- 651
- 465 271
بنیاد انسان - حبیب ریاضتی
Приєднався 16 кві 2014
🔸میتوان با آنچه متعلق به هزار سال پیش است جوانان را به سوی دین کشاند؟؟؟!!!
🔶اگر دین سبب اختلاف شود بی دینی ارجح است. انسان اشرف مخلوقات است چرا که خرد و اختیار دارد و با این اختیار میتواند نهایت ظلمت و یا اعلی درجه نور باشد.
انسان دارای مقام والایی است که ورای جسم اوست این مقام را میتوان، روح، انرژی کیهانی ، خدا و یا هر آنچه که میخواهید بنامید.
⭐⭐⭐ همراهان همیشگی بنیاد انسان ، اگر مطالب را مفید یافتید لطفاً ما را در شبکههای اجتماعی به دیگر دوستان خود معرفی بفرمائید.🌹
t.me/HabibRiazati
habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA==
#بنیاد_انسان #روانشناسی #گفتگو #تحری_حقیقت #دین#دین_ستیزی#دین_گریزی#معنویات
انسان دارای مقام والایی است که ورای جسم اوست این مقام را میتوان، روح، انرژی کیهانی ، خدا و یا هر آنچه که میخواهید بنامید.
⭐⭐⭐ همراهان همیشگی بنیاد انسان ، اگر مطالب را مفید یافتید لطفاً ما را در شبکههای اجتماعی به دیگر دوستان خود معرفی بفرمائید.🌹
t.me/HabibRiazati
habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA==
#بنیاد_انسان #روانشناسی #گفتگو #تحری_حقیقت #دین#دین_ستیزی#دین_گریزی#معنویات
Переглядів: 21
Відео
🔸 دخالت رهبران مذهبی در سیاست سبب اصلی دین گریزی جوانان
Переглядів 574 години тому
🔶دخالت رهبران مذهبی در امور سیاسی بر خلاف اصل محبت و شفقت در ادیان بوده و سبب دین گریزی علی الخصوص در جوانان شده است. آنچه که رهبران مذهبی در ایران نسبت به پیروان سایر ادیان، بالاخص بهائیان انجام میدهند دقیقا مشابه عمل هیتلر نسبت به یهودیان است. ⭐⭐⭐ دوستان عزیز کانال بنیاد انسان ، اگر مطالب را مفید یافتید لطفاً صفحات ما را در شبکه های اجتماعی به دوستان خود معرفی بفرمائید 🌹 t.me/HabibRiazati ins...
🔸 نتیجه آزادی بدون قانون و خرد اسارت خواهد بود!
Переглядів 569 годин тому
آیا هم زیستی افراد با عقاید کاملاً متناقض خیال پردازی است؟ نقش خرد در این میان چیست؟ چگونه میتوان ملکوت آسمانی را بر روی زمین محقق کرد؟ اعلامیه جهانی حقوق بشر به مانند فانوس دریایی در نمودن راه سید علی محمد باب و نیچه با تخریب سنتهای و خرافات پیشتر از زمان خود بودند. t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA ⭐⭐⭐ دوستان عزیز کانال بنیاد انسان ، با معرفی صفحات بنیاد در...
تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین و راه های مقابله با آن - مهندس حمید شیرازی
Переглядів 5912 годин тому
برنامهای از بنیاد انسان و گروه سلامت دانشگاه یو سی ال ای بتاریخ ۸ نوامبر ۲۰۲۴ تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین و راه های مقابله با آن مهمان برنامه: مهندس حمید شیرازی، فعال مدنی و محقق مسایل اجتماعی
🔸 تجدیدنظر در باورهای کهن و ناکارآمد نشانه بلوغ فرد
Переглядів 4514 годин тому
🔶قوانین حکومت سکولار در مواردی ناچار به استفاده از زور هستند. آیا سکولاریسم میتواند انسانها را به مرحله ای از بلوغ برساند که نفع اجتماعی بر نفع فردی ارجحیت بیابد؟ ⭐⭐⭐همراهان همیشگی بنیاد انسان، لطفاً اگر مطالب کانال را مفید میدانید صفحات شبکههای اجتماعی ما را به دوستان خود نیز معرفی بفرمائید 🌹 t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA
🔸 انسانهای فرهیخته و دانا، رهبران فرهیخته انتخاب میکنند
Переглядів 8219 годин тому
🔶 سکولاریسم مخالف دین به عنوان باور و اعتقاد شخصی نیست بلکه اجازه دخالت دین در امر قانونگذاری را نمیدهد. هر آنچه که مانع پویایی و رشد انسانها شود، ایدئولوژی ، سنت، فقه، مذهب یا فرهنگ باید از میان برداشته شود. ⭐⭐⭐اگر مطالب کانال را مفید میدانید لطفاً صفحات ما را در شبکههای اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارید.🌹🌹🌹 #بنیاد_انسان #روانشناسی #گفتگو #تحری_حقیقت #سکولاریسم #آزادی_ادیان#انسان_محوری
گفتگو با دکتر میترا رشیدیان درباره صدمات جسمانی و روانی ناشی از روابط جنسی میان جوانان بخصوص دختران
Переглядів 594День тому
برنامه تلویزیونی گفتگو با دکتر میترا رشیدیان درباره صدمات جسمانی و روانی ناشی از روابط جنسی در بین نوجوانان و جوانان مخصوصا دختران ۰) روابط جنسی از دیدگاه بیالوژی، روانی، اجتماعی و فرهنگی بعنوان یک سیستم هماهنگ ۱) روابط جنسی اگر "فقط" برای ارضای غریزه جسمانی باشد ضررهای عاطفی و روانی ایجاد میکند. ۲) حقیقت انسان روح، فکر و جسم اوست و روابط انسانها باید بر اساس این سه جنبه وجودی مقرر گردد تا مفهو...
🔸 سکولاریسم برخلاف تصور، مخالفتی با معنویات افراد ندارد
Переглядів 56День тому
آیا برداشت منفی از سکولاریسم درباره نفی معنویات درست است یا سکولاریسم با سنتهای جاهلانه ای که فقه و یا ایدئولوژی های مخالف خرد و پویایی انسان سعی در تحمیل آن دارند در نبرد است؟ t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA ⭐⭐⭐ دوستان عزیز و یاران همیشگی بنیاد انسان ، اگر مطالب را مفید یافتید لطفاً ما را به دوستان خود معرفی نمایید 🌹 #بنیاد_انسان #روانشناسی #گفتگو #تحری_حق...
تاثيرات روانى و عاطفى منفى روابط جنسى در بين نوجوانان بلاخص دختران - دکتر میترا رشیدیان
Переглядів 99День тому
برنامهای از بنیاد انسان و گروه سلامت دانشگاه یو سی ال ای بتاریخ ۱ نوامبر ۲۰۲۴ تاثيرات روانى و عاطفى منفى روابط جنسى در بين نوجوانان بلاخص دختران مهمان برنامه: دکتر میترا رشیدیان: روانشناس بالینی، نویسنده
🔸 سکولاریسم، دین، حکومت، قانون
Переглядів 57День тому
سکولاریسم به معنای جدایی هر نوع ایدئولوژی از حکومت و قانونگذاری است. مفهوم سکولاریسم اولین بار توسط جان لاک مطرح شد، نه به معنای مخالفت و ضدیت با دین و معنویات بلکه به قصد جلوگیری از دخالت کلیسا در امر حکومت. ⭐⭐⭐دوستان عزیز و گرامی، اگر مطالب این کانال را مفید میدانید لطفاً ما را در شبکههای اجتماعی به دوستان خود معرفی بفرمائید🌹 t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV...
🔸چگونه دکانداران دین با تعبیرهای نادرست لغوی از دین، به سوی لامذهبی رهنمون شدند!
Переглядів 19214 днів тому
t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA 🔸باور به معجزه ناشی از ضعف انسانها و ندانستن است. همه آنانکه با وعده آزادی اندیشه و بیان حکومت مذهبی تشکیل دادند، کاری به جز پایمال کردن حقوق افراد انجام ندادند. ⭐اگر مطالب ارائه شده را مفید میدانید ما را به دوستان خود معرفی بفرمائید 🌹 #بنیاد_انسان #روانشناسی #گفتگو #تحری_حقیقت#معجزه#نیچه#حکومت_مذهبی
🔸ارتباط سکولاریسم ، افراطیگری و اربابان و دکانداران دین
Переглядів 6314 днів тому
نقش ادیان در پیدایش سکولاریسم چه بوده است ؟ اربابان و دکانداران دین چگونه با تفسیرات نادرست و تکیه بر معانی لغوی متون دینی باعث پیدایش سکولاریسم و لامذهبی شدند؟ 🟣دوستان و همراهان گرامی کانال بنیاد انسان، اگر مطالب را مفید یافتید لطفاً ما را به دوستان خود معرفی نمایید 🌹 🌷ما را در تلگرام و اینستاگرام نیز دنبال نمایید 🙏 t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA #بنیاد_...
هنر صلح، بررسی اصول اساسی و اجزای ضروری ایجاد صلح پایدار - دکتر فریده کیومهر
Переглядів 10814 днів тому
برنامهای از بنیاد انسان و گروه سلامت دانشگاه یو سی ال ای بتاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴ هنر صلح، بررسی اصول اساسی و اجزای ضروری ایجاد صلح پایدار مهمان برنامه: دکتر فریده کیومهر، بنیانگذار پروژه مبارزه با خشونت برای صلح
گفتگو با مهندس حمید شیرازی درباره سکولاریسم
Переглядів 16114 днів тому
برنامه تلویزیونی گفتگو با مهندس حمید شیرازی درباره: ۱) سکولاریسم : دینجدایی یا جدا اِنگاری دین از سیاست، گیتیگرایی، دنیاگرایی ۲) لائیسته: دخالت نکردن دین در امور دولتی گفته میشود همانطور که دولت در امور دینی دخالت نمی کند. ٣) فرق اساسي بين اين دو ٤) انواع سكولاريسم: سياسی، مذهبى و اجتماعى ٥) سكولاريسم در ايران ٦) سكولاريسم به معنی ضد دين ( معنويات) نبوده و نيست. ٧) فرق دين با مذهب ٨) اهميت ...
🔸معرفی سکولاریزم به زبان ساده و دلایل گرایش به لامذهبی در بین ایرانیان و سایر مردم دنیا
Переглядів 10121 день тому
مردمی که خواهان حکومت مذهبی بودند چرا اکنون به دنبال بی دینی و گذر از مذهب هستند ؟ t.me/HabibRiazati habib_riazati?igsh=MW8zOGZ6NTduaDV1OA ⭐ همراهان عزیز کانال بنیاد انسان ، اگر مطالب را مفید یافتید لطفاً ما را در شبکههای اجتماعی بنیاد انسان به دوستان خود معرفی بفرمائید 🌹 #بنیاد_انسان #روانشناسی #گفتگو #سکولاریسم #انقلاب #لامذهبی#بی_دینی
🔸آیا ثروت معنوی ایران را شناخته ایم؟🔸چقدر از استعدادهای خود استفاده برده ایم؟
Переглядів 19221 день тому
🔸آیا ثروت معنوی ایران را شناخته ایم؟🔸چقدر از استعدادهای خود استفاده برده ایم؟
🔸نقش معنا در سلامت روحی ،روانی،فکری و جسمی فرد🔸 رنسانس فردی مقدمه وصول به رنسانس اجتماعی
Переглядів 20821 день тому
🔸نقش معنا در سلامت روحی ،روانی،فکری و جسمی فرد🔸 رنسانس فردی مقدمه وصول به رنسانس اجتماعی
گفتگو با دکتر آیلین منوکیان درباره روز جهانی دختر و سایر مطالب دیگر در مورد حقوق دختران و زنان
Переглядів 26321 день тому
گفتگو با دکتر آیلین منوکیان درباره روز جهانی دختر و سایر مطالب دیگر در مورد حقوق دختران و زنان
معرفی کتاب "هنر جنگ" قدیمیترین رساله دنیا در مورد جنگ، اثر سن ترو - مهندس میترا زعیمی
Переглядів 14721 день тому
معرفی کتاب "هنر جنگ" قدیمیترین رساله دنیا در مورد جنگ، اثر سن ترو - مهندس میترا زعیمی
🔸رنسانس فکری و معنوی چیست و چگونه ایجاد میشود؟🔸هر فرد معنای جداگانه و خاص خود را ایجاد میکند
Переглядів 21121 день тому
🔸رنسانس فکری و معنوی چیست و چگونه ایجاد میشود؟🔸هر فرد معنای جداگانه و خاص خود را ایجاد میکند
🔸بعد از رهایی از حکومت کلیسا، چگونه حکومتی مورد نظر اندیشمندان بود🔸کیفیت حکومت ارجح بر نوع حکومت
Переглядів 10628 днів тому
🔸بعد از رهایی از حکومت کلیسا، چگونه حکومتی مورد نظر اندیشمندان بود🔸کیفیت حکومت ارجح بر نوع حکومت
🔸مطلق گرایی در دین و کلیسا در قرون وسطی و نقش آن در ایجاد رنسانس
Переглядів 186Місяць тому
🔸مطلق گرایی در دین و کلیسا در قرون وسطی و نقش آن در ایجاد رنسانس
🔸 تأثیر آزادی عقیده و بیان بر رشد فردی و اجتماعی
Переглядів 62Місяць тому
🔸 تأثیر آزادی عقیده و بیان بر رشد فردی و اجتماعی
گفتمان با دکتر حسام نوذری درباره مفهوم جزم اندیشی ، علائم، عوامل مختلفه و راه حلهای مقابله با آن
Переглядів 2,8 тис.Місяць тому
گفتمان با دکتر حسام نوذری درباره مفهوم جزم اندیشی ، علائم، عوامل مختلفه و راه حلهای مقابله با آن
🔸 شجاعت استفاده از عقل بدون در نظر گرفتن منافع شخصی 🔸روشنگری باید از درون باشد نه از بیرون
Переглядів 80Місяць тому
🔸 شجاعت استفاده از عقل بدون در نظر گرفتن منافع شخصی 🔸روشنگری باید از درون باشد نه از بیرون
🔶 ایدئولوژی مذهبی چگونه به حکومت تمامیت خواه مشروعیت می بخشد ؟
Переглядів 56Місяць тому
🔶 ایدئولوژی مذهبی چگونه به حکومت تمامیت خواه مشروعیت می بخشد ؟
🔸ریشه های تمامیت خواهی - هانا آرنت🔸انسان به مثابه ابزار در دست حکومت تمامیت خواه
Переглядів 74Місяць тому
🔸ریشه های تمامیت خواهی - هانا آرنت🔸انسان به مثابه ابزار در دست حکومت تمامیت خواه
جنبش زن ، زندگی، آزادی و رهایی از زندان ذهنیت - مهندس حمید شیرازی
Переглядів 122Місяць тому
جنبش زن ، زندگی، آزادی و رهایی از زندان ذهنیت - مهندس حمید شیرازی
گفتگو با دكتر فوژان زينى درباره نقش کامینیکیشن صادقانه، مهارت عشق ورزیدن و دلايل ازدياد خودكشى
Переглядів 346Місяць тому
گفتگو با دكتر فوژان زينى درباره نقش کامینیکیشن صادقانه، مهارت عشق ورزیدن و دلايل ازدياد خودكشى
🙏
🙏
حرفهای دکتررابایدباطلا نوشت.عالی هستی حرفاش قابل اثبات وقابل فهم هست❤❤❤❤
مخلص حبیب خان
🙏
جناب ریاضتی ومهمان نازنین شما. بسیار از موضوعی که در مورد ان بکوتاهی اما موثر واموزنده صحبت کردید بهره بردم. این کار شما از نظر خودشناسی و هدایت قوای بلقوه انسان و عیان سازی بی پرده ان بسیار مهم و نجات بخش در جهت سلامت روانی جوامع بشری میگردد. که پیامد ان جامعه ای نسبتا بدور از ناهنجاریهای روانی خواهد بود. کار شما بتدریج اثر خواهد بخشید. پس شکیبا باشید وادامه دهید. اول شناخت سلامت روان بشر وپیدا کردن راهکارهای ان بعد شناخت هستی از نظر کا های مختلف علوم. شناخت انسان در اولویت همه امور هست. انچه که مانع شناخت او میشود باید فرو ریخت. که در راس ان خرافه وباور به باورهای بی پایه است. در پناه خرد ودانایی باشید.
#بنیاد_انسان
#آگاهی
#دکتر_حبیب_ریاضتی
#خرد_جمعی
درود درود درود عالی عالی عالی ❤❤❤❤
خسلی دوست دارم بدانم دخترخاتمهای شیراز چکار کردند بویژه که خودم شیرازی هستم
دختر خانمهای شیراز چکار کردند؟
درود بر فرهیختگان ایران زمین سوال آیا ما تا ۱۲ سالگی وقت داریم فرهیخته شویم یا تا آخر عمر؟ چرا تغییر بعد از ۱۲ سالگی اگر نگویم ناممکن است خیلی مشکل هست؟
همه خرد پژوهان که برنامه های شما و حسام عزیز را دنبال میکنند عاشقانه شما را دوست دارند اگر بعضی از شما ایراد میگیرند یا بخاطر منافع هست یا واقعا تغییر در بزرگسالی خیلی سخت است اما من میدانم که شما همه این افراد را بطور یکسان دوست دارید ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🙏
سلامت باشید سپاس ازشما ❤🎉
واقعاحرف نداریدشما.تنهاکسی که حرفهاش قابل قبول ومنطقی است❤❤❤
بادرود جناب دکترحسام نوذری شماازنظرمن انسان باشرافت وبالایی هستید امامن تعجب میکنم ان همه دانشجو نویسنده شاعر معلم استاد دانشگاه جوانان قهرمانی که بوسیله ساواک بدستور شاه سابق شکنجه تبعید زندانی واعدام می شدند رژیم پهلوی و شاه سابق راتاییدمیکنیداگرامکان دارداین تضادی که دروجودشماست را توضیح دهید
🙏
❤❤
🙏
سپاس 🙏🌷🙏
با سپاس ... با مشکلات و رنج های لا محا و لاعلاج که شرایط بیرون دست ما نیست و یا قدرت برخورد با آن عوامل را نداریم ... چگونه برخورد داشت ؟ راه حل چیست؟ از دید روانشناسی 🤝🙏
🙏
متآسفانه آنقدر سطح صدای برنامه های با ارزشتان پایین است که به ناچار نمیتوانم به گوش دادنش ادامه بدهم.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. اساس خلقت بر پایه نیاز است (نیاز واقعی و نیاز حقیقی). نیازی که باید تهدیدات ماده (بینظمی ذرات بنیادی اولیه) را به فرصت آن ماده (نظم و ایجاد ساختار جسمی) تبدیل کند تا خلقتش، زیبا باشد و لازمه این سازندگی، خودآگاهی دو طرفه هست (گرفتن آگاهی و منتقل کردن آن) و در این مسیر آگاهی و چرخش آزاد آن، اطلاعات باید درست و دقیق باشند تا بتوان بدرستی عمل (رفتار نیک) آن ساختار جسمی رسید. احتمالات این درستی عمل در یک میدان کروی در فضا، یک بروی 360 درجه ای است. یعنی ماده (ذرات بنیادی اولیه) برای 359 مرتبه در اشتباه یا تهدید قرار دارد و فقط یکبار امکان درست بودن و فرصت زیبا خلقت کردن هر چیزی را دارد. یعنی ارتباط راه درست و زیبا عمل کردن (کردار نیک) با راه اشتباه و زشت عمل کردن (رفتار زشت) 360 ⁄ 1 میباشد که در آن شماره یک، حقیقت آن ساختار جسمی متصور و متفکر و مقدار 359 واقعیت در میدان عمل اوست و حق (کسیکه یا چیزی که درستکاره و به درستی معنا می بخشد) برای تبدیل کردن تهدیدات ماده (ساختار جسمی خودش) به فرصت، باید خودآگاه یعنی باهوش و متوجه باشد تا بتواند در معادله خلقت زیباسازی 360 ⁄ 1 موفق باشد. این هوشمندی یا شعور اکتسابی است و فقط در یک ساختار جسمی زنده و نیازمند واقعی و حقیقی و با اراده و متصور مثل آدم و خلاقیتش امکان پذیر میباشد و در اثر کار و تجربه زندگی برای اصلاحات اشتباهات خود بدست میاید تا نیازهایش (واقعی و حقیقی) برطرف شوند. نتیجه: هر ساختار جسمی زنده و با امکان هوشی و داشتن اراده و خلاقیت، مثل آدم، میتواند در 359 احتمال اشتباه و تهدید برای خود و دیگران باشد و بصورت زشت و مخرب (عقلی) رفتار کند و واقعیت خود و دیگران را بسازد. از طرف دیگر همان نفر میتواند فقط در یک احتمال حقیقی و درست و با هوش و توجه کامل (شعوری) باشد و تهدیدات خود را تبدیل به فرصت برای خود و دیگران کند که در حالت اول من به او شیطان واقعی که در ارتباط با شعور نیست و در دومی به او خدای واقعی میگویم که بخاطر شعورش در ارتباط با حق و حقیقت سازی است. اگر آدمی یا هر چیزی (هوشمندی، اراده یا شعور) بتواند واقعیت (زشتی) خود و دیگران را برابر حقیقت (درستی) کند و برای خود و دیگران فقط زیبایی خلق کند و مبرا از نیاز شخصی (واقعی) شود و تنها نیازش، اجتماعی (حقیقی) و برای رفع نیازهای دیگران باشد (رابطه رفع نیاز واقعی به نیاز حقیقی یعنی عشق). من نام این عشق (نیاز به نیاز بین دو نفر یا دو چیز) را حق (خدای حقیقی) گذاشته که کارش حقیقت سازی است، یعنی خودش معیار درستی شده و توانسته با خودآگاهی کامل (شعور مطلق) از ساختار جسمی و جان خود رها شده (حل مشگل مرگ ساختار جسمی) و تبدیل به روح یا شعور مطلق بشود و کنترل هر ماده ای (ذرات بنیادی اولیه و بینظمی آنها) را داشته باشد و زندگی روحیش (نه روانی که مربوط به ماده و ساختار جسمی اوست) جاودانه و خودش، زندگی بخش هر ساختار جسمی جاندار و یا غیر جاندار باشد، بدون اینکه خودش ساختار جسمی داشته باشد و نامش، خالق مطلق یا روح مقدس یا حق یا (خدای حقیقی) بدون ساختار جسمی است و نه هر دانشمند مبتکر و هنرمند خلاق با ساختار جسمیش که خودآگاه واقعی (خدای واقعی) هستند و خط خود را از شیطان واقعی خود (عقل) جدا کرده و از طریق شعور جزیی خود در ارتباط با حق و حقیقت سازی می باشند، بدون اینکه خود حق (خدای حقیقی) باشند.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. سوارکار "واقعی" کسی است که اول بتواند سوارکار ماهر خودش (سوارکار حقیقی) باشد تا زیبایی بسازد. ساختار جسمی یا بدن ما (ظرفیت سخت)، مثل اسب ماست که احتیاج به یک سوارکار (ظرفیت نرم) درست و حق شناس دارد تا بتوانند با هم و هر دو ظرفیت (واقعیت سخت و حقیقت نرمش) زیبایی بیافرینند. از پنج شخصیت ظرفیت نرم ما و در هر روز کاری خود، فقط یکی از آنها میتواند نقش سوارکار اصلی ما را داشته باشند که نسبت به ماهر نبودنشان و بیشتر اشتباه کردن احتمالیشان عبارتند از: تصورات، احساسات پنجگانه، فکر، عقل و شعور ما که خود این نقش سوارکار اصلی، اکتسابی است و نیاز به آموزش و پرورش درست و حقیقی دارد تا واقعیت سوارکار و رفتارش، زیبا و حقیقی بشوند. آدمها نیز مثل اسبهای مسابقه ای در رقابت هستند و از طریق آموزش و پرورش درست و حقیقی (با در نظر گرفتن حق طلبی ذاتی و نیاز حق شناسی و دوری از حق بجانبی شخصی یا گروه خودی) باید اصلاح نژاد فرهنگی بشوند و ادیان در این مسیر کوتاهی کرده اند و گرفتار عقل شیطانی خود شده و راه درست شعوری را گم کرده اند و آدمها را با پای خودشان به واقعیت عقلی و گمراه خود می برند و همگی در حال دور شدن از حقیقت هستیم. نقش اصلی ادیان در این گمراهی عقلی و شیطانی، بیشتر در مورد استفاده نادرست یا سواستفاده از تصورات آدمهاست تا با آن نقش اصلی در سوارکاری خود را بازی کنند. درصد اشتباهات و ترتیب ظرفیتهای سخت و نرم ما، عبارتند از: 1. "ساختار جسمی" یا بدن (ظرفیت سخت) ما 100 در صد اشتباهکار است و نیاز مبرم به هدایت دارد تا کارهایش زیبا بشوند. 2. "تصورات" آدمها منشائ ظرفیت نرم ما هستند ولی 80 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر ظرفیت نرم بعدی دارند. 3. "احساسات پنجگانه" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما هستند ولی 60 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارند. 4. "فکر" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما می باشد ولی 40 در صد اشتباهکار است و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارد. 5. "عقل" ما بخش خیلی مهم از ظرفیت نرم ما میباشد ولی 20 در صد اشتباهکار هست زیرا فقط منافع شخصی و گروه خاص خودی را در نظر میگیرد و به دیگران و اجتماع نگاه خودی ندارد و به ضرر آنها عمل میکند و به شخصیت نهایی و قویتر بعدی از ظرفیت نرم ما احتیاج دارد تا بتواند منافع همه موجودات و محیط زیست آنها را نیز در نظر بگیرد. 6. "شعور" ما بخش نهایی و اصلی از ظرفیت نرم ما میباشد و صفر در صد اشتباهکاری دارد چون با حق و حقیقت سازی در تماس میباشد و فقط منافع اجتماعی و حقوق همه موجودات و محیط زیست آنها را در نظر میگیرد و به ضرر کسی یا چیزی عمل نمیکند و برای رسیدن به این سطح از ظرفیت نرم که تکمیل کننده ظرفیت سخت ما (بدن یا جسم) است، احتیاج به یک آموزش و پرورش درست و حق شناس دارد تا ظرفیت نرم ما را کامل ساخته و رفتار نیک خود را رقم بزنیم و در راه درست و حقیقی، بتوانیم واقعیت خود را به زیبایی برای همه بسازیم.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. اساس خلقت بر پایه نیاز است (نیاز واقعی و نیاز حقیقی). نیازی که باید تهدیدات ماده (بینظمی ذرات بنیادی اولیه) را به فرصت آن ماده (نظم و ایجاد ساختار جسمی) تبدیل کند تا خلقتش، زیبا باشد و لازمه این سازندگی، خودآگاهی دو طرفه هست (گرفتن آگاهی و منتقل کردن آن) و در این مسیر آگاهی و چرخش آزاد آن، اطلاعات باید درست و دقیق باشند تا بتوان بدرستی عمل (رفتار نیک) آن ساختار جسمی رسید. احتمالات این درستی عمل در یک میدان کروی در فضا، یک بروی 360 درجه ای است. یعنی ماده (ذرات بنیادی اولیه) برای 359 مرتبه در اشتباه یا تهدید قرار دارد و فقط یکبار امکان درست بودن و فرصت زیبا خلقت کردن هر چیزی را دارد. یعنی ارتباط راه درست و زیبا عمل کردن (کردار نیک) با راه اشتباه و زشت عمل کردن (رفتار زشت) 360 ⁄ 1 میباشد که در آن شماره یک، حقیقت آن ساختار جسمی متصور و متفکر و مقدار 359 واقعیت در میدان عمل اوست و حق (کسیکه یا چیزی که درستکاره و به درستی معنا می بخشد) برای تبدیل کردن تهدیدات ماده (ساختار جسمی خودش) به فرصت، باید خودآگاه یعنی باهوش و متوجه باشد تا بتواند در معادله خلقت زیباسازی 360 ⁄ 1 موفق باشد. این هوشمندی یا شعور اکتسابی است و فقط در یک ساختار جسمی زنده و نیازمند واقعی و حقیقی و با اراده و متصور مثل آدم و خلاقیتش امکان پذیر میباشد و در اثر کار و تجربه زندگی برای اصلاحات اشتباهات خود بدست میاید تا نیازهایش (واقعی و حقیقی) برطرف شوند. نتیجه: هر ساختار جسمی زنده و با امکان هوشی و داشتن اراده و خلاقیت، مثل آدم، میتواند در 359 احتمال اشتباه و تهدید برای خود و دیگران باشد و بصورت زشت و مخرب (عقلی) رفتار کند و واقعیت خود و دیگران را بسازد. از طرف دیگر همان نفر میتواند فقط در یک احتمال حقیقی و درست و با هوش و توجه کامل (شعوری) باشد و تهدیدات خود را تبدیل به فرصت برای خود و دیگران کند که در حالت اول من به او شیطان واقعی که در ارتباط با شعور نیست و در دومی به او خدای واقعی میگویم که بخاطر شعورش در ارتباط با حق و حقیقت سازی است. اگر آدمی یا هر چیزی (هوشمندی، اراده یا شعور) بتواند واقعیت (زشتی) خود و دیگران را برابر حقیقت (درستی) کند و برای خود و دیگران فقط زیبایی خلق کند و مبرا از نیاز شخصی (واقعی) شود و تنها نیازش، اجتماعی (حقیقی) و برای رفع نیازهای دیگران باشد (رابطه رفع نیاز واقعی به نیاز حقیقی یعنی عشق). من نام این عشق (نیاز به نیاز بین دو نفر یا دو چیز) را حق (خدای حقیقی) گذاشته که کارش حقیقت سازی است، یعنی خودش معیار درستی شده و توانسته با خودآگاهی کامل (شعور مطلق) از ساختار جسمی و جان خود رها شده (حل مشگل مرگ ساختار جسمی) و تبدیل به روح یا شعور مطلق بشود و کنترل هر ماده ای (ذرات بنیادی اولیه و بینظمی آنها) را داشته باشد و زندگی روحیش (نه روانی که مربوط به ماده و ساختار جسمی اوست) جاودانه و خودش، زندگی بخش هر ساختار جسمی جاندار و یا غیر جاندار باشد، بدون اینکه خودش ساختار جسمی داشته باشد و نامش، خالق مطلق یا روح مقدس یا حق یا (خدای حقیقی) بدون ساختار جسمی است و نه هر دانشمند مبتکر و هنرمند خلاق با ساختار جسمیش که خودآگاه واقعی (خدای واقعی) هستند و خط خود را از شیطان واقعی خود (عقل) جدا کرده و از طریق شعور جزیی خود در ارتباط با حق و حقیقت سازی می باشند، بدون اینکه خود حق (خدای حقیقی) باشند.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. سوارکار "واقعی" کسی است که اول بتواند سوارکار ماهر خودش (سوارکار حقیقی) باشد تا زیبایی بسازد. ساختار جسمی یا بدن ما (ظرفیت سخت)، مثل اسب ماست که احتیاج به یک سوارکار (ظرفیت نرم) درست و حق شناس دارد تا بتوانند با هم و هر دو ظرفیت (واقعیت سخت و حقیقت نرمش) زیبایی بیافرینند. از پنج شخصیت ظرفیت نرم ما و در هر روز کاری خود، فقط یکی از آنها میتواند نقش سوارکار اصلی ما را داشته باشند که نسبت به ماهر نبودنشان و بیشتر اشتباه کردن احتمالیشان عبارتند از: تصورات، احساسات پنجگانه، فکر، عقل و شعور ما که خود این نقش سوارکار اصلی، اکتسابی است و نیاز به آموزش و پرورش درست و حقیقی دارد تا واقعیت سوارکار و رفتارش، زیبا و حقیقی بشوند. آدمها نیز مثل اسبهای مسابقه ای در رقابت هستند و از طریق آموزش و پرورش درست و حقیقی (با در نظر گرفتن حق طلبی ذاتی و نیاز حق شناسی و دوری از حق بجانبی شخصی یا گروه خودی) باید اصلاح نژاد فرهنگی بشوند و ادیان در این مسیر کوتاهی کرده اند و گرفتار عقل شیطانی خود شده و راه درست شعوری را گم کرده اند و آدمها را با پای خودشان به واقعیت عقلی و گمراه خود می برند و همگی در حال دور شدن از حقیقت هستیم. نقش اصلی ادیان در این گمراهی عقلی و شیطانی، بیشتر در مورد استفاده نادرست یا سواستفاده از تصورات آدمهاست تا با آن نقش اصلی در سوارکاری خود را بازی کنند. درصد اشتباهات و ترتیب ظرفیتهای سخت و نرم ما، عبارتند از: 1. "ساختار جسمی" یا بدن (ظرفیت سخت) ما 100 در صد اشتباهکار است و نیاز مبرم به هدایت دارد تا کارهایش زیبا بشوند. 2. "تصورات" آدمها منشائ ظرفیت نرم ما هستند ولی 80 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر ظرفیت نرم بعدی دارند. 3. "احساسات پنجگانه" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما هستند ولی 60 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارند. 4. "فکر" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما می باشد ولی 40 در صد اشتباهکار است و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارد. 5. "عقل" ما بخش خیلی مهم از ظرفیت نرم ما میباشد ولی 20 در صد اشتباهکار هست زیرا فقط منافع شخصی و گروه خاص خودی را در نظر میگیرد و به دیگران و اجتماع نگاه خودی ندارد و به ضرر آنها عمل میکند و به شخصیت نهایی و قویتر بعدی از ظرفیت نرم ما احتیاج دارد تا بتواند منافع همه موجودات و محیط زیست آنها را نیز در نظر بگیرد. 6. "شعور" ما بخش نهایی و اصلی از ظرفیت نرم ما میباشد و صفر در صد اشتباهکاری دارد چون با حق و حقیقت سازی در تماس میباشد و فقط منافع اجتماعی و حقوق همه موجودات و محیط زیست آنها را در نظر میگیرد و به ضرر کسی یا چیزی عمل نمیکند و برای رسیدن به این سطح از ظرفیت نرم که تکمیل کننده ظرفیت سخت ما (بدن یا جسم) است، احتیاج به یک آموزش و پرورش درست و حق شناس دارد تا ظرفیت نرم ما را کامل ساخته و رفتار نیک خود را رقم بزنیم و در راه درست و حقیقی، بتوانیم واقعیت خود را به زیبایی برای همه بسازیم.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. محور شرارت و دشمن اصلی هر آدمی و اجتماعات و محیط زیست همه جانداران، خوب عمل نکردن ظرفیت نرم شخصی (حقیقت وجودی و سوارکار اصلی بدن) خود ما آدمها می باشد که نمیتواند نیازهای واقعی فردی و اجتماعی خود (نیازهای ظرفیت سخت و واقعیت ساز) را رفع کند. شخصیت (حقیقت وجودی و ارزش) هر کسی به ظرفیت نرم و سطح خودآگاهی فردی که توانسته کسب کند، بستگی دارد تا بتواند ظرفیت سخت خود و اجتماعش را در راه حقیقت سازی هدایت کند. این شخصیت فردی و نحوه سوارکاریش میتواند به یکی از سه شکل اصلی زیر باشد: 1. شخصیت ضعیف (تصوری و احساسی و فکری با عقلی اشتباهکار) که این فاکتورهای نرم نمیتوانند با هم همکاری و هماهنگی داشته باشند و توده هر اجتماعی را شخصیتهای ضعیف و از نوعهای متفاوت تصوری و احساسی و فکری و کم عقل تشکیل میدهند که مورد ظلم عقل شیطانی و سیستمش قرار میگیرند. این دسته تقریبا بالای 90 در صد از بشریت را تشکیل میدهند. 2. شخصیت قوی ولی در راه شیطانی (عقلی) که متشکل از عقل برتر، عقلهای همکار خودی و عقلهای نفوذی که سیستم شیطانی خود را ساخته و نگهداری کرده و به ضرر مستضعفان عمل میکنند. این دسته تقریبا 9 در صد از بشریت هستند که در آنها تصورات و احساسات و افکار شخصی بصورت کامل زیر کنترل عقل خود و در راستای اهداف سیستم شیطانی و مراتب قدرت آن قدم برمیدارند و با شعور نداشته (عذاب وجدان) خود مقاومت میکنند. 3. شخصیت راسخ و با اراده که در راه درستی (شعوری) است و فقط این سطح خودآگاهی آخری میتواند حقیقت شناس و سازنده درست هر واقعیتی باشد و بنفع همه و ضرر هیچ کسی یا هیچ چیزی عمل کند، زیرا تصورات و احساسات و افکار شخصی با عقل خود در هماهنگی و همکاری کامل هستند و همگی تسلیم شعور خود بوده (مسلمان واقعی یا انسان و بنده خودآگاهی نه فقط آدم دینی و عقلی) و فقط این شخصیت میتواند فرصت زیبا برای همه بسازد. این دسته تقریبا 1 در صد از بشریت هستند و معمولا فردی عمل میکنند زیرا شخصیت شعوری به دو دلیل زیر نمیتواند یک سیستم حقیقی بین افراد داشته باشد: A. توده اجتماع بخاطر سیاست و قوانین شیطانی، یک شخصیت ضعیف دارند و نمیتوانند با هم همکاری کرده و هماهنگی داشته باشند و همیشه با ترفندهای متفاوت شیطانی، مشغول جنگ با خودی هستند، چون دشمن شناس و خودآگاه نیستند. B. سیستم شیطانی، تنها مزاحم راه خودش که شخصیت راسخ و با اراده در راه درستی (شعوری) دارد، را با قوانین و سیاستهای خود و با رضایت و دست توده مردمی از بین می برد بدون اینکه هر شعوری به تنهایی مدافع حقیقی داشته باشد و از طرف سیستم عقلی و شیطانی، قبلا حذف فیزیکی نشده باشد. نتیجه: حقیقت یک ظرفیت نرم و اکتسابی است و از ظرفیت سخت و اشتباهکاری ما یعنی از ساختار جسمی زنده و در اصل از کار ذرات بنیادی اولیه و متصور بدست میاید که من این ذرات بنیادی را خدایان واقعی میگویم و نه ساختارهایکه (مثل آدم) این ذرات میسازند. این خدایان واقعی، اولین کارگران عالم هستی بوده و ابدی هستند و کارشان خلقت هر ساختار جسمی واقعی از خودشان بوده که سخت و همراه اشتباه عمل کرده و هنوز میکنند. اولین ساختارجسمی اولیه از طریق تجربه زندگی و اشتباهات خود این ذرات بنیادی، توانسته کم کم برای خودشان، آگاهی بوجود بیآورد تا این خودآگاهی (ظرفیت نرم) بتواند از تهدیدات و اشتباهات ساختار جسمیشان (ظرفیت سخت) یک فرصت زیبای حقیقی بسازد و مانند یک سوارکار ماهر و با شعور، اسب یا بدن خود را به سمت درستی و حقیقت هدایت بکند و هر روزه ماهرتر از قبل شده تا خلقتهای زیباتری داشته باشد و به درجه تعالی یعنی به حق (معیار درستکاری که مثل نور عمل میکند) تبدیل بشود و خدای حقیقی یگانه را بوجود بیاورد که هدایت خدایان واقعی خود را طبق برنامه فرگشت بعهده دارد تا ظرفیت سخت طبیعت مادی بتواند با ظرفیت نرم غیر مادی خود (حق یا خدای حقیقی) بهتر و زیباتر عمل کنند و دو کفه ترازوی واقعیت (ظرفیت سخت) و حقیقت (ظرفیت نرم) با هم برابر و هماهنگ بشوند تا هرچه میسازند درست باشد. ما آدمها نیز جزو مهمی، بخاطر داشتن تصورات و اراده از این برنامه هستی می باشیم و هر کسی باید نقش خود را در خودآگاهی فردی و اجتماعی خود با ساختن یک شخصیت درست و شعوری ایفا کند.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. محور شرارت و دشمن اصلی هر آدمی و اجتماعات و محیط زیست همه جانداران، خوب عمل نکردن ظرفیت نرم شخصی (حقیقت وجودی و سوارکار اصلی بدن) خود ما آدمها می باشد که نمیتواند نیازهای واقعی فردی و اجتماعی خود (نیازهای ظرفیت سخت و واقعیت ساز) را رفع کند. شخصیت (حقیقت وجودی) هر کسی به ظرفیت نرم و سطح خودآگاهی فردی که توانسته کسب کند، بستگی دارد تا بتواند ظرفیت سخت خود و اجتماعش را در راه حقیقت سازی هدایت کند. این شخصیت فردی و نحوه سوارکاریش میتواند به یکی از سه شکل اصلی زیر باشد: 1. شخصیت ضعیف (تصوری و احساسی و فکری با عقلی اشتباهکار) که این فاکتورهای نرم نمیتوانند با هم همکاری و هماهنگی داشته باشند و توده هر اجتماعی را شخصیتهای ضعیف و از نوعهای متفاوت تصوری و احساسی و فکری و کم عقل تشکیل میدهند که مورد ظلم عقل شیطانی و سیستمش قرار میگیرند. این دسته تقریبا بالای 90 در صد از بشریت را تشکیل میدهند. 2. شخصیت قوی ولی در راه شیطانی (عقلی) که متشکل از عقل برتر، عقلهای همکار خودی و عقلهای نفوذی که سیستم شیطانی خود را ساخته و نگهداری کرده و به ضرر مستضعفان عمل میکنند. این دسته تقریبا 9 در صد از بشریت هستند که در آنها تصورات و احساسات و افکار شخصی بصورت کامل زیر کنترل عقل خود و در راستای اهداف سیستم شیطانی و مراتب قدرت آن قدم برمیدارند و با شعور نداشته (عذاب وجدان) خود مقاومت میکنند. 3. شخصیت راسخ و با اراده که در راه درستی (شعوری) است و فقط این سطح خودآگاهی آخری میتواند حقیقت شناس و سازنده درست هر واقعیتی باشد و بنفع همه و ضرر هیچ کسی یا هیچ چیزی عمل کند، زیرا تصورات و احساسات و افکار شخصی با عقل خود در هماهنگی و همکاری کامل هستند و همگی تسلیم شعور خود بوده (مسلمان واقعی یا انسان و بنده خودآگاهی نه فقط آدم دینی و عقلی) و فقط این شخصیت میتواند فرصت زیبا برای همه بسازد. این دسته تقریبا 1 در صد از بشریت هستند و معمولا فردی عمل میکنند زیرا شخصیت شعوری به دو دلیل زیر نمیتواند یک سیستم حقیقی بین افراد داشته باشد: A. توده اجتماع بخاطر سیاست و قوانین شیطانی، یک شخصیت ضعیف دارند و نمیتوانند با هم همکاری کرده و هماهنگی داشته باشند و همیشه با ترفندهای متفاوت شیطانی، مشغول جنگ با خودی هستند، چون دشمن شناس و خودآگاه نیستند. B. سیستم شیطانی، تنها مزاحم راه خودش که شخصیت راسخ و با اراده در راه درستی (شعوری) دارد، را با قوانین و سیاستهای خود و با رضایت و دست توده مردمی از بین می برد بدون اینکه هر شعوری به تنهایی مدافع حقیقی داشته باشد و از طرف سیستم عقلی و شیطانی، قبلا حذف فیزیکی نشده باشد. نتیجه: حقیقت یک ظرفیت نرم و اکتسابی است و از ظرفیت سخت و اشتباهکاری ما یعنی از ساختار جسمی زنده و در اصل از کار ذرات بنیادی اولیه و متصور بدست میاید که من این ذرات بنیادی را خدایان واقعی میگویم و نه ساختارهایکه (مثل آدم) این ذرات میسازند. این خدایان واقعی، اولین کارگران عالم هستی بوده و ابدی هستند و کارشان خلقت هر ساختار جسمی واقعی از خودشان بوده که سخت و همراه اشتباه عمل کرده و هنوز میکنند. اولین ساختارجسمی اولیه از طریق تجربه زندگی و اشتباهات خود این ذرات بنیادی، توانسته کم کم برای خودشان، آگاهی بوجود بیآورد تا این خودآگاهی (ظرفیت نرم) بتواند از تهدیدات و اشتباهات ساختار جسمیشان (ظرفیت سخت) یک فرصت زیبای حقیقی بسازد و مانند یک سوارکار ماهر و با شعور، اسب یا بدن خود را به سمت درستی و حقیقت هدایت بکند و هر روزه ماهرتر از قبل شده تا خلقتهای زیباتری داشته باشد و به درجه تعالی یعنی به حق (معیار درستکاری که مثل نور عمل میکند) تبدیل بشود و خدای حقیقی یگانه را بوجود بیاورد که هدایت خدایان واقعی خود را طبق برنامه فرگشت بعهده دارد تا ظرفیت سخت طبیعت مادی بتواند با ظرفیت نرم غیر مادی خود (حق یا خدای حقیقی) بهتر و زیباتر عمل کنند و دو کفه ترازوی واقعیت (ظرفیت سخت) و حقیقت (ظرفیت نرم) با هم برابر و هماهنگ بشوند تا هرچه میسازند درست باشد. ما آدمها نیز جزو مهمی، بخاطر داشتن تصورات و اراده از این برنامه هستی می باشیم و هر کسی باید نقش خود را در خودآگاهی فردی و اجتماعی خود با ساختن یک شخصیت درست و شعوری ایفا کند.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. سوارکار "واقعی" کسی است که اول بتواند سوارکار ماهر خودش (سوارکار حقیقی) باشد تا زیبایی بسازد. ساختار جسمی یا بدن ما (ظرفیت سخت)، مثل اسب ماست که احتیاج به یک سوارکار (ظرفیت نرم) درست و حق شناس دارد تا بتوانند با هم و هر دو ظرفیت (واقعیت سخت و حقیقت نرمش) زیبایی بیافرینند. از پنج شخصیت ظرفیت نرم ما و در هر روز کاری خود، فقط یکی از آنها میتواند نقش سوارکار اصلی ما را داشته باشند که نسبت به ماهر نبودنشان و بیشتر اشتباه کردن احتمالیشان عبارتند از: تصورات، احساسات پنجگانه، فکر، عقل و شعور ما که خود این نقش سوارکار اصلی، اکتسابی است و نیاز به آموزش و پرورش درست و حقیقی دارد تا واقعیت سوارکار و رفتارش، زیبا و حقیقی بشوند. آدمها نیز مثل اسبهای مسابقه ای در رقابت هستند و از طریق آموزش و پرورش درست و حقیقی (با در نظر گرفتن حق طلبی ذاتی و نیاز حق شناسی و دوری از حق بجانبی شخصی یا گروه خودی) باید اصلاح نژاد فرهنگی بشوند و ادیان در این مسیر کوتاهی کرده اند و گرفتار عقل شیطانی خود شده و راه درست شعوری را گم کرده اند و آدمها را با پای خودشان به واقعیت عقلی و گمراه خود می برند و همگی در حال دور شدن از حقیقت هستیم. نقش اصلی ادیان در این گمراهی عقلی و شیطانی، بیشتر در مورد استفاده نادرست یا سواستفاده از تصورات آدمهاست تا با آن نقش اصلی در سوارکاری خود را بازی کنند. درصد اشتباهات و ترتیب ظرفیتهای سخت و نرم ما، عبارتند از: 1. "ساختار جسمی" یا بدن (ظرفیت سخت) ما 100 در صد اشتباهکار است و نیاز مبرم به هدایت دارد تا کارهایش زیبا بشوند. 2. "تصورات" آدمها منشائ ظرفیت نرم ما هستند ولی 80 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر ظرفیت نرم بعدی دارند. 3. "احساسات پنجگانه" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما هستند ولی 60 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارند. 4. "فکر" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما می باشد ولی 40 در صد اشتباهکار است و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارد. 5. "عقل" ما بخش خیلی مهم از ظرفیت نرم ما میباشد ولی 20 در صد اشتباهکار هست زیرا فقط منافع شخصی و گروه خاص خودی را در نظر میگیرد و به دیگران و اجتماع نگاه خودی ندارد و به ضرر آنها عمل میکند و به شخصیت نهایی و قویتر بعدی از ظرفیت نرم ما احتیاج دارد تا بتواند منافع همه موجودات و محیط زیست آنها را نیز در نظر بگیرد. 6. "شعور" ما بخش نهایی و اصلی از ظرفیت نرم ما میباشد و صفر در صد اشتباهکاری دارد چون با حق و حقیقت سازی در تماس میباشد و فقط منافع اجتماعی و حقوق همه موجودات و محیط زیست آنها را در نظر میگیرد و به ضرر کسی یا چیزی عمل نمیکند و برای رسیدن به این سطح از ظرفیت نرم که تکمیل کننده ظرفیت سخت ما (بدن یا جسم) است، احتیاج به یک آموزش و پرورش درست و حق شناس دارد تا ظرفیت نرم ما را کامل ساخته و رفتار نیک خود را رقم بزنیم و در راه درست و حقیقی، بتوانیم واقعیت خود را به زیبایی برای همه بسازیم.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. اساس خلقت بر پایه نیاز است (نیاز واقعی و نیاز حقیقی). نیازی که باید تهدیدات ماده (بینظمی ذرات بنیادی اولیه) را به فرصت آن ماده (نظم و ایجاد ساختار جسمی) تبدیل کند تا خلقتش، زیبا باشد و لازمه این سازندگی، خودآگاهی دو طرفه هست (گرفتن آگاهی و منتقل کردن آن) و در این مسیر آگاهی و چرخش آزاد آن، اطلاعات باید درست و دقیق باشند تا بتوان بدرستی عمل (رفتار نیک) آن ساختار جسمی رسید. احتمالات این درستی عمل در یک میدان کروی در فضا، یک بروی 360 درجه ای است. یعنی ماده (ذرات بنیادی اولیه) برای 359 مرتبه در اشتباه یا تهدید قرار دارد و فقط یکبار امکان درست بودن و فرصت زیبا خلقت کردن هر چیزی را دارد. یعنی ارتباط راه درست و زیبا عمل کردن (کردار نیک) با راه اشتباه و زشت عمل کردن (رفتار زشت) 360 ⁄ 1 میباشد که در آن شماره یک، حقیقت آن ساختار جسمی متصور و متفکر و مقدار 359 واقعیت در میدان عمل اوست و حق (کسیکه یا چیزی که درستکاره و به درستی معنا می بخشد) برای تبدیل کردن تهدیدات ماده (ساختار جسمی خودش) به فرصت، باید خودآگاه یعنی باهوش و متوجه باشد تا بتواند در معادله خلقت زیباسازی 360 ⁄ 1 موفق باشد. این هوشمندی یا شعور اکتسابی است و فقط در یک ساختار جسمی زنده و نیازمند واقعی و حقیقی و با اراده و متصور مثل آدم و خلاقیتش امکان پذیر میباشد و در اثر کار و تجربه زندگی برای اصلاحات اشتباهات خود بدست میاید تا نیازهایش (واقعی و حقیقی) برطرف شوند. نتیجه: هر ساختار جسمی زنده و با امکان هوشی و داشتن اراده و خلاقیت، مثل آدم، میتواند در 359 احتمال اشتباه و تهدید برای خود و دیگران باشد و بصورت زشت و مخرب (عقلی) رفتار کند و واقعیت خود و دیگران را بسازد. از طرف دیگر همان نفر میتواند فقط در یک احتمال حقیقی و درست و با هوش و توجه کامل (شعوری) باشد و تهدیدات خود را تبدیل به فرصت برای خود و دیگران کند که در حالت اول من به او شیطان واقعی که در ارتباط با شعور نیست و در دومی به او خدای واقعی میگویم که بخاطر شعورش در ارتباط با حق و حقیقت سازی است. اگر آدمی یا هر چیزی (هوشمندی، اراده یا شعور) بتواند واقعیت (زشتی) خود و دیگران را برابر حقیقت (درستی) کند و برای خود و دیگران فقط زیبایی خلق کند و مبرا از نیاز شخصی (واقعی) شود و تنها نیازش، اجتماعی (حقیقی) و برای رفع نیازهای دیگران باشد (رابطه رفع نیاز واقعی به نیاز حقیقی یعنی عشق). من نام این عشق (نیاز به نیاز بین دو نفر یا دو چیز) را حق (خدای حقیقی) گذاشته که کارش حقیقت سازی است، یعنی خودش معیار درستی شده و توانسته با خودآگاهی کامل (شعور مطلق) از ساختار جسمی و جان خود رها شده (حل مشگل مرگ ساختار جسمی) و تبدیل به روح یا شعور مطلق بشود و کنترل هر ماده ای (ذرات بنیادی اولیه و بینظمی آنها) را داشته باشد و زندگی روحیش (نه روانی که مربوط به ماده و ساختار جسمی اوست) جاودانه و خودش، زندگی بخش هر ساختار جسمی جاندار و یا غیر جاندار باشد، بدون اینکه خودش ساختار جسمی داشته باشد و نامش، خالق مطلق یا روح مقدس یا حق یا (خدای حقیقی) بدون ساختار جسمی است و نه هر دانشمند مبتکر و هنرمند خلاق با ساختار جسمیش که خودآگاه واقعی (خدای واقعی) هستند و خط خود را از شیطان واقعی خود (عقل) جدا کرده و از طریق شعور جزیی خود در ارتباط با حق و حقیقت سازی می باشند، بدون اینکه خود حق (خدای حقیقی) باشند.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. اساس خلقت بر پایه نیاز است (نیاز واقعی و نیاز حقیقی). نیازی که باید تهدیدات ماده (بینظمی ذرات بنیادی اولیه) را به فرصت آن ماده (نظم و ایجاد ساختار جسمی) تبدیل کند تا خلقتش، زیبا باشد و لازمه این سازندگی، خودآگاهی دو طرفه هست (گرفتن آگاهی و منتقل کردن آن) و در این مسیر آگاهی و چرخش آزاد آن، اطلاعات باید درست و دقیق باشند تا بتوان بدرستی عمل (رفتار نیک) آن ساختار جسمی رسید. احتمالات این درستی عمل در یک میدان کروی در فضا، یک بروی 360 درجه ای است. یعنی ماده (ذرات بنیادی اولیه) برای 359 مرتبه در اشتباه یا تهدید قرار دارد و فقط یکبار امکان درست بودن و فرصت زیبا خلقت کردن هر چیزی را دارد. یعنی ارتباط راه درست و زیبا عمل کردن (کردار نیک) با راه اشتباه و زشت عمل کردن (رفتار زشت) 360 ⁄ 1 میباشد که در آن شماره یک، حقیقت آن ساختار جسمی متصور و متفکر و مقدار 359 واقعیت در میدان عمل اوست و حق (کسیکه یا چیزی که درستکاره و به درستی معنا می بخشد) برای تبدیل کردن تهدیدات ماده (ساختار جسمی خودش) به فرصت، باید خودآگاه یعنی باهوش و متوجه باشد تا بتواند در معادله خلقت زیباسازی 360 ⁄ 1 موفق باشد. این هوشمندی یا شعور اکتسابی است و فقط در یک ساختار جسمی زنده و نیازمند واقعی و حقیقی و با اراده و متصور مثل آدم و خلاقیتش امکان پذیر میباشد و در اثر کار و تجربه زندگی برای اصلاحات اشتباهات خود بدست میاید تا نیازهایش (واقعی و حقیقی) برطرف شوند. نتیجه: هر ساختار جسمی زنده و با امکان هوشی و داشتن اراده و خلاقیت، مثل آدم، میتواند در 359 احتمال اشتباه و تهدید برای خود و دیگران باشد و بصورت زشت و مخرب (عقلی) رفتار کند و واقعیت خود و دیگران را بسازد. از طرف دیگر همان نفر میتواند فقط در یک احتمال حقیقی و درست و با هوش و توجه کامل (شعوری) باشد و تهدیدات خود را تبدیل به فرصت برای خود و دیگران کند که در حالت اول من به او شیطان واقعی که در ارتباط با شعور نیست و در دومی به او خدای واقعی میگویم که بخاطر شعورش در ارتباط با حق و حقیقت سازی است. اگر آدمی یا هر چیزی (هوشمندی، اراده یا شعور) بتواند واقعیت (زشتی) خود و دیگران را برابر حقیقت (درستی) کند و برای خود و دیگران فقط زیبایی خلق کند و مبرا از نیاز شخصی (واقعی) شود و تنها نیازش، اجتماعی (حقیقی) و برای رفع نیازهای دیگران باشد (رابطه رفع نیاز واقعی به نیاز حقیقی یعنی عشق). من نام این عشق (نیاز به نیاز بین دو نفر یا دو چیز) را حق (خدای حقیقی) گذاشته که کارش حقیقت سازی است، یعنی خودش معیار درستی شده و توانسته با خودآگاهی کامل (شعور مطلق) از ساختار جسمی و جان خود رها شده (حل مشگل مرگ ساختار جسمی) و تبدیل به روح یا شعور مطلق بشود و کنترل هر ماده ای (ذرات بنیادی اولیه و بینظمی آنها) را داشته باشد و زندگی روحیش (نه روانی که مربوط به ماده و ساختار جسمی اوست) جاودانه و خودش، زندگی بخش هر ساختار جسمی جاندار و یا غیر جاندار باشد، بدون اینکه خودش ساختار جسمی داشته باشد و نامش، خالق مطلق یا روح مقدس یا حق یا (خدای حقیقی) بدون ساختار جسمی است و نه هر دانشمند مبتکر و هنرمند خلاق با ساختار جسمیش که خودآگاه واقعی (خدای واقعی) هستند و خط خود را از شیطان واقعی خود (عقل) جدا کرده و از طریق شعور جزیی خود در ارتباط با حق و حقیقت سازی می باشند، بدون اینکه خود حق (خدای حقیقی) باشند.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. سوارکار "واقعی" کسی است که اول بتواند سوارکار ماهر خودش (سوارکار حقیقی) باشد تا زیبایی بسازد. ساختار جسمی یا بدن ما (ظرفیت سخت)، مثل اسب ماست که احتیاج به یک سوارکار (ظرفیت نرم) درست و حق شناس دارد تا بتوانند با هم و هر دو ظرفیت (واقعیت سخت و حقیقت نرمش) زیبایی بیافرینند. از پنج شخصیت ظرفیت نرم ما و در هر روز کاری خود، فقط یکی از آنها میتواند نقش سوارکار اصلی ما را داشته باشند که نسبت به ماهر نبودنشان و بیشتر اشتباه کردن احتمالیشان عبارتند از: تصورات، احساسات پنجگانه، فکر، عقل و شعور ما که خود این نقش سوارکار اصلی، اکتسابی است و نیاز به آموزش و پرورش درست و حقیقی دارد تا واقعیت سوارکار و رفتارش، زیبا و حقیقی بشوند. آدمها نیز مثل اسبهای مسابقه ای در رقابت هستند و از طریق آموزش و پرورش درست و حقیقی (با در نظر گرفتن حق طلبی ذاتی و نیاز حق شناسی و دوری از حق بجانبی شخصی یا گروه خودی) باید اصلاح نژاد فرهنگی بشوند و ادیان در این مسیر کوتاهی کرده اند و گرفتار عقل شیطانی خود شده و راه درست شعوری را گم کرده اند و آدمها را با پای خودشان به واقعیت عقلی و گمراه خود می برند و همگی در حال دور شدن از حقیقت هستیم. نقش اصلی ادیان در این گمراهی عقلی و شیطانی، بیشتر در مورد استفاده نادرست یا سواستفاده از تصورات آدمهاست تا با آن نقش اصلی در سوارکاری خود را بازی کنند. درصد اشتباهات و ترتیب ظرفیتهای سخت و نرم ما، عبارتند از: 1. "ساختار جسمی" یا بدن (ظرفیت سخت) ما 100 در صد اشتباهکار است و نیاز مبرم به هدایت دارد تا کارهایش زیبا بشوند. 2. "تصورات" آدمها منشائ ظرفیت نرم ما هستند ولی 80 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر ظرفیت نرم بعدی دارند. 3. "احساسات پنجگانه" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما هستند ولی 60 در صد اشتباهکار هستند و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارند. 4. "فکر" ما بخش بعدی از ظرفیت نرم ما می باشد ولی 40 در صد اشتباهکار است و احتیاج به شخصیتهای قویتر بعدی دارد. 5. "عقل" ما بخش خیلی مهم از ظرفیت نرم ما میباشد ولی 20 در صد اشتباهکار هست زیرا فقط منافع شخصی و گروه خاص خودی را در نظر میگیرد و به دیگران و اجتماع نگاه خودی ندارد و به ضرر آنها عمل میکند و به شخصیت نهایی و قویتر بعدی از ظرفیت نرم ما احتیاج دارد تا بتواند منافع همه موجودات و محیط زیست آنها را نیز در نظر بگیرد. 6. "شعور" ما بخش نهایی و اصلی از ظرفیت نرم ما میباشد و صفر در صد اشتباهکاری دارد چون با حق و حقیقت سازی در تماس میباشد و فقط منافع اجتماعی و حقوق همه موجودات و محیط زیست آنها را در نظر میگیرد و به ضرر کسی یا چیزی عمل نمیکند و برای رسیدن به این سطح از ظرفیت نرم که تکمیل کننده ظرفیت سخت ما (بدن یا جسم) است، احتیاج به یک آموزش و پرورش درست و حق شناس دارد تا ظرفیت نرم ما را کامل ساخته و رفتار نیک خود را رقم بزنیم و در راه درست و حقیقی، بتوانیم واقعیت خود را به زیبایی برای همه بسازیم.
بنام کسیکه مهربان و بخشنده حق عقلی خود است. محور شرارت و دشمن اصلی هر آدمی و اجتماعات و محیط زیست همه جانداران، خوب عمل نکردن ظرفیت نرم شخصی (حقیقت وجودی و سوارکار اصلی بدن) خود ما آدمها می باشد که نمیتواند نیازهای واقعی فردی و اجتماعی خود (نیازهای ظرفیت سخت و واقعیت ساز) را رفع کند. شخصیت (حقیقت وجودی) هر کسی به ظرفیت نرم و سطح خودآگاهی فردی که توانسته کسب کند، بستگی دارد تا بتواند ظرفیت سخت خود و اجتماعش را در راه حقیقت سازی هدایت کند. این شخصیت فردی و نحوه سوارکاریش میتواند به یکی از سه شکل اصلی زیر باشد: 1. شخصیت ضعیف (تصوری و احساسی و فکری با عقلی اشتباهکار) که این فاکتورهای نرم نمیتوانند با هم همکاری و هماهنگی داشته باشند و توده هر اجتماعی را شخصیتهای ضعیف و از نوعهای متفاوت تصوری و احساسی و فکری و کم عقل تشکیل میدهند که مورد ظلم عقل شیطانی و سیستمش قرار میگیرند. این دسته تقریبا بالای 90 در صد از بشریت را تشکیل میدهند. 2. شخصیت قوی ولی در راه شیطانی (عقلی) که متشکل از عقل برتر، عقلهای همکار خودی و عقلهای نفوذی که سیستم شیطانی خود را ساخته و نگهداری کرده و به ضرر مستضعفان عمل میکنند. این دسته تقریبا 9 در صد از بشریت هستند که در آنها تصورات و احساسات و افکار شخصی بصورت کامل زیر کنترل عقل خود و در راستای اهداف سیستم شیطانی و مراتب قدرت آن قدم برمیدارند و با شعور نداشته (عذاب وجدان) خود مقاومت میکنند. 3. شخصیت راسخ و با اراده که در راه درستی (شعوری) است و فقط این سطح خودآگاهی آخری میتواند حقیقت شناس و سازنده درست هر واقعیتی باشد و بنفع همه و ضرر هیچ کسی یا هیچ چیزی عمل کند، زیرا تصورات و احساسات و افکار شخصی با عقل خود در هماهنگی و همکاری کامل هستند و همگی تسلیم شعور خود بوده (مسلمان واقعی یا انسان و بنده خودآگاهی نه فقط آدم دینی و عقلی) و فقط این شخصیت میتواند فرصت زیبا برای همه بسازد. این دسته تقریبا 1 در صد از بشریت هستند و معمولا فردی عمل میکنند زیرا شخصیت شعوری به دو دلیل زیر نمیتواند یک سیستم حقیقی بین افراد داشته باشد: A. توده اجتماع بخاطر سیاست و قوانین شیطانی، یک شخصیت ضعیف دارند و نمیتوانند با هم همکاری کرده و هماهنگی داشته باشند و همیشه با ترفندهای متفاوت شیطانی، مشغول جنگ با خودی هستند، چون دشمن شناس و خودآگاه نیستند. B. سیستم شیطانی، تنها مزاحم راه خودش که شخصیت راسخ و با اراده در راه درستی (شعوری) دارد، را با قوانین و سیاستهای خود و با رضایت و دست توده مردمی از بین می برد بدون اینکه هر شعوری به تنهایی مدافع حقیقی داشته باشد و از طرف سیستم عقلی و شیطانی، قبلا حذف فیزیکی نشده باشد. نتیجه: حقیقت یک ظرفیت نرم و اکتسابی است و از ظرفیت سخت و اشتباهکاری ما یعنی از ساختار جسمی زنده و در اصل از کار ذرات بنیادی اولیه و متصور بدست میاید که من این ذرات بنیادی را خدایان واقعی میگویم و نه ساختارهایکه (مثل آدم) این ذرات میسازند. این خدایان واقعی، اولین کارگران عالم هستی بوده و ابدی هستند و کارشان خلقت هر ساختار جسمی واقعی از خودشان بوده که سخت و همراه اشتباه عمل کرده و هنوز میکنند. اولین ساختارجسمی اولیه از طریق تجربه زندگی و اشتباهات خود این ذرات بنیادی، توانسته کم کم برای خودشان، آگاهی بوجود بیآورد تا این خودآگاهی (ظرفیت نرم) بتواند از تهدیدات و اشتباهات ساختار جسمیشان (ظرفیت سخت) یک فرصت زیبای حقیقی بسازد و مانند یک سوارکار ماهر و با شعور، اسب یا بدن خود را به سمت درستی و حقیقت هدایت بکند و هر روزه ماهرتر از قبل شده تا خلقتهای زیباتری داشته باشد و به درجه تعالی یعنی به حق (معیار درستکاری که مثل نور عمل میکند) تبدیل بشود و خدای حقیقی یگانه را بوجود بیاورد که هدایت خدایان واقعی خود را طبق برنامه فرگشت بعهده دارد تا ظرفیت سخت طبیعت مادی بتواند با ظرفیت نرم غیر مادی خود (حق یا خدای حقیقی) بهتر و زیباتر عمل کنند و دو کفه ترازوی واقعیت (ظرفیت سخت) و حقیقت (ظرفیت نرم) با هم برابر و هماهنگ بشوند تا هرچه میسازند درست باشد. ما آدمها نیز جزو مهمی، بخاطر داشتن تصورات و اراده از این برنامه هستی می باشیم و هر کسی باید نقش خود را در خودآگاهی فردی و اجتماعی خود با ساختن یک شخصیت درست و شعوری ایفا کند.
فلسفه و تفکر بعنوانِ ابزارِ معرفتِ آدمی، همواره در جستجو و شناختِ روابطِ حاکم بر احوالِ آدم و هستی پیش میرود ، تا آنکه مقامِ عقل را در بَسترِکشفیات و مشاهدات باز شناسد
در معنایِ کلام اگر نگرشی تفکر آمیز به اطرافِ خود داشته باشیم ، آنچه که بعنوانِ خلقِ مصنوعات بدستِ آدم ساخته و نظم یافته همه برخواسته ازعقل و فلسفۀِ حیاتِ آدم میباشد، و این نگرش چون رودی روان در طولِ زمان به خانوادۀ علوم تداوم و اعتبارِ عقلی بخشیده . و زانجا که بی مرزی را عقلِ اول میداند، خوانده میدارد که خدا آدم است .
جناب دکتر بسیار عزیز و فرزانه. انسانی که میتواند خدا گونه باشد . با قبول هر مذهبی یا ایدیولوژی به بندگی و دنباله روی تنزل میکند بهترینها را برای شما عزیز آرزومندم. مانا و سرفراز باشید
تشکر فراوان اگر صوت ضبط را بالاتر انچام دهید.
دوست عزیز ، اگر مایل باشید میتوانید از فایل صوتی هر برنامه در کانال تلگرام بنیاد انسان به آدرس t.me/HabibRiazati استفاده بفرمائید 🌹
You need this in English! English-speaking religionists are superstitious, believe in the supernatural, and are miracle believers.
🫶🏻
درود بر شما بیدار کننده ارجمند 🌹
بسیار زیبا تشکر🎉❤
درود بر شما 🙏
از تنها چیزی که صحبت نشد سکولاریسم است لائیسیته هسته مرکزی سکولاریسم است سيستم جمهور سکولار و شاه سکولار ا رتجاعی و ریجکت است
سکولاریسم یعنی دین اژ حکومت جدا میشه نه سیاست مثل عراق که مجلسش پر از احزاب مذهبي است مثل آلمان حزب دمکرات مسیحی این مدل وضعیت بسیار بدی است تمام
یا همین نمیدانم سمت دیگش امکان داره ماورا باشه
سپاس 🙏
با آروزی تندرستی ، عالی هستید عالی بمانید