رهبر کردها عبدالله اوجالان عبدالله اوجالان یک شخصیت محوری در مبارزات کردها برای خودمختاری و حقوق است. اوجالان که در ترکیه متولد شده است، تأثیر قابل توجهی بر جنبش کرد، به ویژه از طریق نقش او به عنوان بنیانگذار و رهبر حزب کارگران کردستان (PKK) داشته است. پ ک ک، تحت رهبری اوجالان، نقشی اساسی در دفاع از آرمان هویت و حقوق سیاسی کردها ایفا کرده است. این سازمان حمایت گسترده ای را به دست آورده است، با پیروانی قوی که بر تمایل عمیق بسیاری از کردها برای به رسمیت شناختن و تعیین سرنوشت تاکید دارد. بنابراین میراث اوجالان به طور پیچیده ای با جنبش ملی کرد معاصر گره خورده است با بررسی موازی های تاریخی، تلاش های اوجالان برای دفاع از هویت و حقوق کردی ممکن است برخی از افراد را با شخصیت های تأثیرگذار در تاریخ منطقه باستان مقایسه کند. به عنوان مثال، پیامبر مهاباد به دلیل نقشش در تأسیس آیین میترائیسم(مهر)، یک دین اسرارآمیز که در امپراتوری روم از حدود قرن اول تا چهارم پس از میلاد مرسوم بود، شناخته شده است. از سوی دیگر، پیامبر زرتشت بنیانگذار آیین زرتشتی بود که تأثیر دیرینهای داشت و غالباً به عنوان بنیانگذار سنتهای دینی آریایی شناخته میشود. این شخصیتها، مانند اوجالان، بهخاطر مشارکتهای متمایزشان در هویت فرهنگی و مذهبی، و همچنین رهبریشان که حس جمعی از هدف و تداوم را در میان مردمشان ایجاد کرد، به یاد میآیند در حالی که تلاشهای سیاسی و مبارزاتی معاصر اوجالان او را از این پیامبران باستانی متمایز میکند، اصل اساسی تلاش برای تعریف و بسیج هویت گروهی با تلاشهای تاریخی مهاباد و زرتشت همخوانی دارد. هر یک از میراث آنها منعکس کننده تأثیر قوی رهبری و تلاش پایدار برای ابراز وجود یک گروه است، چه از طریق ابزارهای مذهبی، فرهنگی یا سیاسی. این موضوع مشترک حمایت از هویت و حقوق مردم است که کار زندگی اوجالان را با این شخصیت های تاریخی همسو می کند در تاریخ دینی باستان، کاوش در موجودات الهی اغلب به مطالعات شگفتانگیزی درباره نظامهای اعتقادی و اسطورههایی انجامید که تمدنها را تعریف میکنند. ایزدان اهورامزدا و آریمانیوس، در حالی که از پانتئون های فرهنگی مختلف سرچشمه می گیرند، نگاهی اجمالی به مبارزات هزاران ساله بین نیروهایی که در مذاهب مربوطه خود به عنوان خیر و شر تلقی می شوند، ارائه می دهند اهورامزدا، خدای روشنایی و خرد، در دین زرتشتی نقش محوری دارد - ایمانی که به تعالیم حضرت زرتشت نسبت داده می شود که به زرتشت نیز معروف است. این دین که زمانی در تمدن آریایی رواج داشت، حول کیهان شناسی دوگانه خیر و شر می چرخید. اهورامزدا، که اغلب با خلقت، نظم و حقیقت همراه است، در مقابل آنگرا ماینیو (همچنین به نام اهریمن)، روح ویرانگر و نماد هرج و مرج قرار دارد. مبارزه بین این دو موجود که در متون زرتشتی بهعنوان دشمنان تصویر شدهاند، نشاندهنده تضاد روحی و اخلاقی کیهان است از سوی دیگر، آریمانیوس خدایی است که با اسرار میترایی مرتبط نیست - مراسمی که با پرستش خدای میترا، عمدتاً در امپراتوری روم مرتبط است. با وجود نامی شبیه به آنگرا ماینیو زرتشتی، آریمانیوس هیچ نقشی در آیین میترائیسم ندارد. در حالی که در متون و کتیبه های یونانی و لاتین ذکر شده است، شخصیت و معانی آریمانیوس در سنت میترایی به طور قابل توجهی با اهریمن زرتشتی متفاوت است. میترائیسم از طریق سربازان و بازرگانان به فرهنگ روم معرفی شد، که میتراهای ایرانی را به شکلی منحصر به فرد از عبادت که به بافت و نیازهای اجتماعی آنها پاسخ میدهد، اقتباس کردند. اگرچه پیامبر مهاباد یک شخصیت تاریخی شناخته شده در جریان اصلی درک نیست، برخی از روایات او را به عنوان بنیانگذار شکل اولیه میترائیسم معرفی می کنند هم اهورامزدا و هم آریمانیوس نماد گرایش عمیق انسان به تجسم نور و تاریکی، نظم و هرج و مرج هستند. داستانهای آنها، در حالی که ریشه در پسزمینههای فرهنگی و زمانی خاص دارد، بازتاب دوگانگی جهانی است که در بسیاری از ادیان در سراسر جهان وجود دارد در سایههای کوه دماوند، سنگر طبیعی با شکوهی که امروز در مرزهای ایران قرار دارد، زمانی پادشاهی پدید آمد که در پژواکهای فرهنگ باستانی پوشیده شده بود. گفته میشود که این قلمرو که توسط آریمانیوس اداره میشود، با استبداد و انقیاد، بهویژه بر مردم قفقاز مشخص شده است - جامعهای که مصیبتشان در زمزمههای سنت شفاهی و همچنین حماسههای مورد احترام از شبه قاره هند به تصویر کشیده شده است در این دوران ناآرامی بود که چهره ای از امید به وجود آمد. جوانی بصیر، معروف به مهاباد، که نامش درخشندگی پیشرفت را تداعی میکرد، از طریق پیدایش میترائیسم تلاش کرد تا ستمدیدگان را تقویت کند. این مسیر معنوی جدید نوید بافت محکمی از وحدت را برای مقابله با چنگ آهنین آریمانیوس می داد مهاباد در حکمت او معماری یک ساختار اجتماعی متشکل از چهار گروه متمایز است که منعکس کننده سیستم وارناس هندی است که در مهابهاراتا ذکر شده است. این گروهها سیال بودند و به افراد اجازه میدادند که بین آنها خودمختاری حرکت کنند برهمن ها، افرادی با استعداد علمی و آموزشی، در اوج قرار داشتند. در زبان کردها، آنها را «برهمین» میشناختند که به تبار شریف خلقت و نوآوری اشاره میکرد. این طبقه گهواره ای برای مجموعه متنوعی از خالقان بود: از زیبایی شناسی هنرمندان گرفته تا عملگرایی کشاورزان و نبوغ آهنگران، همراه با بینش عمیق روشنفکران
کشتریاها یا «شاتری» در اصطلاحی تکاملیافته، به عنوان بازوی محافظ شناخته میشدند - قهرمانان و تاکتیکها. آنها زیرک و استراتژیک در نظر گرفته می شدند - تجسم هوشیاری و حکومت وایشیاها جوهر تجارت و مبادله را به عنوان تاجر در خود جای دادند. آنها از انتظارات جامعه در مورد رفتار محترمانه بیرون آمدند - که هم در میان مردم عادی و هم در میان نخبگان حاکم از جایگاه قابل توجهی برخوردار بودند در پایگاه این سازه، شدراها - یا «شودراها» - گروهی بودند که به عنوان نیروی کار تعیین شده بودند. آنها با تلاش و خدمات بی وقفه خود ستون فقرات جامعه را تشکیل دادند ایجاد نیروهای شاتری ظهور مقاومت را نشان داد که با سرنگونی قبضه آریمانیوس به اوج خود رسید. این مبارزه چندین سال به طول انجامید و جزر و مد جنگ در طول هزاره ها زمزمه می کرد. گمان میرود که بقایای پراکنده پیروان آریمانیوس در سرزمینهایی که اکنون بخشی از هند امروزی را تشکیل میدهند، پناهگاهی در جنوب شرقی پیدا کردند - مهاجرتی که احتمالاً تحت تأثیر سیل فاجعهآمیز دریای سیاه بوده است که تقریباً به سال 5600 قبل از میلاد برمیگردد در حالی که جزئیات این روایت حماسی با اسطوره و شهادت شفاهی آمیخته می شود، میراثی که از آن حمایت می کند، روایتی بی انتها از رهایی و پیگیری بی وقفه عدالت را منعکس می کند تاریخ مردم ایران و راهبردهای نظامی آنها تحت تأثیر شخصیتهایی چون زرتشت پیامبر و نهادهای سیاسی مهمی مانند امپراتوری اشکانی و ساسانی مشخص شده است. مشخصه این دوره ها تجمع نیروهای نخبه مانند نیروهای شاطری بود که چندین بار برای دفاع در برابر موجودات مختلف مخالف احیا شدند. دانش راهبردی و رویکردهای این نیروها در طول زمان تکرار شده است و می توان آن را با تاکتیک های چریکی معاصر مقایسه کرد و یک سنت نظامی قوی را به نمایش گذاشت در متن مردم کرد، سرنوشتی در هم تنیده با روایت گستردهتر ایرانی وجود دارد. پیگیری وحدت و آینده جمعی بسیار مهم است و رهبری در خط مقدم این سفر قرار دارد. در سراسر تاریخ، رهبران پارسی بودهاند که اقداماتشان با منافع جمعی همسو نبوده است و جستوجوی نیروی متحدکننده در دوران مدرن ادامه دارد. در این جست و جوی مدرن، عبدالله اوجالان شخصیت برجسته ای است که چشم اندازی اقتصادی در هم آمیخته با مضامین رهایی و توانمندسازی، به ویژه از طریق جنبش "زنان، زندگی و آزادی" پیشنهاد می کند که روایتی قانع کننده از بازسازی اجتماعی را نشان می دهد در چشمانداز معاصر، وضعیت مردم کرد و نمایندگی آنها در گفتگوهای سیاسی گستردهتر همچنان پیچیده است که اغلب با پویاییهای منطقهای و منافع بینالمللی مرتبط است. درک مشارکت کردها در این پویاییها اغلب دیدگاههای متضادی را به خود جلب میکند و گفتمان جاری پیرامون حاکمیت، خودمختاری و به رسمیت شناختن را رنگ آمیزی میکند
از وقتی این اثر هنری زیبا رو شنیدم، بازهای بار گوش میکنم و لذت میبرم. همکاری شما با استاد نصیری بسیار عالی شده و کار سطح بالایی دراومده. صدای شما چقدر دلنشین و مخملی شده توی این کار! موفق باشید و سربلند
My mother is Talish, Kurdish language and Talish language is the Language of the Mede Empire, Medes are the forefather of most Iranian people. مادر من تالشی است، زبان کردی و زبان تالشی زبان امپراتوری مادها است، مادها پدر اکثر مردم ایران هستند. دایکم تالیشە، زمانی کوردی و زمانی تالیش زمانی ئیمپراتۆریەتی مادە، مادەکان باپیرەی زۆربەی خەڵکی ئێرانن. Diya min Taliş e, Zimanê Kurdî û Zimanê Talîşî Zimanê Împeratoriya Med e, Medî bav û kalê piraniya gelên Îranê ne.
My mother is Talish, Kurdish language and Talish language is the Language of the Mede Empire, Medes are the forefather of most Iranian people. مادر من تالشی است، زبان کردی و زبان تالشی زبان امپراتوری مادها است، مادها پدر اکثر مردم ایران هستند. دایکم تالیشە، زمانی کوردی و زمانی تالیش زمانی ئیمپراتۆریەتی مادە، مادەکان باپیرەی زۆربەی خەڵکی ئێرانن. Diya min Taliş e, Zimanê Kurdî û Zimanê Talîşî Zimanê Împeratoriya Med e, Medî bav û kalê piraniya gelên Îranê ne.
عالی❤❤
درود بر شما عزیزان ❤❤❤❤❤
عالی،عالی❤❤❤❤❤
Мархава ба Ирони Толошон
کاش میشد تز گوگل آهنگهاتون رو دانلود کرد
❤❤❤
❤❤❤
بسیار هنرمندانه و جالب درود❤
Быжи Ирони Толошон
آخ می مار آخ می پر
من برای شما آرزوی موفقیت در ناقل موسیقی خود را دارم و امیدوارم موسیقی شما با خواننده کرد، مردم مادها را متحد کند
soaps
رهبر کردها عبدالله اوجالان عبدالله اوجالان یک شخصیت محوری در مبارزات کردها برای خودمختاری و حقوق است. اوجالان که در ترکیه متولد شده است، تأثیر قابل توجهی بر جنبش کرد، به ویژه از طریق نقش او به عنوان بنیانگذار و رهبر حزب کارگران کردستان (PKK) داشته است. پ ک ک، تحت رهبری اوجالان، نقشی اساسی در دفاع از آرمان هویت و حقوق سیاسی کردها ایفا کرده است. این سازمان حمایت گسترده ای را به دست آورده است، با پیروانی قوی که بر تمایل عمیق بسیاری از کردها برای به رسمیت شناختن و تعیین سرنوشت تاکید دارد. بنابراین میراث اوجالان به طور پیچیده ای با جنبش ملی کرد معاصر گره خورده است با بررسی موازی های تاریخی، تلاش های اوجالان برای دفاع از هویت و حقوق کردی ممکن است برخی از افراد را با شخصیت های تأثیرگذار در تاریخ منطقه باستان مقایسه کند. به عنوان مثال، پیامبر مهاباد به دلیل نقشش در تأسیس آیین میترائیسم(مهر)، یک دین اسرارآمیز که در امپراتوری روم از حدود قرن اول تا چهارم پس از میلاد مرسوم بود، شناخته شده است. از سوی دیگر، پیامبر زرتشت بنیانگذار آیین زرتشتی بود که تأثیر دیرینهای داشت و غالباً به عنوان بنیانگذار سنتهای دینی آریایی شناخته میشود. این شخصیتها، مانند اوجالان، بهخاطر مشارکتهای متمایزشان در هویت فرهنگی و مذهبی، و همچنین رهبریشان که حس جمعی از هدف و تداوم را در میان مردمشان ایجاد کرد، به یاد میآیند در حالی که تلاشهای سیاسی و مبارزاتی معاصر اوجالان او را از این پیامبران باستانی متمایز میکند، اصل اساسی تلاش برای تعریف و بسیج هویت گروهی با تلاشهای تاریخی مهاباد و زرتشت همخوانی دارد. هر یک از میراث آنها منعکس کننده تأثیر قوی رهبری و تلاش پایدار برای ابراز وجود یک گروه است، چه از طریق ابزارهای مذهبی، فرهنگی یا سیاسی. این موضوع مشترک حمایت از هویت و حقوق مردم است که کار زندگی اوجالان را با این شخصیت های تاریخی همسو می کند در تاریخ دینی باستان، کاوش در موجودات الهی اغلب به مطالعات شگفتانگیزی درباره نظامهای اعتقادی و اسطورههایی انجامید که تمدنها را تعریف میکنند. ایزدان اهورامزدا و آریمانیوس، در حالی که از پانتئون های فرهنگی مختلف سرچشمه می گیرند، نگاهی اجمالی به مبارزات هزاران ساله بین نیروهایی که در مذاهب مربوطه خود به عنوان خیر و شر تلقی می شوند، ارائه می دهند اهورامزدا، خدای روشنایی و خرد، در دین زرتشتی نقش محوری دارد - ایمانی که به تعالیم حضرت زرتشت نسبت داده می شود که به زرتشت نیز معروف است. این دین که زمانی در تمدن آریایی رواج داشت، حول کیهان شناسی دوگانه خیر و شر می چرخید. اهورامزدا، که اغلب با خلقت، نظم و حقیقت همراه است، در مقابل آنگرا ماینیو (همچنین به نام اهریمن)، روح ویرانگر و نماد هرج و مرج قرار دارد. مبارزه بین این دو موجود که در متون زرتشتی بهعنوان دشمنان تصویر شدهاند، نشاندهنده تضاد روحی و اخلاقی کیهان است از سوی دیگر، آریمانیوس خدایی است که با اسرار میترایی مرتبط نیست - مراسمی که با پرستش خدای میترا، عمدتاً در امپراتوری روم مرتبط است. با وجود نامی شبیه به آنگرا ماینیو زرتشتی، آریمانیوس هیچ نقشی در آیین میترائیسم ندارد. در حالی که در متون و کتیبه های یونانی و لاتین ذکر شده است، شخصیت و معانی آریمانیوس در سنت میترایی به طور قابل توجهی با اهریمن زرتشتی متفاوت است. میترائیسم از طریق سربازان و بازرگانان به فرهنگ روم معرفی شد، که میتراهای ایرانی را به شکلی منحصر به فرد از عبادت که به بافت و نیازهای اجتماعی آنها پاسخ میدهد، اقتباس کردند. اگرچه پیامبر مهاباد یک شخصیت تاریخی شناخته شده در جریان اصلی درک نیست، برخی از روایات او را به عنوان بنیانگذار شکل اولیه میترائیسم معرفی می کنند هم اهورامزدا و هم آریمانیوس نماد گرایش عمیق انسان به تجسم نور و تاریکی، نظم و هرج و مرج هستند. داستانهای آنها، در حالی که ریشه در پسزمینههای فرهنگی و زمانی خاص دارد، بازتاب دوگانگی جهانی است که در بسیاری از ادیان در سراسر جهان وجود دارد در سایههای کوه دماوند، سنگر طبیعی با شکوهی که امروز در مرزهای ایران قرار دارد، زمانی پادشاهی پدید آمد که در پژواکهای فرهنگ باستانی پوشیده شده بود. گفته میشود که این قلمرو که توسط آریمانیوس اداره میشود، با استبداد و انقیاد، بهویژه بر مردم قفقاز مشخص شده است - جامعهای که مصیبتشان در زمزمههای سنت شفاهی و همچنین حماسههای مورد احترام از شبه قاره هند به تصویر کشیده شده است در این دوران ناآرامی بود که چهره ای از امید به وجود آمد. جوانی بصیر، معروف به مهاباد، که نامش درخشندگی پیشرفت را تداعی میکرد، از طریق پیدایش میترائیسم تلاش کرد تا ستمدیدگان را تقویت کند. این مسیر معنوی جدید نوید بافت محکمی از وحدت را برای مقابله با چنگ آهنین آریمانیوس می داد مهاباد در حکمت او معماری یک ساختار اجتماعی متشکل از چهار گروه متمایز است که منعکس کننده سیستم وارناس هندی است که در مهابهاراتا ذکر شده است. این گروهها سیال بودند و به افراد اجازه میدادند که بین آنها خودمختاری حرکت کنند برهمن ها، افرادی با استعداد علمی و آموزشی، در اوج قرار داشتند. در زبان کردها، آنها را «برهمین» میشناختند که به تبار شریف خلقت و نوآوری اشاره میکرد. این طبقه گهواره ای برای مجموعه متنوعی از خالقان بود: از زیبایی شناسی هنرمندان گرفته تا عملگرایی کشاورزان و نبوغ آهنگران، همراه با بینش عمیق روشنفکران
درود برشما خوشبختم ازآشنایی باشما ..من تالش زبان هستم
کشتریاها یا «شاتری» در اصطلاحی تکاملیافته، به عنوان بازوی محافظ شناخته میشدند - قهرمانان و تاکتیکها. آنها زیرک و استراتژیک در نظر گرفته می شدند - تجسم هوشیاری و حکومت وایشیاها جوهر تجارت و مبادله را به عنوان تاجر در خود جای دادند. آنها از انتظارات جامعه در مورد رفتار محترمانه بیرون آمدند - که هم در میان مردم عادی و هم در میان نخبگان حاکم از جایگاه قابل توجهی برخوردار بودند در پایگاه این سازه، شدراها - یا «شودراها» - گروهی بودند که به عنوان نیروی کار تعیین شده بودند. آنها با تلاش و خدمات بی وقفه خود ستون فقرات جامعه را تشکیل دادند ایجاد نیروهای شاتری ظهور مقاومت را نشان داد که با سرنگونی قبضه آریمانیوس به اوج خود رسید. این مبارزه چندین سال به طول انجامید و جزر و مد جنگ در طول هزاره ها زمزمه می کرد. گمان میرود که بقایای پراکنده پیروان آریمانیوس در سرزمینهایی که اکنون بخشی از هند امروزی را تشکیل میدهند، پناهگاهی در جنوب شرقی پیدا کردند - مهاجرتی که احتمالاً تحت تأثیر سیل فاجعهآمیز دریای سیاه بوده است که تقریباً به سال 5600 قبل از میلاد برمیگردد در حالی که جزئیات این روایت حماسی با اسطوره و شهادت شفاهی آمیخته می شود، میراثی که از آن حمایت می کند، روایتی بی انتها از رهایی و پیگیری بی وقفه عدالت را منعکس می کند تاریخ مردم ایران و راهبردهای نظامی آنها تحت تأثیر شخصیتهایی چون زرتشت پیامبر و نهادهای سیاسی مهمی مانند امپراتوری اشکانی و ساسانی مشخص شده است. مشخصه این دوره ها تجمع نیروهای نخبه مانند نیروهای شاطری بود که چندین بار برای دفاع در برابر موجودات مختلف مخالف احیا شدند. دانش راهبردی و رویکردهای این نیروها در طول زمان تکرار شده است و می توان آن را با تاکتیک های چریکی معاصر مقایسه کرد و یک سنت نظامی قوی را به نمایش گذاشت در متن مردم کرد، سرنوشتی در هم تنیده با روایت گستردهتر ایرانی وجود دارد. پیگیری وحدت و آینده جمعی بسیار مهم است و رهبری در خط مقدم این سفر قرار دارد. در سراسر تاریخ، رهبران پارسی بودهاند که اقداماتشان با منافع جمعی همسو نبوده است و جستوجوی نیروی متحدکننده در دوران مدرن ادامه دارد. در این جست و جوی مدرن، عبدالله اوجالان شخصیت برجسته ای است که چشم اندازی اقتصادی در هم آمیخته با مضامین رهایی و توانمندسازی، به ویژه از طریق جنبش "زنان، زندگی و آزادی" پیشنهاد می کند که روایتی قانع کننده از بازسازی اجتماعی را نشان می دهد در چشمانداز معاصر، وضعیت مردم کرد و نمایندگی آنها در گفتگوهای سیاسی گستردهتر همچنان پیچیده است که اغلب با پویاییهای منطقهای و منافع بینالمللی مرتبط است. درک مشارکت کردها در این پویاییها اغلب دیدگاههای متضادی را به خود جلب میکند و گفتمان جاری پیرامون حاکمیت، خودمختاری و به رسمیت شناختن را رنگ آمیزی میکند
❤بسیار عالی و زیبا و جالب
از وقتی این اثر هنری زیبا رو شنیدم، بازهای بار گوش میکنم و لذت میبرم. همکاری شما با استاد نصیری بسیار عالی شده و کار سطح بالایی دراومده. صدای شما چقدر دلنشین و مخملی شده توی این کار! موفق باشید و سربلند
درود بر شما و تلاش شما برای زنده نگه داشتن این زبان ها و فرهنگ های غنی درود بر مردم تالش و کردهای عزیز❤
👌talesh
My mother is Talish, Kurdish language and Talish language is the Language of the Mede Empire, Medes are the forefather of most Iranian people. مادر من تالشی است، زبان کردی و زبان تالشی زبان امپراتوری مادها است، مادها پدر اکثر مردم ایران هستند. دایکم تالیشە، زمانی کوردی و زمانی تالیش زمانی ئیمپراتۆریەتی مادە، مادەکان باپیرەی زۆربەی خەڵکی ئێرانن. Diya min Taliş e, Zimanê Kurdî û Zimanê Talîşî Zimanê Împeratoriya Med e, Medî bav û kalê piraniya gelên Îranê ne.
آفرین بر شما همینطوره که میفرمایید 🌹♥️
My mother is Talish, Kurdish language and Talish language is the Language of the Mede Empire, Medes are the forefather of most Iranian people. مادر من تالشی است، زبان کردی و زبان تالشی زبان امپراتوری مادها است، مادها پدر اکثر مردم ایران هستند. دایکم تالیشە، زمانی کوردی و زمانی تالیش زمانی ئیمپراتۆریەتی مادە، مادەکان باپیرەی زۆربەی خەڵکی ئێرانن. Diya min Taliş e, Zimanê Kurdî û Zimanê Talîşî Zimanê Împeratoriya Med e, Medî bav û kalê piraniya gelên Îranê ne.
درود برشما من تالش زبان هستم
و زبان تالشی و کردی خیلی بهم نزدیک هستند
❤️🤍💚
Eşğ bıbu Zəhra xanım❤️😘