیس بحث از کجا شروع شد ولی به دکتر گفتم مسواکم تموم شدع دکترع گفت مسواک تموم نمیشه خمیردندان تموم میشع🫠😂💔
27:00 جرر😂😂
دمتون‌گرم😂😂😂😂❤❤❤
قرار بود راجب داستان ها و شخصیت های شاهنامه توی کلاسمون یه کنفرانس بدم و میخواستم کتاب شاهنامه رو هم ببرم سر کلاس
رفتم کتابخونه خیلی جدی به کتابدار گفتم شناسنامه میخوام😂
تازه اصلا هم خلوت نبود و حدودا ده نفر همزمان شروع کردن به خندیدن
دیگه هیچوقت پامو تو اون کتابخونه نذاشتم😂
20:55 the funniest part
خاطرات کیمیا😂😂😂>>>>>
11:48 حس میکنم این داستان تو جهان موازی بوده😂😂
😂😂😂
ولی بیاین قبول کنیم خیلی از جاهایی که برای کارهای اداری میریم مسئول های رسیدگی و کسایی که پشت باجه های نشستن خیلی آروم صحبت میکنن واس همین آدم نمیفهمه چی میگن یا اشتباه میفهمه😒
یه ویدیو درمورد شکست عشقی بگیرید.
چه بهت این رنگ مو میاد هستیییییی
سلاممممم خوبید اقا من یک ماه دیگه ۲۰ سالم میشه قبلا همیشه با خودم فکر می کردم اونایی که توی این بازه اذیت میشن خیلی زیاده روی می کنن ولی الان اینجوریم که من هیچ غلطی نکردم و همش دارم خودمو مقایسه می کنم کمکککککک
کرمانیا خیلی تعارفی هستننن:)))(
چیشد که به جای اینکه بخندیم گفتیم جرررر 14:18 😐😐
25:23 منم همین بلا سرم اومد ولی به جای آدم، یه چیزی شبیه به توت بک بود چون اسم روی اون رو میخواستم برای یکی از دوستام بفرستم 😂
منی که جلو شوهرعمم و پسرعمم و دخترعمم و ابحیم که دور هم جمع بودیم خیلی ناخوداگاه و اصن حواسم نبود گوزیدم :))) تا مدتها فکر خودکشی بودم و تو جمع فامیلی نمیرفتم
وااای.
خودکشیی اخه؟؟
دیگه حالا حسیه ک اون تایم داشتم
وای کیمیا عالی بود ، محمد رضا خودتو اصلاح کن😂😂😂
❤❤
اگه اشکال نداره من یه آیس کارامل ماکیاتو سفارش بدم😅
عووووممممم جینجر😝
کارپت و دریپس مچ؟
مذهبی صورتی دیگه چیه؟
اخ نه موهااااات
کیمیا تازگیا دست به بن کردنش فعال شده،خیای راحت قضاوت میکنی.منم بن کردی😑
مذهبی صورتی یعنی چی
منم نمیدونم فهمیدی به منم بگو 😭
❤مثل اناشید حسینی مذهبی ولی مدرن نما
@@Fizii2024 آهااا اوکی گرفتم مرسی 😂❤️
@@mohadese.p خواهش🌹
کیمیا دیگه کلا رها کرده :)))
هستي اينجا بوي توت فرنگي ميدهههه
اره کرمان اینشکلیه یادمه یبار مامانبزرگم انقدر تعارف کرد که شام بخور رفتم توی حیاط تا تموم کنن شامشون رو بعد برم داخل
مذهبی صورتی چیه؟
آناشید حسینی
مذهبی که خیلی دو آتیشه نیست و با غیر مذهبی ها هم در ارتباط
هستی موهاشو رنگ کرده و حسابی اسپارکی شده 😂
ولی موی مشکی به هستی بیش تر میومد
❤️❤️❤️