- 5
- 178 596
Mahali
Приєднався 15 гру 2021
Sufi Majid - Fazai Panjshir | صوفی مجید - فضای پنجشیر
رحمت خدا نازل در فضای پنجشیر است
آنکه شیر می گیرد اولیای پنجشیر است
کله جهان خواران زیر پای پنجشیر است
ثبت دفتر ورشو جنگهای پنجشیر است
شکوه سگان روس از جفای پنجشیر است
اعتراف می دارند دشمنان ز پیکارش
فوج شیر می گردد گزمه ها به کهسارش
قلب روس می لرزد از صدور اخطارش
خواب نیست چاکر را از صدای بیدارش
گوش شرق می داند این صدای پنجشیر است
چاکر تجاوزگر نخچیر شکار ما
جنگ و دین و آزادی مشق و افتخار ما
تا شود به خون رنگین آب خوشگوار ما
خنده شهیدان است لاله بهار ما
هرکی گور خود کندد در قفای پنجشیر است
تخم جنگ خونین را در دشت و دمن کاریم
در جهان به ناحق مامور را نیازاریم
تا که سرنوشت خود از عدو بدست آریم
عاقبت کرملین را در صف شکست آریم
خالق جهان گیران رهنمای پنجشیر است
تبریک چنین شیران ای وطن به کهسارت
جای فخر و تحسین است این قیام و پیکارت
ملت مسلمان است در جهان خریدارت
از روس تجاوزگر حق بود نگهدارت
خون چکان به پای روس زخم راه پنجشیر است
ای وطن جهاد امروز غم مخور چه باران شد
رحمت خدا نازل بر سر مسلمان شد
فوج های مسعودی مست و شیر میدان شد
چاکر و عدو زینجا روز و شب گریزان شد
کله جهان خواران زیر پای پنجشیر است
آنکه شیر می گیرد اولیای پنجشیر است
کله جهان خواران زیر پای پنجشیر است
ثبت دفتر ورشو جنگهای پنجشیر است
شکوه سگان روس از جفای پنجشیر است
اعتراف می دارند دشمنان ز پیکارش
فوج شیر می گردد گزمه ها به کهسارش
قلب روس می لرزد از صدور اخطارش
خواب نیست چاکر را از صدای بیدارش
گوش شرق می داند این صدای پنجشیر است
چاکر تجاوزگر نخچیر شکار ما
جنگ و دین و آزادی مشق و افتخار ما
تا شود به خون رنگین آب خوشگوار ما
خنده شهیدان است لاله بهار ما
هرکی گور خود کندد در قفای پنجشیر است
تخم جنگ خونین را در دشت و دمن کاریم
در جهان به ناحق مامور را نیازاریم
تا که سرنوشت خود از عدو بدست آریم
عاقبت کرملین را در صف شکست آریم
خالق جهان گیران رهنمای پنجشیر است
تبریک چنین شیران ای وطن به کهسارت
جای فخر و تحسین است این قیام و پیکارت
ملت مسلمان است در جهان خریدارت
از روس تجاوزگر حق بود نگهدارت
خون چکان به پای روس زخم راه پنجشیر است
ای وطن جهاد امروز غم مخور چه باران شد
رحمت خدا نازل بر سر مسلمان شد
فوج های مسعودی مست و شیر میدان شد
چاکر و عدو زینجا روز و شب گریزان شد
کله جهان خواران زیر پای پنجشیر است
Переглядів: 9 788
Відео
Sufi Majid - Shahidaan | صوفی مجید - شهیدان
Переглядів 8 тис.2 роки тому
در دلم تمنای صحبت شهیدان است آرزوی دیرینم خدمت شهیدان است دوستان به خون خود در جهان وضو سازیم نزد حق قبول امروز طاعت شهیدان است خاطر رضای حق ترک مال و جاه کرده بعد از انبیاء بهتر شوکت شهیدان است زنده گفته او را حق تو نمرده پنداری تا چه حد ببین ای دل عزت شهیدان است از خدا تمنا کن جامهٔ شهادت را بهترین شهرت ها شهرت شهیدان است
Sufi Majid - Jan Gham Kashida | صوفی مجید - جان غم کشیده
Переглядів 25 тис.2 роки тому
Sufi Majid - Jan Gham Kashida | صوفی مجید - جان غم کشیده
Sufi Majid - Khwabnamah | صوفی مجید - خوابنامه
Переглядів 15 тис.3 роки тому
Sufi Majid - Khwabnamah | صوفی مجید - خوابنامه
Sufi Majid - Shokh Armani Zada | صوفی مجید - شوخ ارمنی زاده
Переглядів 11 тис.3 роки тому
درباره مسیحیان کابلی شعری عاشقانه وجود دارد به نام «شوخ ارمنی زاده» که هنوز چندین آوازخوان از استاد امیر محمد گرفته تا صوفی مجید پنجشیری و صدیق شباب آن را با عناوین مختلفی چون «شوخ ارمنی زاده،» «ماه کشور روسی» و «ای بت فرنگ آئین» خوانده اند. شهرت «شوخ ارمنی زاده» به خارج از مرزهای افغانستان نیز سرکشیده است، طوریکه این آهنگ را خواننده ایرانی، دریا دادور، با عنوان «یار عیسوی مذهب» و خواننده تاجیک...
روحت شاد باد صوفی صاحب 🖤🦁
ua-cam.com/video/G3w633GNlL8/v-deo.htmlsi=JaNOk9y98ORAr_z0
کسی میفامه این شعر مربوط کدام شاعر هست
زنده گفته او را حق تو نه مرده پنداری تا چه حد ببین ای دل عزت شهیدان است
بسیار عالی
❤🖤🤍💚🖤💔💚
Is this Farsi or Urdu? Sorry for being ignorant.
Farsi, it says “The blessings of Allah is upon the skies of Panjshir”
عالی
جیان جیان
عالی
چقدر درد داشتی ای پیر خرابات
جااااان
❤️🦅☝🏻
🥰🥰
بعد از خواندن خواب نامه دست هایش فلج شد
واسه چی
ارواحت در جنت صوفی مجید.
روانت شاد صوفی مجید 🇦🇫🇬🇧
بسیارعالی
ممتحن گر امتحان گیرد ز صنف انبیا یک دو صاحب آفرین یا محمد مصطفی محمد شاهین شاهی هر دو سراست خدا نیست لیکن حبیب خداست
بت بیگانه خوی من بمن گر آشنا میشد میان عشقبازان نام و ننگ من بجا میشد زمن گر یوسف مطلب نمیشد گم درین وادی چرا چشمم چو یعقوب احتیاج توتیا میشد نمیبردم اگر در هر سر راه انتظار او چرا نخل قدم در زیر بار غم دوتا میشد ز جور خوبرویان گر نمیترسیدی ای زاهد دل سنگت به اندک فرصتی چون مومیا میشد کجا سر مینهادم برسر بالین نا امیدی اگر مقصود و کامم حاصل از دست دعا میشد ز پیشین تا به خفتن در سراغ یار میگشتم به سودایش نماز دیگر و شامم قضا میشد تو میپرداختی با عشقری از ابتدا جانا چرا تا اینقدر بی خانمان و بینوا میشد - صوفی عشقری