Відео

سلام درود بر ابر انسان انشالله خداوند برکت عمر این جوری بده به همه بشرها آقای دکتر دینایی عزیز از خدا طول عمر براتون میخوام همیشه باشید هزار سال نیازمند به شما ها بزرگان داریم تا برسیم به انسانی آگاه

آخ آخ آخ داغان 😂

سلام اسم این مجری که با استاد مصاحبه میکند کیست ؟

بنام کسیکه مهربان و بخشده حق بجانبی عقل خود است. واقعیت همیشه زشت است و مسئول آنهم عقل دروغگو و یکه تاز و مسئولیت ناپذیر است، مگر واقعیتی که در آن عقل با شعور خودش همکاری و هماهنگی داشته و باعث زیبا شدن واقعیت گشته باشند. چون در مرحله اول عقل بخاطر فهمش که اشتباهکار است، می بایستی تسلیم شعور خویشتن بشود. در مرحله بعدی عقل بجای ستیزه گری عادی و همیشگی خود، می بایستی با شعورش همکار و هماهنگ شده تا بتوانند با هم و براحتی به درک هر چیزی برسند و بدرستی عمل کنند. اولین نشانه همکاری و هماهنگی آنها، درک حق است، یعنی پیدا کردن معیار درستی در رفتار خود است که بجای زشت سازی عقلی میتوانند با هم زیباسازی شعوری داشته باشند که جهت آن از منافع شخصی عقلی به منافع اجتماعی شعوری و منافع کلی که شامل حال همه موجودات و محیط زیست آنها هم میشود، تغییر میکند که این نتیجه برای آدم یک انقلاب فرهنگی حقیقی بحساب میاید که با انقلابهای عقلی واقعی قبلی آدمها متضاد است، چون شکل حقیقی دارد و از روی درک شعوری است و نه فهم عقلی که این حق شناسی میتواند آدم را به انسان تبدیل کند (عمل این انقلاب فرهنگی حقیقی فقط فردی و نه گروهی است، اما منافع آن عمومی و بدون جنگ برای همه میباشد). مسلمان واقعی درست آدمیست که خودشناس باشد تا بتواند درک حق داشته باشد و باعث تسلیم شدن عقل (منبع اشتباهات، زیاده خواهی منافع و مسئولیت ناپذیری) خود به شعور خویشتن (منبع خودآگاهی، مهربانی و معیار درستی در هر رفتاری) از طریق همکاری و هماهنگی عقل با شعور بشود تا از تضاد و بینظمی مادی خود فرصت و نظم برای همه عالم هستی بسازند، تا بشریت را به انسان کامل شده تبدیل کنند. ادیان و مخصوصا اسلام، مردم ستیز و مخصوصا مسلمان ستیز واقعی هستند. چون از یکطرف آدمها را با آموزش و پرورش دینی و خرافاتی به سمت عقلگرایی میرانند، اما تحصیلات اساسی و بالا را خصوصی سازی کرده و فقط برای ثروتمندان ممکن میسازند تا فقط خودیها بتوانند عاقل و عالم بشوند و در خدمت الیگارشی باشند تا آنها بتوانند در هر حکومتی رخنه کرده و منافع خودشان را تضمین کنند. از طرف دیگر این اقلیت الیگارشی مانع رشد هر نوع شعوری (شعور شخصی، اجتماعی، کلی جهانی که برابری با شعور مطلق عالم هستی میکنند) گشته و عملا توان مسلمان شدن هر آدمی را از ریشه قطع کرده و دیگر شعوری وجود نخواهد داشت تا عقل بتواند تسلیم آن بشود. در نتیجه عقل برتر مثل یک شیطان یکه تاز در جهت منافع خویشتن و اقلیت الیگارشی خودی بر هر نوع ضرر کلی و مردمی و بدون هیچ مسئولیتی میتواند براحتی برانند و حکم فرمایی خود را بر عقلهای ساده لو و نادان نگاه داشته و خرافاتی شده برای هزاران سال ادامه داده و توسط دستهای نفوذیها و بردهای مردمی خودی هر آدم باشعوری را به زندان و فراری وطنی اجباری و اعدام و ... در نطفه خفه میکنند چون عقل با الیگارشی خارجی نیز همکار و هماهنگ هستند و نمیگذارند هیچ عقلی بتواند توسط همکاری و هماهنگی خودش نسبت به شعور خودش تسلیم باشد (مسلمان بشود) تا عدالت و مهربانی در هر کجای دنیا بخاطر شعور برقرار باشد تا واقعیت بتواند به سطح معیار درستی حقیقت برسد و مردم آنرا در رفتار نیک خود نشان بدهند. راه انسانیت را مردم فقط از طریق نیت پاک (آموزش و پرورش درست)، پندار نیک (ایمان به تصورات شخصی خود و کپی نکردن عقلی تصورات مردمی که رایج است)، گفتار نیک (شنیدن آدمهایی که به درستی آنها اطمینان دارند و همیشه درک بازگفتن معیار درستی در رفتار شخصی و اجتماعی را دارند) و رسیدن به کردار نیک شخصی خود میگذرد و باید بتوانند برای دیگران یک الگوی درست رفتاری باشند، تا حق بتواند همه جا از طریق انسانیت متجلی شود. اما راه شیطانی را مردم فقط از طریق نیت زشت (آموزش و پرورش سیاسی و مذهبی)، پندار زشت (ایمان به تصورات شخصی خود نداشتن و کپی کردن عقلی تصورات رایج مردمی و گرفته شده از طلاب و عالمین و تبلیغ کنندهای سیاسی دینی خودی)، گفتار دروغی و ادعا (شنیدن آدمهای مذهبی و طلبهای منبری که به درستی آنها اطمینان زیادی ندارند ولی ایمان به خدای آنها دارند چون حق شناس نیستند اما تکالیف دینی آنها را بصورت شخصی و اجتماعی انجام میدهند چون مقلد هستند) و رسیدن به کردار نیک شخصی و اجتماعی خود امکان پذیر نیست تا بتوانند برای دیگران یک الگوی درست رفتاری باشند و حق هرگز نمیبتواند در چنین اجتماعی از طریق آدمیت عقلی متجلی شود.

بنام کسیکه مهربان و بخشده حق بجانبی عقل خود است. تقدیم به نمایندهای محترم مجلس ناتوان جمهوری اسلامی ایران و انتخاب شده بخشی از خود مردم ایران. هر رویایی، پندار نیک (رویای صادقه حقیقی) نمیشود تا بتواند از سد عقلی خود و دیگران بگذرد (مقاومت حقیقی) و خود را به حق و اصل خودش از طریق شعور جزعی خود به شعور کلی خود متصل کند. آن رویایی، پندار نیک است که تصورات شخصی خود باشد و کپی شده تصورات دیگران توسط عقل تنبل و مسئولیت ناپذیر خویشتن نباشد، تا بتواند براحتی از این سد عقلی خود و دیگران بگذرد و به شعور خویشتن برسد و در رفتار نیک شخصی خود باعث تجلی حق باشد. زیرا حق، شخصی و بصورت ذاتی است و فقط در کردار نیک شخصی باید واقعی بشود و اگر همکاری و هماهنگی عمومی و کلی بدون جا گذاشتن حتا یک نفر از کل بشریت، وجود نداشته باشد، حق هیچ وقت در کردار جامعه متجلی نخواهد شد، چون معنی حق معیار درستی در رفتار نیک شخصی است و عظمت حق در کلی بودن (تمام بشریت) آن است که فقط از همکاری و هماهنگی کل بشریت بدست میاید که مدیون یک آموزش و پرورش حقیقی (شعوریی کلی یا خدایی حقیقی) باشد، که هیچ ربطی به ادیان و سیاست و خدای واقعی آنها ندارد. متاسفانه تا رویاهای کاذب سیاسی و دینی وجود دارند و طرفدارانشان هم عقلهای ما میباشند، حق در رفتار اجتماعی ما وجود نخواهد داشت و در نتیجه خود مردم ضرر کرده و بازنده عقلی خواهند بود. خلقت از پندار نیک و در شرایط سخت بینظمی واقعی و نیازهای مختلف به نظم، آغاز شده و توانسته از سد اشتباهات خود با پیروزی در این مقاومت حقیقی خودش بگذرد و به اصل خودش که معیار درستی در رفتار نیک شخصی است و همان شعور جزعی و بعدش شعور کلی باشد، برسد و ما او را خدای حقیقی می نامیم که برنامه نویس زندگی و طراح بهشت و رسیدن به زیبایها و در راس آنها ساختن عشق است. عشقی که معنای آن رفع نیازهای واقعی به نیاز حقیقی متقابل می باشد که جهت این عشق حقیقی، برابری بین واقعیت و حقیقت خودش است تا برنامه نظم در هین بینظمی خود بصورت فرصت برای همه مخلوقات ادامه داشته باشد و این برنامه کلی هنوز به آخر خط خودش نرسیده و لنگ همکاری و هماهنگی بشریت میباشد. بشری که بخاطر داشتن تصورات ذاتیش که رویا نیستند و خیلی بالاتر و عمیقتر از آرزوهای واقعی ما هستند و ارزش اشرف مخلوقات را دارند. اما این تصورات باید مقاومت حقیقی خود را طی کنند و یا در بینظمی خود درجا خواهند زد تا اینکه خدایان واقعی به اشتباهات خود پی برده و موجب انقراض واقعی آن خلقت ناخلف از مجموعه مخلوقات درستکار، بعنوان اشتباه واقعی دیگری از خدایان واقعی که برنامه حق و خدای حقیقی را اجرا نکرده و مجبور به دوباره کاری هستند تا بشر یا هر موجود بهتری با مشخصات متفاوت دیگری بسازند که بعنوان اشرف مخلوقات دنباله روی برنامه حق و حقیقت سازی باشند و کارشان فقط دستان خدای حقیقی میباشند که حق دست ندارد، ولی این دستان، غیرمستقیم فرشته های تضمین کننده معیار درستی در رفتار واقعی برای دیگران خودی و همه مخلوقات هستند. رویای انقلاب جمهوری اسلامی ایران از تصورات شخصی خویشتن همه ملت ایران نبوده، چون درگیر عقل خود و عقلهای دیگران و مخصوصا عقلهای نفوذی صهیونیستی است که از روز اول انقلاب در مسند کار و رانت بازی و سیاست هستند و حق مردم را پایمال میکنند و در اثر کوچکترین مقاومت حقیقی شخصی، زندانها را پر کرده و جوخه های اعدام و قتلهای مظنون درکارند تا رویاهای صادقه خودشان را در مجلس محقق کنند که در آن، جایی برای حق مردم و منافع اجتماعی برای همه و محیط زیست وجود ندارد. شمایکه نماینده آن مجلس هستید و ناتوانی خود را هر روز فریاد میکشید و دم از حق و رویای صادقه زده و شعارمیدهید، بدون اینکه بخواهید هزینه مقاومت واقعی خود را بپردازید، همانطور که شهیدان ایران پرداختند و فکر عقلی میکردند که رویای صادقه دارند، و شماها با رفتارتان ثابت میکنید که این خدعه فکری، احساسی، رویایی و تحت سلطه عقلی را قبول ندارید و فقط شعارهای خدعه ای را بصورت طوطی وار تکرار میکنید و مردم هم بخاطر خدعه شماها و دست اندرکارها تون، انتخاب عقلی کرده اند، زیرا آموزش و پرورش واقعی سیاسی و دینی دارند که بزرگان مذهبی و سیاسی شماها فراهم کرده اند. نتیجه: آموزش و پرورش واقعی سیاسی و دینی در تمام کره زمین عقل پرور است. اما آموزش و پرورش حقیقی در تمام کره زمین که وجود ندارد و اگر باشد، شعور پرور اجتماعی خواهد بود که مدیون پندار نیک یا رویای صادقه شخصی حقیقی هر کسی باشد و نه رویای واقعی دیگران که عقل تنبل و مسئولیت ناپذیر ما آنرا فقط کپی کرده باشد و آنرا بجای پندار نیک به خودمان و دیگران بفروشد. از عقل ماست که از طریق آموزش و پرورش واقعی سیاسی و دینی بر عقل ماست و سد عقلی شعور خودمان در سطح اجتماعی هستیم. آن عظمت حق که تنها بازنده این بازی عقلی اجتماعات ماست و تنها شعورهای جزعی و شخصی هستند که از حق اجتماعی دم میزنند، در حالیکه تمامی عقلهای دنیا حق بجانب هستند و شعار میدهند. متاسفانه ما مردم فقط خدعه های عقلی را جمع میکنیم و در نفاق با یکدیگر، خدعه ها را سر کار میگذاریم و از حق و خدایان واقعی بینظم و تنها خدای حقیقی نظم دهنده خبری نداریم و فقط میدانیم که خدا خالق است و به بقیه ماجرای کار خلقت بخاطر تنبلی عقلی خودمان اهمیت نمیدهیم. پس بخود بصورت مجلسی صدمه میزنیم و بعضیها جشن میگیریم و بعضیها عزا میگیریم و در تضاد و بینظمی خودمان غوطه وریم تا خدایان واقعی و از طریق برنامه طبیعت، ما را با انقراض خود نسبی برای خود کلی نجات بدهند. چون از حق بیخبریم و فکر میکنیم حق همان خداست و حاضریم براش خودکشی کنیم و اسمش را هم شهید زنده گذاشتیم و از آن رویای صادقه واقعی (پندار زشت) میسازیم و خواهیم ساخت تا از خواب خوش بیدار شویم یا طبیعت کاری که نباید بکند را انجام بدهد.

❤❤❤

بسیار آموختم 🙏❤️

این معنای اختیاری که بنده ذکر کردم ،به معنایی غیر از از فرمایشات شما دارد ،اختیار بدین درجه رسیدن است ،که ،،،،،،چونکه خورشید درون بیدار شد ،،،،،،،بنده از پای جبریت آزاد شد ،تا آدمی از قیدها و بندها آزاد نگردد به خواستگاه اختیار نمیرسد ،بدین معنا که اختیار خود مقامی از مقامات است که برای رسیدن به آن سالها باید عمل و اندیشه در مسیر درست قرار گیرد تا آدمی در آن جای گیرد ،در مقام اختیار اشتباه آدمی بسیار اندک و در مواردی اشتباه قابل دیگران است ، برای مثال دشمنان شخصی به هر وسیله می خواهند کسی را بیمار کنند و این بیماریها گاهی با ویتامین ،گاهی با ورزش ،گاهی با الکل قابل درمان است ،اختیار برای سلامتی آدمی اجازه از هر موادی موثری را که در جهان وجود دارد را می هد ،اما این بدین معنا نیست که کسی اختیار دارد انسانی را مریض کند ،این شخص نه تنها اختیار ندارد بلکه بکلی از انسانیت بدور است ،اختیار یک مقام والای انسانی است ،که افراد روانی راهی بدان نداشته و نخواهند داشت

درود بر استاد عزیز...پایدار باشن❤❤❤

خداوند به استاد طول عمر با برکت وسلامتی عنایت بفرماید. از عمر این آخوندها ی مفت خور کم کنه وبه عمر استاد اضافه کنه.یک نفر از این آخوندها همچین صحبت هایی نکرده وندیدیم. فقط کار آخوند فضولی در کار مردم .وآخرین هم به این جوانان با معرفت وباسواد.❤❤❤❤

بنام او که دانایی منشأ از او یافت ،از همان لحظه اول آفرینش انسان خداوند با خلقتی که انجام داده بود می دانست چه کرده از آن رو فرشتگان را گفت من چیزی می دانم که شما نمی دانید ،زیرا با انتقال ذره ای از نور خود انسان را منحصر به فرد آفرید ،این انحصار ، اختیار در تفکر در انتخاب روش های ایست که تکرار در آن وجود ندارد ،و مثال بارز آن انتخاب پیامبرانی با روشهای تعلیمی متفاوت است ،برای مثال داود عبادت را می نوازد ،عسیی کلمه محبت را می سازد ، دین موسی با ده فرمان شکل می گیرد و محمد با قرآن ثبات می ماند ،و ابراهیم با شکستن بت پدر بزرگ تمام امت می شود ،در نتیجه تمام این انتخابهای که صورت گرفته دو فرستاده بر یک ساز نکوبیده اند ،پس نتیجه می شود گرفت که همه معلم اخلاق بوده‌اند ولی سبک و قوانینی که قابل تائید بوده به شکلهای متفاوت بر مردم آن زمان گفته شده ،و این تنوع در کلمات و آموزش ها به اختیار پیام آوران بوده ،منشا اختیار از روز ازل با آدمی داده شده این جزو خاصیت روح الهی ایست که تکرار در او معنای ندارد ، اگر بدینگونه نبود صد پیامبر هم تمام جملات و سبک عبادات و تمام شیوه آنها مانند هم با یک زبان و به یک ترتیب بود ،سپس نتیجه می گیرم ،منشا اختیار در انسان به همراه نور یا همان روح همراه بوده و این تفاوتی است تمام موجودات دیگر با آدمی دارند و این تفاوت از انسان خلیفه می سازد ،

این کجاس فلسفه هست استد دینانی حرفاش تناقص داره از یه یه طرف صحبت از عقل میکنه از طرفی دیگه از خدا فرشته میگه اگه همه چی نوشته شده معلومه دیگه عقل چیه فیلسوف هیچوقت چیزی رو یقین نداره وهمیشه در حال پرسشه خودشون از پرسش میگن بعدش از نصوص و یقین میگن هیچی باهم جور در نمیاد این فلسفه نیست این الهیاته که اونم مجموعه ای از باور هاست ونیازی به عقل و فکر کردن نداره

هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من

البته در قرآن جنیان سوال می کنند و پرسشگرند کما اینکه ابلیس سوال و جواب می کند با پروردگار و یا در سوره جن هم جنیانی سوال می پرسند از حضرت ختمی مرتبت(ص) . این چگونه توجیهی دارد ؟ پس چرا استاد میفرمایند فقط انسان سوال میکند؟ آیا معنی انسان را هم باطنی تعریف میکنند ؟ . سوال و جواب هدهد و حضرت سلیمان چه ؟ بعید میدانم فقط ما انسانها پرسشگر باشیم تا نظر استاد چه باشد .

قطعا ۶ روز برای فهم انسان مطرح شده وگرنه در عالم خارج از ماده ظرف زمان و مکان مطرح نیست

مردم راگمرا نکنید چه سادیسمی دارید شما فلسفه بافان اقا کش راهرچقدربکشی کشیده میشه تا جایکه جایی ندارد وپاره میشه این کفتارشماهاراعلم براصل اصول تحقیق علمی ثابت می کند که انسان ازکجا امده واخرش هم می میرد وپودرمی شود وبس تمام انسان عاقل کسی هستدکه دانسته بمیرد ودکمال زیبایی وبدورازدقدقه وبی نیازی ودرارامش این چندصباعمررابه رضایت دل سپری کند وبردنهایی هم بااین دسته ازانسانها است نه اینکه فکرکند بعد مرک میره هوری باقوری خدابراش کوس بیاره کسی مرد دیکر برنمیگردد ودفترخاطراتش برای ابد بسته خواهد شد مگردیکران بادفترخاطراتش بتوانند زندکی کنند ال عاقلو فیل اشاره وول بی عقلو این مناره❤

رب زدنی علما 🙏🏻

💕😊

باسواده .....هم فلسفه غرب هم شرق

درود ولی اگر کسی واقعا میخواهد چیزی از فلسفه و حکمت و علم بداند باید برنامه ری استارت را از سید محمد حسینی گوش بدهد

زنده باشی استاد که افتخار جهانی هستی .

آیا در کلام ما هم که به حقانیت خدا پی بردیم میتونه ندا کلام او باشد

سلام درود عالی بود واقعا صدای شنا هم ندای خداوند که با جان دل میشینه

پس وجود شر و همچنین مثلا تولد کودکان مریض و ناقص الخلقه چرا ؟اون کودک که گناهی نداره. چرا باید یک عمر مریض باشه . این چه تعادلی است . و یا زلزله و سیل و..... ظرف جند دقیقه ۵۰ هزار نفر را در رودبار و بم کشت ؟آیا این توازن و تعادل. ه؟راحت بگین نمی دونیم. برای شما گفتن نمیدانم خیلی سخته ؟!

احسنت استاد خدا حفظتون کنه بسیار عالی

خسته نباشید

فدای صفا و سیرت زببای استاد

با سلام و درود می‌شود گفت هستی و آگاهی و رستگاری طبعیت الهی ست و این سه از هم جداشدنی نیستند ؟؟؟ مرسی و تشکر .

بعضیا زیاد توهین میکنن

ازکوزه همان برون تراود که دراوست

دیده ای خواهم که باشد شه شناس تاشـــــناســد شــاه رادرهـــرلبــــاس

زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند

عالی اساتید عزیز...سایتون مستدام❤❤❤

درودهابراستادالاساتیدحکیم🌿🌺 غلامحسین ابراهیمی دینانی🌺🌿 استاد چگونه ضرفیتمان را بیشتر کنیم وچگونه مظروفِ ضدّ جهل وتاریکی دریافت کنم؟ استادجان منِ کمترین خیلی از گذشته تاحال دراندیشهٔ جنتِ ذات و جنّتِ لقاء ویا ذاتِ سیاه دارم آگاه تر میشوم از طرفی چونکه منِ کمترین خطاط هستم و خوشحالم که قبل از نوشتن میگویم الحمدُ لله الذی علّم بالقلم❤ مدتیست که دراندیشهُ درکِ نور سیاه ویا به تعبیر من مرکبی که یک دانشمند وعالِم یا یک خطاط بوسیله ی آن مینویسد ، منِ بامن اینگونه خود را نشانم داد: مرکب سیاه ،آسمانِ شب، رسیدن به معقولات واز عقل کل مددگرفتن دانستم❤ درست است که پیرو اندیشدن وعمل کردن هستم اما نمیدانم چرا بواسطه ی کتابت آیه ای یاسوره ای از قرآن مجید که سفارش میدهند به هیچ عنوان نمیتوانم پولی بابت آیات نورانی قرآن بگیرم آیا اگر پولی دریافت کنم درست است یا دین فروشی؟ اما اشعار خودم یا هم شهری ام عالیجنابان سعدی وحافظ وخواجو را پول میگیرم! حق نداداد که تا نیک بدانی ســـالک پروانه شدن لازمه اش خاموشیست عشق. عقل. آگاهی.

سپاس بیکران شایسته شماست ❤🎉❤🎉❤

سلام چطور میتونم استاد دینانی عزیز رو ملاقات کنم یا باهشون ارتباط بگیرم؟

دینانی از اندیشه که میگه لبخند میزنه نفس اش خوشحال میشه چون این اندیشه عرفانی میگع عقل نمی میره 😂وعده خوبی ست برای نفس چرا لبهند نزنه

هگل و مهم میدونه چون هگل اندیشه را آراد دانست 😂 حتی حاکم بر نفس 😂طبیعی ست😂

یه جایی متکلم ها را نقد کرد گفت اونا استدلال و با عقیده میسنجند کاملا درست ، اما کل فلسفه اسلامی نیز همه چیز را با نظم و خرد میسنجد فرض اولیه !!!!!!!!😢

حالا جلوه های حق نامتنهای باشد چرا تقدس دارد😅چرا ارزشش از جسم بالاتر ست مگه نه اینکه همه چیز ظاهر و باطن داره بدون این دو ممکن نیست پس رب النوع عقل ما بدون جسم ما ، کسیتو فینیتو 😅

چه باید گفت ؟؟ خدایی که در کتابش یکجا ادعا میکنید تا اراده کند عمل انجام گیرد و در جایی، مانند خدای یهوه در تورات ، میگوید این جهان را در شش روز خلق کرده است ، و بارها و بارها در همین مورد دچار تناقض میگردد ، چگونه خدایی میتواند باشد؟؟؟ کدام حرفش قابل قبول است؟؟؟ اولا جهان به معنی زمین است و احتمالا دینانی و خدای او مقضودشان هستی است. به هر حال این هستی طبق آخرین نظریات کیهان شناسی و تئوری های موجود که برای آن دلالیل علمی نیز وجود دارد در 13.6 میلیارد سال پیش آغاز شده است. چگونه میتوان دلایل متقن علمی را به همراه میلیونها تصویر از اجزاء هستی را رد کرد و گفته های یک عرب پاپتی الاغ بنام محمد را پذیرفت و اینگونه برایش داد سخن داد. چرا ایرانیان تا اینحد به این دین و آیین کثیف پایبند هستند ، چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

زنده باد استاد ❤❤

البته که هست ، به منظومه شمسی بنگرید که همه چیز مانند ساعت کار می کند ، خورشید مانند مادر فرزندانش را دور خود می چرخاند و حیات به واسطه نور و گرمای اوست ، ماه جذر و مد را به وجود می آورد و روی چرخ منظم و حتی فصل ها اثر گذار است اگر ماه نباشد حیات زمین مختل می شود ، مشتری جاذب سیارک های تهدید کننده سیاره ماست ، میدان مغناطیسی حافظ تشعشعات مخرب خورشید است ، زمن درست در کمربند حیات قرار دارد ، جو زمین شهاب سنگ ها را می سوزاند ، دریاها و اقیانوس ها محل بدون دست انداز ترانزیت کالاها هستند و به ما خوراک و اکسیژن عطا می کنند ، ابر و ماه و خورشید فلک در کارند تا بشر و سایر موجودات در امنیت کامل زندگی کنند اگر نام این نظم بخشیدن یک هوشیار نیست پس چیز ؟ چرا مریخ سرد و بی روح است چرا هر ده سال چنان طوفانی در سطح آن به وجود می آید و تا چند ماه کل سیاره را در بر می گیرد اما زمین اینگونه نیست؟ چون این بشر است که در زمین زندگی می کند نه در مریخ .

منظور از روز دوران است .

هر چیزی که با دیدنش قلب آدمی احساس شعف کند همان زیباست .

اصل هستی درد من است من غصه می خورم و گریه می کنم خوشحال می شوم و می خندم روبروی آینه خود را می بینم پس هستم .

شکرا🎉

درود بر چنین اشخاص میگن عارفان و بنده های واقعی خدا هرجا که باشند آنجا بهشت می‌شود

❤❤❤❤

سپاس استاد جان