هنر گام زمان
خواننده : غلامرضا رضایی
آهنگساز : بهزاد عبدی
شاعر : هوشنگ ابتهاج
تکنواز سه تار : سجاد پورقناد
رهبر ارکستر : ولادیمیر سیرنکو
اجرا : ارکستر ناسیونال اکراین
میکس و مستر : حمیدرضا آداب
طراح کاور : پیام شکرایی
پی نوشت متن نوشته شده در کپشن نوشته جناب غلامرضا رضایی است
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبي که بر آسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دريغا که در اين بازي خونين
بازيچه ايام دل آدميان است
دل بر گذر قافله لاله و گل داشت
اين دشت که پامال سواران خزان است
روزي که بجنبد نفس باد بهاري
بيني که گل و سبزه کران تا به کران است
اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي است در اين سينه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
يارب چقدر فاصله دست و زبان است
خون ميرود از ديده در اين کنج صبوري
اين صبر که من ميکنم افشاندن جان است
از راه مرو سايه که ان گوهر مقصود
گنجي است که اندر قدم راهروان است
➖➖➖➖➖➖
سالها پیش اثر " هنرگام زمان " را خواندم . اثری از دوست هنرمندم جناب بهزاد عبدی بر روی شعری از جاوید نام جناب استاد هوشنگ ابتهاج .
همیشه دوست داشتم دوباره آنرا بازخوانی کنم . چرا که زمستان ۹۴ در هشتگرد که استاد شجریان شنیدند و جدای لطفی که به مجموعه اثر داشتند دو‌ توصیه هم داشتند .
اول اینکه به جناب عبدی بگویید حیف باس های این کار است و در میکس بالاتر بیاید و دوم توصیه به من برای به کار بردن تزئیناتی بر روی برخی کلمات .
مدتی پیش به هر دو توصیه عمل شد .
چندی پیش دوباره این تصنیف را در استودیو
خواندم و جناب عبدی صدای باس های ارکستر را در میکس بالاتر آوردند .
مجموعه ی اثر برای من بسیار دوست داشتنی و حکایت احوالات بیشتر آدمهاست ، آن هم اینروزها ...