Відео

دم شما گرم❤️❤️❤️

انتخاب با خودته پیشنهاد من اینه گوش کنی عادت میکنی به این صدای قشنگ😅😆☺️

چشماتون قشنگ می‌بینه 🥰😁

درسته مرسی که همراهمون بودین و کامنت گذاشتین

با کسی لج نکرد😅

🥺🥺🥺

خب که چی؟! 😅😂

@shabcast1 گفت که بابام و داداشم شهید شدن

بله توی متن داستان به این موضوع اشاره میکنه ولی این ربطی به آخرش نداره خب

💐💐💐

❤️🙏

@@omidghasemi4904 ممنون که برداشتتون رو واسمون کامنت کردین بقیه داستان‌ها رو گوش کنید ببینید اونام همین حس و حال بهتون دست میده یا نه؟😅 مرسی

مرسی

🥰

🫣🫣🫣

سپاس از پیام پرمهرتون قدردان محبتهای شما هستیم🙏❤️🙏🌹🌹🌹

دم شما گرم مرسی❤️❤️❤️

@@HadiRezai-uq7wk ممنون عالی وجود شماست دوست عزیز❤️

مرسی دمتون گرم❤️🙏

❤️❤️❤️❤️🙏🙏🙏🙏

😅 مرسی از همراهیتون

دمتون گرم ❤️

درسته😅

ممنون از لطفتون

حرص نخور خونت کثیف میشه😅

@shabcast1 نمیشه بخدا اعصاب ادم خورد میشه از دست بعضی ادما 😩🤦

درکتون میکنم ولی همه مثل ما فکر نمیکنن و رفتارهاشون مطابق میل ما نیست این یه واقعیته

@@shabcast1 اره میدونم ،حق باشماست،البته تقصیر منم نیست من خودم زخم خورده ام ۱۲سال عاشق به دختری بودم وصبوری کردم و انتظارکشیدم پاک وعاشقانه دوستش داشتم اولین عشق و اخرین عشقم شد .کاملا اتفاقی باهم اشناشدیم اونم درست وقتی که حدود دوسه ماه بود که فهمیده بود سرطان بدخیم داره که خیلی دیر و کاملا اتفاقی روزای اول دانشگاه رفتنش تو پله ها میخوره زمین و انتهای مهره هاش قسمت دنبالیچه میشکنه تو عکس و آزمایشات متوجه میشن سرطان تخمدان داره ستون فقرات و لگنش رو هم کاملا درگیرکرده و کاملا سیاه وپوسیده کرده بود پسری هم که عاشقش بوده نهایتا یه ماه بیشتر صبر نمیکنه و ولش میکنه و میره من کم شانس بدبخت توی یه همچین شرایطی اتفاقی فقط بخاطر یه عدد اشتباه تو شماره گیری باهاش تماس گرفتم ،میخواستم بایه دوستی مه دوسه سال ازش بیخبربودم تماس بگیرم که یه دختر برداشت و صدای دختردیگه هم کنارش میومد که باهاش حرف میزد من فکرکردم خواهر دوستم حسامه اونم شیطونیش گل کرد والکی گفت اره و کلی مخ منو کارگرفته بودن دونفری منم حدودا۲۰ سالم بود و فوق العاده خجالتی و تااون موقع هیچ دختری دوست نشده بودم این دوتام تا میتونستن حرف میزدن و میخندیدن منم عذاب وجدان شدیدی داشتم چون خواهر دوستمم که بود نمیتونستم چیزی بهش بگم خلاصه بعد کلی حرف که توضیحش زیاده و اینجا جاش و وقت گفتنش نیست قطع کرد همون شب اخر شب زنگ زد و گفت که خواهر حسام نیست و مریض احواله و چند روز پیش یه عمل سنگین داشته و کاملا روحیه اش داغونه و اون دخترخاله اش امروز صبح پیشش بوده و مجبورش کرده یکم سربسر این پسره بذاریم وووو خلاصه همه این حرفها درمورد زندگیش رو همون شب اول کامل تعریف کرد و همزمان گریه میکرد و منم دلم سوخت وگوش کردم و این شد شروع اشناییمون خیلی تنها و افسرده بود یکی دوماهی بهش زنگ میزدم که فقط کمکش کنم و حالشو میپرسیدم ودرد دل میکرد تک فرزند بود خلاصه بعد همون یکی دوماه کم کم دلبسته اش شدم وبا مادرشم صحبت کردم که اجازه بده بریم خواستگاری اما هرکاری کردم مادرش راضی نشد میگفت تاحال نجمه خوب نشده باشه و تکلیفش معلوم نشده باشه نمیشه بذار وقتی بهتر شد بیایین نزدیک ۸سال همه توانم عشقم جونم کار وعمرم ووو روفدا کردم و تلاش کردم که سختی نکشه خوشحال باشه ووو بعد هشت سال که خوب شد گفت بذار برم دانشگاه مدرک بگیرم هرکارکردم نشد بازم صبر کردم ...اصلیت مشهدیم ومحل کارمن تهران بود و اونزمان خونوادم شمال ساکن بودن،واونها هم اصفهانی بودن بعد چهارسال گفت یه ماهی تلفنمو خاموش میکنم چون امتحان دارم درحالی که من شاید روزی پنج شش ساعت حتی سر کار هندزفری تو گوشم بود و باهم حرف میزدیم یهو گفت یه ماه خاموش بعد امتحاناتش قرار بود بریم خواستگاری اما بعد اون یه ماه دیگه گوشیشو روشن نکرد مادرشم جواب تلفنمو نمیداد شماره باباشو نداشتم دخترخاله وپسرخاله اش هم که میشناختم جوابمو نمیدادن بعد دوسه هفته تلاش بالاخره دخترخاله اش جوابمو داد و گفت علی نجمه با همون پسره عارف عقد کرده عارف همون پسری بود که هشت سال پیش تو سخت ترین روزای زندگیش ولش کرده بود و رفته بود باورم نمیشد دنیا رو سرم خراب شد ....من بیچاره احمق چه کارهایی که تو اون همه سال نکرده بودم براش پول و کار و زحمتم که چرک کف دست بود مهم نبود برام ... هشت سال تمام جمعه ها رو روزه میگرفتم به نیت شفا و خوب شدنش هوففف چه کارهایی که نکردم...توضیحش یه کتاب میشه چند روز بعد خودش گوشیو برداشت و کلی بهونه مزخرف و کلی حرف ...اخرشم گفت تو خیلی خوبی اینقدر خوب که خیلی وقتها حرسم میگرفت ازدستت ....بگذریم یاداوریش عذاب اوره -شش هفت سال از اون سالها گذشته ودیگه با هیچ دختری همکلام نشدم یعنی دیگه دلشو نداشم و فرصتی هم پیش نیومد ،بعضی ادمها با کاراشون گند میزنن به زندگی ادمهای دیگه ،شرمنده خواستم خلاصه بنویسم اما بازم خیلی شد لعنت به ادمهای خائن

🥹🥹🥹🥹🥹🥹

فدای شما

مرسی از همراهیتون دمتون گرم

🥰🥰🥰

اینم حرفیه

باور کردنی نیست😅

واقعا درست میفرمایید

😔😔

❤️🙏❤️

قربون شما ❤️🙏

ممنون از کامنت زیباتون🥰🥰🥰 اندازه نگه دار که اندازه نکوست هم لايق دشمن است و هم لایق دوست❤️🙏❤️🙏

مرسی از نگاه زیبای شما

والا😂

این چه حرفیه دوست عزیز شما نمیتونید قضاوت کنید و چه نتیجه گیری کردید!!!

ممنون از همراهی و همدردیتون 🙏

❤️🙏

عالی وجود شماست❤️❤️❤️

❤️🙏❤️

مرسی❤️

❤️🙏❤️

😂😂😅

ممنون ازتون😂

قربون شما لطف دارید